بایکوت، گزینهای علیهرد انتخابات فرمایشی و رد صلاحیت های سیاسی
20:19 - 3 اسفند 1394
Unknown Author
ابراهیم قاسمی زاد
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران در حالی برگزار می شود که علاوه بر غربال کاندیداهای مورد نظر مردم، بازی بازگشتن دوباره نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب بعد از انتخابات سال ٨٨ به میدان سیاست، فضای مجازی و رسانه ها ی داخل و خارج از کشور را پر کرده است. از سوی دیگر وعده دادن امتیاز قرار داد اجتماعی نانوشته به مردم از سوی دولت نشان از فریبكاری جدیدی است جهت کشاندن مردم به پای صندوق های رای. در این راستا، درخواست خامنهای از مخالفان نظام با این مضنون: «مخالفان ممکن است با وی سرناسازگاری داشته باشند اما جهت حفظ نظام بایستی پای صندوقهای رای بروند اما حق رفتن به مجلس را ندارند»، جای تامل دارد. چنین استدلالهایی چیزی جز به طفرهبردن شعور سیاسی مردم ایران و منجمله ملت کرد که در هیچ مقطعی مخالفت خود با نظام را پنهان نكردهاست نیست.
این استدلالها نشانه های ابتکار یک خیمه شب بازی انتخاباتی جدید را از همان روزهای اول تبلیغات انتخاباتی در مقابل دیدگان مردم قرار داد.
اگر نگاهی به چهره های فسیلی تائید صلاحیت شده مجلس خبرگان بیندازیم چرخش قدرت، که یکی از روشن ترین سند های یک انتخاب آزاد می باشد را مشاهده خواهیم کرد. انتصاب این چهره ها نشان دهنده این است که مجلس خبرگان آینده بیش از نود در صد تحت حاکمیت خامنهای خواهد بود. افشای فایل صوتی امام جمعه رشت که به رد صلاحیت فرزندش اعتراض می نماید اذهان را به یاد سخن خمینی می اندازد که می گفت \"من دولت تعیین می کنم، من توی دهن این دولت می زنم\". بنابراین بیش از این نیازی به تشریح در مورد رد صلاحیت كاندیداها نیست.
انتخابات این دورهمجلس شورای اسلامی نیز تفاوت چندانی با انتخابات پیشین نخواهد داشت، چرا که تنها ابتکار عمل جهت انتصاب نمایندگان است که تغییر می کند نه شیوه انتخاب نمایندگان. بنابر این فریب خوردن چندین باره در زیر ردای چنین فریبكاریهایی و شرکت در انتخابات تنها و تنها یك معنا میدهد: تائید اعدام ها، فقر، فحشا، اعتیاد، غارت اموال عمومی، سرکوب دگراندیشان و ایجاد خفقان و مشارکت در هر آنچه این رژیم در طی سی و هفت سال عمر حکومتش مرتکب شده است.
چنانچه اشاره شد فریبكاری این دوره بیشتر برای مشارکت دادن کسانی به نمایندگی از نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب که بعد از انتخابات سال ٨٨ در انزوا به سر می بردند و کسانی که توافق هسته ای را انجام دادند و برجام را به فرجام خواهند رساند! می باشد. اگر کمی به عقب بر گردیم و تاریخ انتخابات را مرور کنیم کارت برنده رژیم بعد از انتخابات ٨٨ و ٨٤ را که همانا احمدی نژاد بود خواهیم دید. رژیم با آوردن محمود احمدی نژاد مردم را به طرف مرگ برد تا با آمدن روحانی مردم به تب قانع باشند و امثال روحانی و ظریف امروز عزیز و قهرمان کشور شوند.( در این فاصله زمانی بود که به خاطر سیاست های تندروانه احمدی نژاد و شعار \"انرژی هسته ای حق مسلم ماست\" مردم متحمل تحریم های کمر شکن شدند و با نرمش های همه جانبه و فراموش کردن شعار هستهای این قهرمانان پوشالی تحریم ها بر چیده شدند).
اصطلاح اصلاح طلب و اصول گرا و غیره فقط واژهای است جهت آوردن مردم به پای صندوق های رای زیرا تفاوتی بین موسوی، کروبی، خاتمی با رفسنجانی، جنتی، احمدی نژادو خامنهای نیست و همه آنها اعضای یک حزب به نام حزب الله و مریدان ولایت فقیه و سپاه می باشند.
برگزاری انتخابات خبرگان رهبری که تا به امروز به آن اهمیت آنچنانی داده نمی شد، همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی و استفاده از سیستم غربال گری در بین مهرههای سر سپرده نظام ، بهعلم كردن نام و و بهمیدان امدن کاندیداهایی می انجامد که توانایی رساندن نظام به اهدافش را دارا باشند.
این شعبدهبازی رژیم هم تنها ترفندی برای ایجاد باصطلاح شور و شوق در بین مردم و آوردن آنها به پای صندوق های رای می باشد. برای کسانی که ماهیت جمهوری اسلامی را شناخته اند این بازیها تازگی ندارند. در صدرنیروهایی كهسالهاست بهماهیت رژیم پی بردهاند، حزب دموکرات کردستان ایران است که از همان ابتدای بر سر کار آمدن این نظام توتالیتر به آن \"نه\" گفت.
در این دوره نیز حزب با مشاهده همان رویه هژمونیک و تمامیتخواه و مداخله نظامی کانون قدرت و ولایت مطلقه، از مردم آگاه کردستان و ایران خواست که با بایکوت کردن انتخابات فرمایشی و استصوابی از شعور و خرد سیاسی و اجتماعی خویش صیانت کنند. تحریم کردن انتخابات توسط سایر احزاب مخالف با رژیم و نخبگان فریهخته کشور نیز صحت بر حق بودن سیاست حزب و دفاع قاطع ان از حقوق دمکراتیک مردم كردستان و خلقهای ایران را تائید میكند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران در حالی برگزار می شود که علاوه بر غربال کاندیداهای مورد نظر مردم، بازی بازگشتن دوباره نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب بعد از انتخابات سال ٨٨ به میدان سیاست، فضای مجازی و رسانه ها ی داخل و خارج از کشور را پر کرده است. از سوی دیگر وعده دادن امتیاز قرار داد اجتماعی نانوشته به مردم از سوی دولت نشان از فریبكاری جدیدی است جهت کشاندن مردم به پای صندوق های رای. در این راستا، درخواست خامنهای از مخالفان نظام با این مضنون: «مخالفان ممکن است با وی سرناسازگاری داشته باشند اما جهت حفظ نظام بایستی پای صندوقهای رای بروند اما حق رفتن به مجلس را ندارند»، جای تامل دارد. چنین استدلالهایی چیزی جز به طفرهبردن شعور سیاسی مردم ایران و منجمله ملت کرد که در هیچ مقطعی مخالفت خود با نظام را پنهان نكردهاست نیست.
این استدلالها نشانه های ابتکار یک خیمه شب بازی انتخاباتی جدید را از همان روزهای اول تبلیغات انتخاباتی در مقابل دیدگان مردم قرار داد.
اگر نگاهی به چهره های فسیلی تائید صلاحیت شده مجلس خبرگان بیندازیم چرخش قدرت، که یکی از روشن ترین سند های یک انتخاب آزاد می باشد را مشاهده خواهیم کرد. انتصاب این چهره ها نشان دهنده این است که مجلس خبرگان آینده بیش از نود در صد تحت حاکمیت خامنهای خواهد بود. افشای فایل صوتی امام جمعه رشت که به رد صلاحیت فرزندش اعتراض می نماید اذهان را به یاد سخن خمینی می اندازد که می گفت \"من دولت تعیین می کنم، من توی دهن این دولت می زنم\". بنابراین بیش از این نیازی به تشریح در مورد رد صلاحیت كاندیداها نیست.
انتخابات این دورهمجلس شورای اسلامی نیز تفاوت چندانی با انتخابات پیشین نخواهد داشت، چرا که تنها ابتکار عمل جهت انتصاب نمایندگان است که تغییر می کند نه شیوه انتخاب نمایندگان. بنابر این فریب خوردن چندین باره در زیر ردای چنین فریبكاریهایی و شرکت در انتخابات تنها و تنها یك معنا میدهد: تائید اعدام ها، فقر، فحشا، اعتیاد، غارت اموال عمومی، سرکوب دگراندیشان و ایجاد خفقان و مشارکت در هر آنچه این رژیم در طی سی و هفت سال عمر حکومتش مرتکب شده است.
چنانچه اشاره شد فریبكاری این دوره بیشتر برای مشارکت دادن کسانی به نمایندگی از نیروهای به اصطلاح اصلاح طلب که بعد از انتخابات سال ٨٨ در انزوا به سر می بردند و کسانی که توافق هسته ای را انجام دادند و برجام را به فرجام خواهند رساند! می باشد. اگر کمی به عقب بر گردیم و تاریخ انتخابات را مرور کنیم کارت برنده رژیم بعد از انتخابات ٨٨ و ٨٤ را که همانا احمدی نژاد بود خواهیم دید. رژیم با آوردن محمود احمدی نژاد مردم را به طرف مرگ برد تا با آمدن روحانی مردم به تب قانع باشند و امثال روحانی و ظریف امروز عزیز و قهرمان کشور شوند.( در این فاصله زمانی بود که به خاطر سیاست های تندروانه احمدی نژاد و شعار \"انرژی هسته ای حق مسلم ماست\" مردم متحمل تحریم های کمر شکن شدند و با نرمش های همه جانبه و فراموش کردن شعار هستهای این قهرمانان پوشالی تحریم ها بر چیده شدند).
اصطلاح اصلاح طلب و اصول گرا و غیره فقط واژهای است جهت آوردن مردم به پای صندوق های رای زیرا تفاوتی بین موسوی، کروبی، خاتمی با رفسنجانی، جنتی، احمدی نژادو خامنهای نیست و همه آنها اعضای یک حزب به نام حزب الله و مریدان ولایت فقیه و سپاه می باشند.
برگزاری انتخابات خبرگان رهبری که تا به امروز به آن اهمیت آنچنانی داده نمی شد، همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی و استفاده از سیستم غربال گری در بین مهرههای سر سپرده نظام ، بهعلم كردن نام و و بهمیدان امدن کاندیداهایی می انجامد که توانایی رساندن نظام به اهدافش را دارا باشند.
این شعبدهبازی رژیم هم تنها ترفندی برای ایجاد باصطلاح شور و شوق در بین مردم و آوردن آنها به پای صندوق های رای می باشد. برای کسانی که ماهیت جمهوری اسلامی را شناخته اند این بازیها تازگی ندارند. در صدرنیروهایی كهسالهاست بهماهیت رژیم پی بردهاند، حزب دموکرات کردستان ایران است که از همان ابتدای بر سر کار آمدن این نظام توتالیتر به آن \"نه\" گفت.
در این دوره نیز حزب با مشاهده همان رویه هژمونیک و تمامیتخواه و مداخله نظامی کانون قدرت و ولایت مطلقه، از مردم آگاه کردستان و ایران خواست که با بایکوت کردن انتخابات فرمایشی و استصوابی از شعور و خرد سیاسی و اجتماعی خویش صیانت کنند. تحریم کردن انتخابات توسط سایر احزاب مخالف با رژیم و نخبگان فریهخته کشور نیز صحت بر حق بودن سیاست حزب و دفاع قاطع ان از حقوق دمکراتیک مردم كردستان و خلقهای ایران را تائید میكند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.