به این رژیم تهمت نزنید! (مصطفی هجری)
19:53 - 12 فروردین 1393
Unknown Author
مصطفی هجری*
در مقطع زمانی تبلیغات انتخابات روحانی شماری از فعالین سیاسی ملیتهای محروم و ستمدیده ایران با تکیه بر اطلاعیه روحانی در مورد تأمین حقوق \"اقوام و اقلیت های مذهبی\" تبلیغات وسیعی را به نفع ایشان راه انداختند و چنین به مردم القاء کردند که انتخابات روحانی یعنی حل مشکلات و رفع تبعیضات اعمال شده بر آنان. نتیجه این فریبکاریها رویکرد نسبتا وسیع این ملیتها به صندوقهای رأی و انداختن آرای خود به نفع روحانی بود. همه این تحولات در حالی صورت گرفت که:
ـ خود وعدههای داده شده در بیانیه، مسایل بسیار جزئی را در برمی گرفت.
ـ رئیس جمهور در ایران جمهوری اسلامی و کابینهی وی فاقد صلاحیت های لازم برای اجرای وعدههایش میباشد، زیرا در ایران این صلاحیتها در انحصار یک فرد (ولی فقیه) است و رئیسجمهور تنها مجری اوامر و سیاستهای تعیینشده از سوی ولی فقیه میباشد.
ـ مسئولین امنیتی و انتظامی کشور که فقط در برابر ولی فقیه پاسخگو هستند نه در برابر رئیس جمهور، در همان مقطع تبلیغات انتخاباتی نیز این واقعیتها را بیان میکردند. حتی خود خامنهای نیز در جریان یک سخنرانی به کاندیداهای ریاست جمهوری گوشزد نمود که وعدههایی به مردم ندهند که برآوردن آنها در حد توانشان نباشد.
ولی با همه اینها فعالین سیاسی به مصداق ( انشاء الله گربه است) همه این واقعیتها را نادیده گرفته و در ادامه فعالیتهای خود به نفع روحانی هیچگونه تردیدی به خود راه ندادند و تا توانستند در امیدوار کردن مردم به اجرایی شدن وعدههای روحانی ـ در صورت انتخاب شدنش به ریاست جمهوری ـ دریغ نورزیدند، و متأسفانه هستند کسانی از فعالین سیاسی ملیتهای تحت ستم که اکنون و بعد از گذشت قریب به ٩ ماه از به مسند نشستن روحانی و آشکار شدن سیاستهای داخلی و خارجیاش که از سوی ولی فقیه دیکته شده است، هنوز در راستای امید واهی دادن به مردم فعال هستند. به امید اینکه مصاحبه علی یونسی وزیر پیشین اطلاعات جمهوری اسلامی و \"دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی\" صدای زنگی باشد برای بیدار نمودن این گروه از فعالین و همه آنهایی که به رفع تبعیض و ستم بر ملیتهای ایران در این رژیم چشم دوختهاند.
علی یونسی ضمن مصاحبهای با احسان هوشمند که متن آن در مجله \"ایران\" ویژه نوروز ١٣٩٣ انتشار یافته است به پرسشهای مصاحبهگر پاسخ میدهد. خواندن دقیق جمله به جمله این پاسخها لازم به بحث و شرح مفصل است ولی در این مقاله برای خودداری از اطاله کلام فقط بر روی برخی از پاسخهای ایشان متمرکز شدهایم و کوشیدهایم برخی از آنها را که در رابطه با حقوق \"اقلیتها\" و دیدگاههای ایشان، که در واقع میتوان گفت دیدگاههای رژیم هستند را، مورد ارزیابی قرار دهیم و به تضادهای موجود در پاسخ سوالات که نشان از عدم باور رژیم به مطالبات \"اقلیتها\" اشارهای داشته باشیم، باشد که این پاسخ ها در رفع ابهامات موجود در مورد وجود یا نبود برنامه مشخص رژیم به منظور رفع تبعیضات تحمیل شده به ملیتهای غیر فارس در ایران مفید باشد:
سوأل: عنوان \"دستیار ویژه رئیس جمهور\" دقیقأ به معنای چیست و آیا شرح وظایف آن مشخص شده است؟
پاسخ: \"فعلأ جایگاه تشکیلاتی و موقعیت سازمانی آن در مجموعه دولت به طور دقیق تعیین نشده است. البته ما پیشنهادهایی تدوین و به سازمان مدریت عرضه کردایم و در حال برسی است، اما نحوه تعامل با سایر وزارتخانهها، شرح وظایف و ساختار سازمانی ما تعیین نشده است.\"
بدین ترتیب میبینیم نهادی که قرار است در راستای رفع تبعیض، و تأمین حقوق پایمال شده \" اقلیتها\" گام بردارد، بعد از گذشت ٩ ماه هنوز جایگاه تشکیلاتی و موقعیت سازمانی آن تعین نشده است.
بنابراین میتوان گفت رژیم بطور کلی اعتقادی به وجود این حقوق ندارد تا به طور برنامهریزی شده در جهت تأمین آنها کار کند، و این نهاد هم شیر بی یال و اشکمی است که جهت تبلیغات داخلی و خارجی بنیانگذاری شده است.
سوأل: شما زبان را یکی از عناصر اصلی اقوام دانستید. از طرف دیگر خود شما و گویا دولت به دنبال طرح آموزش زبانهای محلی به عنوان یک مطالبه و حق قانونی هستند. دولت در این زمینه دقیقأ قرار است چه کار کند؟
پاسخ: \"اولأ باید میان زبان و لهجه تفکیک قائل شد. فارسی یک زبان است که لهجههای متعددی دارد، گیلکی، مازنی، خراسانی و کردی همگی لهجه های یک زبان هستند، زبان فارسی. وقتی صحبت از زبان میکنیم منظورمان زبانهایی مثل فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی است...\"
میخواهم نگرانی برخیها را که میگویند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب میرساند، رفع کنم، چطور است که با تدریس انگلیسی و عربی در مدارس، فارسی آسیب نمیبیند اما با تدریس زبانی مثل ترکی، آسیب میبیند.\"
این پاسخ از دو نظر حائز اهمیت است اول آنکه کردی زبان نیست بلکه لهجهی از زبان فارسی است، بنابراین در برنامهی کار آقای یونسی ـ اگر برنامهای تهیه شد ـ جایی برای تدریس آن وجود ندارد. آهنگی به گوش آشنا که آن را بطور مکرر در زمان رژیمهای شاه و شیخ شنیدهایم و اکنون از زبان مسئول نهادی آنرا میشنویم که گویا قرار است در رابطه با آموزش زبانهای محلی طرحی داشته باشد.
دوم آنکه در رابطه با زبانهایی که ایشان به وجودشان اعتقاد دارد مثل ترکی و عربی هم تنها در صدد است رفع نگرانی کند از حضراتی که میگویند تدریس زبانهای قومی به فارسی آسیب میرساند، نه اقداماتی در راستای آمادهکاری برای تدریس آنها، و اینکه آیا ایشان در این رفع نگرانی کردن موفق خواهد شد یا نه باید صبر پیشه کرد. خبرنگار بار دگر درباره زبان کردی از ایشان سوأل میکنند و آقای یونسی پاسخ میدهند:
من کردی را جزو زبان فارسی میدانم. البته مطالبه برای تدریس آن وجود دارد. با این همه مطالعات من نشان میدهد که این مطالبه، بسیار گسترده و پردامنه نیست. طی تحقیقاتی که هم در دوره وزارت اطلاعات و هم در این دوره انجام دادم به این نتیجه رسیدم که نه برای زبان ترکی و نه برای زبان کردی، مطالبه جدی و فراگیر در جهت تدریس آنها وجود ندارد.
خوب بنابراین وقتی جناب دستیار ویژه رئیس جمهور طبق تحقیقاتی که بعمل آوردهاند از طرف ملیتهای کرد و ترک پاسخ میدهند که \"مطالبه جدی و فراگیر در جهت تدریس آنها وجود ندارد\" پس تا اینجا کردی نه زبان است و نه مطالبه جدی در جهت تدریس آن وجود دارد، و ترکی هم که قرار بود زبان باشد آن هم مثل کردی مطالبه جدی در جهت تدریس آن وجود ندارد.
بنابراین فعلاَ دستیار ویژه بخشی از مشکلات اساسی را حل نموده است و خیال دولتش راحت. و اما خبرنگار که از قرار معلوم با این پاسخ راضی نشده، بسیار بجا می پرسد:
\" اگر این مطالبه وجود ندارد پس چرا به مهمترین برنامه شما تبدیل شده است و وزارت آموزش و پرورش هم دنبال آن است؟ \" آقای یونسی مثل اینکه از کوره در میروند در پاسخ به این سوأل میفرمایند: شما خبرنگارها این کار را کردهاید! تدریس زبانهای قومی مطالبه عمومی نیست بلکه یک مطالبه محدود روشنفکری و حتی حزبی است، البته قانون اساسی آن را الزام کرده و در واقع جزو ظرفیتهای معطل قانونی اساسی است اما القای این نکته که یک موج مطالبهگری وسیع در میان اقوام برای آن وجود دارد، یک فضاسازی روشنفکرانه و رسانهای است. هیچ یکی از ارکان حاکمیت، البته مخالفت یا حتی نگرانی بابت تدریس زبانهای قومی ندارد اما اجرای این کار، نیازمند ظرافتهای فراوان و دقت نظرهای فنی زیاد است و شاید همین مسأله باعث شده که اجرای اصل ١٥ قانون اساسی تاکنون با تأخیر مواجه شود. کشور ما هم در این جهت تجربه مدونی ندارد و طبیعی است که باید با تدبیر و حسابگری سراغ آن رفت.\"
ایشان تدریس این زبانها را \"یک مطالبه محدود روشنفکری و حتی حزبی\" میدانند، بەعلاوه گاف بزرگی که در پاسخ به این سوأل میدهند این است که می گویند \"هیچ یک از ارکان حاکمیت، البته مخالفت یا حتی نگرانی بابت تدریس زبانهای قومی ندارند ...\" و مثل اینکه فراموش کردهاند که در پاسخ چند سوأل پیش فرمودند که \"میخواهم نگرانی برخیها را که میگویند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب میرساند رفع کنم\" خوب این مسأله مهم نیست زیرا که میگویند \"دروغگو کم حافظه است\" و درست گفتهاند.
ایشان در ادامه میافزایند که \"اما اجرای این کار، نیازمند ظرافتهای فراوان و دقت نظرهای فنی زیاد است و شاید همین مسأله باعث شده که اجرای اصل ١٥ قانون اساسی تاکنون با تأخیر مواجه شده. کشور ما هم در این جهت تجربه مدونی ندارد و طبیعی است باید با تدبیر و حسابگری سراغ آن رفت\".
باید گفت که آقای یونسی اصلا نگران این تأخیر نباشند چون تا کنون تنها سی و چند سالی با تأخیر مواجه شده است و در مقام مقایسه با تاریخ خلقت زمین همچون قطرهای از دریا است، و چون کشور آقای یونسی در این جهت تجربه مدونی ندارند و نمیشود از تجربه کشورها دیگری که این معضل را حل کردهاند استفاده کرد، پس این استدلال ناب برای همیشه کاربرد ویژه خود را دارد و ملیتهای ایرانی و البته به زعم دستیار ویژه، عربها و ترکها را حالا با این استدلال راضی کردهاند به این جهت از آقای دستیار سپاسگزارند!.
خبرنگار میپرسند: شما معتقدید که تدریس زبانهای محلی، مطالبه اول اقوام ایرانی نیست. تا حالا تحقیقی صورت گرفته تا نشان دهد که اولویت اقوام در ایران چیست؟ سیاسی است؟ مدیریتی است؟ اجتماعی است؟ یا فرهنگی؟ ایشان در پاسخ می گویند \"به تناسب هر قوم، مطالبات و اولویت مطالبات متفاوت است، در برخی مناطق مطالبه و اولویت اصلی رفع تبعیض است مثلا در میان بلوچها و کردها\" و در ادامه \"بیشتر در میان سنی مذهبان اینطور است، ما هم این مسائل را درک میکنیم اگرچه معتقدیم بخش زیادی از این احساس القایی است ، اما سعی داریم، زمینههای تبعیض و احساس تبعیض را در این مناطق رفع کنیم\". و این یعنی حل مشکلات جامعه به سبک جمهوری اسلامی، همانند حل معضل تدریس زبانهای ملی به سبک آقای یونسی. در مورد تبعیض نیز ایشان صورت مسأله را کاملا حذف میکنند تا بسادگی حل مشکل تدریس زبان محلی آن را نیز حل کنند، و آن اینکه گویا اعمال تبعیض از طرف حکومت امام زمان بر ملیتهای ایرانی بە قول یونسی \" قومیتها \" وجود ندارد بلکه آنچه هست احساس تبعیض است، درست مانند کسی که دچار نوعی مشکل روانی میشود و بدون دلیل احساساتی به وی دست میدهند. و تازه این احساس هم بخش عمدهاش القایی است، به این معنی که از جانب دیگری به وی القا میشود و گرنه در اصل این مسأله وجود ندارد، و چیزی که وجود ندارد (تبعیض) ایشان زمینهها و احساس آن را میخواهند رفع کنند که این خود کلاف سردرگمی است.
و اما در پاسخ سوأل بعدی که سخن از \"محرومیتزدایی از مناطق قومی\" است.
کار را آسانتر هم کردهاند با این پاسخ که \" .. البته من به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در مورد اقوام و اقلیتها نه مسئول آموزش زبانهای قومی هستم و نه مسئول محرومیت زدایی، ما فقط پیگیری میکنیم، خبرنگار بلافاصله میپرسند : آقای یونسی! شما مجری که نیستید. سیاستگذار هم که نیستید. میگویید فقط پیگیری میکنید. عنوان شما \"دستیار ویژه\" است. این عنوان دقیقا یعنی چه؟ یعنی همان مشاور؟ و پاسخ این است که \"عنوان \"دستیار ویژه\" قبلا در ایران وجود نداشته است و لذا هنوز هم تعریف مشخص و دقیقی ندارند\".
حالا بە شکر خداوند بعد از سی و چند سال کسی پیدا شده است که کارش پیگیری محرومیتها و تبعیضها در میان اقوام ایرانی است در مرکزی که \"هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارد\". اینجا این سوأل پیش میآید که وقتی هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارند، شما مسئول این مرکز نامشخص و نادقیق بر طبق کدام تعریف \"پیگیری\" میکنید؟ بە علاوه بنابر استدلات محکمی که در پاسخ به سوألات پیشین ارائه فرمودند پیگیری نمودهاند و نتیجه پیگیری این بوده که برای تدریس زبانهای اقلیتها مطالبه جدی وجود ندارد تبعیضاتی هم که این اقلیتها مطرح می کنند احساسی است که بیشتر القایی میباشد، بنابراین ارزش زحمت مجدد پیگیری را ندارند!.
در پاسخ سوألهای بعدی باز هم یک مغلطه بازی دیگر که شاید خود آقای یونسی دستیار ویژه هم از آن سر در نیاورد مشاهده میشود به این معنی که به قول خودشان، دستیاره ویژه هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارد، وظایف اجرایی ندارند، قانونگزار نیستند، عنوانش دستیار است، ولی از طرف دیگر کارش\"کاری مهمتر از وزارت\" و \" داشتن نوعی ریاست بر وزیران\" میباشد. در پاسخ به این سوأل خبرنگار که میپرسند :\"پژوهش یا پیمایش هم انجام دادهاید تا معلوم شود بهتر است کار را از کجا شروع کنید؟ از کدام قوم و کدام مشکلات شروع کنید؟\" میگویند :\"اولویت را به مسائل مذهبی دادهایم. ما معتقدیم در ایران مسأله حاد قومی نداریم\". ملاحظه میشود که باز به راه چارههای تا کنونی بر میگردند که رژیم برای مطالبات مردم در پیش گرفته است و طی دهههای گذشته این راه چارهها هیچکدام از معضلات و مطالبات مردم را حل نکرده است. آنجا که میگویند :\" باید با دقت فراوان از منازعات مذهبی پیشگیری کنیم و از ظهور تمایت سلفیگری و وهابیگری جلوگیری کنیم و لذا مقابله با افراطیگری مذهبی را در دستور کار قرار دادهایم.\" و در برابر این سوأل که \"طرح مشخصتان برای مهار سلفیگری و افراطیگری چیست؟\" پاسخ میدهند که: \" به نظر ما بهترین عامل در مهار سلفیگری، استفاده از خود اهل تسنن است. همان طور که کردهای ایران بهترین مرجع برای مقابله با مشکلات کردستان بودند. سنی ها هم بهترین مرجع برای حل مسائلی چون سلفیگری هستند.\"
منظور صریح آقای یونسی در اینجا به مزدوری کشاندن گروهی از مردم کرد است که آنان را مسلح نموده و رودروی فعالین مطالبهجوی کرد قرار دادند، یعنی که \"از هر طرف کشته شود به نفع اسلام است\". حالا آقای دستیار ویژه که قرار است مشکلات اقلیتهای مذهبی را پاسخگو باشد برای حل معضلات پیروان اهل تسنن نیز این راه را کشف کرده است. خوانندگان محترم این سطور به خوبی متوجه میشوند که دم و دستگاه دستیار ویژه که از مراحم دولت جدید و گویا میانه رو به ملیتها و اقلیتهای مذهبی است و این گمان را در مخیله عدهای به وجود آورده بود که این دولت بە شیوهای جدی این مشکلات را که مشکلات حاد کشور است، درک کرده و با تشکیل موسسهای نو بنیاد، راه حلهای نوینی را برای رفع آنها انتخاب کرده است. ولی متأسفانه میبینیم \"از کوزه همان برون تراود که در اوست\"، و انتظار نوآوری و یافتن راه چاره مشکلات به شکل متمدنانه و بر اساس جلب رضایت مردم از این سیستم عقیم و منجمد انتظاری عبث است. و بجز سرکوب، خشونت و ایجاد تفرقه که طی دهههای گذشته مدام در حال اجرا و آزمایش آن بوده است و نتیجه آن هم وضع کنونی کشور است، چیز دیگری در مخیله و برنامه آنها نمیتواند وجود داشته باشد. باز در تأیید این سیاست و در پاسخ سوالی دیگر وجود امنیت در کشور را نشانه موفقیت این راه حل میداند: \"شاخص من، امنیت است. دور تا دور ایران در آتش کینهورزی مذهبی میسوزد.
اما در ایران، این مسأله در کمترین حد ممکن است و لذا امنیت کشور، ملاک موفقیت نظام در مقابله با سلفیگری است. جمهوری اسلامی توانسته است به لحاظ اجتماعی، اقوام و اقلیتها را جذب کند. البته خرده گفتمانهایی هم وجود دارند که تحرکاتی انجام میدهند اما هیچگاه به جریان اکثریت تبدیل نشدند.
\"بنا به این استدلال ایجاد امنیت در سایه سرنیزه، اعدام و سرکوب وحشیانه ایدهآل آقای یونسی است. زیرا رژیم سکوت مردم را میخواهد سکوتی همانند سکوت قبرستان که مردم از سر ترس نتوانند نفس بکشند، همانند آرامش و امنیتی که در کره شمالی، کوبا، چین و ... میبینیم. هر چند جمهوری اسلامی با همه تلاشهای خود در این راستا نتوانسته است این امنیت را بوجود آورد.
بطور کلی سخنان یونسی در این مصاحبه بار دیگر موید این واقعیت است که بر سخنان و اظهارات رسمی این رژیم چند چهره، هر چند ظاهرا نویدبخش باشند نباید اطمینان کرد، زیرا چهره واقعی آن همان استبداد، تبعیض، سرکوب و ستم است، چهرهای که دستیار ویژه رئیس جمهور با همه کوشش خود نتوانسته است در این مصاحبه آن را لاپوشانی کند.
تمام پاسخها و اظهارنظرهایی که در این مصاحبه آقای یونسی ابراز نمودهاند این واقعیت را بار دیگر به طور آشکار بازگو میکنند که در این رژیم محمود رئیس جمهور باشد یا حسن یا فردا کسی دیگر، در بر همان پاشنه میچرخد، یعنی که رژیم به این مطالبات اعتقادی ندارد تا درصدد برآورده کردن آنها باشد. بنابراین همه قول و قرارهای انتخاباتی در این زمینه جز فریبکاری نیست. باشد که بار دیگر کسانی به هر هدفی این تهمت را به این رژیم نزنند که گویا درصدد حل مشکلات و مطالبات ملیتها و اقلیتهای مذهبی و دینی هستند، تهمتی که انصافا به هیچ وجه به ساحت مقدس این رژیم نمیچسبد.
تمام تأکیدات از ماست
*دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران
در مقطع زمانی تبلیغات انتخابات روحانی شماری از فعالین سیاسی ملیتهای محروم و ستمدیده ایران با تکیه بر اطلاعیه روحانی در مورد تأمین حقوق \"اقوام و اقلیت های مذهبی\" تبلیغات وسیعی را به نفع ایشان راه انداختند و چنین به مردم القاء کردند که انتخابات روحانی یعنی حل مشکلات و رفع تبعیضات اعمال شده بر آنان. نتیجه این فریبکاریها رویکرد نسبتا وسیع این ملیتها به صندوقهای رأی و انداختن آرای خود به نفع روحانی بود. همه این تحولات در حالی صورت گرفت که:
ـ خود وعدههای داده شده در بیانیه، مسایل بسیار جزئی را در برمی گرفت.
ـ رئیس جمهور در ایران جمهوری اسلامی و کابینهی وی فاقد صلاحیت های لازم برای اجرای وعدههایش میباشد، زیرا در ایران این صلاحیتها در انحصار یک فرد (ولی فقیه) است و رئیسجمهور تنها مجری اوامر و سیاستهای تعیینشده از سوی ولی فقیه میباشد.
ـ مسئولین امنیتی و انتظامی کشور که فقط در برابر ولی فقیه پاسخگو هستند نه در برابر رئیس جمهور، در همان مقطع تبلیغات انتخاباتی نیز این واقعیتها را بیان میکردند. حتی خود خامنهای نیز در جریان یک سخنرانی به کاندیداهای ریاست جمهوری گوشزد نمود که وعدههایی به مردم ندهند که برآوردن آنها در حد توانشان نباشد.
ولی با همه اینها فعالین سیاسی به مصداق ( انشاء الله گربه است) همه این واقعیتها را نادیده گرفته و در ادامه فعالیتهای خود به نفع روحانی هیچگونه تردیدی به خود راه ندادند و تا توانستند در امیدوار کردن مردم به اجرایی شدن وعدههای روحانی ـ در صورت انتخاب شدنش به ریاست جمهوری ـ دریغ نورزیدند، و متأسفانه هستند کسانی از فعالین سیاسی ملیتهای تحت ستم که اکنون و بعد از گذشت قریب به ٩ ماه از به مسند نشستن روحانی و آشکار شدن سیاستهای داخلی و خارجیاش که از سوی ولی فقیه دیکته شده است، هنوز در راستای امید واهی دادن به مردم فعال هستند. به امید اینکه مصاحبه علی یونسی وزیر پیشین اطلاعات جمهوری اسلامی و \"دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی\" صدای زنگی باشد برای بیدار نمودن این گروه از فعالین و همه آنهایی که به رفع تبعیض و ستم بر ملیتهای ایران در این رژیم چشم دوختهاند.
علی یونسی ضمن مصاحبهای با احسان هوشمند که متن آن در مجله \"ایران\" ویژه نوروز ١٣٩٣ انتشار یافته است به پرسشهای مصاحبهگر پاسخ میدهد. خواندن دقیق جمله به جمله این پاسخها لازم به بحث و شرح مفصل است ولی در این مقاله برای خودداری از اطاله کلام فقط بر روی برخی از پاسخهای ایشان متمرکز شدهایم و کوشیدهایم برخی از آنها را که در رابطه با حقوق \"اقلیتها\" و دیدگاههای ایشان، که در واقع میتوان گفت دیدگاههای رژیم هستند را، مورد ارزیابی قرار دهیم و به تضادهای موجود در پاسخ سوالات که نشان از عدم باور رژیم به مطالبات \"اقلیتها\" اشارهای داشته باشیم، باشد که این پاسخ ها در رفع ابهامات موجود در مورد وجود یا نبود برنامه مشخص رژیم به منظور رفع تبعیضات تحمیل شده به ملیتهای غیر فارس در ایران مفید باشد:
سوأل: عنوان \"دستیار ویژه رئیس جمهور\" دقیقأ به معنای چیست و آیا شرح وظایف آن مشخص شده است؟
پاسخ: \"فعلأ جایگاه تشکیلاتی و موقعیت سازمانی آن در مجموعه دولت به طور دقیق تعیین نشده است. البته ما پیشنهادهایی تدوین و به سازمان مدریت عرضه کردایم و در حال برسی است، اما نحوه تعامل با سایر وزارتخانهها، شرح وظایف و ساختار سازمانی ما تعیین نشده است.\"
بدین ترتیب میبینیم نهادی که قرار است در راستای رفع تبعیض، و تأمین حقوق پایمال شده \" اقلیتها\" گام بردارد، بعد از گذشت ٩ ماه هنوز جایگاه تشکیلاتی و موقعیت سازمانی آن تعین نشده است.
بنابراین میتوان گفت رژیم بطور کلی اعتقادی به وجود این حقوق ندارد تا به طور برنامهریزی شده در جهت تأمین آنها کار کند، و این نهاد هم شیر بی یال و اشکمی است که جهت تبلیغات داخلی و خارجی بنیانگذاری شده است.
سوأل: شما زبان را یکی از عناصر اصلی اقوام دانستید. از طرف دیگر خود شما و گویا دولت به دنبال طرح آموزش زبانهای محلی به عنوان یک مطالبه و حق قانونی هستند. دولت در این زمینه دقیقأ قرار است چه کار کند؟
پاسخ: \"اولأ باید میان زبان و لهجه تفکیک قائل شد. فارسی یک زبان است که لهجههای متعددی دارد، گیلکی، مازنی، خراسانی و کردی همگی لهجه های یک زبان هستند، زبان فارسی. وقتی صحبت از زبان میکنیم منظورمان زبانهایی مثل فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی است...\"
میخواهم نگرانی برخیها را که میگویند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب میرساند، رفع کنم، چطور است که با تدریس انگلیسی و عربی در مدارس، فارسی آسیب نمیبیند اما با تدریس زبانی مثل ترکی، آسیب میبیند.\"
این پاسخ از دو نظر حائز اهمیت است اول آنکه کردی زبان نیست بلکه لهجهی از زبان فارسی است، بنابراین در برنامهی کار آقای یونسی ـ اگر برنامهای تهیه شد ـ جایی برای تدریس آن وجود ندارد. آهنگی به گوش آشنا که آن را بطور مکرر در زمان رژیمهای شاه و شیخ شنیدهایم و اکنون از زبان مسئول نهادی آنرا میشنویم که گویا قرار است در رابطه با آموزش زبانهای محلی طرحی داشته باشد.
دوم آنکه در رابطه با زبانهایی که ایشان به وجودشان اعتقاد دارد مثل ترکی و عربی هم تنها در صدد است رفع نگرانی کند از حضراتی که میگویند تدریس زبانهای قومی به فارسی آسیب میرساند، نه اقداماتی در راستای آمادهکاری برای تدریس آنها، و اینکه آیا ایشان در این رفع نگرانی کردن موفق خواهد شد یا نه باید صبر پیشه کرد. خبرنگار بار دگر درباره زبان کردی از ایشان سوأل میکنند و آقای یونسی پاسخ میدهند:
من کردی را جزو زبان فارسی میدانم. البته مطالبه برای تدریس آن وجود دارد. با این همه مطالعات من نشان میدهد که این مطالبه، بسیار گسترده و پردامنه نیست. طی تحقیقاتی که هم در دوره وزارت اطلاعات و هم در این دوره انجام دادم به این نتیجه رسیدم که نه برای زبان ترکی و نه برای زبان کردی، مطالبه جدی و فراگیر در جهت تدریس آنها وجود ندارد.
خوب بنابراین وقتی جناب دستیار ویژه رئیس جمهور طبق تحقیقاتی که بعمل آوردهاند از طرف ملیتهای کرد و ترک پاسخ میدهند که \"مطالبه جدی و فراگیر در جهت تدریس آنها وجود ندارد\" پس تا اینجا کردی نه زبان است و نه مطالبه جدی در جهت تدریس آن وجود دارد، و ترکی هم که قرار بود زبان باشد آن هم مثل کردی مطالبه جدی در جهت تدریس آن وجود ندارد.
بنابراین فعلاَ دستیار ویژه بخشی از مشکلات اساسی را حل نموده است و خیال دولتش راحت. و اما خبرنگار که از قرار معلوم با این پاسخ راضی نشده، بسیار بجا می پرسد:
\" اگر این مطالبه وجود ندارد پس چرا به مهمترین برنامه شما تبدیل شده است و وزارت آموزش و پرورش هم دنبال آن است؟ \" آقای یونسی مثل اینکه از کوره در میروند در پاسخ به این سوأل میفرمایند: شما خبرنگارها این کار را کردهاید! تدریس زبانهای قومی مطالبه عمومی نیست بلکه یک مطالبه محدود روشنفکری و حتی حزبی است، البته قانون اساسی آن را الزام کرده و در واقع جزو ظرفیتهای معطل قانونی اساسی است اما القای این نکته که یک موج مطالبهگری وسیع در میان اقوام برای آن وجود دارد، یک فضاسازی روشنفکرانه و رسانهای است. هیچ یکی از ارکان حاکمیت، البته مخالفت یا حتی نگرانی بابت تدریس زبانهای قومی ندارد اما اجرای این کار، نیازمند ظرافتهای فراوان و دقت نظرهای فنی زیاد است و شاید همین مسأله باعث شده که اجرای اصل ١٥ قانون اساسی تاکنون با تأخیر مواجه شود. کشور ما هم در این جهت تجربه مدونی ندارد و طبیعی است که باید با تدبیر و حسابگری سراغ آن رفت.\"
ایشان تدریس این زبانها را \"یک مطالبه محدود روشنفکری و حتی حزبی\" میدانند، بەعلاوه گاف بزرگی که در پاسخ به این سوأل میدهند این است که می گویند \"هیچ یک از ارکان حاکمیت، البته مخالفت یا حتی نگرانی بابت تدریس زبانهای قومی ندارند ...\" و مثل اینکه فراموش کردهاند که در پاسخ چند سوأل پیش فرمودند که \"میخواهم نگرانی برخیها را که میگویند تدریس زبانهای قومی، به زبان فارسی آسیب میرساند رفع کنم\" خوب این مسأله مهم نیست زیرا که میگویند \"دروغگو کم حافظه است\" و درست گفتهاند.
ایشان در ادامه میافزایند که \"اما اجرای این کار، نیازمند ظرافتهای فراوان و دقت نظرهای فنی زیاد است و شاید همین مسأله باعث شده که اجرای اصل ١٥ قانون اساسی تاکنون با تأخیر مواجه شده. کشور ما هم در این جهت تجربه مدونی ندارد و طبیعی است باید با تدبیر و حسابگری سراغ آن رفت\".
باید گفت که آقای یونسی اصلا نگران این تأخیر نباشند چون تا کنون تنها سی و چند سالی با تأخیر مواجه شده است و در مقام مقایسه با تاریخ خلقت زمین همچون قطرهای از دریا است، و چون کشور آقای یونسی در این جهت تجربه مدونی ندارند و نمیشود از تجربه کشورها دیگری که این معضل را حل کردهاند استفاده کرد، پس این استدلال ناب برای همیشه کاربرد ویژه خود را دارد و ملیتهای ایرانی و البته به زعم دستیار ویژه، عربها و ترکها را حالا با این استدلال راضی کردهاند به این جهت از آقای دستیار سپاسگزارند!.
خبرنگار میپرسند: شما معتقدید که تدریس زبانهای محلی، مطالبه اول اقوام ایرانی نیست. تا حالا تحقیقی صورت گرفته تا نشان دهد که اولویت اقوام در ایران چیست؟ سیاسی است؟ مدیریتی است؟ اجتماعی است؟ یا فرهنگی؟ ایشان در پاسخ می گویند \"به تناسب هر قوم، مطالبات و اولویت مطالبات متفاوت است، در برخی مناطق مطالبه و اولویت اصلی رفع تبعیض است مثلا در میان بلوچها و کردها\" و در ادامه \"بیشتر در میان سنی مذهبان اینطور است، ما هم این مسائل را درک میکنیم اگرچه معتقدیم بخش زیادی از این احساس القایی است ، اما سعی داریم، زمینههای تبعیض و احساس تبعیض را در این مناطق رفع کنیم\". و این یعنی حل مشکلات جامعه به سبک جمهوری اسلامی، همانند حل معضل تدریس زبانهای ملی به سبک آقای یونسی. در مورد تبعیض نیز ایشان صورت مسأله را کاملا حذف میکنند تا بسادگی حل مشکل تدریس زبان محلی آن را نیز حل کنند، و آن اینکه گویا اعمال تبعیض از طرف حکومت امام زمان بر ملیتهای ایرانی بە قول یونسی \" قومیتها \" وجود ندارد بلکه آنچه هست احساس تبعیض است، درست مانند کسی که دچار نوعی مشکل روانی میشود و بدون دلیل احساساتی به وی دست میدهند. و تازه این احساس هم بخش عمدهاش القایی است، به این معنی که از جانب دیگری به وی القا میشود و گرنه در اصل این مسأله وجود ندارد، و چیزی که وجود ندارد (تبعیض) ایشان زمینهها و احساس آن را میخواهند رفع کنند که این خود کلاف سردرگمی است.
و اما در پاسخ سوأل بعدی که سخن از \"محرومیتزدایی از مناطق قومی\" است.
کار را آسانتر هم کردهاند با این پاسخ که \" .. البته من به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور در مورد اقوام و اقلیتها نه مسئول آموزش زبانهای قومی هستم و نه مسئول محرومیت زدایی، ما فقط پیگیری میکنیم، خبرنگار بلافاصله میپرسند : آقای یونسی! شما مجری که نیستید. سیاستگذار هم که نیستید. میگویید فقط پیگیری میکنید. عنوان شما \"دستیار ویژه\" است. این عنوان دقیقا یعنی چه؟ یعنی همان مشاور؟ و پاسخ این است که \"عنوان \"دستیار ویژه\" قبلا در ایران وجود نداشته است و لذا هنوز هم تعریف مشخص و دقیقی ندارند\".
حالا بە شکر خداوند بعد از سی و چند سال کسی پیدا شده است که کارش پیگیری محرومیتها و تبعیضها در میان اقوام ایرانی است در مرکزی که \"هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارد\". اینجا این سوأل پیش میآید که وقتی هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارند، شما مسئول این مرکز نامشخص و نادقیق بر طبق کدام تعریف \"پیگیری\" میکنید؟ بە علاوه بنابر استدلات محکمی که در پاسخ به سوألات پیشین ارائه فرمودند پیگیری نمودهاند و نتیجه پیگیری این بوده که برای تدریس زبانهای اقلیتها مطالبه جدی وجود ندارد تبعیضاتی هم که این اقلیتها مطرح می کنند احساسی است که بیشتر القایی میباشد، بنابراین ارزش زحمت مجدد پیگیری را ندارند!.
در پاسخ سوألهای بعدی باز هم یک مغلطه بازی دیگر که شاید خود آقای یونسی دستیار ویژه هم از آن سر در نیاورد مشاهده میشود به این معنی که به قول خودشان، دستیاره ویژه هنوز تعریف مشخص و دقیقی ندارد، وظایف اجرایی ندارند، قانونگزار نیستند، عنوانش دستیار است، ولی از طرف دیگر کارش\"کاری مهمتر از وزارت\" و \" داشتن نوعی ریاست بر وزیران\" میباشد. در پاسخ به این سوأل خبرنگار که میپرسند :\"پژوهش یا پیمایش هم انجام دادهاید تا معلوم شود بهتر است کار را از کجا شروع کنید؟ از کدام قوم و کدام مشکلات شروع کنید؟\" میگویند :\"اولویت را به مسائل مذهبی دادهایم. ما معتقدیم در ایران مسأله حاد قومی نداریم\". ملاحظه میشود که باز به راه چارههای تا کنونی بر میگردند که رژیم برای مطالبات مردم در پیش گرفته است و طی دهههای گذشته این راه چارهها هیچکدام از معضلات و مطالبات مردم را حل نکرده است. آنجا که میگویند :\" باید با دقت فراوان از منازعات مذهبی پیشگیری کنیم و از ظهور تمایت سلفیگری و وهابیگری جلوگیری کنیم و لذا مقابله با افراطیگری مذهبی را در دستور کار قرار دادهایم.\" و در برابر این سوأل که \"طرح مشخصتان برای مهار سلفیگری و افراطیگری چیست؟\" پاسخ میدهند که: \" به نظر ما بهترین عامل در مهار سلفیگری، استفاده از خود اهل تسنن است. همان طور که کردهای ایران بهترین مرجع برای مقابله با مشکلات کردستان بودند. سنی ها هم بهترین مرجع برای حل مسائلی چون سلفیگری هستند.\"
منظور صریح آقای یونسی در اینجا به مزدوری کشاندن گروهی از مردم کرد است که آنان را مسلح نموده و رودروی فعالین مطالبهجوی کرد قرار دادند، یعنی که \"از هر طرف کشته شود به نفع اسلام است\". حالا آقای دستیار ویژه که قرار است مشکلات اقلیتهای مذهبی را پاسخگو باشد برای حل معضلات پیروان اهل تسنن نیز این راه را کشف کرده است. خوانندگان محترم این سطور به خوبی متوجه میشوند که دم و دستگاه دستیار ویژه که از مراحم دولت جدید و گویا میانه رو به ملیتها و اقلیتهای مذهبی است و این گمان را در مخیله عدهای به وجود آورده بود که این دولت بە شیوهای جدی این مشکلات را که مشکلات حاد کشور است، درک کرده و با تشکیل موسسهای نو بنیاد، راه حلهای نوینی را برای رفع آنها انتخاب کرده است. ولی متأسفانه میبینیم \"از کوزه همان برون تراود که در اوست\"، و انتظار نوآوری و یافتن راه چاره مشکلات به شکل متمدنانه و بر اساس جلب رضایت مردم از این سیستم عقیم و منجمد انتظاری عبث است. و بجز سرکوب، خشونت و ایجاد تفرقه که طی دهههای گذشته مدام در حال اجرا و آزمایش آن بوده است و نتیجه آن هم وضع کنونی کشور است، چیز دیگری در مخیله و برنامه آنها نمیتواند وجود داشته باشد. باز در تأیید این سیاست و در پاسخ سوالی دیگر وجود امنیت در کشور را نشانه موفقیت این راه حل میداند: \"شاخص من، امنیت است. دور تا دور ایران در آتش کینهورزی مذهبی میسوزد.
اما در ایران، این مسأله در کمترین حد ممکن است و لذا امنیت کشور، ملاک موفقیت نظام در مقابله با سلفیگری است. جمهوری اسلامی توانسته است به لحاظ اجتماعی، اقوام و اقلیتها را جذب کند. البته خرده گفتمانهایی هم وجود دارند که تحرکاتی انجام میدهند اما هیچگاه به جریان اکثریت تبدیل نشدند.
\"بنا به این استدلال ایجاد امنیت در سایه سرنیزه، اعدام و سرکوب وحشیانه ایدهآل آقای یونسی است. زیرا رژیم سکوت مردم را میخواهد سکوتی همانند سکوت قبرستان که مردم از سر ترس نتوانند نفس بکشند، همانند آرامش و امنیتی که در کره شمالی، کوبا، چین و ... میبینیم. هر چند جمهوری اسلامی با همه تلاشهای خود در این راستا نتوانسته است این امنیت را بوجود آورد.
بطور کلی سخنان یونسی در این مصاحبه بار دیگر موید این واقعیت است که بر سخنان و اظهارات رسمی این رژیم چند چهره، هر چند ظاهرا نویدبخش باشند نباید اطمینان کرد، زیرا چهره واقعی آن همان استبداد، تبعیض، سرکوب و ستم است، چهرهای که دستیار ویژه رئیس جمهور با همه کوشش خود نتوانسته است در این مصاحبه آن را لاپوشانی کند.
تمام پاسخها و اظهارنظرهایی که در این مصاحبه آقای یونسی ابراز نمودهاند این واقعیت را بار دیگر به طور آشکار بازگو میکنند که در این رژیم محمود رئیس جمهور باشد یا حسن یا فردا کسی دیگر، در بر همان پاشنه میچرخد، یعنی که رژیم به این مطالبات اعتقادی ندارد تا درصدد برآورده کردن آنها باشد. بنابراین همه قول و قرارهای انتخاباتی در این زمینه جز فریبکاری نیست. باشد که بار دیگر کسانی به هر هدفی این تهمت را به این رژیم نزنند که گویا درصدد حل مشکلات و مطالبات ملیتها و اقلیتهای مذهبی و دینی هستند، تهمتی که انصافا به هیچ وجه به ساحت مقدس این رژیم نمیچسبد.
تمام تأکیدات از ماست
*دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران