آیندهی کُردها: دموکراسی یا جدایی
16:10 - 19 مرداد 1391
Unknown Author
احسان داگای
ترجمه از انگلیسی: کیهان یوسفی
دو راه پیشروی هر هويت قومی تحت هجوم حکومت مرکزی قرار دارد، تلاش و فعالیت برای دموکراتیزه کردن حکومت مرکزی به منظور احترام نهادن به موجودیت و حقوق ملی آن قوم یا در پیشگرفتن راهکار جدایی در صورت ناامید شدن از دموکراتیزه کردن حکومت مرکزی. نسبت دادن تمايل برای جدایی از کشور تنها به تحرکات ناسیونالیستی گروههای قومی نمی تواند امری درست باشد. من فکر میکنم که وظیفهی اصلی بر عهدهی مرکز است كه امکان همزیستی اقلیتهای قومی و شریک نمودن آنها در قدرت را فراهم نمايد.
بدون این امر، دشوار است که تمامی سرزنشها و انتقادات را متوجه گرایشات و تمایلات ناسیونالیستی گروههاي قومی کنیم. تا وقتیکه حقوق آنها ناديده گرفته شود و خواستهای آنان برای مشارکت در قدرت به رسمیت شناخته نشود، نمیتوان گسترش آرزوهای جداییطلبانه آنها را مورد انتقاد قرار داد. تا زمانی که دولتی به طور خاص بهرهمندی آنان از حقوقشان را در سطح فردی تضمین نکند، تحت چنین هويت سياسی مستقلی هيچ كس قادر نخواهد بود آنان را از پيگيري چنين حقی باز دارد.
این وضعیت کردهای عراق طی این سالها بوده است.
در سال 1970 میلادی، هیأتی به ریاست صدام حسین با مرحوم ملامصطفی بارزانی در مقر فرماندهیاش در سامنای اربیل دیدار نمود. آن زمان مبارزات مسلحانهی کُردها که از سال 1961 برای خودمختاری شروع شده بود در حال پیشرفت بود، و حکومت بغداد برای حل مسئلهی کُردها توافقنامه جديدی را ارئه داد. ملامصطفی گفت که نمیتواند سلاح خود را زمین بگذارد مگر اینکه خودمختاری کُردها به رسمیت شناخته شود.... صدام حسین نیز شرایط ملا مصطفی را پذیرفت و این آغاز آتشبس بود. در طول این دیدار مسعود بارزانی، پسر ملامصطفی، از صدام حسین پرسید که بغداد چگونه مسئلهی دموکراسی را در کل عراق حل میکند؟ صدام حسین پاسخ داد که نحوهی حكومت ما بر عراق به شما مربوط نمیشود. شما خودمختاری برای کُردستان میخواهید. به اين موضوع چكار داريد؟
ارتباط این سئوال مسعود بارزانی طی این سالها به خوبی درک شده است، اين نظر دكتر بوراك بيلگهان اوزپكاز اتاق كالا و مبادلات بازرگانی تركيه مربوط به دانشگاه اقتصاد و فناوری است كه مقالهای بحث برانگيز و روشن كننده درباره آيندهی كُردستان عراق نوشت و قسمتی از آن در بالا آورده شد. مقاله او در شمارهی تابستان نشريه Insight Turkey چاپ شد.
zpek در مقالهاش با عنوان \"دموکراسی یا تجزیه: سناریویی برای کُردهای عراق؟\" به تمام جریانهایی که نگران یکپارچگی عراق هستند، هشدار میدهد که این امر نیازمند نهادینه شدن دموکراسی در بغداد و احترام گذاشتن برای تسهیم قدرت بین مرکز و واحدهای فدرال است. طبق گفتههای ضzpek سیاست مرکزگرایی نخست وزیر عراق نوری مالکی به جای کمک به اتحاد و یکپارچگی عراق تهدیدی علیه یکپارچگی خاک این کشور است.
او مینويسد:
\"با وجود اینکه کُردها حکومتی منطقهای را بنیان نهادهاند و به خودمختاری فزايندهای دست یافتهاند، تاکنون برنامهی قاطعانهی سیاسی برای جدایی از عراق ارائه نکردهاند. به اين معنی كه دستاوردهايشان آنچنان بوده است كه تشويق به پيگيری استقلال نشدهاند. با اين حال سیاستمداران کُرد اشاره كردهاند که اگر قدرت در مرکز تحت فرمان نوری المالکی همچنان ادامه داشته باشد استقلال را مدنظر قرار خواهند داد.\"
در ادامه و طبق نظرات zpek
مالکی در راستای تلاشش برای تمركز قدرت از طریق کنترل کردن وزراتخانههای استراتژیک از جمله، ارتش، کمیسیون انتخابات و اقتصاد و همچنین به وسیلهی محروم نمودن گروههای سنی و کُردها از سیستم اداری و سياسی، در حال تضعيف بالفعل سنت تقسیم قدرت، كه پس از حمله نظامی آمریکا به عراق اجرایی شده است، میباشد.
zpek از مسعود بارزانی رئیس اقلیم کُردستان(KRG) سخنانی را نقل میکند که مالکی را دیکتاتور مورد خطاب قرارده است :\" متأسفانه، بعد از سالها، که شرایط در حال تغییر است و تحولی در وضعیت پیشین بوجود آمده است، نمیتوانیم قبول کنیم که به دوران دیکتاتوری بازگردیم... این تنها مسئله کُردها نیست، این مربوط به تمام عراق است. اگر عراق دموکراتیک، فدرال و فراگير باشد میتواند واحد و متحد باقی بماند. ما یکپارچگی خاک عراق را تهدید نمیکنیم؛ این دیکتاتوری است که تهدیدی است علیه اتحاد و یکپارچگی عراق.\"
مسعود بارزانی همچنین گفته است که \" يك دیکتاتور در بغداد نمیتواند بر کُردستان حكمرانی كند و اگر بغداد برای انجام چنین امری تلاش کند ، کُردها مسیر جدایی را در پیش خواهند گرفت. این پروسه قبلا شروع شده و تنها موضوع زمان و تغییر و تحولات منطقهای است كه دربارهی زمان و چگونگی این اتقاق تصمیم میگيرد.\"
تا وقتی که حکومت مالکی بخواهد که از طریق قطع بودجه و هویت عربی بخشیدن به ارتش، حکومت اقلیم کُردستان را مطیع و تابع خود کند، حکومت اقلیم کُردستان آن را تلاشهای دیکتاتورمنشانه برای استحکام قدرت و متمركز نمودن سیستم سیاسی در نظر خواهد گرفت. بنابراین استراتژی مالکی برای کُردها یادآور وحشتی تاریخی است که از رژیم بعث عراق به جای مانده است و آن مدل کاملی از دولت نیرومند مرکزی بود.
اگر مسعود بارزانی به دیدار مالکی میرفت، ممکن بود از او بعضی از سئوالاتی را بپرسد که 42 سال قبل از صدام حسین پرسیده بود و به مالکی، عراق بعد از واکنشهای گستاخانهی صدام حسین را یادآوری مینمود.
در صورتی یک دموکراسی تمامعيار استقرار نیابد، امکان پایان بخشیدن به خواستهای جداییطلبانهی اقلیتهای قومی، حتی آنانی كه خودمختاری منطقهای دارند، وجود ندارد. این درسی است که ترکیه نیز باید آن را بطور جدی مدنظر داشته باشد.
منبع:
http://www.todayszaman.com/columnist-288700-the-future-of-the-kurds-democracy-or-partition.html
ترجمه از انگلیسی: کیهان یوسفی
دو راه پیشروی هر هويت قومی تحت هجوم حکومت مرکزی قرار دارد، تلاش و فعالیت برای دموکراتیزه کردن حکومت مرکزی به منظور احترام نهادن به موجودیت و حقوق ملی آن قوم یا در پیشگرفتن راهکار جدایی در صورت ناامید شدن از دموکراتیزه کردن حکومت مرکزی. نسبت دادن تمايل برای جدایی از کشور تنها به تحرکات ناسیونالیستی گروههای قومی نمی تواند امری درست باشد. من فکر میکنم که وظیفهی اصلی بر عهدهی مرکز است كه امکان همزیستی اقلیتهای قومی و شریک نمودن آنها در قدرت را فراهم نمايد.
بدون این امر، دشوار است که تمامی سرزنشها و انتقادات را متوجه گرایشات و تمایلات ناسیونالیستی گروههاي قومی کنیم. تا وقتیکه حقوق آنها ناديده گرفته شود و خواستهای آنان برای مشارکت در قدرت به رسمیت شناخته نشود، نمیتوان گسترش آرزوهای جداییطلبانه آنها را مورد انتقاد قرار داد. تا زمانی که دولتی به طور خاص بهرهمندی آنان از حقوقشان را در سطح فردی تضمین نکند، تحت چنین هويت سياسی مستقلی هيچ كس قادر نخواهد بود آنان را از پيگيري چنين حقی باز دارد.
این وضعیت کردهای عراق طی این سالها بوده است.
در سال 1970 میلادی، هیأتی به ریاست صدام حسین با مرحوم ملامصطفی بارزانی در مقر فرماندهیاش در سامنای اربیل دیدار نمود. آن زمان مبارزات مسلحانهی کُردها که از سال 1961 برای خودمختاری شروع شده بود در حال پیشرفت بود، و حکومت بغداد برای حل مسئلهی کُردها توافقنامه جديدی را ارئه داد. ملامصطفی گفت که نمیتواند سلاح خود را زمین بگذارد مگر اینکه خودمختاری کُردها به رسمیت شناخته شود.... صدام حسین نیز شرایط ملا مصطفی را پذیرفت و این آغاز آتشبس بود. در طول این دیدار مسعود بارزانی، پسر ملامصطفی، از صدام حسین پرسید که بغداد چگونه مسئلهی دموکراسی را در کل عراق حل میکند؟ صدام حسین پاسخ داد که نحوهی حكومت ما بر عراق به شما مربوط نمیشود. شما خودمختاری برای کُردستان میخواهید. به اين موضوع چكار داريد؟
ارتباط این سئوال مسعود بارزانی طی این سالها به خوبی درک شده است، اين نظر دكتر بوراك بيلگهان اوزپكاز اتاق كالا و مبادلات بازرگانی تركيه مربوط به دانشگاه اقتصاد و فناوری است كه مقالهای بحث برانگيز و روشن كننده درباره آيندهی كُردستان عراق نوشت و قسمتی از آن در بالا آورده شد. مقاله او در شمارهی تابستان نشريه Insight Turkey چاپ شد.
zpek در مقالهاش با عنوان \"دموکراسی یا تجزیه: سناریویی برای کُردهای عراق؟\" به تمام جریانهایی که نگران یکپارچگی عراق هستند، هشدار میدهد که این امر نیازمند نهادینه شدن دموکراسی در بغداد و احترام گذاشتن برای تسهیم قدرت بین مرکز و واحدهای فدرال است. طبق گفتههای ضzpek سیاست مرکزگرایی نخست وزیر عراق نوری مالکی به جای کمک به اتحاد و یکپارچگی عراق تهدیدی علیه یکپارچگی خاک این کشور است.
او مینويسد:
\"با وجود اینکه کُردها حکومتی منطقهای را بنیان نهادهاند و به خودمختاری فزايندهای دست یافتهاند، تاکنون برنامهی قاطعانهی سیاسی برای جدایی از عراق ارائه نکردهاند. به اين معنی كه دستاوردهايشان آنچنان بوده است كه تشويق به پيگيری استقلال نشدهاند. با اين حال سیاستمداران کُرد اشاره كردهاند که اگر قدرت در مرکز تحت فرمان نوری المالکی همچنان ادامه داشته باشد استقلال را مدنظر قرار خواهند داد.\"
در ادامه و طبق نظرات zpek
مالکی در راستای تلاشش برای تمركز قدرت از طریق کنترل کردن وزراتخانههای استراتژیک از جمله، ارتش، کمیسیون انتخابات و اقتصاد و همچنین به وسیلهی محروم نمودن گروههای سنی و کُردها از سیستم اداری و سياسی، در حال تضعيف بالفعل سنت تقسیم قدرت، كه پس از حمله نظامی آمریکا به عراق اجرایی شده است، میباشد.
zpek از مسعود بارزانی رئیس اقلیم کُردستان(KRG) سخنانی را نقل میکند که مالکی را دیکتاتور مورد خطاب قرارده است :\" متأسفانه، بعد از سالها، که شرایط در حال تغییر است و تحولی در وضعیت پیشین بوجود آمده است، نمیتوانیم قبول کنیم که به دوران دیکتاتوری بازگردیم... این تنها مسئله کُردها نیست، این مربوط به تمام عراق است. اگر عراق دموکراتیک، فدرال و فراگير باشد میتواند واحد و متحد باقی بماند. ما یکپارچگی خاک عراق را تهدید نمیکنیم؛ این دیکتاتوری است که تهدیدی است علیه اتحاد و یکپارچگی عراق.\"
مسعود بارزانی همچنین گفته است که \" يك دیکتاتور در بغداد نمیتواند بر کُردستان حكمرانی كند و اگر بغداد برای انجام چنین امری تلاش کند ، کُردها مسیر جدایی را در پیش خواهند گرفت. این پروسه قبلا شروع شده و تنها موضوع زمان و تغییر و تحولات منطقهای است كه دربارهی زمان و چگونگی این اتقاق تصمیم میگيرد.\"
تا وقتی که حکومت مالکی بخواهد که از طریق قطع بودجه و هویت عربی بخشیدن به ارتش، حکومت اقلیم کُردستان را مطیع و تابع خود کند، حکومت اقلیم کُردستان آن را تلاشهای دیکتاتورمنشانه برای استحکام قدرت و متمركز نمودن سیستم سیاسی در نظر خواهد گرفت. بنابراین استراتژی مالکی برای کُردها یادآور وحشتی تاریخی است که از رژیم بعث عراق به جای مانده است و آن مدل کاملی از دولت نیرومند مرکزی بود.
اگر مسعود بارزانی به دیدار مالکی میرفت، ممکن بود از او بعضی از سئوالاتی را بپرسد که 42 سال قبل از صدام حسین پرسیده بود و به مالکی، عراق بعد از واکنشهای گستاخانهی صدام حسین را یادآوری مینمود.
در صورتی یک دموکراسی تمامعيار استقرار نیابد، امکان پایان بخشیدن به خواستهای جداییطلبانهی اقلیتهای قومی، حتی آنانی كه خودمختاری منطقهای دارند، وجود ندارد. این درسی است که ترکیه نیز باید آن را بطور جدی مدنظر داشته باشد.
منبع:
http://www.todayszaman.com/columnist-288700-the-future-of-the-kurds-democracy-or-partition.html