تبعیض سیستماتیک علیه‌ زنان ایران در قوانین جمهوری اسلامی

15:21 - 10 شهریور 1391
Unknown Author
پیغام حشمتی

دستگاه ‌سرکوب جمهوری اسلامی با تمام ابزاری که ‌در دست داشته‌، سعی در تشدید تبعیض در جامعه‌ و تبدیل آن به ‌بخشی از فرهنگ جامعه ‌داشته‌ است. شدت گیری تببعیض در ایران از زمان قدرت گیری جمهوری اسلامی و رفراندوم قانون اساسی در تاریخ 10 فروردین 1358 شروع و به‌ بخشی از قانون جامعه‌ تبدیل شده‌ است. اصل دوم قانون اساسی در مورد یکسانی زن و مرد طبق نظریه‌ اسلام میباشد و در این خصوص میگوید همه‌ افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون میباشند و از همه‌ حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند. بعلاوه ‌قوانین حقوقی و جزایی در جمهوری اسلامی سرشار از مصوباتیست که‌ طبق قانون انسانیت و کرامت انسانی زنان در ایران را کاهش میدهد. متاسفانه‌ زنان در ایران و در چهارچوب قانون اساسی تبعیض آفرینی که ‌با قوانین حقوق بشر و کنوانسیونهای مختلف فرع تبعیض از زنان منافات وگاه‌ ضدیت دارد.

نه‌ تنها بیشترین حقوق خود را از دست داده‌اند، کرامت انسانی آنها چه‌بعنوان زن و چه‌مادر لطمه‌های شدیی دیده‌است. جمهوری اسلامی با حکومت و قوانین موجودش به ‌زن یا مادر دیدگاهی دارد که‌ در قرون وسطی بوده ‌و زن بنده‌یست که ‌خدای کوچکش مرد است و مادر بودنش در حکم همان تولید مثل است، مادری که‌غیر از اطاعت صبوری و رنج دائمی البته ‌با وعده‌ بهشت پس از مردن چیزی نصیب او نمیشود و این در مقطعی از زمان شکل گرفته‌ که‌ زنان در کشورهای پیشرفته‌ نقش یک انسان مستقل را داشته‌ و به‌ زن بودن خود و به ‌باروری و مادری نه‌ به‌ عنوان امری که‌ اشارت میاورد، بلکه‌ بعنوان عواملی طبیعی و اجتماعی نگاه ‌میکنند و امروز بهشت آسمانی را از زیر پای خود در روزگار مردگیش برداشته ‌و توانسته‌ بدون ترس و عاشقانه‌ تمام پدیده‌ها جهان را تماشا کند، بفهمد و بر سرزمین زنده‌ جهان به‌ سودگی گام بردارد. زمینی که ‌به ‌او و مرد به‌یک اندازه‌ اختیار و آزادی میدهد.

اگر خمینی پایه‌گذار جمهوری اسلامی در سال 1341 در اعتراض به ‌تصویب حقوق رای برای زنان ایران بیان کرده‌، دستگاه ‌جابر در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند. بعضی احکام ضرور به‌ اسلام و قرآن را زیر پا بگذارد و همه ‌را به‌مخالفت با آن بر می‌انگیزد. حال جایشان، او خامنه‌ای و احمدی نژاد و غیره‌ دوران خدعه ‌و پذیرفتن برخی مسائل ظاهری مربوط به‌ تساوی زنان را به‌ آسان کنار ‌نهاده‌ و زنان را از آموزش دیدن در 77 رشته‌ تحصیلی، درسی و پیش دانشگاهی ایران محروم کردند و مطمئن باشید که ‌در آینده‌ای نزدیک آنها را از آموزش دیدن در کل رشته‌ها جز قرآن و شرعیت و خانه‌داری و پرستاری شوهر و فرزندان حذف خواهند کرد. و با توجه ‌به ‌اینکه ‌زنان ما باید این رشته‌ها را نه ‌در دانشگاه‌، که‌ در مکتب خانه‌ها بخوانند. که ‌از هم اکنون حکموت در حال تدارکشان است.

باید توجه‌ داشت در قرن بیست و یکم، قرنی که‌ در بیشتر کشورهای جهان زنان حتی در اداره‌ی حکومتها با مردن شریک و مساوی شده‌اند. حکومت اسلامی با تسلط بر کشورمان با گستاخی هر چه‌ تمام‌تر تحصیل در این رشته‌ها را برای زنان ممنوع کرده‌ و قانون آنها را از آموختن دروس این رشته‌ها منع کرده‌ است. تبدیل کودکستان‌ها به ‌مراکز مذهبی با قید تفکیک جنسی مورد دیگریست که‌ ارتباط مستقیمی و حساب شده ‌با منع تحصیل زنان در رشته‌های دانشگاهی دارد.

به‌نوشته ‌برخی خبرگزاریها، مسئولان سازمان بهزیستی، تنها به ‌طلبه‌های زنان، هیاتهای مذهبی و مساجد مجوز تاسیس مهد کودکها را خواهند داد که‌ به‌ رویکرد دینی داشته ‌باشند و در بیان قرآن و دروس مذهبی در این مکتب خانه‌ها کودکان 3 ، 4 ساله ‌را مغزشویی کرده‌ و آنها را برای آنچه ‌که‌ نامش را رویکردی دینی نهاده‌اند، ترتیب نمایند. تا با کنار گذاردن زنان از مراکز آموزشی براساس آنچه‌ که ‌احمدی نژاد و خامنه‌ای درمورد قانون جلوگیری از کنترل جمعیت گفته‌اند، از زنان ما ماشینهای بی روح و بی‌فکر برای حرم سرا و تولید مثل بسازند. زنانی که ‌در بند بودن و زلیل بودن و تو سری خورد بودن خویش افتخار کنند.

در تصمیم اخیر جمهوری اسلامی یکی حذف زنان از 77 رشته‌ دانشگاهها و دیگری تبدیل کودکستان‌های مدرن و امروزی به‌ مکتبخانه‌های قرون وسطایی و تحمیل مذهب حکومتی بر کودکان با هم ارتباط ارگانیک و حساب شده‌ای دارند و نشان دهنده‌ آن است که‌ حکومت بی محتوای جمهوری اسلامی را بر خود نهاده‌، اکنون در حال قرار گرفتن در جاده‌ اصلی و واقعی خود یعنی حکومتی برآمده‌ از اعماق قرون وسطا است. حکومتی که‌از نخستین روز خود به ‌ناروا و نابجا در قرن والایی حقوق بشر و در درخششهای تمدنی ظهور کرده‌ است.

این حکومت با داشتن قانون اساسی که ‌پایه‌هاش بر تبعیض جنسی و مذهبی و فرهنگی گذاشته‌ شده‌ و در ذات و ماهیت خود ضد مفاد اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و همه‌ کنوانسیونهای واسته ‌به‌ آن است. در واقع هم اکنون اقدام انسانی و اجتماعی که ‌رهبر دروغین انقلاب اسلامی و دنباله‌ روهای او مدعی انجامش بوده ‌و هستند، کلا بی اساس و دروغین بوده‌ است.