ترک‌های کوهستانی کُرد می‌شوند

22:17 - 7 فروردین 1392
Unknown Author
نوری حمزه

بیست و یکم مارس ۲۰۱۳ برای کُردهای ترکیه نه تنها سر آغاز فصل بهار و نوروز بود، بلکه با پیام عبدالله اوجالان به یک حادثه‌ی تاریخی برای تمام مردم ترکیه تبدیل شد. اوجالان در پیام خود به مردم کُرد در ترکیه نکات بسیار مهمی یادآور شد.

او با انتخاب دقیق واژگان و مفاهیم بکار رفته در پیام خود آشکارا از اشغال، پاکسازی نژادی، تک تازی مدرنیته برای ملت سازی بر اساس آموزه‌های جهان سرمایه‌داری و مرزهای ساختگی توسط قدرت‌های بزرگ سخن گفت و همه‌ی این مفاهیم را به باد انتقاد گرفت.

اوجالان در پیام خود بر اساس منافع مشترک و حفظ هویت ملی، سایر مردمان ترکیه را به همزیستی دعوت می‌کند. او در پیام نسبتاً کوتاهش درباره‌ی مسائل بسیاری سخن گفت اما درباره یک مورد اساسی سخن نگفت.

رهبر زندانی کُردهای ترکیه با دقت و ذکاوت مفاهیم ساختاری و بنیادی دولت- ملت ترک را لرزاند اما از حق تعیین سرنوشت ملت کُرد در ترکیه سخنی به میان نیاورد. شاید ساختار شکنی اوجالان زندانی و حمله‌ی او به دولت- ملت و مدرنیته تعبیر دیگری باشد از حق تعیین سرنوشت.

پس از درود اوجالان به ملت های کُرد و ترک، مهمترین نکته‌ای که در پیامش از آن یاد می‌کند گذشته و تاریخ همزیستی ملت کُرد با جوامع مجاور است.

رهبر زندانی کُردهای ترکیه در ادامه به امپریالیسم غرب می‌تازد و به صراحت اعلام می‌کند؛ \"امپریالیسم غرب در دویست سال گذشته با اشغالگری‌ها و مداخلاتش تلاش کردە تا مفهوم دولت- ملت را در خاورمیانه توسعه دهد و برای رسیدن به این خواسته مرزهای مصنوعی را طرح‌ریزی کرد، در میان این مرزها نیز با برساختن حکومت‌های استثمارگر سودای تقابل خلق‌های عرب، فارس، ترک و کُرد با همدیگر را در سر پرورانده است\".

در پاراگراف بالا شاهدیم چگونه اوجالان تیزهوشانه ریشه‌ی بی‌عدالتی در کشورهای خاورمیانه و به ویژه در خصوص ترکیه، یعنی \"دولت- ملت\" را نشانه رفته و طراحان و بانیان آن را به باد انتقاد می‌گیرد. او با اشاره‌ی ضمنی به قرارداد \"سایکس- پیکو\" و تقسیم جغرافیای سیاسی خاورمیانه بر اساس منافع قدرت‌های استعماری و آغاز ملت‌سازی بر مبنای بلوک‌بندی شرق و غرب، مرزهای فعلی کشورهای منطقه را زیر سئوال می‌برد.

اوجالان در ادامه‌ی پیامش با انتخاب مناسب مفاهیم و جایگاه واژگان به \"مدرنیته\" می‌تازد. او خاموش شدن سلاح مبارزان کُرد را سر آغاز مرحله‌ای جدید قلمداد کرده و شکست مدرنیته مبتنی بر پاکسازی نژادی را بشارت می‌دهد.

این رهبر زندانی کُرد در ادامه می‌گوید؛ \"بگذارید از این پس سلاح‌ها خاموش شوند، ما بە مرحلەای رسیدەایم که به تفکر و اندیشه و سیاست نیازمندیم. پارادایم مدرنیته که بر اساس سیاست امحاء، انکار و انزوا بنا شده بود، نابود شده است\".

رهبر کُردهای ترکیه در اینجا نابودی پارادایم مدرنیته مبتنی بر پاکسازی نژادی، انکار، امحاء و انزوا را به دو طرف درگیر بشارت داده تا در بخش دیگری، از آغاز مبارزه‌ی سیاسی دموکراتیک یاد کند.

اوجالان بار دیگر ضمن انتقاد از مدرنیته در ترکیه به صراحت می‌گوید؛ \"بنیاد نهادن سرزمین‌های تک قومی و تک ملیتی که مدرنیتە سرمایه‌داری در خارج از چارچوب‌های انسانی آن را دنبال می‌کند، همانا انکار نژاد و هویت ماست\".

اوجالان چپ‌گرا در ادامه با تکیه بر ادبیات اسلامی، ملت ترک و حزب اسلام‌گرای حاکم را مخاطب قرار می‌دهد؛ \"خلق ترک که امروزه در منطقە‌ی آناتولی کهن، در ترکیه، زندگی می‌کند، بداند که زندگی مشترک کُردها و ترک‌ها بر پیشینەای هزار ساله تحت لوای اسلام و بر اساس برادری و اتحاد استوار است. در واقع بر مبنای حقوق برادری، اشغالگری، انکار، امحاء و زورگویی جایگاهی ندارد و اصولاً هم نباید جایگاهی داشته باشد\".

اوجالان در ادامه با فراخوان ملت ترک به صلح و دوستی اعلام می‌کند؛ \"من خواهان آنم که دو نیروی اصلی و استراتژیک خاورمیانه دست در دست یکدیگر نهند و بر مبنای تاریخ و فرهنگ خود، مدرنیتە‌ی دمکراتیک را پایەگذاری کنند. عصر حاضر، عصر جنگ و تقابل نیست، عصر همکاری و همسویی است. در تقابل با جنگ، همزیستی را بنیان نهیم و به جای سیاست واگرایی، اتحاد خلق‌ها را پایەگذاری کنیم. آن‌هایی که توانایی خوانش روح عصر جدید را ندارند، به زبالە دان تاریخ سپرده خواهند شد. آن‌هایی که در قبال امواج خروشان آب مقاومت کنند به اعماق مرداب پرت خواهند شد\".

با مطالعه‌ی پیام عبدالله اوجالان، ردگیری فلسفی ابتدا تا انتهای آن و ادبیات به کار رفته، به نظر می‌رسد که رهبر کُردهای ترکیه نه در کسوت یک چپ‌گرای معتقد و ملتزم به حق تعیین سرنوشت، بلکه در هیبت یک سیاستمدار پراگماتیست ظاهر شده است. به کارگیری پراگماتیسم توسط یک رهبر زندانی که بر اساس آموزه‌های چپ، شخصیت فکری - سیاسی او شکل گرفته امری نیک است و می‌تواند در تعامل با یک دولت اسلام‌گرا از نوع عثمانی آن موفقیت‌آمیز باشد.

با عمومیت بخشیدن به مسئله‌ی کُردها در چهار کشور منطقه یعنی ترکیه، ایران، عراق و سوریه، آیا آغاز اعلام توافق رسمی دولت اسلام‌گرای ترکیه با کُردهای این کشور می‌تواند به عنوان یک راهکار استرتژیک برای حل مسئله‌ی کُردهای ترکیه تلقی شود؟ یا تاکتیکی است که رهبران عثمانیسم نوین برای ابقاء در صدر حاکمیت نیازمند آن هستند؟ چرا که حدود یک سال دیگر انتخابات ترکیه برگزار خواهد شد.

شک و تردید از آنجاست که اسلام سیاسی تاکنون نتوانسته مدلی از کشورداری پلورالیستی همراه با حفظ تمام خصوصیات اتنیکی ارائه دهد.حتی در بعد نظری نیز در اسلام سیاسی جایی برای گروه‌های قومی- ملی وجود ندارد، نمونه‌ی بارز آن \"جمهوری اسلامی ایران\" است. اما گویا تلاش‌های دولت ترکیه برای ورود به اتحادیه‌ی اروپا، پای آنکارا را از اسلام سیاسی فراتر نهاده است.

در همین راستا و در مقایسه‌ی تجربه‌ی موفق کُردها در عراق با دیگر ملت‌های منطقه چون عرب، کُرد، ترک، بلوچ، ترکمن و... در کشورهایی چون ایران، ترکیه و سوریه شاهد آن هستیم که بر اساس راهکار چپ درباره‌ی مسئله‌ی ملی بود که مسئله‌ی کُردستان عراق پیگیری و به نتیجه نسبتاً مطلوب دست یافت.
سر آغاز راهکار حل مسئله‌ی ملی کُردها در عراق در دهه هفتاد میلادی قرن گذشته توسط حزب کمونیست عراق با شعار \"دمکراسی برای عراق و خودمختاری برای کردستان\" پی ریزی شده بود. شکل‌گیری تجربه‌ی کُردستان عراق افزون بر اندیشه‌ی چپ، مبارزات ملی و غیر منقطع کُردها، وامدار اندیشه‌ی لیبرالیسم نیز هست.

به نظر می‌رسد مشکل کُردهای ترکیه آنجاست که در آنکارا تا به حال دو سیستم یا منظومه فکری حکومت کرده‌اند، که هیچ کدام از آن دو سیستم، معتقد به پلورالیسم نبوده‌اند و طبیعاً نمی‌توانند برنامه‌ی روشنی برای تنوع ملی داشته باشند، چه برسد به اعتراف به حق تعیین سرنوشت.

بخش اول، نیروهای راست‌گرای ترکیه هستند که برای سال‌های مدیدی در رأس حکومت بوده و به هیچ جنبنده‌ی سیاسی اجازه‌ی عرض اندام نمی‌دادند، امری که باعث شد حزب کارگران کُردستان به رهبری عبدالله اوجالان شکل بگیرد و تا به حال بر اساس آمارها بیش از چهل هزار کشته و ده‌ها هزار زخمی، زندانی و آواره برجای گذاشته است.

دومین منظومه‌ی فکری که به حاکمیت در ترکیه راه یافت اسلام‌گراها هستند که همان‌گونه که اشاره رفت برنامه روشن و مدونی برای حل مسئله‌ی کُردها نداشته‌اند.

اما به نظر می‌رسد که پیام اوجالان گویای نوعی تغییر در نگاه حاکمیت ترکیه درباره‌ی مسئله ملی است که نشأت گرفته از نیاز ترکیه به اروپا و برای ارائه‌ی یک الگوی موفق اسلامی برای پیشبرد عثمانیسم نوین است.
از نکات مبهم پیام رهبر زندانی کُردهای ترکیه همان‌گونه که اشاره شد، عدم سخن گفتن از حق تعیین سرنوشت ملت کُرد در ترکیه است.

به نظر می‌رسد تکیه بر مفاهیم رهنمون‌ساز به حق تعیین سرنوشت، همچون ضرورت پایان دادن به اشغالگری، توقف ملت‌سازی و نابودی مدرنیته‌ی سرمایه داری نشأت گرفته از حضور فیزیکی او در پشت میله‌های زندان و نبود اراده‌ی آزاد برای طرح چنین مفهومی است.
گمان می‌رود که اوجالان در مذاکراتش با رئیس سازمان امنیت ترکیه به یک توافق نسبی برای حل مسئله‌ی ملی کُردها دست یافته و به همین دلیل است که نه از تحویل سلاح و پایان جنگ بر ضد دولت مرکزی بلکه به ضرورت خاموش شدن سلاح اشاره می‌کند.

او با چیره دستی گلیم را از زیر پای تمامیت‌خواهان که ادعای جنگ کُرد و ترک را داشته‌اند نیز می‌کشد و اعلام می‌کند؛ \"قیام ما جنگ علیه هیچ قومیت، مذهب و گروهی نبوده و نیست، مبارزه ما بر عیله ظلم، بی‌عدالتی، توسعە نیافتگی، جهالت و هرگونه فشار و ستم بوده است\".

افزون بر آن آنجا که اوجالان از عرب، ترکمن، چرکس، ارمنی ، آشوری و غیره یاد می‌کند می‌تواند برای اقلیت‌های قومی در ترکیه امید بخش باشد و همزمان رهبر کُردها دیگر اقلیت‌های ترکیه را به بسیج عمومی و ملی دعوت می‌کند تا به سیستم مرکزی حاکم فشار بیشتری آورد.

این توافقات نسبی مقدمه‌ای است برای حل مسئله‌ی ملی کُردها در ترکیه. زمان زیادی می‌طلبد تا هر دو طرف درگیر به پذیرش یکدیگر و اعتماد روی بیاورند تا آن اعتماد زمینه‌ای باشد برای عبور ملت کُرد از بحرانی که قریب به یک قرن است دامنگیر آن شده، بحرانی که در گذشته‌ای نه چندان دور باعث شد که دولت مردان و مطبوعات ترکیه برای انکار هویت کُردها از ملت کرد به عنوان \"ترک‌های کوهستانی\" یاد کنند.

اما مبارزات مستمر، میانه‌روی، رهبری متمرکز و دیگر عوامل ملی و بین‌المللی باعث شد امروز، کُردها هویت خود را دوباره بازیابند و نه تنها ترکیه بلکه جهان از \"کُردهای ترکیه\" سخن بگوید ونه از \"ترک های کوهستانی\" امری که گویای شکست سیاست های همانند سازی است.