تشکیل اتحادیەی روژهەلات بە مثابە ضرورتی تاریخی
16:41 - 1 تیر 1395
Unknown Author
شعیب دانشپژوه
سرعت تغییر و تحولات چند سال اخیر در خاورمیانە و دگرگونی سیستمهای دول منطقە و همچنین ناپایداری توازن قدرت سیاسی ـ نظامی بازیگران این حوزە، موجب هرچە سختتر شدن ارائەی هرگونە تحلیل و پیشبینی های دقیق شدە و تحلیلگران مسائل خاورمیانە خود را در مقابل بستری آبستن از تنش و تغییرات میبینند. بدین موجب تشخیص و تبیین سیاستهای تئوریک و عملی احزاب سیاسی در هالەای از ناروشنی باقی ماندە است. در این نوشتار کوتاه سعی در راستای شناخت وضعیت شرق کردستان و نقش احزاب سیاسی مدنظر میباشد. بنابراین شناسایی و تشخیص مواضع طرفین امری ناگذیر است. در نگاهی کلی میتوان گفت کە حکومت جمهوری اسلامی ایران در طول حیات خود، خط سیر ترویج و گسترش ایدئولوژی مذهبی ـ شیعی خود در منطقە را پیگیری نمودە و در این راستا از تمام توان نظامی ـ اقتصادی کشور استفادە نمودە است. حضور نظامی ایران در سوریە و عراق، پشتیبانی مالی و حتی نظامی از حزب اللە لبنان، حمایت همەجانبە از حماس در فلسین، حمایت از شیعیان کشورهای عربی همچون بحرین و ... همەگی اسناد این ادعا را بە وضوح اثبات میکنند. بررسی دستاورد و زیانهای حکومت ایران از این نوع سیاست خارجی، نیاز بە پژوهشی جدا دارد، اما نکتەای قابل توجە این است کە نتایج سیاستهای خارجی ایران در درجەی نخست، خروج سرمایەهای مالی کشور و گسترش فقر تودەهای مردم را بە دنبال داشتە کە این خود موجب تعمیق بخشیدن بە بحران اقتصادی طبقات مختلف از جملە اقشار ضعیف جامعە شدەاست، این نکتە در بزنگاههایی تاریخی میتواند موجب بروز و انفجار نارضایتی کل جامعە شود و چەبسا احزاب اپوزسیون از این دریچە توان متحدالشکل کردن تودەهای مردم را داشتە باشند. در نگاهی دیگر و با رجوع بە آمار سازمانهای بین المللی خواهیم دید کە حکومت دینی ایران با نهایت قدرت خود در مقابل حرکتهای منجر بە آزادی را سرکوب کردە و کشور را بە زندانی بزرگ برای افراد جامعە از جملە روشنفکران، روزنامەنگاران، فعالین سیاسی و مدنی، فعالین کارگری، فعالین زنان و ... بدل کردە است. سرکوب و کنترل اینگونە فعالیتها در مناطق کردنشین ایران، شدت بیشتری داشتە و بەشیوەای ملموس این مناطق را امنیتی و ملیتاریزە نمودە است. در حال حاضر امنیت حاصل از آزادی و همچنین تٲمین نیازهای اقتصادی کە از ارکان و نیازهای اولیەی هر انسانی ست را در ایران و بخصوص کردستان، بسیار کمیاب و احیانا نایاب میبینیم. بنابراین، دلایل و لوازم بروز نافرمانی مدنی و سیاسی جمعی در کردستان فراهم است. احزاب سیاسی شرق کردستان در ابتدای انقلاب ٥٧، بە شیوەهای نوین سیاسی ـ مسالمت آمیز بر سر میز مذاکرە با جمهوری اسلامی در راستای حل منازعات و خواستەهای ملی ـ تاریخی کردستان نشستند. اما حکومت مرکزی کە دارای ساختاری تمامیت خواه و ایدئولوژیک بود، حاضر بە تقسیم قدرت و حل مسائل داخلی بە صورت قانونی ـ پارلمانی نبود و از همان ابتدا رویکردی دیکتاتور مٲبانە در پیش گرفت. اخراج کردن نمایندگان کرد از مجالس قانونی مانند دکتر عبدالرحمن قاسملو، درگیری خونین سنندج، و در نهایت اعلام فتوای جهاد علیە کردستان توسط خمینی، راه را بر روی مبارزەای مسلحانە از طرف احزاب سیاسی کردستان، مهیا کرد. از این رو شیوەی مبارزەی مسلحانە و چریکی احزاب کرد، نەتنها مشروعیت مردمی بلکە دارای مقبولیت اجتماعی نیز بود و تا اکنون ادامە داشتە است. هرچند در بازەهای زمانی خاصی بە دلایل مختلف، از شدت و حدت آن کاستە یا افزودە شدە است و در دوران افول فعالیت نظامی، احزاب سیاسی شرق کردستان، با مسائل و مشکلات جدیدی مانند انشعابات حزبی روبرو شدە و تودەهای مردم را با نوعی سرخوردگی و گاها سردرگمی سیاسی مواجە ساختند. اما حزب دموکرات کردستان ایران در سال گذشتە با اعلام و اتخاذ رویکردی جدید و انجام عملی این سیاست در ماه اخیر، روح تازەای بە تمامی جامعەی شرق کردستان دادە و تلنگری جدی بە پیکر حکومت ایران وارد آوردە است. در این میان دیگر احزاب سیاسی شرق کردستان از مواضع حزب دموکرات کردستان ایران دفاع کردە و پشتیبانی خود را اعلام نمودەاند. نکتەای کە باید بە آن توجە نمود اینست کە اکنون خط سیر مبارزات ملت کرد در ایران نیازمند تغیراتی بنیادین در سطوح مختلف سیاسی ـ نظامی میباشد. با توجە بە تعدد احزاب شرق کردستان و تقسیم پتانسیلهای حمایت داخلی مردم از این احزاب، و همچنین تنوع ڕویکرد و خواستەهای فکری ـ سیاسی در اقشار مختلف جامعە، بە منظور رویارویی با حکومت مرکزی، مرحلەی مبارزات جدید نیازمند تشکیل اتحادیەای منسجم از تمامی احزاب شرق کردستان میباشد. تشکیل این اتحادیە چند هدف یا نتایج کلی را بدنبال خواهد داشت.
١ـ تجمیع نیروهای نظامی ـ اقتصادی کلیەی احزاب در یک سوی ترازوی مسئلە.
٢ـ همسو و یکصدا کردن حمایتهای مردمی در سطوح مختلف جامعە.
٣ـ سهولت در جذب پشتیبانی نظامی ـ مالی از طرف قدرتهای خارجی.
٤ـ ایجاد گفتمانی ملی در وسعت هرچەبیشتر بە منظور آشکارگی آزادیخواهی جامعەی شرق کردستان.
٥ـ نفوذ هرچە بیشتر در مناطق کردنشین جنوبی کردستان ایران، همانند کرمانشاه، ایلام و لرستان.
٦ـ افزایش توان همکاری و مقابلە با آرایش نیروهای نظامی حاضر در منطقە.
٧ـ چرخش بنیادین در نوع مبارزەی مسلحانەی مشروع، از مرحلەی دفاع بە حملە. هرکدام از نکات ذکر شدە نیازمند واکاوی و بررسی در مقالات و کتب جداگانەای دارد، اما در دورنمایی نزدیک و کلی مشاهدە و پیشبینی این نتایج در صورت تشکیل اتحادیەی احزاب سیاسی شرق کردستان امری ممکن مینماید. از مهمترین نکاتی کەمیتوان بە آن اشارە نمود، تغییر در ماهیت مبارزەی آزادیخواهی ملت کرد در ایران، یعنی چرخش از حالت نسبتا منفعل و دفاعی بە حالت کنشگری میباشد کە این چرخش خود میتواند بە عنوان شروع فصل جدیدی از مبارزە در تمام تاریخ سیاسی کردستان ایران باشد و در چشم اندازی نچندان دور میتوان بە این امر دست یافت. با نگاهی بە تاریخ سیاسی شرق کردستان بە وضوح میتوان بە ماهیت دفاعی مبارزات ملی کورد پیبرد و این ماهیت دفاعی در بلند مدت موجب نوعی از تقلیل در طرح مسئلەی ملی کورد شدە و در نتیجەی آن، احزاب سیاسی و همچنین تودەهای مردم خود را در قالبی فرودستتر و در موضع ضعف بەنسبت تقابل با قدرت مرکزی ایران دیدەاند. بە همان اندازەای کە مشروع بودن و بحق بودن مبارزەی مسلحانەی ملت کورد در ایران امری بدیهی و ناگزیر میباشد، لزوم خروج از موضع ضعف و تغییرمکان بە موضع کنشگری در راستای تحقق اهداف نیز بەهمان اندازە مشهود است. حکومت اسلامی ایران کە با در دست داشتن نیروی عظیم مالی ـ نظامی و رسانەای در طی انجام فعالیتهای ماه اخیر حزب دموکرات کردستان ایران دچار نگرانی و واهمەای بزرگ شدە و آشفتگی سرتاسر پیکر امنیتی ایران را بدنبال داشتە است، بی گمان با تشکل اتحادیەی احزاب سیاسی شرق کردستان این آشفتگی بە اوج خود در تاریخ جمهوری اسلامی ایران خواهد رسید و مدت دستیابی و تحقق اهداف ملت کورد ایران بسی کوتاهتر و کم هزینەتر خواهد بود. اگر مقدمات ذکر شدە در این نوشتەی کوتاه را قبول داشتە باشیم، میتوان تشکیل این اتحادیە را نە تنها امری مثبت برشمرد بلکە باید بە مثابە ضرورتی تاریخی بە آن نگریست.
بە امید دستیابی بە کردستانی آزاد و دموکرات زندە باد مبارزەی آزادیخواهی ملت کورد پایندە باد پیشمەرگەی کوردستان
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
سرعت تغییر و تحولات چند سال اخیر در خاورمیانە و دگرگونی سیستمهای دول منطقە و همچنین ناپایداری توازن قدرت سیاسی ـ نظامی بازیگران این حوزە، موجب هرچە سختتر شدن ارائەی هرگونە تحلیل و پیشبینی های دقیق شدە و تحلیلگران مسائل خاورمیانە خود را در مقابل بستری آبستن از تنش و تغییرات میبینند. بدین موجب تشخیص و تبیین سیاستهای تئوریک و عملی احزاب سیاسی در هالەای از ناروشنی باقی ماندە است. در این نوشتار کوتاه سعی در راستای شناخت وضعیت شرق کردستان و نقش احزاب سیاسی مدنظر میباشد. بنابراین شناسایی و تشخیص مواضع طرفین امری ناگذیر است. در نگاهی کلی میتوان گفت کە حکومت جمهوری اسلامی ایران در طول حیات خود، خط سیر ترویج و گسترش ایدئولوژی مذهبی ـ شیعی خود در منطقە را پیگیری نمودە و در این راستا از تمام توان نظامی ـ اقتصادی کشور استفادە نمودە است. حضور نظامی ایران در سوریە و عراق، پشتیبانی مالی و حتی نظامی از حزب اللە لبنان، حمایت همەجانبە از حماس در فلسین، حمایت از شیعیان کشورهای عربی همچون بحرین و ... همەگی اسناد این ادعا را بە وضوح اثبات میکنند. بررسی دستاورد و زیانهای حکومت ایران از این نوع سیاست خارجی، نیاز بە پژوهشی جدا دارد، اما نکتەای قابل توجە این است کە نتایج سیاستهای خارجی ایران در درجەی نخست، خروج سرمایەهای مالی کشور و گسترش فقر تودەهای مردم را بە دنبال داشتە کە این خود موجب تعمیق بخشیدن بە بحران اقتصادی طبقات مختلف از جملە اقشار ضعیف جامعە شدەاست، این نکتە در بزنگاههایی تاریخی میتواند موجب بروز و انفجار نارضایتی کل جامعە شود و چەبسا احزاب اپوزسیون از این دریچە توان متحدالشکل کردن تودەهای مردم را داشتە باشند. در نگاهی دیگر و با رجوع بە آمار سازمانهای بین المللی خواهیم دید کە حکومت دینی ایران با نهایت قدرت خود در مقابل حرکتهای منجر بە آزادی را سرکوب کردە و کشور را بە زندانی بزرگ برای افراد جامعە از جملە روشنفکران، روزنامەنگاران، فعالین سیاسی و مدنی، فعالین کارگری، فعالین زنان و ... بدل کردە است. سرکوب و کنترل اینگونە فعالیتها در مناطق کردنشین ایران، شدت بیشتری داشتە و بەشیوەای ملموس این مناطق را امنیتی و ملیتاریزە نمودە است. در حال حاضر امنیت حاصل از آزادی و همچنین تٲمین نیازهای اقتصادی کە از ارکان و نیازهای اولیەی هر انسانی ست را در ایران و بخصوص کردستان، بسیار کمیاب و احیانا نایاب میبینیم. بنابراین، دلایل و لوازم بروز نافرمانی مدنی و سیاسی جمعی در کردستان فراهم است. احزاب سیاسی شرق کردستان در ابتدای انقلاب ٥٧، بە شیوەهای نوین سیاسی ـ مسالمت آمیز بر سر میز مذاکرە با جمهوری اسلامی در راستای حل منازعات و خواستەهای ملی ـ تاریخی کردستان نشستند. اما حکومت مرکزی کە دارای ساختاری تمامیت خواه و ایدئولوژیک بود، حاضر بە تقسیم قدرت و حل مسائل داخلی بە صورت قانونی ـ پارلمانی نبود و از همان ابتدا رویکردی دیکتاتور مٲبانە در پیش گرفت. اخراج کردن نمایندگان کرد از مجالس قانونی مانند دکتر عبدالرحمن قاسملو، درگیری خونین سنندج، و در نهایت اعلام فتوای جهاد علیە کردستان توسط خمینی، راه را بر روی مبارزەای مسلحانە از طرف احزاب سیاسی کردستان، مهیا کرد. از این رو شیوەی مبارزەی مسلحانە و چریکی احزاب کرد، نەتنها مشروعیت مردمی بلکە دارای مقبولیت اجتماعی نیز بود و تا اکنون ادامە داشتە است. هرچند در بازەهای زمانی خاصی بە دلایل مختلف، از شدت و حدت آن کاستە یا افزودە شدە است و در دوران افول فعالیت نظامی، احزاب سیاسی شرق کردستان، با مسائل و مشکلات جدیدی مانند انشعابات حزبی روبرو شدە و تودەهای مردم را با نوعی سرخوردگی و گاها سردرگمی سیاسی مواجە ساختند. اما حزب دموکرات کردستان ایران در سال گذشتە با اعلام و اتخاذ رویکردی جدید و انجام عملی این سیاست در ماه اخیر، روح تازەای بە تمامی جامعەی شرق کردستان دادە و تلنگری جدی بە پیکر حکومت ایران وارد آوردە است. در این میان دیگر احزاب سیاسی شرق کردستان از مواضع حزب دموکرات کردستان ایران دفاع کردە و پشتیبانی خود را اعلام نمودەاند. نکتەای کە باید بە آن توجە نمود اینست کە اکنون خط سیر مبارزات ملت کرد در ایران نیازمند تغیراتی بنیادین در سطوح مختلف سیاسی ـ نظامی میباشد. با توجە بە تعدد احزاب شرق کردستان و تقسیم پتانسیلهای حمایت داخلی مردم از این احزاب، و همچنین تنوع ڕویکرد و خواستەهای فکری ـ سیاسی در اقشار مختلف جامعە، بە منظور رویارویی با حکومت مرکزی، مرحلەی مبارزات جدید نیازمند تشکیل اتحادیەای منسجم از تمامی احزاب شرق کردستان میباشد. تشکیل این اتحادیە چند هدف یا نتایج کلی را بدنبال خواهد داشت.
١ـ تجمیع نیروهای نظامی ـ اقتصادی کلیەی احزاب در یک سوی ترازوی مسئلە.
٢ـ همسو و یکصدا کردن حمایتهای مردمی در سطوح مختلف جامعە.
٣ـ سهولت در جذب پشتیبانی نظامی ـ مالی از طرف قدرتهای خارجی.
٤ـ ایجاد گفتمانی ملی در وسعت هرچەبیشتر بە منظور آشکارگی آزادیخواهی جامعەی شرق کردستان.
٥ـ نفوذ هرچە بیشتر در مناطق کردنشین جنوبی کردستان ایران، همانند کرمانشاه، ایلام و لرستان.
٦ـ افزایش توان همکاری و مقابلە با آرایش نیروهای نظامی حاضر در منطقە.
٧ـ چرخش بنیادین در نوع مبارزەی مسلحانەی مشروع، از مرحلەی دفاع بە حملە. هرکدام از نکات ذکر شدە نیازمند واکاوی و بررسی در مقالات و کتب جداگانەای دارد، اما در دورنمایی نزدیک و کلی مشاهدە و پیشبینی این نتایج در صورت تشکیل اتحادیەی احزاب سیاسی شرق کردستان امری ممکن مینماید. از مهمترین نکاتی کەمیتوان بە آن اشارە نمود، تغییر در ماهیت مبارزەی آزادیخواهی ملت کرد در ایران، یعنی چرخش از حالت نسبتا منفعل و دفاعی بە حالت کنشگری میباشد کە این چرخش خود میتواند بە عنوان شروع فصل جدیدی از مبارزە در تمام تاریخ سیاسی کردستان ایران باشد و در چشم اندازی نچندان دور میتوان بە این امر دست یافت. با نگاهی بە تاریخ سیاسی شرق کردستان بە وضوح میتوان بە ماهیت دفاعی مبارزات ملی کورد پیبرد و این ماهیت دفاعی در بلند مدت موجب نوعی از تقلیل در طرح مسئلەی ملی کورد شدە و در نتیجەی آن، احزاب سیاسی و همچنین تودەهای مردم خود را در قالبی فرودستتر و در موضع ضعف بەنسبت تقابل با قدرت مرکزی ایران دیدەاند. بە همان اندازەای کە مشروع بودن و بحق بودن مبارزەی مسلحانەی ملت کورد در ایران امری بدیهی و ناگزیر میباشد، لزوم خروج از موضع ضعف و تغییرمکان بە موضع کنشگری در راستای تحقق اهداف نیز بەهمان اندازە مشهود است. حکومت اسلامی ایران کە با در دست داشتن نیروی عظیم مالی ـ نظامی و رسانەای در طی انجام فعالیتهای ماه اخیر حزب دموکرات کردستان ایران دچار نگرانی و واهمەای بزرگ شدە و آشفتگی سرتاسر پیکر امنیتی ایران را بدنبال داشتە است، بی گمان با تشکل اتحادیەی احزاب سیاسی شرق کردستان این آشفتگی بە اوج خود در تاریخ جمهوری اسلامی ایران خواهد رسید و مدت دستیابی و تحقق اهداف ملت کورد ایران بسی کوتاهتر و کم هزینەتر خواهد بود. اگر مقدمات ذکر شدە در این نوشتەی کوتاه را قبول داشتە باشیم، میتوان تشکیل این اتحادیە را نە تنها امری مثبت برشمرد بلکە باید بە مثابە ضرورتی تاریخی بە آن نگریست.
بە امید دستیابی بە کردستانی آزاد و دموکرات زندە باد مبارزەی آزادیخواهی ملت کورد پایندە باد پیشمەرگەی کوردستان
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.