آیا اردوغان، احمدینژادی دیگر است؟
13:05 - 17 آذر 1393
Unknown Author
حسام دستپیش
از زمانی که رجب طیب اردوغان سکان ریاست جمهوری ترکیه را در دست گرفته با صراحت بیشتری اعتقادات گاه جنجال برانگیز خود را بیان میکند.
نمونه بارز این رویکرد آقای اردوغان را میتوان در انتقاد از غربیها و گفتههای او در مورد برابری زن و مرد یافت که انعکاس زیادی در رسانههای جهان داشت.
آقای اردوغان در حالی دیدگاه خود در باره برابری زنان و مردان را مطرح میکند که در همسایگی او، جهان مبارزه زنان کرد در کوبانی را میستاید و از آن به عنوان ارزشی نو ظهور در خاورمیانه یاد میکنند. رئیس جمهور ترکیه این روزها چنان بیمحابا به کشورهای غربی میتازد که عدهای مواضع او را بیش از آنکه به ترکهای میانهرو نزدیک ببیند، به سلفیها و اسلامگراهای تندرو نزدیک میدانند.
به نظر میرسد که آقای اردوغان کمکم به سمت \"پدیده\" شدن در عالم سیاست گام برمیدارد. پدیدهای که سخنان او تیتر رسانههای جهان شود و مواضع او همچون رئیس جمهوری پیشین ایران، یعنی محمود احمدی نژاد نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
تمایل به بازگشت به گذشته و گرایش به محافظه کاری در جهان اسلام پدیدهای منحصر به زمان حاضر نیست. اما انعکاس این پدیده در دوره رسانههای جدید، طنین آن را دو چندان کرده است. در مورد آقای احمدینژاد، انعکاس گسترده سخنانش برای او هویتی ساخت که به خودی خود باعث شد او بیش از پیش خلاف جهت ارزشهای دنیای مدرن گام بردارد.
آنچه آقای احمدینژاد را در سطح گسترده در جهان مطرح کرد، گفتههای او در مورد هولوکاست بود. جهان امروز و به خصوص جوامع غربی هولوکاست را به عنوان فاجعهای بشری میشناسند و در اغلب این کشورها زیر سوال بردن آن جزو خطوط قرمز به حساب میآید. اما آقای احمدینژاد بدونه هیچ ابایی مسیر انکار هولوکاست را درپیش گرفت و از این طریق هویتی جنجالی برای خود دست و پا کرد.
اما مسیر محافظه کاری در ایران و ترکیه تفاوت بنیادی دارند. جامعه امروز ایران شاید بسیار سکولارتر از دورههای گذشته به نظر برسد. این امر، شکاف عمیق میان گفتمان رسمی و حکومتی ایران را با افکار عمومی برجسته میکند. سیستم سیاسی و جناحهای صاحب قدرت در آن مدام در صدد اعمال فشار در جهت حفظ فضای محافظه کاری در جامعه هستند، اما جامعه کاملا در جهت مخالف آن گام بر میدارد. به نظر میرسد که حکومت در ایران درصدد تقویت گفتمان مذهبی است و در مقابل جامعه درصدد عبور از ارزشهای مذهبی در حوزه عمومی است.
در ترکیه شرایط متفاتی با ایران وجود دارد که مسیر متفاوتی را طی میکند. ترکیه سکولار حال به سمت نوعی از محافظه کاری گام بر میدارد که رئیس جمهوری آن بدون هیچ ترسی از تاثیرات دیدگاه مذکور بر حوزههای انتخاباتی به بیان اعتقادات خود میپردازد.
در واقع فاصله میان گفتمان محافظه کار سیستم سیاسی و جامعه در ایران روز به روز بیشتر میشود، اما در ترکیه گفتمان رسمی و جامعه روز به روز به یکدیگر نزدیک میشوند. در چنین شرایطی گویی آقای اردوغان درصدد وارد آوردن آخرین ضربهها به فرهنگ سکولار ترکیه است. از نمونههای بارز آن حمله به اصل برابری زن و مرد است که یکی از پایههای جامعه سکولار را تشکیل میدهد.
پدیده احمدینژاد
آنچه از ابتدای ظهور جمهوری اسلامی همواره معنادار بوده، میزان تلاشی است که رهبران و سیاستمدران این کشور در جهت تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان اسلام انجام دادهاند.
محمود احمدینژاد یکی از سیاستمداران جمهوری اسلامی بود که دیدگاههای او نظر افکار عمومی جهانیان را به خود جلب کرد. او در حالی سکان قدرت را در دست گرفت که دولت قبل از او در چارچوب سیاست تنشزدایی و گفتگوی تمدنها درصدد تلطیف تصویر جمهوری اسلامی ایران در فضای افکار عمومی جهان بود.
اما در مقابل آقای احمدینژاد همه آنچه دولت قبلی انجام داده بود را از بین برد و موجی منفی را به راه انداخت که نهایتا به مانند ابزاری در بازیهای سیاسی داخلی از آن استفاده کرد.
پدیده احمدینژاد از آن جهت برای جامعه جهانی اهمیت پیدا کرد که یادآور تصویری بود که جهان از زمان اشغال سفارت آمریکا در تهران از ایران در ذهن داشت.
تصویری که حاکی از صدور انقلاب، ضدیت با آمریکا و اسرائیل در خارج و عوامگرایی در داخل بود و آقای احمدینژاد همه این ویژگیها را داشت.
اردوغان پدیده نو ظهور
بهار عربی از جمله عوامل عمده به حساب میآید که توانست چهره میانهرو و امروزی از اسلام در ترکیه و نماینده این دیدگاه یعنی آقای اردوغان، ارائه دهد. تحولات در جهانی عرب و قدرت گرفتن اسلامگراها این گمان را نزد جهانیان تقویت کرد که نمونهای از اسلام که در ترکیه وجود دارد، میتواند در کشورهای عربی هم کارکرد داشته باشد.
در چنین شرایطی بود که ترکیه و آقای اردوغان به چهرههایی محبوب در داخل و خارج این کشور تبدیل شدند. اما بهار عربی دیری نپایید. عدم موفقیت اسلامگراها در کشورهای عربی و در همان حال قدرت گرفتن تندروها و نمونه بارز آن گروه داعش، برای ترکیه که این روزها سودای بازگشت خلافت عثمانی را در سر میپروراند به مانند یک شکست بود.
مانفیست نو عثمانیها شباهتهای زیادی به صدور انقلاب در ایران دارد. همین امر باعث شده که آقای اردوغان همواره نیم نگاهی به افکار رادیکال جهان سنی و عرب داشته باشد که به عنوان عمق استراتژیک ترکیه تعریف شده است. در چنین شرایطی آنچه آقای اردوغان به زبان میآورد همخوانی جدی با فضای داخلی این کشور دارد که روز به روز محافظه کارتر میشود و در همان حال ارتباط مستقیمی با گفتمان اسلامی دارد که آقای اردوغان درصدد است تا خود را به عنوان منجی آن معرفی کند.
در مجموع به نظر میرسد که تلاشهای آقای اردوغان برای احیای گفتمان اسلامی به تدریج از میانهروی دور میشود و به سمت رویارویی با ارزشهای جهانی گام بر میدارد.
شباهتهای زیادی میان آقای احمدینژاد و آقای اردوغان وجود دارد، از این جهت که هر دو آنها سوژههایی هستند که نظر رسانههای جهانی و محلی را به سمت خود جلب میکنند. چرا که هر دو از منظری به جهان امروز مینگرند که تضادهای جدی با ارزشهای جهانی دارد.
برگرفته از سایت بی بی سی فارسی
از زمانی که رجب طیب اردوغان سکان ریاست جمهوری ترکیه را در دست گرفته با صراحت بیشتری اعتقادات گاه جنجال برانگیز خود را بیان میکند.
نمونه بارز این رویکرد آقای اردوغان را میتوان در انتقاد از غربیها و گفتههای او در مورد برابری زن و مرد یافت که انعکاس زیادی در رسانههای جهان داشت.
آقای اردوغان در حالی دیدگاه خود در باره برابری زنان و مردان را مطرح میکند که در همسایگی او، جهان مبارزه زنان کرد در کوبانی را میستاید و از آن به عنوان ارزشی نو ظهور در خاورمیانه یاد میکنند. رئیس جمهور ترکیه این روزها چنان بیمحابا به کشورهای غربی میتازد که عدهای مواضع او را بیش از آنکه به ترکهای میانهرو نزدیک ببیند، به سلفیها و اسلامگراهای تندرو نزدیک میدانند.
به نظر میرسد که آقای اردوغان کمکم به سمت \"پدیده\" شدن در عالم سیاست گام برمیدارد. پدیدهای که سخنان او تیتر رسانههای جهان شود و مواضع او همچون رئیس جمهوری پیشین ایران، یعنی محمود احمدی نژاد نظر مخاطبان را به خود جلب کند.
تمایل به بازگشت به گذشته و گرایش به محافظه کاری در جهان اسلام پدیدهای منحصر به زمان حاضر نیست. اما انعکاس این پدیده در دوره رسانههای جدید، طنین آن را دو چندان کرده است. در مورد آقای احمدینژاد، انعکاس گسترده سخنانش برای او هویتی ساخت که به خودی خود باعث شد او بیش از پیش خلاف جهت ارزشهای دنیای مدرن گام بردارد.
آنچه آقای احمدینژاد را در سطح گسترده در جهان مطرح کرد، گفتههای او در مورد هولوکاست بود. جهان امروز و به خصوص جوامع غربی هولوکاست را به عنوان فاجعهای بشری میشناسند و در اغلب این کشورها زیر سوال بردن آن جزو خطوط قرمز به حساب میآید. اما آقای احمدینژاد بدونه هیچ ابایی مسیر انکار هولوکاست را درپیش گرفت و از این طریق هویتی جنجالی برای خود دست و پا کرد.
اما مسیر محافظه کاری در ایران و ترکیه تفاوت بنیادی دارند. جامعه امروز ایران شاید بسیار سکولارتر از دورههای گذشته به نظر برسد. این امر، شکاف عمیق میان گفتمان رسمی و حکومتی ایران را با افکار عمومی برجسته میکند. سیستم سیاسی و جناحهای صاحب قدرت در آن مدام در صدد اعمال فشار در جهت حفظ فضای محافظه کاری در جامعه هستند، اما جامعه کاملا در جهت مخالف آن گام بر میدارد. به نظر میرسد که حکومت در ایران درصدد تقویت گفتمان مذهبی است و در مقابل جامعه درصدد عبور از ارزشهای مذهبی در حوزه عمومی است.
در ترکیه شرایط متفاتی با ایران وجود دارد که مسیر متفاوتی را طی میکند. ترکیه سکولار حال به سمت نوعی از محافظه کاری گام بر میدارد که رئیس جمهوری آن بدون هیچ ترسی از تاثیرات دیدگاه مذکور بر حوزههای انتخاباتی به بیان اعتقادات خود میپردازد.
در واقع فاصله میان گفتمان محافظه کار سیستم سیاسی و جامعه در ایران روز به روز بیشتر میشود، اما در ترکیه گفتمان رسمی و جامعه روز به روز به یکدیگر نزدیک میشوند. در چنین شرایطی گویی آقای اردوغان درصدد وارد آوردن آخرین ضربهها به فرهنگ سکولار ترکیه است. از نمونههای بارز آن حمله به اصل برابری زن و مرد است که یکی از پایههای جامعه سکولار را تشکیل میدهد.
پدیده احمدینژاد
آنچه از ابتدای ظهور جمهوری اسلامی همواره معنادار بوده، میزان تلاشی است که رهبران و سیاستمدران این کشور در جهت تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان اسلام انجام دادهاند.
محمود احمدینژاد یکی از سیاستمداران جمهوری اسلامی بود که دیدگاههای او نظر افکار عمومی جهانیان را به خود جلب کرد. او در حالی سکان قدرت را در دست گرفت که دولت قبل از او در چارچوب سیاست تنشزدایی و گفتگوی تمدنها درصدد تلطیف تصویر جمهوری اسلامی ایران در فضای افکار عمومی جهان بود.
اما در مقابل آقای احمدینژاد همه آنچه دولت قبلی انجام داده بود را از بین برد و موجی منفی را به راه انداخت که نهایتا به مانند ابزاری در بازیهای سیاسی داخلی از آن استفاده کرد.
پدیده احمدینژاد از آن جهت برای جامعه جهانی اهمیت پیدا کرد که یادآور تصویری بود که جهان از زمان اشغال سفارت آمریکا در تهران از ایران در ذهن داشت.
تصویری که حاکی از صدور انقلاب، ضدیت با آمریکا و اسرائیل در خارج و عوامگرایی در داخل بود و آقای احمدینژاد همه این ویژگیها را داشت.
اردوغان پدیده نو ظهور
بهار عربی از جمله عوامل عمده به حساب میآید که توانست چهره میانهرو و امروزی از اسلام در ترکیه و نماینده این دیدگاه یعنی آقای اردوغان، ارائه دهد. تحولات در جهانی عرب و قدرت گرفتن اسلامگراها این گمان را نزد جهانیان تقویت کرد که نمونهای از اسلام که در ترکیه وجود دارد، میتواند در کشورهای عربی هم کارکرد داشته باشد.
در چنین شرایطی بود که ترکیه و آقای اردوغان به چهرههایی محبوب در داخل و خارج این کشور تبدیل شدند. اما بهار عربی دیری نپایید. عدم موفقیت اسلامگراها در کشورهای عربی و در همان حال قدرت گرفتن تندروها و نمونه بارز آن گروه داعش، برای ترکیه که این روزها سودای بازگشت خلافت عثمانی را در سر میپروراند به مانند یک شکست بود.
مانفیست نو عثمانیها شباهتهای زیادی به صدور انقلاب در ایران دارد. همین امر باعث شده که آقای اردوغان همواره نیم نگاهی به افکار رادیکال جهان سنی و عرب داشته باشد که به عنوان عمق استراتژیک ترکیه تعریف شده است. در چنین شرایطی آنچه آقای اردوغان به زبان میآورد همخوانی جدی با فضای داخلی این کشور دارد که روز به روز محافظه کارتر میشود و در همان حال ارتباط مستقیمی با گفتمان اسلامی دارد که آقای اردوغان درصدد است تا خود را به عنوان منجی آن معرفی کند.
در مجموع به نظر میرسد که تلاشهای آقای اردوغان برای احیای گفتمان اسلامی به تدریج از میانهروی دور میشود و به سمت رویارویی با ارزشهای جهانی گام بر میدارد.
شباهتهای زیادی میان آقای احمدینژاد و آقای اردوغان وجود دارد، از این جهت که هر دو آنها سوژههایی هستند که نظر رسانههای جهانی و محلی را به سمت خود جلب میکنند. چرا که هر دو از منظری به جهان امروز مینگرند که تضادهای جدی با ارزشهای جهانی دارد.
برگرفته از سایت بی بی سی فارسی