ببخشید سرزمینم کُردستان نمایندە مصلحت طلب نمیخواهد
13:09 - 5 آذر 1391
Unknown Author
نیشتمان
کنفرانس استکهلم که تمام شد، شرکت کنندگان در کنفرانس بر سر ما منت گذاردند که عجب کوهی کندهاند. یک عده ایرانی سرشناس سیاسی را در زیر یک سقف گرد آوردند تا با یکدیگر مثلاً گفتگو کنند، فارغ از نتیجه و حاصلی و لابد تصور میکردند که حافظهمان یاری نمیکند،کە این حرفها را بارها و بارها شنیدەایم.
معلوم هم نیست که اگر معیار برگزیدن این شرکت کنندگان در این کنفرانسها چیزی جز دوستی و آشنایی و رفاقت با یکدیگر نیست پس چرا گفتگو کردن و سخنرانی کردن در زیر یک سقف برای جمعی دوست و آشنا و احیاناً قوم و خویش، باید تا به این اندازه مهم جلوه داده شود؟ و اگر هم فرضاً مهم باشد، دیگر چند بار؟
کنفرانس استکهلم آمد و رفت تا به زباله دان تاریخ کنفرانسها بپیوندد، بی آن که کسی متوجه نتیجه ملموسی از حاصل آن شده باشد و اپوزیسیون خارج کشور همچنان در جایگاه همیشگی خود و بیحرکت و بی ابتکار و بدون پایگاه اجتماعی به کار همیشگی خود، نوشتن مقالات خسته کنندهی تکراری و طولانی خود، که فقط اندکی خواننده دارد، ادامه داد و میدهد.
کنفرانس استکهلم که تمام شد، کنفرانس بروکسل شروع شد. معلوممان نشد که چه چیزی در استکهلم باید مورد گفتگو قرار میگرفت که نگرفت و میبایست بار دیگردر بروکسل نشست و دربارهی آن گفتگو کرد؟ در بروکسل هم آمدند، نشستند، گفتند، برخاستند و رفتند.
جمهوری اسلامی هم به کارش ادامه داد و کماکان ادامهمیدهد. و از اپوزیسیون هم جز در فضای مجازی خبری نیست.
متن بعضی ازگفتگوها را که میخوانیم، میبینیم برای مثال در کنفرانس پراگ در باره تمامیت ارضی ایران نیز گفتگو شده است. اما این مطالب یک دهه هست کهاینقدر تکرار شده که حکم تکرار مکررات را یافته است. بله دیگر همه ما میدانیم که احزاب کُردستان\"حدکا ،حدک،کومەلەی شورشگر زحمتکشان کُردستان ایران\"میگویند به دنبال تجزیه ایران نیستند و علاقمندند در چارچوب یک حکومت فدرالی در ایران تلاش کنند. کە البتە متمرکز شوم آنان نمایندە ملت کُردستان نیستند،این چه اصراری هست که برگزارکنندگان این کنفرانسها این همه هزینه متحمل شوند تا دوباره این بحثهای تکراری دوباره تکرار شوند؟
و باز بر سر ما منت بگذارند که عدهای از سیاسیون سرشناس،با عقاید مختلف در زیر یک سقف گرد هم آمدند و با هم برای آینده ایران بە قول خود یک پارچە،گفتگو کردند.
شرکت کنندگان در این کنفرانسها هیچ مشروعیتی ندارندحداقل کسانی کە خود را نمایندە مردم کُردستان می نامند و پروسهای برای دریافت این مشروعیت نمیتوان بوجود آورد، هنوز هیچ معیاری برای انتخاب شرکت کنندگان، جز دوستی و رفیق بازی، اتخاذ نشده
این گردهمایی با یک بیانیهی نصفه و نیمه و انشا گونه به کار خود پایان داد و این نیز امری طبیعی بود که حاصل این کنفرانس چنین باشد ؛
از کنفرانسهای قبلی تا بدین امروز کماکان پیشرفت نمایان نبود و سخنان تکراری که اصلاً مخاطب خود را جامعه داخل فرض نکرده و با نقض پلورالیسم فکری که شامل تمامی اقشار سیاسی و فکری جامعه باید باشد . اینکه تشکیل چنین کنفرانسهایی بدون حضور تمامی اقشار خواستهی حکومت اسلامیست و شروعش جز آسودگی برای رژیم آخوندی چیزی ندارد.در این اجلاس نمایندگان هیچ ملیتی نبودند! . من مخاطبم ایرانیها نیست ، چون آنان راە خود را می داننددردم از احزاب،و سیاستمداران کُردستان است کە بە نمایندگی مردم کُردستان در هر نقطەای از دنیا کنفراسی از جانب اپوزسیون ایرانی صورت گیرند ،بدون این کە نفع یا سودی برای آنان داشتە باشند حضور دارند،
نه عبدالله مهتدی و نه براتی نماینده مشروع ملت کُرد هستند و نە افراد دیگری کە حضور داشتند ،بلکه کنفرانس بیشتر شبیه مذاکره فی مابین کمونیست ها٬ سبزها و سلطنت طلبهای ملی مذهبی شده بود.
عبدالله مهتدی به هیچ عنوان نمایندهی مردم کُردستان نیست و با تفاسیر کە از وی می خوانیم وی هیچ وقت نمایندهی خلق کُرد نبوده است و از همه مهمتر مهران براتی که در پارادوکس جمهوری خواهی تا حق تعیین سرنوشت عینک آستیگمات میزند!
عبدالله مهتدی سخنانش را کمی دموکراتیک تر از مهران براتی زد . جناب مهتدی با اشاره به این که حق تعیین سرنوشت حقی است که ما به آن دامن نمی زنیم٬ به نوعی با گذر از توافق نامه دو حزب دمکرات و کومله سعی در به کرسی نشاندن حقوق ملتی که نماینده آنهاست پرداختە.
عبدالله مهتدی که سالها تفکرات کمونیستی را در ذهن خود پرورانده و حتی دبیر حزب کمونیست ایران بوده است٬ به یکباره در بیانیهی کُردها و جنبش سبز خود را طرفدار اصلاحات میداند و بعد ازآن با امضای توافقنامهی فی مابین دمکراتها و کوملهها مسأله را به حق ملیتی میکشاند٬تناقض و پارادوکس در رفتار مهتدی چیزی غریبی نیست
اقای مهتدی کە توانایی ادارەی حزب خود را ندارد که تاکنون هفت بار انشعاب داشته باشد که دردنیا چنین انشعاباتی بی نظیر است. برای ما جوانان کُردستان نمایندگی نفرمایید.کە شما را به دورویی متهم میکنیم، و اما دربیانیهی دمکراتها که به دولت غیر متمرکز و حقوق ملیتها اشاره میکنید،کدام را باورکنیم دم خروس یا قسم حضرت عباس را!!!
و یا خانم شرفکندی،من مخالف هیچ یک از احزاب یا شخصیتی سیاسی نیستم اما مخالف نفاق و دوریی کە تعدادشان در بین ما کم هم نیستند، می باشم.
خانم شرفکندی کە تا دیروز حاضر بە تدریس درس زبان انگلیسی در مدارس پایین شهر مهاباد نبود، و بە خاطر حجاب اسلامی ما را بە مشت و بیاحترامی می بست حال متأسفم کە در تمام کنفرانسها بە نمایندگی زنان کُردستان حرف از نابرابری و بی عدالتی میزند ،اگر شما کمی عادل بودی عدالت را در مورد دخترکان از همە چیز محروم رعایت می کردی، نە حالا کە میدان باز و گوی هم در دستانتان، و اما باز هم جای نمایندگان واقعی مردم کُردستان خالی است و این بزرگترین ننگ این کنفرانس میباشد٬ که به رغم اعلام دمکراسی خود منافی دمکراسی می باشد.
ما جوانان خواهشمندیم کە دیگر کسی برای ما نمایندگی نفرماید چون ما دیگر حاضر نیستم یک بار دیگر تاریخ تکرار شود و ما و سرزمینمان کُردستان دستخوش آمال و آرزوی مقام و پایەی کسی شود، ما دیگر خوب میدانیم با دمکراسی ایرانی راهی از پیش نمی بریم و فردای روز، مالکیها \" جنوب کوردستان\" نوک اسلحهها را بە طرف جوانان ما بگیرند.
کنفرانس استکهلم که تمام شد، شرکت کنندگان در کنفرانس بر سر ما منت گذاردند که عجب کوهی کندهاند. یک عده ایرانی سرشناس سیاسی را در زیر یک سقف گرد آوردند تا با یکدیگر مثلاً گفتگو کنند، فارغ از نتیجه و حاصلی و لابد تصور میکردند که حافظهمان یاری نمیکند،کە این حرفها را بارها و بارها شنیدەایم.
معلوم هم نیست که اگر معیار برگزیدن این شرکت کنندگان در این کنفرانسها چیزی جز دوستی و آشنایی و رفاقت با یکدیگر نیست پس چرا گفتگو کردن و سخنرانی کردن در زیر یک سقف برای جمعی دوست و آشنا و احیاناً قوم و خویش، باید تا به این اندازه مهم جلوه داده شود؟ و اگر هم فرضاً مهم باشد، دیگر چند بار؟
کنفرانس استکهلم آمد و رفت تا به زباله دان تاریخ کنفرانسها بپیوندد، بی آن که کسی متوجه نتیجه ملموسی از حاصل آن شده باشد و اپوزیسیون خارج کشور همچنان در جایگاه همیشگی خود و بیحرکت و بی ابتکار و بدون پایگاه اجتماعی به کار همیشگی خود، نوشتن مقالات خسته کنندهی تکراری و طولانی خود، که فقط اندکی خواننده دارد، ادامه داد و میدهد.
کنفرانس استکهلم که تمام شد، کنفرانس بروکسل شروع شد. معلوممان نشد که چه چیزی در استکهلم باید مورد گفتگو قرار میگرفت که نگرفت و میبایست بار دیگردر بروکسل نشست و دربارهی آن گفتگو کرد؟ در بروکسل هم آمدند، نشستند، گفتند، برخاستند و رفتند.
جمهوری اسلامی هم به کارش ادامه داد و کماکان ادامهمیدهد. و از اپوزیسیون هم جز در فضای مجازی خبری نیست.
متن بعضی ازگفتگوها را که میخوانیم، میبینیم برای مثال در کنفرانس پراگ در باره تمامیت ارضی ایران نیز گفتگو شده است. اما این مطالب یک دهه هست کهاینقدر تکرار شده که حکم تکرار مکررات را یافته است. بله دیگر همه ما میدانیم که احزاب کُردستان\"حدکا ،حدک،کومەلەی شورشگر زحمتکشان کُردستان ایران\"میگویند به دنبال تجزیه ایران نیستند و علاقمندند در چارچوب یک حکومت فدرالی در ایران تلاش کنند. کە البتە متمرکز شوم آنان نمایندە ملت کُردستان نیستند،این چه اصراری هست که برگزارکنندگان این کنفرانسها این همه هزینه متحمل شوند تا دوباره این بحثهای تکراری دوباره تکرار شوند؟
و باز بر سر ما منت بگذارند که عدهای از سیاسیون سرشناس،با عقاید مختلف در زیر یک سقف گرد هم آمدند و با هم برای آینده ایران بە قول خود یک پارچە،گفتگو کردند.
شرکت کنندگان در این کنفرانسها هیچ مشروعیتی ندارندحداقل کسانی کە خود را نمایندە مردم کُردستان می نامند و پروسهای برای دریافت این مشروعیت نمیتوان بوجود آورد، هنوز هیچ معیاری برای انتخاب شرکت کنندگان، جز دوستی و رفیق بازی، اتخاذ نشده
این گردهمایی با یک بیانیهی نصفه و نیمه و انشا گونه به کار خود پایان داد و این نیز امری طبیعی بود که حاصل این کنفرانس چنین باشد ؛
از کنفرانسهای قبلی تا بدین امروز کماکان پیشرفت نمایان نبود و سخنان تکراری که اصلاً مخاطب خود را جامعه داخل فرض نکرده و با نقض پلورالیسم فکری که شامل تمامی اقشار سیاسی و فکری جامعه باید باشد . اینکه تشکیل چنین کنفرانسهایی بدون حضور تمامی اقشار خواستهی حکومت اسلامیست و شروعش جز آسودگی برای رژیم آخوندی چیزی ندارد.در این اجلاس نمایندگان هیچ ملیتی نبودند! . من مخاطبم ایرانیها نیست ، چون آنان راە خود را می داننددردم از احزاب،و سیاستمداران کُردستان است کە بە نمایندگی مردم کُردستان در هر نقطەای از دنیا کنفراسی از جانب اپوزسیون ایرانی صورت گیرند ،بدون این کە نفع یا سودی برای آنان داشتە باشند حضور دارند،
نه عبدالله مهتدی و نه براتی نماینده مشروع ملت کُرد هستند و نە افراد دیگری کە حضور داشتند ،بلکه کنفرانس بیشتر شبیه مذاکره فی مابین کمونیست ها٬ سبزها و سلطنت طلبهای ملی مذهبی شده بود.
عبدالله مهتدی به هیچ عنوان نمایندهی مردم کُردستان نیست و با تفاسیر کە از وی می خوانیم وی هیچ وقت نمایندهی خلق کُرد نبوده است و از همه مهمتر مهران براتی که در پارادوکس جمهوری خواهی تا حق تعیین سرنوشت عینک آستیگمات میزند!
عبدالله مهتدی سخنانش را کمی دموکراتیک تر از مهران براتی زد . جناب مهتدی با اشاره به این که حق تعیین سرنوشت حقی است که ما به آن دامن نمی زنیم٬ به نوعی با گذر از توافق نامه دو حزب دمکرات و کومله سعی در به کرسی نشاندن حقوق ملتی که نماینده آنهاست پرداختە.
عبدالله مهتدی که سالها تفکرات کمونیستی را در ذهن خود پرورانده و حتی دبیر حزب کمونیست ایران بوده است٬ به یکباره در بیانیهی کُردها و جنبش سبز خود را طرفدار اصلاحات میداند و بعد ازآن با امضای توافقنامهی فی مابین دمکراتها و کوملهها مسأله را به حق ملیتی میکشاند٬تناقض و پارادوکس در رفتار مهتدی چیزی غریبی نیست
اقای مهتدی کە توانایی ادارەی حزب خود را ندارد که تاکنون هفت بار انشعاب داشته باشد که دردنیا چنین انشعاباتی بی نظیر است. برای ما جوانان کُردستان نمایندگی نفرمایید.کە شما را به دورویی متهم میکنیم، و اما دربیانیهی دمکراتها که به دولت غیر متمرکز و حقوق ملیتها اشاره میکنید،کدام را باورکنیم دم خروس یا قسم حضرت عباس را!!!
و یا خانم شرفکندی،من مخالف هیچ یک از احزاب یا شخصیتی سیاسی نیستم اما مخالف نفاق و دوریی کە تعدادشان در بین ما کم هم نیستند، می باشم.
خانم شرفکندی کە تا دیروز حاضر بە تدریس درس زبان انگلیسی در مدارس پایین شهر مهاباد نبود، و بە خاطر حجاب اسلامی ما را بە مشت و بیاحترامی می بست حال متأسفم کە در تمام کنفرانسها بە نمایندگی زنان کُردستان حرف از نابرابری و بی عدالتی میزند ،اگر شما کمی عادل بودی عدالت را در مورد دخترکان از همە چیز محروم رعایت می کردی، نە حالا کە میدان باز و گوی هم در دستانتان، و اما باز هم جای نمایندگان واقعی مردم کُردستان خالی است و این بزرگترین ننگ این کنفرانس میباشد٬ که به رغم اعلام دمکراسی خود منافی دمکراسی می باشد.
ما جوانان خواهشمندیم کە دیگر کسی برای ما نمایندگی نفرماید چون ما دیگر حاضر نیستم یک بار دیگر تاریخ تکرار شود و ما و سرزمینمان کُردستان دستخوش آمال و آرزوی مقام و پایەی کسی شود، ما دیگر خوب میدانیم با دمکراسی ایرانی راهی از پیش نمی بریم و فردای روز، مالکیها \" جنوب کوردستان\" نوک اسلحهها را بە طرف جوانان ما بگیرند.