بازی بُرد ـ بُرد ترکیه و پ.ک.ک
18:04 - 23 شهریور 1394
Unknown Author
شهرام میرزایی
احتمال وقوع مجدد جنگ داخلی در ترکیه و شکست پروسهی صلح ماهها پیش از آغاز انتخابات مجلس ترکیه نمایان شد. آن هنگام که هر دو طرف درگیر (پ.ک.ک و P.K. A) با ایجاد فضای تبلیغاتی و جنگطلبانه، جو شکنندهی جامعهی تُرک و کُرد را هدف قرار دادند. از سویی پ.ک.ک با بیان این مطلب که در صورت عدم کسب حد نصاب ده درصدی از سوی H.D.P و ممانعت از ورود آن به مجلس، ترکیه دچار یک جنگ تمام عیار داخلی خواهد شد و از سوی دیگر اردوغان در یک کنفرانس خبری تنها راه تداوم صلح و پیشرفت در جامعه را کسب حداکثر کُرسیهای پارلمان اعلام کرد و گفت: \"در غیر این صورت جنگ کشورمان را خواهد خورد\".
تشابه تهدیدات انجام شده و تکرار مکرر آن از سوی مبلغان دو حزب مذکور خبر از آیندهای متشنج میداد که تنها قربانی آن صلح و در نتیجه ازسرگیری دور تازهای از جنگ و خونریزی بود. از آن زمان تاکنون ترکیه شاهد تحولات گستردهای بوده است: از دست دادن اکثریت مطلق کرسیهای پارلمان بعد از ١٢ سال سلطهی P.K. Aبر مجلس، عبور P.D. Hاز حد نصاب ده درصدی، بمبگذاری انتحاری \"سوروچ\" و کشته شدن دهها نفر از کُردهای ترکیه، قتل ٢ پلیس ترک توسط پ.ک.ک و اعلام پایان آتشبس میان پ.ک.ک و دولت ترکیه، شکست \"احمد داوود اوغلو\" در ایجاد دولت ائتلافی و اعلام انتخابات پیش از موعد.
مافیای قدرت و نابودی پروسهی صلح
وجود رهبران بلندپرواز اصلیترین عامل نابودی و یا شکست ملتها و شعلهور شدن آتش جنگ میباشد، اصلی تاریخی که رجب طیب اردوغان از سویی و پ.ک.ک از سویی دیگر به آن بی توجه بوده و یا خود را مبرا از آن میدانند. رؤیای احیای خلافت اسلامی سنی در منطقه از اردوغان شخصیتی ساخته است که حضور هیچ نیروی دیگری را در قدرت تحمل نمیکند و در تلاشی بیپایان برای کسب قدرت و اختیارات حداکثری، جامعه را به چنان تنگنایی کشاند که راهی جز برافروختن شعلههای جنگ باقی نگذاشت.
تحولات سیاسی در طول ١٢ سال زمامداری P.K. Aو ایجاد محدودیتهای روزافزون اجتماعی سیاسی، گسترش فساد اداری، حذف رقبای سیاسی، سرکوب شدید حرکتهای مدنی، تضعیف نهادهای دمکراتیک و سکولار جامعهی ترکیه همه و همه بیانگر میل تمامیتخواه P.K.A به رهبری اردوغان میباشد. اما مسألهی پارادوکسیکال در این میان تلاشهای بیسابقهی P.K. Aبرای حل مسالمتآمیز مسألهی کُرد و برقراری صلح میان تُرک و کُرد است که در چند سال اخیر گشایش عمدهای در باب مسألهی کُرد در ترکیه ایجاد نموده است.
در همین راستا پ.ک.ک نیز که بعد از دهها سال جنگ فرسایشی و همچنین دستگیری عبدالله اوجالان که این حزب را دچار مبارزات قدرت و تصفیههای گستردهی داخلی و ریزش وسیع نیرو کرده بود، از پیام صلحطلبانهی اردوغان با آغوش باز استقبال کرد و در راستای تطبیق خود با خواستهای حکومتی و عدم ایجاد حساسیت در سال ٢٠٠٨ میلادی طی کنگرهی دهم خود اساسنامهی خود را تغییر داده و استقلالطلبی کردها را امری امپریالیستی و در راستای تفرقه میان ملتهای منطقه، تجزیهی کشورهای موجود و تغییر نقشهی خاورمیانه خواند. پ.ک.ک با رؤیای مبارزه علیه امپریالیسم جهانی و توهم ایجاد انقلابی جهانی علیه استعمار در نهایت در سال ٢٠١٣ میلادی تن به آتشبسی موقت با دولت ترکیه داد، آتشبسی شکننده که٢ رویداد خونین یعنی انفجار \"سوروچ\" و قتل ٢ پلیس ترک به عمر آن پایان داد.
جنگ آری، صلح نه
رجب طیب اردوغان پیش از آغاز سفر رسمیاش به چین در ژوئن ٢٠١٥ طی مصاحبهای از توقف روند مذاکرات صلح با حزب کارگران کردستان خبر داد و گفت: \"به هیچ عنوان پا پس نخواهم کشید\". این به منزلهی پایان مذاکراتی بود که طرح عملی آن به صورت لایحهای ٦ مادهای از سوی دولت ترکیه و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آن کشور در سال ٢٠١٤ به پارلمان ارائه شد، طرحی که پیششرط اساسی آن \"خلع سلاح پ.ک.ک\" بود.
انتخابات ٧ ژوئن ٢٠١٥ پارلمان ترکیه و از دست دادن اکثریت کرسیها از سوی حزب حاکم -که به ١٢ سال سلطهی مطلق P.K.A بر پارلمان پایان داد- تمامی آمال و رؤیاهای بلندپروازانهی اردوغان را به باد فنا داد و او را وادار ساخت که با بیمیلی هر چه تمامتر \"احمد داوود اوغلو\" نخستوزیر را به مأموریت غیرممکن تشکیل دولت ائتلافی بفرستد چرا که P.D. Hاز همان ابتدا اعلام کرده بود که با P.K. Aائتلاف نمیکند و از سوی دیگر P.H.C و P.H.M نیز دو مخالف سرسخت پیش شرطهای اردوغان – تغییر قانون اساسی و تغییر سیستم حکومتی از پارلمانی به ریاستی -بودند. ورق برگشته بود و شرایط داشت کاملاً به ضرر اردوغان تمام میشد و اگر انتخابات پیش از موعد برگزار میگردید، احتمال ریزش گستردهی آرایP.K.A وجود داشت، اما انفجار انتحاری \"سوروچ\" و اشتباه تاکتیکی پ.ک.ک در قتل ٢ پلیس ترکیه همه ورقهای از دسترفتهی اردوغان را به او بازگرداند و طی فرمانی، دستور بمباران هوایی مواضع پ.ک.ک و پایان آتشبس را صادر کرد. این امر فرصتی طلایی برای سیاستمداران با تجربهی ترک و اسلامگرای P.K.A مهیا کرد تا طی یک ماه گذشته با بهرهگیری از اشتباهات گستردهی پ.ک.ک در مدیریت بحران و حملات گریلاها و کشته شدن بیش از دهها نظامی ترک و نیز استفادهی اردوغان از احساسات ملی ترکها و همچنین سود جستن وی از کُردهای معترض به شرایط امنیتی و جنگی پیشآمده احتمال کسب اکثریت مجلس در انتخابات پیشرو را عدالت به نفع خود قوت بخشد. البته باید متذکر شد که AKP تنها منتفع بازی مورد اشاره نمیباشد. با گسترش روزافزون نفوذ و محبوبیت P.D. Hدر کُردستان و جامعهی ترکیه و نیز ایجاد شخصیتی محبوب در صلاحالدین دمیرتاش، رهبران پ.ک.ک را متوجه خطری احتمالی نمود و آن امکان فاصله گرفتن P.D. Hاز پ.ک.ک و ایجاد استقلال رأی در این حزب کُردی بود. خوی انحصارطلبی پ.ک.ک و عدم تمایل به سهیم شدن قدرت و محبوبیت با جناح دیگری ـ حتی اگر ساخته و پرداختهی خود او باشد- و ممانعت از شکلگیری شخصیت کاریزماتیکی در مقابل \"عبدالله اوجالان\" پ.ک.ک را به بازبینی در شرایط پیشآمده واداشت، البته نباید فراموش کرد که به علت وجود فضای باز سیاسی و انتخاباتی در ترکیه و بهبود شرایط اقتصادی و افزایش سطح رفاه، درصد ملحق شدن کُردها به پ.ک.ک در طول یک دههی اخیر به شدت کاهش یافته بود. دلیل این امر نیز بسیار ساده است، هنگامی که یک کُرد در ترکیهمیتواند طی انتخاباتی آزاد و برابر ادارهی شوراها و شهرداریهای مناطق کُردنشین را به حزب مورد نظر خود بسپارد و یا طی انتخاباتی ٨٠نماینده را روانهی مجلس نماید، دیگر چرا به دامن پ.ک.ک پناه ببرد که دیگر خواهان دولت نیست؟
در واقع عدم تمایل پ.ک.ک به انطباق با شرایط موجود و در نظر گرفتن عوامل ذکر شده پ.ک.ک را به این نتیجه رساند که تنها راه حفظ اقتدار و نفوذ در کُردستان ترکیه از سرگیری جنگ میباشد، حتی اگر به بهای نابودی فرزند خود یعنی HDP تمام شود.
صلح و HDP دو قربانی اصلی:
\"ترکیه شاید بتواند دریا را بخشکاند، اما هرگز نمیتواند ماهی بگیرد\". این تحلیلی از یاشارکمال است که همچنان بعد از گذشت بیش از ٢دهه پابرجاست و صدق میکند، اما شرایط کنونی در کوتاهمدت میتواند سیاستمداران اسلامگرای AKP را به اهداف خود برساند. اردوغان به خوبی از شرایط پیشآمده و اشتباهات مکرر پ.ک.ک در حمله به اهداف غیرنظامی به نفع خود سود جسته و با ایفای نقشی ملیگرایانه در دفاع از تمامیت ارضی ترکیه، بخشی از جامعهی ملیگرای ترک را ـ که او را به همکاری با کُردها برای تجزیهی ترکیه متهم میکردند ـ به صفوف حامیان خود میافزاید و از سوی دیگر به سهولت میتواند آرای کُردهای معترض به وضع موجود و حامیان پیشین حزبش را که به HDP پیوسته بودند، مجدداً جذب کرده و اکثریت قاطع مجلس را در انتخابات پیشروی به دست بیاورد.
HDP به احتمال زیاد با کاهش آرای خود مواجه خواهد شد و با از دست دادن حد نصاب لازم از ورود به مجلس باز میماند و این امر موجودیت سیاسی این حزب را زیر سؤال خواهد برد، مگر اینکه بر اساس یک تحلیل درست تغییر تاکتیک داده و نه به صورت یک حزب، بلکه به صورت لیستهای متفرقه وارد کارزار شود تا حداقل از حذف خود در عرصه سیاسی ترکیه جلوگیری کند.
بدون شک حضور HDP در مجلس و کسب وجههی پارلمانی توسط این حزب، بر قدرت مادی و معنوی آن میافزود و احتمال استقلال رأی و بازبینی در وابستگی به پ.ک.ک و همچنین تسریع پروسهی صلح و دموکراتیزاسیون ترکیه، احقاق حقوق ملی کُردها و ممانعت از قبضهی قدرت توسط اردوغان را در پی میداشت که متأسفانه شرایط برای آزمودن چنین فرضیهای مهیا نگردید. تردیدی نیست که پ.ک.ک دستاوردهای یک دهه مبارزهی جامعهی سیاسی و مدنی کُردها را در دستیابی به جبههای منسجم برای نیل به دمکراسی، برابری و صلح را یکشبه به آتش کشید و این بهانه را به دولت ترکیه داد تا بتواند به سهولت به حذف رقیب سیاسی خود (HDP) بپردازد، تجربهای تاریخی که طی آن برای نخستین بار یک حزب کُردی در هیأت 80 نماینده میتوانست در پارلمان حضور یابد و دولت را به چالش بکشد و فرایند دمکراتیزاسیون ترکیه و برقراری صلح را در آن کشور تسریع کند.
چه باید کرد!؟
\"رجب طیب اردوغان\" در ٢٨ ژوئن خواستار لغو مصونیت قضایی نمایندگان HDP و محاکمهی آنان به اتهام ارتباط و همکاری با پ.ک.ک شد، تاکتیکی که رنگ و بوی یک کودتای نرم و خزنده علیه رقبای سیاسی را دارد. از انحلال BDP بیش از چند سال نمیگذرد، اما درسی که سیاستمداران کُرد باید از آن میگرفتند گویی به فراموشی سپردهشده است. با این حال در تلاشی دیرهنگام \"دمیرتاش\" طی سفری که چهارشنبه ٢٨ تیر به بروکسل انجام داد، شتابان به ملاقات رهبران اتحادیهی اروپا رفت تا از آنها بخواهد نقش میانجی را میان دولت ترکیه و پ.ک.ک ایفا کنند و مانع از ادامهی جنگ شوند و از سوی دیگر با شخصیتهای سیاسی منتسب و نزدیک به پ.ک.ک دیدار نمود تا شرایط موجود را تحلیل نماید و در نهایت طی مصاحبهای در ابتدای شهریورماه از پ.ک.ک خواست که سلاحهایشان را بر زمین بگذارند، امری که عیناً تداعیکنندهی \"نوشدارو پس از مرگ سهراب\" است.
حافظهی تاریخی، مفهومی گنگ و ناآشنا در خاورمیانه است، به گونهای که تکرار اشتباهات خود الگویی است تکراری که سنگینترین ضربهها را به جنبشهای آزادیخواهانه و دمکراتیک منطقه وارد کرده است و در نهایت موجب خلأ تجربهی سیاسی و عدم شناخت صحیح شرایط زمانی ـ مکانی خود و شکست در مدیریت بحران شده است. سرنوشتی تلخ که نهایتاً گریبان HDP را گرفت و آن را به زیر کشاند.
اما آنچه در وقایع و یک دهه مبارزهی سیاسی کُردها علیه دولت ترکیه نهفته است و باید همانند یک درس تاریخی به آن نگریست و الگوی کاری سیاستمدار کُرد شود، اتخاذ سیاستی مستقل از برنامههای ایدئولوژیک پ.ک.ک و گره نزدن آیندهی فعالیتهای سیاسی خود به سرنوشت این حزب میباشد. در واقع \"گذاشتن تمام تخم مرغها در سبد پ.ک.ک\" و بازی کردن با ورقهایی که آنان تعیین کردهاند و پیروی از خطمشی ایدئولوژیک پ.ک.ک سرنوشتی روشنتر از آنچه که HDP به آن دچار شده است در پی نخواهد داشت. در پیشگرفتن سیاستی مستقل از پ.ک.ک درسی تلخ اما ضرورتی انکارناپذیر برای سیاستمداران کُرد میباشد، البته اگر اردوغان و حزب متبوعش (AKP) این مجال را از بین نبرد و با کش دادن جنگ اخیر موجب تقویت فضای امنیتی و نابودی جامعهی دمکراتیک و شکنندهی ترکیه نشود که این امر نیز دور از انتظار نیست.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
احتمال وقوع مجدد جنگ داخلی در ترکیه و شکست پروسهی صلح ماهها پیش از آغاز انتخابات مجلس ترکیه نمایان شد. آن هنگام که هر دو طرف درگیر (پ.ک.ک و P.K. A) با ایجاد فضای تبلیغاتی و جنگطلبانه، جو شکنندهی جامعهی تُرک و کُرد را هدف قرار دادند. از سویی پ.ک.ک با بیان این مطلب که در صورت عدم کسب حد نصاب ده درصدی از سوی H.D.P و ممانعت از ورود آن به مجلس، ترکیه دچار یک جنگ تمام عیار داخلی خواهد شد و از سوی دیگر اردوغان در یک کنفرانس خبری تنها راه تداوم صلح و پیشرفت در جامعه را کسب حداکثر کُرسیهای پارلمان اعلام کرد و گفت: \"در غیر این صورت جنگ کشورمان را خواهد خورد\".
تشابه تهدیدات انجام شده و تکرار مکرر آن از سوی مبلغان دو حزب مذکور خبر از آیندهای متشنج میداد که تنها قربانی آن صلح و در نتیجه ازسرگیری دور تازهای از جنگ و خونریزی بود. از آن زمان تاکنون ترکیه شاهد تحولات گستردهای بوده است: از دست دادن اکثریت مطلق کرسیهای پارلمان بعد از ١٢ سال سلطهی P.K. Aبر مجلس، عبور P.D. Hاز حد نصاب ده درصدی، بمبگذاری انتحاری \"سوروچ\" و کشته شدن دهها نفر از کُردهای ترکیه، قتل ٢ پلیس ترک توسط پ.ک.ک و اعلام پایان آتشبس میان پ.ک.ک و دولت ترکیه، شکست \"احمد داوود اوغلو\" در ایجاد دولت ائتلافی و اعلام انتخابات پیش از موعد.
مافیای قدرت و نابودی پروسهی صلح
وجود رهبران بلندپرواز اصلیترین عامل نابودی و یا شکست ملتها و شعلهور شدن آتش جنگ میباشد، اصلی تاریخی که رجب طیب اردوغان از سویی و پ.ک.ک از سویی دیگر به آن بی توجه بوده و یا خود را مبرا از آن میدانند. رؤیای احیای خلافت اسلامی سنی در منطقه از اردوغان شخصیتی ساخته است که حضور هیچ نیروی دیگری را در قدرت تحمل نمیکند و در تلاشی بیپایان برای کسب قدرت و اختیارات حداکثری، جامعه را به چنان تنگنایی کشاند که راهی جز برافروختن شعلههای جنگ باقی نگذاشت.
تحولات سیاسی در طول ١٢ سال زمامداری P.K. Aو ایجاد محدودیتهای روزافزون اجتماعی سیاسی، گسترش فساد اداری، حذف رقبای سیاسی، سرکوب شدید حرکتهای مدنی، تضعیف نهادهای دمکراتیک و سکولار جامعهی ترکیه همه و همه بیانگر میل تمامیتخواه P.K.A به رهبری اردوغان میباشد. اما مسألهی پارادوکسیکال در این میان تلاشهای بیسابقهی P.K. Aبرای حل مسالمتآمیز مسألهی کُرد و برقراری صلح میان تُرک و کُرد است که در چند سال اخیر گشایش عمدهای در باب مسألهی کُرد در ترکیه ایجاد نموده است.
در همین راستا پ.ک.ک نیز که بعد از دهها سال جنگ فرسایشی و همچنین دستگیری عبدالله اوجالان که این حزب را دچار مبارزات قدرت و تصفیههای گستردهی داخلی و ریزش وسیع نیرو کرده بود، از پیام صلحطلبانهی اردوغان با آغوش باز استقبال کرد و در راستای تطبیق خود با خواستهای حکومتی و عدم ایجاد حساسیت در سال ٢٠٠٨ میلادی طی کنگرهی دهم خود اساسنامهی خود را تغییر داده و استقلالطلبی کردها را امری امپریالیستی و در راستای تفرقه میان ملتهای منطقه، تجزیهی کشورهای موجود و تغییر نقشهی خاورمیانه خواند. پ.ک.ک با رؤیای مبارزه علیه امپریالیسم جهانی و توهم ایجاد انقلابی جهانی علیه استعمار در نهایت در سال ٢٠١٣ میلادی تن به آتشبسی موقت با دولت ترکیه داد، آتشبسی شکننده که٢ رویداد خونین یعنی انفجار \"سوروچ\" و قتل ٢ پلیس ترک به عمر آن پایان داد.
جنگ آری، صلح نه
رجب طیب اردوغان پیش از آغاز سفر رسمیاش به چین در ژوئن ٢٠١٥ طی مصاحبهای از توقف روند مذاکرات صلح با حزب کارگران کردستان خبر داد و گفت: \"به هیچ عنوان پا پس نخواهم کشید\". این به منزلهی پایان مذاکراتی بود که طرح عملی آن به صورت لایحهای ٦ مادهای از سوی دولت ترکیه و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آن کشور در سال ٢٠١٤ به پارلمان ارائه شد، طرحی که پیششرط اساسی آن \"خلع سلاح پ.ک.ک\" بود.
انتخابات ٧ ژوئن ٢٠١٥ پارلمان ترکیه و از دست دادن اکثریت کرسیها از سوی حزب حاکم -که به ١٢ سال سلطهی مطلق P.K.A بر پارلمان پایان داد- تمامی آمال و رؤیاهای بلندپروازانهی اردوغان را به باد فنا داد و او را وادار ساخت که با بیمیلی هر چه تمامتر \"احمد داوود اوغلو\" نخستوزیر را به مأموریت غیرممکن تشکیل دولت ائتلافی بفرستد چرا که P.D. Hاز همان ابتدا اعلام کرده بود که با P.K. Aائتلاف نمیکند و از سوی دیگر P.H.C و P.H.M نیز دو مخالف سرسخت پیش شرطهای اردوغان – تغییر قانون اساسی و تغییر سیستم حکومتی از پارلمانی به ریاستی -بودند. ورق برگشته بود و شرایط داشت کاملاً به ضرر اردوغان تمام میشد و اگر انتخابات پیش از موعد برگزار میگردید، احتمال ریزش گستردهی آرایP.K.A وجود داشت، اما انفجار انتحاری \"سوروچ\" و اشتباه تاکتیکی پ.ک.ک در قتل ٢ پلیس ترکیه همه ورقهای از دسترفتهی اردوغان را به او بازگرداند و طی فرمانی، دستور بمباران هوایی مواضع پ.ک.ک و پایان آتشبس را صادر کرد. این امر فرصتی طلایی برای سیاستمداران با تجربهی ترک و اسلامگرای P.K.A مهیا کرد تا طی یک ماه گذشته با بهرهگیری از اشتباهات گستردهی پ.ک.ک در مدیریت بحران و حملات گریلاها و کشته شدن بیش از دهها نظامی ترک و نیز استفادهی اردوغان از احساسات ملی ترکها و همچنین سود جستن وی از کُردهای معترض به شرایط امنیتی و جنگی پیشآمده احتمال کسب اکثریت مجلس در انتخابات پیشرو را عدالت به نفع خود قوت بخشد. البته باید متذکر شد که AKP تنها منتفع بازی مورد اشاره نمیباشد. با گسترش روزافزون نفوذ و محبوبیت P.D. Hدر کُردستان و جامعهی ترکیه و نیز ایجاد شخصیتی محبوب در صلاحالدین دمیرتاش، رهبران پ.ک.ک را متوجه خطری احتمالی نمود و آن امکان فاصله گرفتن P.D. Hاز پ.ک.ک و ایجاد استقلال رأی در این حزب کُردی بود. خوی انحصارطلبی پ.ک.ک و عدم تمایل به سهیم شدن قدرت و محبوبیت با جناح دیگری ـ حتی اگر ساخته و پرداختهی خود او باشد- و ممانعت از شکلگیری شخصیت کاریزماتیکی در مقابل \"عبدالله اوجالان\" پ.ک.ک را به بازبینی در شرایط پیشآمده واداشت، البته نباید فراموش کرد که به علت وجود فضای باز سیاسی و انتخاباتی در ترکیه و بهبود شرایط اقتصادی و افزایش سطح رفاه، درصد ملحق شدن کُردها به پ.ک.ک در طول یک دههی اخیر به شدت کاهش یافته بود. دلیل این امر نیز بسیار ساده است، هنگامی که یک کُرد در ترکیهمیتواند طی انتخاباتی آزاد و برابر ادارهی شوراها و شهرداریهای مناطق کُردنشین را به حزب مورد نظر خود بسپارد و یا طی انتخاباتی ٨٠نماینده را روانهی مجلس نماید، دیگر چرا به دامن پ.ک.ک پناه ببرد که دیگر خواهان دولت نیست؟
در واقع عدم تمایل پ.ک.ک به انطباق با شرایط موجود و در نظر گرفتن عوامل ذکر شده پ.ک.ک را به این نتیجه رساند که تنها راه حفظ اقتدار و نفوذ در کُردستان ترکیه از سرگیری جنگ میباشد، حتی اگر به بهای نابودی فرزند خود یعنی HDP تمام شود.
صلح و HDP دو قربانی اصلی:
\"ترکیه شاید بتواند دریا را بخشکاند، اما هرگز نمیتواند ماهی بگیرد\". این تحلیلی از یاشارکمال است که همچنان بعد از گذشت بیش از ٢دهه پابرجاست و صدق میکند، اما شرایط کنونی در کوتاهمدت میتواند سیاستمداران اسلامگرای AKP را به اهداف خود برساند. اردوغان به خوبی از شرایط پیشآمده و اشتباهات مکرر پ.ک.ک در حمله به اهداف غیرنظامی به نفع خود سود جسته و با ایفای نقشی ملیگرایانه در دفاع از تمامیت ارضی ترکیه، بخشی از جامعهی ملیگرای ترک را ـ که او را به همکاری با کُردها برای تجزیهی ترکیه متهم میکردند ـ به صفوف حامیان خود میافزاید و از سوی دیگر به سهولت میتواند آرای کُردهای معترض به وضع موجود و حامیان پیشین حزبش را که به HDP پیوسته بودند، مجدداً جذب کرده و اکثریت قاطع مجلس را در انتخابات پیشروی به دست بیاورد.
HDP به احتمال زیاد با کاهش آرای خود مواجه خواهد شد و با از دست دادن حد نصاب لازم از ورود به مجلس باز میماند و این امر موجودیت سیاسی این حزب را زیر سؤال خواهد برد، مگر اینکه بر اساس یک تحلیل درست تغییر تاکتیک داده و نه به صورت یک حزب، بلکه به صورت لیستهای متفرقه وارد کارزار شود تا حداقل از حذف خود در عرصه سیاسی ترکیه جلوگیری کند.
بدون شک حضور HDP در مجلس و کسب وجههی پارلمانی توسط این حزب، بر قدرت مادی و معنوی آن میافزود و احتمال استقلال رأی و بازبینی در وابستگی به پ.ک.ک و همچنین تسریع پروسهی صلح و دموکراتیزاسیون ترکیه، احقاق حقوق ملی کُردها و ممانعت از قبضهی قدرت توسط اردوغان را در پی میداشت که متأسفانه شرایط برای آزمودن چنین فرضیهای مهیا نگردید. تردیدی نیست که پ.ک.ک دستاوردهای یک دهه مبارزهی جامعهی سیاسی و مدنی کُردها را در دستیابی به جبههای منسجم برای نیل به دمکراسی، برابری و صلح را یکشبه به آتش کشید و این بهانه را به دولت ترکیه داد تا بتواند به سهولت به حذف رقیب سیاسی خود (HDP) بپردازد، تجربهای تاریخی که طی آن برای نخستین بار یک حزب کُردی در هیأت 80 نماینده میتوانست در پارلمان حضور یابد و دولت را به چالش بکشد و فرایند دمکراتیزاسیون ترکیه و برقراری صلح را در آن کشور تسریع کند.
چه باید کرد!؟
\"رجب طیب اردوغان\" در ٢٨ ژوئن خواستار لغو مصونیت قضایی نمایندگان HDP و محاکمهی آنان به اتهام ارتباط و همکاری با پ.ک.ک شد، تاکتیکی که رنگ و بوی یک کودتای نرم و خزنده علیه رقبای سیاسی را دارد. از انحلال BDP بیش از چند سال نمیگذرد، اما درسی که سیاستمداران کُرد باید از آن میگرفتند گویی به فراموشی سپردهشده است. با این حال در تلاشی دیرهنگام \"دمیرتاش\" طی سفری که چهارشنبه ٢٨ تیر به بروکسل انجام داد، شتابان به ملاقات رهبران اتحادیهی اروپا رفت تا از آنها بخواهد نقش میانجی را میان دولت ترکیه و پ.ک.ک ایفا کنند و مانع از ادامهی جنگ شوند و از سوی دیگر با شخصیتهای سیاسی منتسب و نزدیک به پ.ک.ک دیدار نمود تا شرایط موجود را تحلیل نماید و در نهایت طی مصاحبهای در ابتدای شهریورماه از پ.ک.ک خواست که سلاحهایشان را بر زمین بگذارند، امری که عیناً تداعیکنندهی \"نوشدارو پس از مرگ سهراب\" است.
حافظهی تاریخی، مفهومی گنگ و ناآشنا در خاورمیانه است، به گونهای که تکرار اشتباهات خود الگویی است تکراری که سنگینترین ضربهها را به جنبشهای آزادیخواهانه و دمکراتیک منطقه وارد کرده است و در نهایت موجب خلأ تجربهی سیاسی و عدم شناخت صحیح شرایط زمانی ـ مکانی خود و شکست در مدیریت بحران شده است. سرنوشتی تلخ که نهایتاً گریبان HDP را گرفت و آن را به زیر کشاند.
اما آنچه در وقایع و یک دهه مبارزهی سیاسی کُردها علیه دولت ترکیه نهفته است و باید همانند یک درس تاریخی به آن نگریست و الگوی کاری سیاستمدار کُرد شود، اتخاذ سیاستی مستقل از برنامههای ایدئولوژیک پ.ک.ک و گره نزدن آیندهی فعالیتهای سیاسی خود به سرنوشت این حزب میباشد. در واقع \"گذاشتن تمام تخم مرغها در سبد پ.ک.ک\" و بازی کردن با ورقهایی که آنان تعیین کردهاند و پیروی از خطمشی ایدئولوژیک پ.ک.ک سرنوشتی روشنتر از آنچه که HDP به آن دچار شده است در پی نخواهد داشت. در پیشگرفتن سیاستی مستقل از پ.ک.ک درسی تلخ اما ضرورتی انکارناپذیر برای سیاستمداران کُرد میباشد، البته اگر اردوغان و حزب متبوعش (AKP) این مجال را از بین نبرد و با کش دادن جنگ اخیر موجب تقویت فضای امنیتی و نابودی جامعهی دمکراتیک و شکنندهی ترکیه نشود که این امر نیز دور از انتظار نیست.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.