انرژی هستهای نه، زندگی حق مسلم ماست
13:25 - 17 آذر 1393
Unknown Author
ابراهیم قاسمیزاد
مسالهبسیار جنجال برانگیزی کهدر صدر یکی از مسايل بسیار مهم سياست خارجی کشورهای بزرگ دنيا يعنی آمريکا، روسیه، انگليس، فرانسه، چین و آلمان قرار گرفته، مسالهبرنامه انرژی هستهای ايران است. مقامهای کشورهای مزبور در بالاترين سطح سياسی، برای هر موضوع ديگری که با يکديگر ديدار میکنند، به موضوع پرونده هستهای ايران هم میپردازند. اهميت اين موضوع تنها محدود به ايران نمیشود بلکهاکثر کشورهای جهان سوم کهدر مسیر تولید انرژی هستهای گام بر میدارند بهنحوی با مخالفت جامعهجهانی روبرو شدهو یا با سیاست استراتژیک این کشورها در چالش هستند.
ایران در چندین عرصهسیاسی مختلف با کشورهای بزرگ جهان در چالش است، اما هيچ موضوعی مربوط به ايران تاکنون اين چنين در سطح بينالمللی اهميت پيدا نکرده است. علت و اساس روبررویی جهان تا این حد با برنامهاتمی ایران و بعضی از کشورهای هم پیمان این کشور در جهان سوم، غیرشفاف بودن برنامههستهای آنها و بیم از دسترسی این کشورها بهسلاح کشتار جمعی ذکر میشود. اصل این مشکل به سال ١٩٦٨ برمیگردد. در اين سال با ابتکار کشورهای غربی دارای فناوری هستهای پيمانی منعقد شد که به پيمان منع توليد و تکثير سلاحهای هستهای یا \"ان پی تی\" معروف است.
ایران، برای اولین بار در سال ۱۳۲۹ شروع بهبرنامهریزی برای ساخت نیروگاهاتمی کرد. ولی فعالیت هستهای کشورتا سال ۱۳۵۳ بصورت جستهگریختهو بدون استراتژی مشخص پیش رفت. در این سال با تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر برنامهاتمی رژیم سلطنتی شکل جدی و برنامهریزی شدهتری به خود گرفت. هدف اعلام شدهبرنامهاتمی شاه، استفادهغیر نظامی از این تکنولوژی بود. از اینرو ایران در سال ۱۹۵۸ به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (آی،ای،ی،آ (IAEA درآمد. و در سال ١٩٦٨ پیمان عدمتکثیر سلاحهای هستهای (ان، پی، تی) را امضا کرد. شاهبرای ظاهرنمایی و نشان دادن قدرت در سال ١٩٧٠ این برنامهبلند پروازانهاش را بهمجلس شورای ملی برد تا بهاصطلاح مشروعیت آنرا قانونی کند.
از آن تاریخ تا زمان انقلاب مردم ایران علیهحکومت شاهنشاهی خبر آنچنانی از فعالیتهای این سازمان پخش نمیشد ولی در اوایل انقلاب مخالفت شدیدی از طرف هواداران انقلاب با برنامههستهای و سازمان انرژی اتمی شد.بهانهدست اندرکاران جدید این بود کهایران اورانیوم لازم جهت سوخت راکتورهای هستهای را ندارد و این باعث وابستهشدن انقلاب بهغرب و امریکا خواهد شد. ولی دیری نپایید کهافکار بلندپروازانهحاکمان جدید، اینبار بهبهانهترویج انقلاب اسلامی، دوبارهدر صدر جدول برنامهاستراتژیک ایران قرار گرفت. صدور انقلاب هم تنها از راهسلطهنظامی، اقتصادی، ایدئولوژیک و مالی ممکن است. و موثرترین تجهیزات برای تثبیت سلطهنظامی، شاید دستیابی بهسلاح اتمی باشد. نقطهای کهمحسن رضایی فرماندهوقت سپاهپاسداران، در جریان جنگ با عراق در اوایل دهه٦٠ شمسی بهعلی خامنهای و هاشمی رفسنجانی بهعنوان رئیس جمهور و رئیس مجلس و خمینی در مقام فرماندهکل قوا پیشنهاد کردهبود.
اینبار دیگر ایران تحت حاکمیت خمینی بطور جدی در مسیر تکنولوژی هستهای گام برداشت. علاوهبر نیروگاهبوشهر، دهها طرح و برنامهمخفی دیگر بهراهانداختهشدند. میلیاردها دلار از راههای مخفی بهجیب مافیای قدرت در روسیهو دیگر کشورهای بلوک شرق سرازیر شد و در عوض، برنامهوسیع اتمی ایران در چندین مسیر و گاهجدای از هم بهراهافتاد. برای اولین بار در تاریخ ٢٠ بهمن سال ١٣٨١ محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، خبر از تهیهٔ سوخت هستهای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاههای هستهای ایران داد. فروردینماه سال ١٣٨٥، محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت، اعلام کرد که ایران موفق به غنیسازی اورانیوم به میزان ۳٫۵ درصد شدهاست. این خبر، جهان را بصورت جدیدتری متوجهبرنامهاتمی ایران نمود.
در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ ( ۱۵ فوریه ۲۰۱۲ ) ایران از ساخت میله سوخت هستهای ۲۰ درصد غنی شده و بارگذاری آن در رآکتور تحقیقاتی ۵ مگا واتی تهران خبر داد. با انتشار اخبار پیاپیاز فعالیتهای هستهای ایران کهبیشتر شبیهبهتبلیغات جنگ طلبانه بود، نگرانیهای جامعهجهانی از این موضوع افزایش یافت. دامنهدار شدن اختلافات میان ایران و نهادهای بینالمللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سرانجام منجر به صدور چندین قطعنامه بر علیه برنامه هستهای ایران و غنیسازی اورانیوم گردید. بااستناد بهاین قطعنامهها، تحریمهای وسیعی از طرف امریکا و سایر کشورهای جهان علیه ایران وضع شد. با شروع تحریمها و بلوکه شدن بخش عظیمی از داراییها و سرمایهبخشهای دولتی ایران در بانکهای جهانی و کشورهای غربی،کشور از لحاظ اقتصادی با بحران جدی روبرو شد. این بحران بر بازارهای داخلی کشور تاثیر مستقیم گذاشت، بهطوری کهمعیشت مردم بهطور اسفناکی سخت و طاقت فرسا شد.
رهبر جمهوری اسلامی ایران روز سهشنبه ۴ آذر امسال، تمدید هفتماهه مذاکرات اتمی را نشانه \"ضعف دشمن\" و ناکامی غرب در \"به زانو در آوردن جمهوری اسلامی\" خواند. همزمان، کنگره آمریکا خواستار تشدید تحریمها علیهایران شد. اگر کمی با دقت و تیزاندیشی بیشتری بهروند مذاکرات ایران با کشورهای ٥+١ بنگریم، میبنیم کهروند مذاکرات از همان ابتدای کار بر همین منوال پیش رفتهاست. طرفین مذاکرهکنندهبعد از تلاشهای فراوان بهجایی نمیرسند و نشستها دوبارهبرایمدت مشخصی تمدید میشوند. آخرین دور مذاکرههم بیانگر همین واقعیت است.
با این روند، علاوهبر اینکهافکار عمومی جهان برای یک دورهدیگر درگیر احتمالات و شایدهای دیگر شود، پیشرفتی حاصل نمیشود و جامعهایران کماکان در نومیدی، انزوا و اضطراب بهسر میبرد. اما اینبار با شرایطی کهدر منطقهو جهان بوجود آمده، احتمالات و پیشگوییهای گذشته، بهشکلی واضحتر و آشکارا نمایان میشوند. برنامهاتمی ایران، در زیر پردهمذاکرات بهسرعت دارد پیش میرود و دلایلی واضحی دال بر این واقعیتاند که:
الف: ایران با دادن امتیاز و تمدید مذاکرات سعی در خرید وقت مینماید.
ب: ایران با سعی در اتلاف وقت، در مسیر دستیابی بهسلاح هستهای گام بر میدارد.
حال سوال این است کهآیا امریکا و گروه ٥+١ واقعا بر این امر واقف نیستند، یا اینکهآنها تردیدی در نظامی بودن برنامهاتمی ایران ندارند ولی آگاهانهاز این عمل ایران چشم پوشی میکنند تا ایران بهسلاح اتمی دست یابد؟
برای ایران، دستیابی بهسلاح هستهای جنبهحیاتی دارد، چرا که:
١.اگر ایران بهسلاح هستهای دست یابد موجودیت خویش را حداقل تا 30 سال دیگر، یعنی بیش از یک نسل دیگر تضمین خواهد کرد. 2. امریکا و کشورهای هم پیمان بهراحتی بهکشورهای منطقهسلاح و خدمات و قراردادهای امنیتی خواهند فروخت. این اقدام باعث تشنج بیشتر خاورمیانهخواهد شد. 3.با بههم ریختن هر چهبیشتر امنیت منطقه،قیمت نفت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و نفت مورد بهرهبرداری در امریکا با قیمت و امنیت بالایی حمل و نقل خواهد شد. و سرانجام ناآرامی در خاورمیانهبهانهخوبی هم برای حضور نیروهای آمریکا و شاید ناتو در منطقهخواهد بود تا شاید طرح حملات آتی در منطقهبهراحتی انجام پذیر باشد.
تردیدی نیست کهبرنامهاتمی ایران میتواند مسالهحملهنظامی بهکشور را همیشهدر دستور کار قدرتهای بزرگ نگهدارد. در عوضدستیابی به توافق نهایی هستهای خطر رویارویی نظامی و شاید حمله به ایران، کهمیتواند نتایج غیر قابل پیشبینی برای مردم کشور دربر داشتهباشد، را به شدت کاهش خواهد داد.
البته، مذاکرات بده - بستان است. در برابر توافق نهایی، ایران علاوهبر عقبنشینیاز خواستهای جنگطلبانهخود باید وضعیت حقوقبشر را هم رعایت کند و شاید تحت فشار قرار گیرد کهدر مسیر تغییرات سیاسی گام بردارد. بخشی از این روند میتواند رژیم را ناچار کند کهدر برابر خواست حقوق اقلیتها، ملیتها و مذاهب گوناگون کشور نیز عقبنشینی بکند. چرا کهجهت رسیدن بهتوافق نهایی، گروههایی هستند کهعلاوهبر موضوع هستهای، مساله تنظیم رابطهبا جهان و حقوقبشر را نیز مطرح میکنند و بر سر این مسائل از سیاستهای ایران انتقاد جدی دارند. حقوقی که مطابق قوانین بینالمللی به رسمیت شناخته شدهاست.
ولی متاسفانهبا سیاستی کهحاکمان ایران در پیش گرفتهاند، این احتمال محال و تصور آن نیز امکانناپذیر است. بارزترین نشانهآن را هم میتوان در سخنان حسن روحانی رییس جمهور ایران یافت کهدرپی توافق بر سر تمدید زمان مذاکرات، بر مواضع رهبر رژیم پافشاری نموده، در گزارش خبری کهپخش شد مانند همیشهبا وعدههای توخالی ابراز نمود که:\"من بهمردم ایران قول میدهم کهساخت سانتیفیوژها توقف نخواهد شد. و اوضاع معیشتی مردم بهبود خواهد یافت\".
سوال این است کهسانتیفیوژها چگونهخواهند چرخید وقتی کهاز یک طرف ادعای صلح و مذاکرهبا آمریکا را دارید و از طرف دیگر در همهنماز جمعهها و مراسم آیینی و دینی شعار جنگطلبانهمرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل سر میدهید و هر روز بر شدت سرکوب و خفقان در کشور میافزایید. آمار اعدامها، دستگیری روزنامهنگاران و دیگراندیشان بهشکل نموداری افزایشی بالا میرود، با این توصیف با اطمینان میتوان گفت کهنهتنها چرخ هستهای برای مدت طولانی نخواهد چرخید، بلکهچرخ زنگ خوردهزندگی مردم هم بهکلی از کار خواهد افتاد. آزاد کردن ماهانه٧٠٠ میلیون دولار سرمایهبلوکهشده در بانکهای جهانی هم تاثیری در بهبود اوضاع مردم نخواهد داشت. چون کهقبل از رسیدن بهایران و سفرههای مردم، صرف دست اندازی در امور کشورهای همسایه از جملهلبنان، عراق، غزهو کمک بهادامهبقای دیکتاتور سوریهو گروههای تندروی اسلامی خواهد شد.
مسالهبسیار جنجال برانگیزی کهدر صدر یکی از مسايل بسیار مهم سياست خارجی کشورهای بزرگ دنيا يعنی آمريکا، روسیه، انگليس، فرانسه، چین و آلمان قرار گرفته، مسالهبرنامه انرژی هستهای ايران است. مقامهای کشورهای مزبور در بالاترين سطح سياسی، برای هر موضوع ديگری که با يکديگر ديدار میکنند، به موضوع پرونده هستهای ايران هم میپردازند. اهميت اين موضوع تنها محدود به ايران نمیشود بلکهاکثر کشورهای جهان سوم کهدر مسیر تولید انرژی هستهای گام بر میدارند بهنحوی با مخالفت جامعهجهانی روبرو شدهو یا با سیاست استراتژیک این کشورها در چالش هستند.
ایران در چندین عرصهسیاسی مختلف با کشورهای بزرگ جهان در چالش است، اما هيچ موضوعی مربوط به ايران تاکنون اين چنين در سطح بينالمللی اهميت پيدا نکرده است. علت و اساس روبررویی جهان تا این حد با برنامهاتمی ایران و بعضی از کشورهای هم پیمان این کشور در جهان سوم، غیرشفاف بودن برنامههستهای آنها و بیم از دسترسی این کشورها بهسلاح کشتار جمعی ذکر میشود. اصل این مشکل به سال ١٩٦٨ برمیگردد. در اين سال با ابتکار کشورهای غربی دارای فناوری هستهای پيمانی منعقد شد که به پيمان منع توليد و تکثير سلاحهای هستهای یا \"ان پی تی\" معروف است.
ایران، برای اولین بار در سال ۱۳۲۹ شروع بهبرنامهریزی برای ساخت نیروگاهاتمی کرد. ولی فعالیت هستهای کشورتا سال ۱۳۵۳ بصورت جستهگریختهو بدون استراتژی مشخص پیش رفت. در این سال با تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران و امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر برنامهاتمی رژیم سلطنتی شکل جدی و برنامهریزی شدهتری به خود گرفت. هدف اعلام شدهبرنامهاتمی شاه، استفادهغیر نظامی از این تکنولوژی بود. از اینرو ایران در سال ۱۹۵۸ به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (آی،ای،ی،آ (IAEA درآمد. و در سال ١٩٦٨ پیمان عدمتکثیر سلاحهای هستهای (ان، پی، تی) را امضا کرد. شاهبرای ظاهرنمایی و نشان دادن قدرت در سال ١٩٧٠ این برنامهبلند پروازانهاش را بهمجلس شورای ملی برد تا بهاصطلاح مشروعیت آنرا قانونی کند.
از آن تاریخ تا زمان انقلاب مردم ایران علیهحکومت شاهنشاهی خبر آنچنانی از فعالیتهای این سازمان پخش نمیشد ولی در اوایل انقلاب مخالفت شدیدی از طرف هواداران انقلاب با برنامههستهای و سازمان انرژی اتمی شد.بهانهدست اندرکاران جدید این بود کهایران اورانیوم لازم جهت سوخت راکتورهای هستهای را ندارد و این باعث وابستهشدن انقلاب بهغرب و امریکا خواهد شد. ولی دیری نپایید کهافکار بلندپروازانهحاکمان جدید، اینبار بهبهانهترویج انقلاب اسلامی، دوبارهدر صدر جدول برنامهاستراتژیک ایران قرار گرفت. صدور انقلاب هم تنها از راهسلطهنظامی، اقتصادی، ایدئولوژیک و مالی ممکن است. و موثرترین تجهیزات برای تثبیت سلطهنظامی، شاید دستیابی بهسلاح اتمی باشد. نقطهای کهمحسن رضایی فرماندهوقت سپاهپاسداران، در جریان جنگ با عراق در اوایل دهه٦٠ شمسی بهعلی خامنهای و هاشمی رفسنجانی بهعنوان رئیس جمهور و رئیس مجلس و خمینی در مقام فرماندهکل قوا پیشنهاد کردهبود.
اینبار دیگر ایران تحت حاکمیت خمینی بطور جدی در مسیر تکنولوژی هستهای گام برداشت. علاوهبر نیروگاهبوشهر، دهها طرح و برنامهمخفی دیگر بهراهانداختهشدند. میلیاردها دلار از راههای مخفی بهجیب مافیای قدرت در روسیهو دیگر کشورهای بلوک شرق سرازیر شد و در عوض، برنامهوسیع اتمی ایران در چندین مسیر و گاهجدای از هم بهراهافتاد. برای اولین بار در تاریخ ٢٠ بهمن سال ١٣٨١ محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، خبر از تهیهٔ سوخت هستهای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاههای هستهای ایران داد. فروردینماه سال ١٣٨٥، محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت، اعلام کرد که ایران موفق به غنیسازی اورانیوم به میزان ۳٫۵ درصد شدهاست. این خبر، جهان را بصورت جدیدتری متوجهبرنامهاتمی ایران نمود.
در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ ( ۱۵ فوریه ۲۰۱۲ ) ایران از ساخت میله سوخت هستهای ۲۰ درصد غنی شده و بارگذاری آن در رآکتور تحقیقاتی ۵ مگا واتی تهران خبر داد. با انتشار اخبار پیاپیاز فعالیتهای هستهای ایران کهبیشتر شبیهبهتبلیغات جنگ طلبانه بود، نگرانیهای جامعهجهانی از این موضوع افزایش یافت. دامنهدار شدن اختلافات میان ایران و نهادهای بینالمللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سرانجام منجر به صدور چندین قطعنامه بر علیه برنامه هستهای ایران و غنیسازی اورانیوم گردید. بااستناد بهاین قطعنامهها، تحریمهای وسیعی از طرف امریکا و سایر کشورهای جهان علیه ایران وضع شد. با شروع تحریمها و بلوکه شدن بخش عظیمی از داراییها و سرمایهبخشهای دولتی ایران در بانکهای جهانی و کشورهای غربی،کشور از لحاظ اقتصادی با بحران جدی روبرو شد. این بحران بر بازارهای داخلی کشور تاثیر مستقیم گذاشت، بهطوری کهمعیشت مردم بهطور اسفناکی سخت و طاقت فرسا شد.
رهبر جمهوری اسلامی ایران روز سهشنبه ۴ آذر امسال، تمدید هفتماهه مذاکرات اتمی را نشانه \"ضعف دشمن\" و ناکامی غرب در \"به زانو در آوردن جمهوری اسلامی\" خواند. همزمان، کنگره آمریکا خواستار تشدید تحریمها علیهایران شد. اگر کمی با دقت و تیزاندیشی بیشتری بهروند مذاکرات ایران با کشورهای ٥+١ بنگریم، میبنیم کهروند مذاکرات از همان ابتدای کار بر همین منوال پیش رفتهاست. طرفین مذاکرهکنندهبعد از تلاشهای فراوان بهجایی نمیرسند و نشستها دوبارهبرایمدت مشخصی تمدید میشوند. آخرین دور مذاکرههم بیانگر همین واقعیت است.
با این روند، علاوهبر اینکهافکار عمومی جهان برای یک دورهدیگر درگیر احتمالات و شایدهای دیگر شود، پیشرفتی حاصل نمیشود و جامعهایران کماکان در نومیدی، انزوا و اضطراب بهسر میبرد. اما اینبار با شرایطی کهدر منطقهو جهان بوجود آمده، احتمالات و پیشگوییهای گذشته، بهشکلی واضحتر و آشکارا نمایان میشوند. برنامهاتمی ایران، در زیر پردهمذاکرات بهسرعت دارد پیش میرود و دلایلی واضحی دال بر این واقعیتاند که:
الف: ایران با دادن امتیاز و تمدید مذاکرات سعی در خرید وقت مینماید.
ب: ایران با سعی در اتلاف وقت، در مسیر دستیابی بهسلاح هستهای گام بر میدارد.
حال سوال این است کهآیا امریکا و گروه ٥+١ واقعا بر این امر واقف نیستند، یا اینکهآنها تردیدی در نظامی بودن برنامهاتمی ایران ندارند ولی آگاهانهاز این عمل ایران چشم پوشی میکنند تا ایران بهسلاح اتمی دست یابد؟
برای ایران، دستیابی بهسلاح هستهای جنبهحیاتی دارد، چرا که:
١.اگر ایران بهسلاح هستهای دست یابد موجودیت خویش را حداقل تا 30 سال دیگر، یعنی بیش از یک نسل دیگر تضمین خواهد کرد. 2. امریکا و کشورهای هم پیمان بهراحتی بهکشورهای منطقهسلاح و خدمات و قراردادهای امنیتی خواهند فروخت. این اقدام باعث تشنج بیشتر خاورمیانهخواهد شد. 3.با بههم ریختن هر چهبیشتر امنیت منطقه،قیمت نفت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و نفت مورد بهرهبرداری در امریکا با قیمت و امنیت بالایی حمل و نقل خواهد شد. و سرانجام ناآرامی در خاورمیانهبهانهخوبی هم برای حضور نیروهای آمریکا و شاید ناتو در منطقهخواهد بود تا شاید طرح حملات آتی در منطقهبهراحتی انجام پذیر باشد.
تردیدی نیست کهبرنامهاتمی ایران میتواند مسالهحملهنظامی بهکشور را همیشهدر دستور کار قدرتهای بزرگ نگهدارد. در عوضدستیابی به توافق نهایی هستهای خطر رویارویی نظامی و شاید حمله به ایران، کهمیتواند نتایج غیر قابل پیشبینی برای مردم کشور دربر داشتهباشد، را به شدت کاهش خواهد داد.
البته، مذاکرات بده - بستان است. در برابر توافق نهایی، ایران علاوهبر عقبنشینیاز خواستهای جنگطلبانهخود باید وضعیت حقوقبشر را هم رعایت کند و شاید تحت فشار قرار گیرد کهدر مسیر تغییرات سیاسی گام بردارد. بخشی از این روند میتواند رژیم را ناچار کند کهدر برابر خواست حقوق اقلیتها، ملیتها و مذاهب گوناگون کشور نیز عقبنشینی بکند. چرا کهجهت رسیدن بهتوافق نهایی، گروههایی هستند کهعلاوهبر موضوع هستهای، مساله تنظیم رابطهبا جهان و حقوقبشر را نیز مطرح میکنند و بر سر این مسائل از سیاستهای ایران انتقاد جدی دارند. حقوقی که مطابق قوانین بینالمللی به رسمیت شناخته شدهاست.
ولی متاسفانهبا سیاستی کهحاکمان ایران در پیش گرفتهاند، این احتمال محال و تصور آن نیز امکانناپذیر است. بارزترین نشانهآن را هم میتوان در سخنان حسن روحانی رییس جمهور ایران یافت کهدرپی توافق بر سر تمدید زمان مذاکرات، بر مواضع رهبر رژیم پافشاری نموده، در گزارش خبری کهپخش شد مانند همیشهبا وعدههای توخالی ابراز نمود که:\"من بهمردم ایران قول میدهم کهساخت سانتیفیوژها توقف نخواهد شد. و اوضاع معیشتی مردم بهبود خواهد یافت\".
سوال این است کهسانتیفیوژها چگونهخواهند چرخید وقتی کهاز یک طرف ادعای صلح و مذاکرهبا آمریکا را دارید و از طرف دیگر در همهنماز جمعهها و مراسم آیینی و دینی شعار جنگطلبانهمرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل سر میدهید و هر روز بر شدت سرکوب و خفقان در کشور میافزایید. آمار اعدامها، دستگیری روزنامهنگاران و دیگراندیشان بهشکل نموداری افزایشی بالا میرود، با این توصیف با اطمینان میتوان گفت کهنهتنها چرخ هستهای برای مدت طولانی نخواهد چرخید، بلکهچرخ زنگ خوردهزندگی مردم هم بهکلی از کار خواهد افتاد. آزاد کردن ماهانه٧٠٠ میلیون دولار سرمایهبلوکهشده در بانکهای جهانی هم تاثیری در بهبود اوضاع مردم نخواهد داشت. چون کهقبل از رسیدن بهایران و سفرههای مردم، صرف دست اندازی در امور کشورهای همسایه از جملهلبنان، عراق، غزهو کمک بهادامهبقای دیکتاتور سوریهو گروههای تندروی اسلامی خواهد شد.