تحصن گسترده معلمان ایران در روز دهم اسفندماه و مروری بر آن

18:58 - 11 اسفند 1393
Unknown Author
عمر (هەڵمەت) معروفی

روز یکشنبه دهم اسفندماه جاری معلمان سراسر کشور ایران به صورتی متحد و هماهنگ و همدل و همصدا و برطبق برنامه‌ای از قبل طراحی شده که مدت یک ماه بود از طریق برنامه تلگرام که هنوز در ایران فیلتر نشده است، مقدمات آن چیده میشد، به اعتصابی سراسری پیوستند و در این تحصن سراسری و گسترده در کمال آرامش و سکوت، فریاد خویش را به گوش دولتمردان ایران رساندند.

این حرکت از چند جنبه می تواند محل توجه قرار گیرد: گستردگی آن، زمینه چینی برای آن، هراس و نوع برخورد رژیم، نحوه برخورد رسانه‌های ملی با این اعتصاب، که در اینجا به بررسی هر کدام از این موارد می‌پردازیم.

الف: گستردگی تجمع:
علیرغم تمامی مشکلاتی که آموزش و پرورش ایران با آن دسته و پنجه نرم می‌نماید، یکی از مشکلات عدیده این سیستم خطیر در ایران نوع استخدام و جذب معلمان و کادر اداری آن می‌باشد. ازآنجائی که انواع مختلفی از معلم وجود دارد و نیز راههای گسترده‌ای جهت جذب و استخدام معلم موجود هست، این خود می‌تواند علتی بر عدم وجود همدردی و نیز همصدایی در بین معلمان ایران باشد. قطعا مشکلات یک سرباز معلم با یک معلم پیمانی متفاوت است و هیچگاه میل و دلیلی جهت همصدایی نخواهند داشت، اما این باره دیدیم که درصد بسیار چشمگیر و بی‌نظیری از معلمان گردهم آمدند و همصدا به این حرکت خودجوش لبیک گفتند که این امر در نوع خود بی‌نظیر می‌باشد و باید به فال نیک گرفته شود.

ب: زمینه چینی برای اعتصاب:
اقدام به بهره‌گیری از شبکه‌های ارتباط جمعی آن هم با وجود فیلترینگ گسترده در ایران، امری شاید غیرقابل پیش‌بینی و انتظار بود، اما این گام، گامی بی‌نظیر بود که معلمان ایران و به ویژه معلمان جوانتر و آشناتر به تکنولوژی‌های نوین و کارکردهای آنها، برداشند و در نهایت موفق شدند.

نرم افزاری ساده مانند تلگرام، این قابلیت را پیدا کرد که حدود ده هزارمعلم را پیرامون هم گرد آورد و آنها را در کشوری با این گستردگی جغرافیایی و تنوعات ملی و زبانی و آئینی، پیرامون هم گرد نماید و در نهایت منجر به چنین اعتصابی عمومی گردد.

از این طریق فرهنگیان ایران نه تنها با همدیگر ارتباطی گسترده و وسیع ایجاد نمودند، بلکه کانون صنفی معلمان ایران را نیز وارد محفل خویش نموده و با طرح سوالات و تقاضاهایی، گاها کارکرد آن را نیز به چالش کشیدند که این امر خود می‌تواند باعث حرکت جدید و تکانی تازه بر جسته بی‌جان کانون صنفی معلمان ایران گردد که تاکنون نیز با عنوان و نامی بزرگ و حرکتی محدود، به حیات خود ادامه داده است.

از دیگر اقدامات فرهنگیان در این گروه‌ها دعوت از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و به چالش کشانیدن آنها و پیگیری و طرح خواسته‌هایشان بود که این امر خود راهی ساده و اقدامی ستودنی و نوین می‌باشد.

ج: هراس و نوع برخورد رژیم:
از همان سرآغاز تقویت و گسترش گروه‌های تشکیل شده در تلگرام، هر از چند گاهی زمزمه‌هایی دال بر احضار برخی از همکاران فعال در این گروه‌ها به حراست اداراتشان به گوش می‌رسید که گاها برخی از همکاران را ناچار به عقب‌نشینی نیز می‌نمود، بیشتر تهدیدات جهت جلوگیری از بوقوع پیوستن اعتصاب عمومی بود. اما هیچ کدام از این تلاش‌ها نتوانست سدی بر سر راه معلمان جهت برگزاری این اعتصاب گسترده باشد.

روز و شب قبل از اعتصاب، کار حتی به جاهای باریک نیز کشیده شد، شروع تلفن‌های گسترده ادارات اطلاعات و حراسات ادارات آموزش و پرورش و حتی تهدید آشکار و نیز دستگیری چند ساعته چند تن از فرهنگیان از مواردی بود که مشهود بود، در بوکان یکی از همکاران فرهنگی را دستگیر و ایشان را ناچار نموده بودند که به دوستان فرهنگی خودشان پیامکی جهت عدم مشارکتشان در این اعصاب، ارسال بنماید.

روز دهم اسفند نیز ماجراهایی به وقوع پوست، حضور گسترده لباس شخصی و موتورسوارها در تهران و قم وشیراز و زنجان و نیز گرفتن اجباری موبایل‌های همکاران و ممانعت از تصویربرداری در شهرستان بوکان و نیز تلاش برای وادار نمودن همکاران به تحصن در نمازخانه و مسکوت نمودن اعتصاب در شهرستان‌های پیرانشهر و مهاباد از جمله مواردی بود که مشهود گردید.

اما موج اصلی احضار به بخش حراسات ادارات از امروز یازدهم اسفندماه شروع گردیده است، طی این احضارها، تهدیداتی شفاهی به همکاران عنوان شده است که همگی جهت جلوگیری از تکرار مجدد این اعتصاب‌ها و برخورد در صورت تکرار و تداوم اعتصاب‌ها می‌باشد.

د: نحوه برخورد رسانه‌های ملی:
گاها مشاهده می‌شود که رسانه‌های ملی و بویژه اخبار بیست و سی بی‌ارزش‌ترین اخبار کشور را نیز منعکس می‌نماید و چنین وانمود می‌نمایند که شفاف سازی اولویت کاری آنهاست و مسائل داخلی را به چالش می‌کشانند و با کسی تعارف نداشته و یا از کسی هراسی به دل راه نمی‌دهند. اما همگی این رسانه‌های شنیداری و دیداری و نوشتاری دیروز در برابر این اعتصاب بی‌نظیر، مهر سکوت بر لب نهادند و بی‌صدا و صم بکم عمی و هم لایفهممون از کنار آن گذشتند.

این امر در حالی است که کمترین اضافه حقوق و یا کمترین امتیازات محوله به فرهنگیان را همین رسانه‌های بارهای بار در زیر میکروسکوپ و ذره‌بینهای خویش قرار می‌دهند و کارزاری به راه می‌اندازند که آن سر دیگرش ناپیداست.

سکوت این رسانه‌های ملی و نیز تلاش تلویزیون فارسی بی بی سی جهت کم حجم نشان دادن این حرکت اعتراضی متمدن، یکی از عوامل خشم فرهنگیان کشور است و در اعتراضات و تحصن‌های آتیه این قشر زحمت کش و اجحاف کشیده کشور به صورت حتمی، متبلور خواهد شد.

وبلاگ خبری پەروەردە نیوز در این رابطه می نویسد: \"مساله‌ای دیگر که قابل ذکر است و خشم فرهنگیان را برانگیخته است سکوت مطلق و بی‌همانند رسانه ملی و از جمله اخبار بیست و سی است.دیروز تمامی رسانه‌های این کشور دیدگان خویش را بر موج عظیم اعتصاب سراسری فرهنگیان کشور بستند و خاموش و بیصدا و کر و کور از کنار آن گذشتند\".

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.