ایران رو بە سقوطی پنهانی
13:13 - 6 بهمن 1392
Unknown Author
جمال رسولدنخە
تحولات سیاسی در هر مکان و زمانی از ویژگیهای خاصی برخوردار است کە در هر برهەای از زمان مورد توجە سیاستمدارن و صاحبنظران قرار گفته و سیاستهای سایر کشورها را تحت تاثیر قرار میدهد، اما بحث اینجاست کە چرا با توجە بە اینکە رویداهای سیاسی و تحولات مداوم روی میدهد در تحلیل و تفسیرهای سیاسی مسایل بە آنها توجە نمیشود. در زمان تشکیل رژیم اسلامی ایران بە رهبری خمینی، سیاست زمامدارانش بە صورت نهانکاری، عوامفریبی و گاهی نیز این فریبکاریها قدرت را در دست گرفت و هر از گاهی این فریبکاریها در پشت پردە دستە واژەهایی میآید بە نام اصلاحات سیاسی، کە افراد گروههای داخل رژیم بصورت یک باند سیاسی گرد آوردە است بە نام جریانات اصلاح طلبی، پرسش اینجاست آیا اصلاحات سیاسی بە واقع وجود دارد؟ درون مایەی این واژە چیست؟ اصلاحات سیاسی بە فرایندی میگویند کە نظام سیاسی حاکم دارای کمی و نقایصی هست کە با رفراندوم در پی جبران آن بر میآید.
اما دوبارە سوال مطرح میشود این نظام سیاسی بر چە بنیادی پایە گرفتە است؟ ایدئولوژی افراطی شیعەگری اسلامی دوازدە امامی، پس در چنین سیستمهایی قوانین وضع شدە امکان تغییر ندارد و فرد حاکم بە اجرای دستورات لاتغییر الهی میپردازد و دیگران پذیرفتە و تمامی عناصر چهارگانە نظام از این قانونها تبعیت میکنند. از زمان طرح مسئلە هستەای ایران در محافل سیاسی بینالمللی و كشاندن ایران بە پای قانونهایی برای تبعیت از جهانی بودن تضادهای فراوانی در داخل نظام رخ دادە است کە با اصل ماهیت آن در تناقض است چرا کە تصمیمات جهانی در قبال مسئلە اتمی را قبول ندارد و جامعە جهانی با تحریمهای خود ایران را بە چالشهای جدی سیاسی و اقتصادی فرو بردە است. بیگمان فشارهای بینالمللی بر رژیم تاثیر گذاشتە و اعتراف سران کشور خود مهر تاییدی بر این ادعا است و فشارهای مداوم اقتصادی، نبود زیر بنای اقتصادی تولید کنندە، واردات برنامەریزی نشدە و بازار بیثبات و ....بودجەهایی کە دخل و خرج نظام در آن مشخص نشدە است، همە و همە ناشی از تندرویهای نظام است و این فشارها بر جامعە ایران بیشتر فشار آوردە تا جائیکە برای درمان بیماری باید بە کشورهای دیگر سفر کرد یا گرانی و از همە مهمتر نبود دارو در بازرهای ایران بە معضل تبدیل شدە و داد سازمانهای مدافع حقوقبشری را برانگیخت، تمامی این فشارها در قبال بازی هستەای ایران است. در این میان تحولات سیاسی ــ جغرافیایی منطقە خاورمیانە در همسایگی ایران بر دامن زدن بە بحرانهای داخل رژیم بیتاثیر نیست و چون خود قافیە را هر چند گاهی بر خود تنگتر دید با الفاظ بازاری چون نرمش قهرمانانە، مذاکرە کنندگان فرزندان انقلابی، تغییر مهرەهای سیاسی خود، و... شکست خود را توجیە میکند و مهرەهای بازی سیاسی خامنەای سیاهتر میشود و بە هذیانهای سیاسی چون پیشرفت اقتصادی، تولید انبوە، مهار تورم، ساخت کارخانجات و خودکفایی حرف میزنند کە با واقعیت حتی در گفتار متفاوت است. زمان بعد از دوران جنگ ٨ سالە رفسنجانی را \"سردار سازندگی\" میخوانند امروز دیگر سرکوبهای دورانی را میخورد کە میگویند زمان فساد اقتصادی در کشور وجود داشتە است. خاتمی بە عنوان اصلاحطلبی جامعە را بە جایی برد کە دو بعد پیشرفت اجتماعی داشت کە هردو بە ضرر رژیم تمام شد و حتی در پایان ریاست جمهوری خود از بی قدرت بودن و اختیار نداشتن تصمیمگیریها دربارە کشور سخن گفت و احمدینژاد کە سراشیبی نظام را هموارتر کرد زیانهای جبرانناپذیری بە درون سیستم وارد آورد. در حوزەی دخالتهای برون مرزی کە چنین بار از طرف کشورهای همسایە و غربی متهم شدە است، پشتیبانی سپاە پاسداران از نظام اسد کە خاک سوریە را استان عربینشین خود میخواند و برای حمایت از این نظام کمکهای میلیاردی را بر دوش کشیدە است و در حالی است کە فقر و بیکاری در ایران بنیاد خانوادەها را از هم میپاشد. سپاە حزباللە در فلسطین و سوریە روزانە جدای از تلفات جانی میلیاردها دلار را بر ایران تحمیل میکند کە سودش تنها ناآرامی در منطقە است.
جریان شکست اخوان المسلمین در مصر کە نظام و خامنەای از آن بە عنوان انقلاب اسلامی دوم یاد میکرد اما چە بسا کە ارتش مصر آنرا حباب بر آب کرد و شکست مفتضحانە اخوانالمسلمین جز رسوایی سودی برای آنان دربر نداشت .جریانات اخیر ترکیە و تظاهرات علیە این کشور و اخراج از کار ٥٠٠ مقام دولتی نشان از این دارد کە این کشور در درون خود با بنبست سیاسی مواجە شدە است و دولت اردوغان توانایی رهبری نظام را ندارد و هم اکنوم نیز قضات دادگستریهای کشور را جابجا کردە است. در همین رابطە شکست جریان اخوانالمسلمین و پشتیبانی ارتش از مردم بیانگر آن است کە\" ژنرال فتاح السیسی\" روز بە روز بە قدرت نزدیکتر میشود و با این حرکت دست نظام بە کلی قطع خواهد گردید. همچنانکە در زمان بوش در سخنرانی خود بە استراتژیک بودن مصر اعتراف کرد در این دروە نیز آمریکا با تمام توان از دروازە خاورمیانە دفاع میکند. روحانی از مهرەهای آخر رژیم با وعدە \"تدبیر و امید\" جز ناامیدی و بیتدبیری چیزی برای جامعە دربر نداشت با لحن سخنان بە اصطلاع آسودە خود سخن از بهبود اوضاع اقتصادی میزند کە بیشتر وهمیات اقتصادی است بودجە ١٣٩٣ بعلت واقعیت نداشتن با دخل و خرج مملکت در درون نظام با برخورد شدید مقامات دولتی روبرو شدە است. تورمهای ٤٠% تا ٥٠% در کشور نیمی از جامعە را بە خط زیر سفر کشیدە است و آمارهای مرتبط بە فقر نشانگر آنست کە جامعە دیگر تحمل چنین وضعیتی را دارا نیست. دعوت نشدن ایران حتی در حاشیەی کنفرانس ژنو بر خلاف انتظار رژیم، تظاهرات در کشورهای افغانستان و پاکستان علیە تهران و بسیاری از موارد دیگر از زوال حکومت خبر دارد.
نتیجە: تمامی این بحرانهای سیاسی – بیتدبیریها، شکستهای دوبارە و تجربە را آزمودن، تحولات منطقە در خاورمیانە، تحریمهای مداوم تنها درمان مسكن است برای توجیە شکست سیاسی خود چرا کە روحانی احمدینژاد دوم است کە در ادبیات با هم تفاوت دارند، همە این مسایل رژیم را بە سراشیبی سقوط نزدیکتر کردە است.
محتوای این مقاله لزوما نظر آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
تحولات سیاسی در هر مکان و زمانی از ویژگیهای خاصی برخوردار است کە در هر برهەای از زمان مورد توجە سیاستمدارن و صاحبنظران قرار گفته و سیاستهای سایر کشورها را تحت تاثیر قرار میدهد، اما بحث اینجاست کە چرا با توجە بە اینکە رویداهای سیاسی و تحولات مداوم روی میدهد در تحلیل و تفسیرهای سیاسی مسایل بە آنها توجە نمیشود. در زمان تشکیل رژیم اسلامی ایران بە رهبری خمینی، سیاست زمامدارانش بە صورت نهانکاری، عوامفریبی و گاهی نیز این فریبکاریها قدرت را در دست گرفت و هر از گاهی این فریبکاریها در پشت پردە دستە واژەهایی میآید بە نام اصلاحات سیاسی، کە افراد گروههای داخل رژیم بصورت یک باند سیاسی گرد آوردە است بە نام جریانات اصلاح طلبی، پرسش اینجاست آیا اصلاحات سیاسی بە واقع وجود دارد؟ درون مایەی این واژە چیست؟ اصلاحات سیاسی بە فرایندی میگویند کە نظام سیاسی حاکم دارای کمی و نقایصی هست کە با رفراندوم در پی جبران آن بر میآید.
اما دوبارە سوال مطرح میشود این نظام سیاسی بر چە بنیادی پایە گرفتە است؟ ایدئولوژی افراطی شیعەگری اسلامی دوازدە امامی، پس در چنین سیستمهایی قوانین وضع شدە امکان تغییر ندارد و فرد حاکم بە اجرای دستورات لاتغییر الهی میپردازد و دیگران پذیرفتە و تمامی عناصر چهارگانە نظام از این قانونها تبعیت میکنند. از زمان طرح مسئلە هستەای ایران در محافل سیاسی بینالمللی و كشاندن ایران بە پای قانونهایی برای تبعیت از جهانی بودن تضادهای فراوانی در داخل نظام رخ دادە است کە با اصل ماهیت آن در تناقض است چرا کە تصمیمات جهانی در قبال مسئلە اتمی را قبول ندارد و جامعە جهانی با تحریمهای خود ایران را بە چالشهای جدی سیاسی و اقتصادی فرو بردە است. بیگمان فشارهای بینالمللی بر رژیم تاثیر گذاشتە و اعتراف سران کشور خود مهر تاییدی بر این ادعا است و فشارهای مداوم اقتصادی، نبود زیر بنای اقتصادی تولید کنندە، واردات برنامەریزی نشدە و بازار بیثبات و ....بودجەهایی کە دخل و خرج نظام در آن مشخص نشدە است، همە و همە ناشی از تندرویهای نظام است و این فشارها بر جامعە ایران بیشتر فشار آوردە تا جائیکە برای درمان بیماری باید بە کشورهای دیگر سفر کرد یا گرانی و از همە مهمتر نبود دارو در بازرهای ایران بە معضل تبدیل شدە و داد سازمانهای مدافع حقوقبشری را برانگیخت، تمامی این فشارها در قبال بازی هستەای ایران است. در این میان تحولات سیاسی ــ جغرافیایی منطقە خاورمیانە در همسایگی ایران بر دامن زدن بە بحرانهای داخل رژیم بیتاثیر نیست و چون خود قافیە را هر چند گاهی بر خود تنگتر دید با الفاظ بازاری چون نرمش قهرمانانە، مذاکرە کنندگان فرزندان انقلابی، تغییر مهرەهای سیاسی خود، و... شکست خود را توجیە میکند و مهرەهای بازی سیاسی خامنەای سیاهتر میشود و بە هذیانهای سیاسی چون پیشرفت اقتصادی، تولید انبوە، مهار تورم، ساخت کارخانجات و خودکفایی حرف میزنند کە با واقعیت حتی در گفتار متفاوت است. زمان بعد از دوران جنگ ٨ سالە رفسنجانی را \"سردار سازندگی\" میخوانند امروز دیگر سرکوبهای دورانی را میخورد کە میگویند زمان فساد اقتصادی در کشور وجود داشتە است. خاتمی بە عنوان اصلاحطلبی جامعە را بە جایی برد کە دو بعد پیشرفت اجتماعی داشت کە هردو بە ضرر رژیم تمام شد و حتی در پایان ریاست جمهوری خود از بی قدرت بودن و اختیار نداشتن تصمیمگیریها دربارە کشور سخن گفت و احمدینژاد کە سراشیبی نظام را هموارتر کرد زیانهای جبرانناپذیری بە درون سیستم وارد آورد. در حوزەی دخالتهای برون مرزی کە چنین بار از طرف کشورهای همسایە و غربی متهم شدە است، پشتیبانی سپاە پاسداران از نظام اسد کە خاک سوریە را استان عربینشین خود میخواند و برای حمایت از این نظام کمکهای میلیاردی را بر دوش کشیدە است و در حالی است کە فقر و بیکاری در ایران بنیاد خانوادەها را از هم میپاشد. سپاە حزباللە در فلسطین و سوریە روزانە جدای از تلفات جانی میلیاردها دلار را بر ایران تحمیل میکند کە سودش تنها ناآرامی در منطقە است.
جریان شکست اخوان المسلمین در مصر کە نظام و خامنەای از آن بە عنوان انقلاب اسلامی دوم یاد میکرد اما چە بسا کە ارتش مصر آنرا حباب بر آب کرد و شکست مفتضحانە اخوانالمسلمین جز رسوایی سودی برای آنان دربر نداشت .جریانات اخیر ترکیە و تظاهرات علیە این کشور و اخراج از کار ٥٠٠ مقام دولتی نشان از این دارد کە این کشور در درون خود با بنبست سیاسی مواجە شدە است و دولت اردوغان توانایی رهبری نظام را ندارد و هم اکنوم نیز قضات دادگستریهای کشور را جابجا کردە است. در همین رابطە شکست جریان اخوانالمسلمین و پشتیبانی ارتش از مردم بیانگر آن است کە\" ژنرال فتاح السیسی\" روز بە روز بە قدرت نزدیکتر میشود و با این حرکت دست نظام بە کلی قطع خواهد گردید. همچنانکە در زمان بوش در سخنرانی خود بە استراتژیک بودن مصر اعتراف کرد در این دروە نیز آمریکا با تمام توان از دروازە خاورمیانە دفاع میکند. روحانی از مهرەهای آخر رژیم با وعدە \"تدبیر و امید\" جز ناامیدی و بیتدبیری چیزی برای جامعە دربر نداشت با لحن سخنان بە اصطلاع آسودە خود سخن از بهبود اوضاع اقتصادی میزند کە بیشتر وهمیات اقتصادی است بودجە ١٣٩٣ بعلت واقعیت نداشتن با دخل و خرج مملکت در درون نظام با برخورد شدید مقامات دولتی روبرو شدە است. تورمهای ٤٠% تا ٥٠% در کشور نیمی از جامعە را بە خط زیر سفر کشیدە است و آمارهای مرتبط بە فقر نشانگر آنست کە جامعە دیگر تحمل چنین وضعیتی را دارا نیست. دعوت نشدن ایران حتی در حاشیەی کنفرانس ژنو بر خلاف انتظار رژیم، تظاهرات در کشورهای افغانستان و پاکستان علیە تهران و بسیاری از موارد دیگر از زوال حکومت خبر دارد.
نتیجە: تمامی این بحرانهای سیاسی – بیتدبیریها، شکستهای دوبارە و تجربە را آزمودن، تحولات منطقە در خاورمیانە، تحریمهای مداوم تنها درمان مسكن است برای توجیە شکست سیاسی خود چرا کە روحانی احمدینژاد دوم است کە در ادبیات با هم تفاوت دارند، همە این مسایل رژیم را بە سراشیبی سقوط نزدیکتر کردە است.
محتوای این مقاله لزوما نظر آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.