تغییر در ایران: اوباما یا رامنی؟
14:41 - 18 آبان 1391
Unknown Author
بهزاد خوشحالی
پس از انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور آمریکا، بسیاری بر این باورند که سیاست خارجی این کشور با جمهوری اسلامی ایران، به سوی فضای گفتگو، مذاکره بر سر برنامهی هستهای و در نهایت، پذیرش ایران اتمی خواهد رفت. پس شاید برای طرفداران تغییر در ایران بهتر بود \"رامنی\" جمهوریخواه به کاخ سفید راه یابد. اما آیا این باور، درست است؟
- هرگونه توافق بر سر برنامهی اتمی ایران و لغو تحریمها، مشروط به یک \"توافق جامع همه جانبه\" است توافقی که در آن، جمهوری اسلامی تعلیق غنیسازی را پذیرفته و جامعهی جهانی نیز در برابر، اقدام به لغو تحریمها کند.
در مورد ایران:
نخست: آیا توقف غنیسازی ٢٠% را خواهد پذیرفت؟
دوم: آیا با انتقال ذخاير موجود به خارج از کشور موافقت خواهد کرد؟
و سوم: آیا تأسيسات غنیسازی زيرزمينی فردو را تعطیل خواهد کرد؟
به سختی میتوان باور کرد که ایران، هر سه شرط را خواهد پذیرفت چرا که پذیرش این سه شرط در واقع به معنای از دست دادن موقعیت \"مزیت نسبی سیاسی- نظامی\" است که ایران بیش از دو دهه است به دنبال آن میرود و منابع گزافی را صرف آن نموده است.
در مورد غرب اما موضوع چگونه است؟
رییس جمهور آمریکا در برابر کنگره، تنها در محدودهای بسیار کوچک، میتواند اقدام به لغو \"برخی تحریمها\" کند و این کنگره است که در نهایت، میتواند تصمیم نهایی را اتخاذ کند. پرسش اصلی این است که آیا غرب به سادگی از\"تحریمهای هوشمندانهای\" که ایران را به وضعیتی فلج کننده کشانده است خواهد گذشت؟ و آیا اصولاً در کوتاه مدت (با فرض پذیرش هر سه شرط از سوی ایران)، امکان لغو تحریمها وجود دارد؟
پاسخ به صورت ساده شاید چنین باشد:
تحریمهایی که از نظر شدت تأثیرگذاری، حتی وضع کنندگان آن را نیز در بهت فرو برده و علاوه بر \"مسألهی اتمی\"، دست ایران را در \"حمایت از تروریسم بینالملل\" تا حد بسیاری بسته، منابع در اختیار پولی ایران را به کمترین مقدار فرو کاسته و همزمان به صورت غیر مستقیم بر شکاف قدرت در ایران دامن زده است بهترین ابزار برای تغییر میتواند باشد.
اجماع جهانی به خوبی میداند \"سیاست استمرار\" در بسیاری موارد میتواند \"سیاست تغییر\" را شتاب بخشد.
و از سوی دیگر، تجربهی عراق به ما میآموزد که مکانیسم بسیار پیچیدهی تحریمها چنان است که در عراق پس از ٢٠٠٣، برای لغو تمامی تحریمها دستکم یک دورهی ٦ ساله لازم بود تا عراق به چرخهی اقتصادی بینالملل باز گردد \"تحریمهای وضع شده علیه عراق تا ٢٠٠٩ به درازا انجامید\".
-در صورت به قدرت رسیدن رامنی و چالشی که او ممکن بود در رویارویی با روسیه به وجود آورد \" رامنی در نطقهای انتخاباتی خود بارها گفته بود روسیه بزرگترین دشمن ایالات متحده است\"، امکان شکلگیری یک صفبندینوینجهانی \"و به عبارت بهتر جنگ سرد دوم \"در نهایت، تا اندازهای محتمل مینمود \"طلیعههای این صفبندی را هم اکنون هم در سوریه میتوان دید\". بسیار روشن است که در شرایط محتمل این چنینی، کشورهایی چون ایران از \"هدف\" به \"حاشیه\" رانده شده و با تعریف نقش در محور روسیه \"و شاید چین\" همچنان بتوانندبه نقش خود به عنوان یک بازیگر فعال \"و البته دیگر نه هدف اصلی\" به حیات خود تداوم بخشند.
و به عنوان سخن پایانی میتوان گفت \"سیاست استمرار\" بر سر مسألهی هستهای ایران و کیفیت برخورد ایالات متحده- اروپا با این موضوع، در نهایت مسألهی \"فروپاشی از درون\" را برای ایران به دنبال خواهد داشت. البته نباید فراموش کرد حتی در صورت تحقق شانساندک توافق بر سر مسألهی هستهای، گزینههای اتهام ایران در زمینهی \"نقض حقوق بشر\" و \"حمایت از تروریسم بینالملل\" همچنان روی میز خواهند بود. دو موضوعی که \"جمهوریخواهان\" اهمیت حیاتی برای آن قایل نیستند.
پس از انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور آمریکا، بسیاری بر این باورند که سیاست خارجی این کشور با جمهوری اسلامی ایران، به سوی فضای گفتگو، مذاکره بر سر برنامهی هستهای و در نهایت، پذیرش ایران اتمی خواهد رفت. پس شاید برای طرفداران تغییر در ایران بهتر بود \"رامنی\" جمهوریخواه به کاخ سفید راه یابد. اما آیا این باور، درست است؟
- هرگونه توافق بر سر برنامهی اتمی ایران و لغو تحریمها، مشروط به یک \"توافق جامع همه جانبه\" است توافقی که در آن، جمهوری اسلامی تعلیق غنیسازی را پذیرفته و جامعهی جهانی نیز در برابر، اقدام به لغو تحریمها کند.
در مورد ایران:
نخست: آیا توقف غنیسازی ٢٠% را خواهد پذیرفت؟
دوم: آیا با انتقال ذخاير موجود به خارج از کشور موافقت خواهد کرد؟
و سوم: آیا تأسيسات غنیسازی زيرزمينی فردو را تعطیل خواهد کرد؟
به سختی میتوان باور کرد که ایران، هر سه شرط را خواهد پذیرفت چرا که پذیرش این سه شرط در واقع به معنای از دست دادن موقعیت \"مزیت نسبی سیاسی- نظامی\" است که ایران بیش از دو دهه است به دنبال آن میرود و منابع گزافی را صرف آن نموده است.
در مورد غرب اما موضوع چگونه است؟
رییس جمهور آمریکا در برابر کنگره، تنها در محدودهای بسیار کوچک، میتواند اقدام به لغو \"برخی تحریمها\" کند و این کنگره است که در نهایت، میتواند تصمیم نهایی را اتخاذ کند. پرسش اصلی این است که آیا غرب به سادگی از\"تحریمهای هوشمندانهای\" که ایران را به وضعیتی فلج کننده کشانده است خواهد گذشت؟ و آیا اصولاً در کوتاه مدت (با فرض پذیرش هر سه شرط از سوی ایران)، امکان لغو تحریمها وجود دارد؟
پاسخ به صورت ساده شاید چنین باشد:
تحریمهایی که از نظر شدت تأثیرگذاری، حتی وضع کنندگان آن را نیز در بهت فرو برده و علاوه بر \"مسألهی اتمی\"، دست ایران را در \"حمایت از تروریسم بینالملل\" تا حد بسیاری بسته، منابع در اختیار پولی ایران را به کمترین مقدار فرو کاسته و همزمان به صورت غیر مستقیم بر شکاف قدرت در ایران دامن زده است بهترین ابزار برای تغییر میتواند باشد.
اجماع جهانی به خوبی میداند \"سیاست استمرار\" در بسیاری موارد میتواند \"سیاست تغییر\" را شتاب بخشد.
و از سوی دیگر، تجربهی عراق به ما میآموزد که مکانیسم بسیار پیچیدهی تحریمها چنان است که در عراق پس از ٢٠٠٣، برای لغو تمامی تحریمها دستکم یک دورهی ٦ ساله لازم بود تا عراق به چرخهی اقتصادی بینالملل باز گردد \"تحریمهای وضع شده علیه عراق تا ٢٠٠٩ به درازا انجامید\".
-در صورت به قدرت رسیدن رامنی و چالشی که او ممکن بود در رویارویی با روسیه به وجود آورد \" رامنی در نطقهای انتخاباتی خود بارها گفته بود روسیه بزرگترین دشمن ایالات متحده است\"، امکان شکلگیری یک صفبندینوینجهانی \"و به عبارت بهتر جنگ سرد دوم \"در نهایت، تا اندازهای محتمل مینمود \"طلیعههای این صفبندی را هم اکنون هم در سوریه میتوان دید\". بسیار روشن است که در شرایط محتمل این چنینی، کشورهایی چون ایران از \"هدف\" به \"حاشیه\" رانده شده و با تعریف نقش در محور روسیه \"و شاید چین\" همچنان بتوانندبه نقش خود به عنوان یک بازیگر فعال \"و البته دیگر نه هدف اصلی\" به حیات خود تداوم بخشند.
و به عنوان سخن پایانی میتوان گفت \"سیاست استمرار\" بر سر مسألهی هستهای ایران و کیفیت برخورد ایالات متحده- اروپا با این موضوع، در نهایت مسألهی \"فروپاشی از درون\" را برای ایران به دنبال خواهد داشت. البته نباید فراموش کرد حتی در صورت تحقق شانساندک توافق بر سر مسألهی هستهای، گزینههای اتهام ایران در زمینهی \"نقض حقوق بشر\" و \"حمایت از تروریسم بینالملل\" همچنان روی میز خواهند بود. دو موضوعی که \"جمهوریخواهان\" اهمیت حیاتی برای آن قایل نیستند.