آنهایی که از دم بزغاله آویزانند*
13:52 - 17 دی 1393
Unknown Author
صالح کهندل
پادشاهی شیاد و مردم آزار در کاخ خود بزغالهای داشت . رسم بر این نهاده بود هر کس قصد ملاقات با پادشاه را داشت برای ورود، اول در مقابل بزغاله دربار سجده میکرد و از دم بزغاله میبوسید ( آیین دم بوسی ) اگر مورد قبول قرار میگرفت اجازه داشت به پیشگاه اعلی حضرت شرفیاب شود.
شاعرانی نیز در کاخ اجیر شده بودند که در مدح جناب بزغاله شعر بسرایند و نویسندگانی که از کمالاتش داستانها بسازند و قضاتی که برای آیین دم بوسی قوانینی بنویسند. البته فراموش نشود که گماشتگانی از هنرمندان و نقاشان هم بودند که هر از چندگاهی ( جناب بزغاله ) را به رنگ و نقش میآراستند و در صورت نیاز، جایگزینی از جنس خودش انتخاب میکردند تا این نمایش خیمه شب بازی تکراری و خستهکننده نباشد.
روزی پیرمردی ( از نزدیکان ) به روال همیشگی به قصد ملاقات پادشاه وارد شد و این بار به جای دم بزغاله از شاخ بزغاله بوسیدن را آغاز کرد. پادشاه با دیدن این صحنه برآشفت. فورا دستور داد آن کس را تا دم مرگ تازیانه زنند و از کاخ بیرون اندازند. پادشاه زیر لب مدام میگفت مردک میخواهد بساط ما را بهم بریزد و راه صد ساله را یک روزه بپیماید.
۳۷ سال است که مشتی دایناسور و آدمخوار مردم ایران را به بند کشیدند و سرمایههای عظیم این ملت را به یغما بردند و هر وقت احساس خطر کردند صد نفر صد نفر از شریفترین انسانها را به دار کشیدند و هزاران نفر را به سیاهچالها انداختند. به دلیل ماهیت ارتجاعی و ضدبشری بقای خود را در کشتار و خونریزی جستجو کرده و بعد از کشیدن بیش از صد هزارها ایرانی به طنابدار و مبتلا کردن میلیونها جوان به مواد مخدر و دهها هزار کارتن خواب و دهها هزار کودک خیابانی مبتلا به بیماری ایدز به این بسنده نکرده و کشورهایی مثل سوریه و عراق را قربانی خود کرده و به قول مهرههای ریز و درشتش عمق استراتژیک خودشان را در آن کشورها تعریف میکنند و تا آخرین نفر مردم سوریه و عراق را قربانی نکنند سنگر اولشان سوریه و عراق را ترک نخواهند کرد .در صورت نیاز و توان کشورهای دیگری را نیز قربانگاه خود خواهند کرد ( یمن، بحرین ). از جنایت و خیانت این قوم وحشی سخن گفتن تمام شدنی نیست و هیچ وجدان بیداری پیدا نمیشود که این قوم بدنهاد را محکوم و با قربانیان ابراز همدردی نکند.
و اما چند جملهای با کسانی که وجدانهای خود را به حراج گذاشتند و از فرصت استفاده میکنند تا بر چشم مردم خاک بپاشند و هنوز از دم جناب بزغالهها آویزان هستند مثل بهنودها، کشتگرها و نوریزادهها و...
به خاطر منافع استعماری اربابانشان زمانی از کرامات خاتمی خیانت کار و حال روحانی شیاد دروغگو میگویند و میخواهند از گرگهای وحشی که دوامشان فقط با ریختن خون مردم میسر است مدره بسازند و به خورد جامعه بینالمللی بدهند.
چقدر چندشآور است برای یک ایرانی عاشق وطن و دوستدار مردم، شنیدن اسامی این دلالان قلم به مزدها. وقتی میهن خود را اینگونه در آتش فقر و فلاکت و بیکاری و خفقان و هزارن کودک خیابانی ایدزی و هزارن زن کارتن خواب میبینید و آنگاه این جماعت دم بوسان که هنوز از مرحله دم بوسی جناب بزغاله ملوکانه هم فراتر نرفتند و جرأت چنین گستاخی به خود ندادند و در کسوت روشنفکر و مخالف، فتوای روشنفکری صادر میکنند و خیر نظام را میرانند و البته شبکههای کثیفی مثل رادیو فردا، بی بی سی و فرانسه و.... همه باید پوششان بدهند که در این سه دهه در مقام مجیزگویی و استمالت جز در خدمت استعمار و ارتجاع نبودند چقدر پست و بیمقدارنند در چشم وطن پرستان افرادی مثل مصداقیها... با این همه درد مردم ایران ، میخواهند مردم را دنبال نخود سیاه بفرستند.
*یادداشتی از زندانی سیاسی محبوس در رجاییشهر کرج
پادشاهی شیاد و مردم آزار در کاخ خود بزغالهای داشت . رسم بر این نهاده بود هر کس قصد ملاقات با پادشاه را داشت برای ورود، اول در مقابل بزغاله دربار سجده میکرد و از دم بزغاله میبوسید ( آیین دم بوسی ) اگر مورد قبول قرار میگرفت اجازه داشت به پیشگاه اعلی حضرت شرفیاب شود.
شاعرانی نیز در کاخ اجیر شده بودند که در مدح جناب بزغاله شعر بسرایند و نویسندگانی که از کمالاتش داستانها بسازند و قضاتی که برای آیین دم بوسی قوانینی بنویسند. البته فراموش نشود که گماشتگانی از هنرمندان و نقاشان هم بودند که هر از چندگاهی ( جناب بزغاله ) را به رنگ و نقش میآراستند و در صورت نیاز، جایگزینی از جنس خودش انتخاب میکردند تا این نمایش خیمه شب بازی تکراری و خستهکننده نباشد.
روزی پیرمردی ( از نزدیکان ) به روال همیشگی به قصد ملاقات پادشاه وارد شد و این بار به جای دم بزغاله از شاخ بزغاله بوسیدن را آغاز کرد. پادشاه با دیدن این صحنه برآشفت. فورا دستور داد آن کس را تا دم مرگ تازیانه زنند و از کاخ بیرون اندازند. پادشاه زیر لب مدام میگفت مردک میخواهد بساط ما را بهم بریزد و راه صد ساله را یک روزه بپیماید.
۳۷ سال است که مشتی دایناسور و آدمخوار مردم ایران را به بند کشیدند و سرمایههای عظیم این ملت را به یغما بردند و هر وقت احساس خطر کردند صد نفر صد نفر از شریفترین انسانها را به دار کشیدند و هزاران نفر را به سیاهچالها انداختند. به دلیل ماهیت ارتجاعی و ضدبشری بقای خود را در کشتار و خونریزی جستجو کرده و بعد از کشیدن بیش از صد هزارها ایرانی به طنابدار و مبتلا کردن میلیونها جوان به مواد مخدر و دهها هزار کارتن خواب و دهها هزار کودک خیابانی مبتلا به بیماری ایدز به این بسنده نکرده و کشورهایی مثل سوریه و عراق را قربانی خود کرده و به قول مهرههای ریز و درشتش عمق استراتژیک خودشان را در آن کشورها تعریف میکنند و تا آخرین نفر مردم سوریه و عراق را قربانی نکنند سنگر اولشان سوریه و عراق را ترک نخواهند کرد .در صورت نیاز و توان کشورهای دیگری را نیز قربانگاه خود خواهند کرد ( یمن، بحرین ). از جنایت و خیانت این قوم وحشی سخن گفتن تمام شدنی نیست و هیچ وجدان بیداری پیدا نمیشود که این قوم بدنهاد را محکوم و با قربانیان ابراز همدردی نکند.
و اما چند جملهای با کسانی که وجدانهای خود را به حراج گذاشتند و از فرصت استفاده میکنند تا بر چشم مردم خاک بپاشند و هنوز از دم جناب بزغالهها آویزان هستند مثل بهنودها، کشتگرها و نوریزادهها و...
به خاطر منافع استعماری اربابانشان زمانی از کرامات خاتمی خیانت کار و حال روحانی شیاد دروغگو میگویند و میخواهند از گرگهای وحشی که دوامشان فقط با ریختن خون مردم میسر است مدره بسازند و به خورد جامعه بینالمللی بدهند.
چقدر چندشآور است برای یک ایرانی عاشق وطن و دوستدار مردم، شنیدن اسامی این دلالان قلم به مزدها. وقتی میهن خود را اینگونه در آتش فقر و فلاکت و بیکاری و خفقان و هزارن کودک خیابانی ایدزی و هزارن زن کارتن خواب میبینید و آنگاه این جماعت دم بوسان که هنوز از مرحله دم بوسی جناب بزغاله ملوکانه هم فراتر نرفتند و جرأت چنین گستاخی به خود ندادند و در کسوت روشنفکر و مخالف، فتوای روشنفکری صادر میکنند و خیر نظام را میرانند و البته شبکههای کثیفی مثل رادیو فردا، بی بی سی و فرانسه و.... همه باید پوششان بدهند که در این سه دهه در مقام مجیزگویی و استمالت جز در خدمت استعمار و ارتجاع نبودند چقدر پست و بیمقدارنند در چشم وطن پرستان افرادی مثل مصداقیها... با این همه درد مردم ایران ، میخواهند مردم را دنبال نخود سیاه بفرستند.
*یادداشتی از زندانی سیاسی محبوس در رجاییشهر کرج