اندر حاشیهی یک عزل
13:22 - 18 مرداد 1391
Unknown Author
کورش صیدی
به یقین امروزه همگان در این قضیه اتفاقنظر دارند که کُردها مردمی سختکوش، خونگرم، دلاور و مهماننوازند. مضافا اینکه وفای به عهد و راستی و درستی آنان زبانزدِ خاص و عام است. در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین همواره رجال کُرد و مشاهیر و بزرگان علم و ادب طلایهداران عرصهی فرهنگ و ادب و هنر این خطه از خاک میهن عزیزمان بوده و ناگفته پیداست که در عرصهی سیاسی نیز رجال سیاسی نامآوری دوشادوش دیگر بزرگان در جهت رشد و اعتلای این سامان گامهای ارزندهای برداشتهاند که یاد و نام آنها برای همیشه نقل و نقلِ مجالس و محافل علمی و ادبی و سیاسی و اجتماعی ایران سرافراز خواهد بود.
بزرگانی از کُردستان که همواره با دغدغهی خاطر سعی بر آن داشتند تا نام و یاد کُردستان را آنگونه که شایستهی این مردمان باصفا است در سطح کشور به شأن و منزلت بایستهی خود برسانند و در این راستا از کوچکترین اهتمام و کوششی دریغ نورزیدهاند.
افکار عمومی پذیرای آن نیست که مثلا فردی را صرفا به دلایل محکمه ناپسندی همچون برخاستن از قومیت، ملیت و یا مذهبی خاص آماج و تیررس تهمت و افترا قرار داد بدون شک کُردها نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود پس صرف کُرد بدون شخص نمیتواند ادلهای محکم برای در معرض اتهام قرار گرفتن وی باشد. حال آنکه نگاه و نگرشی جهانی و منطقهای نسبت به کُردها و نقش مؤثر آنان در تحولات فرهنگی سیاسی و اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت پس چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
وانگهی چه بسا افرادی را میبینیم که هرازگاهی سنگ کُرد بودن را به سینه میزنند اما اگر پیشینه و عملکرد آنان را مورد نقد و بررسی قرار دهید آنچه پدیدار خواهد شد این است که علیرغم وجود تواناییها، ظرفیت، شرایط، موقعیتهای مناسب، نیروی انسانی کارآمد و پتانسیلهای موجود در این خطه از کشورمان نتوانستهاند به خوبی دَین خود را نسبت به سرزمین مادری خویش و جایی که از آن برخواستهاند اَدا کنند. پس صرف کُرد بودن و قرار گرفتن در تیررَس تهمتها و.... ناگفته پیداست که ادعایی بیش نیست.
افزون بر این آنچه در این روزها بیش از هر زمان دیگر خود نمایی میکند و تیتر جراید و نشریات بومی و کشوری میشود، حذف و کنار گذاشتن نیروها مُجرب و مُتخصص کُرد در سمَتهای مدیریتی کشور است. جای بسی تأسف است که در دوران صدارت و معاونت آقای رحیمی یکی از نیروهای شایستهی کُرد بودن هیچ دلیل و بُرهانی از عرصهی مدیریتی کنار زده میشود و ایشان که ادعای کُرد بودن را در سر میپروراند خیلی راحت و آسوده از کنار قضیه گذشته و سکوت مطلق اختیار کردهاند. ایشان به جای آنکه همچون وزنهای توانا و کارآمد در پیکرهی هیأت دولت در جهت رشد و شکوفایی نخبگان و شایستگان کُرد در زمینهی تخصص، تعهد، کارآمدی کم از دیگران ندارند گام بردارند در فضای کنونی جامعه به سادگی از کنار این قضیه گذشته و روزهی سکوت گرفتهاند و به قول سعدی شیرین سخن:
ترسم نرسی به کعبهای ای اعرابی کاین ره که تو میروی ره به تُرکستان
هنگامی بر این قضیه واقفیم که ما کُردها نسبت به سایر اقوام ایرانی هیچگونه رُجحان و برتری نداریم اما خوب میدانیم که ملاک و معیار لیاقت، شایستگی، توانایی، تخصص، تعهد و کارآمدی و... است که الحق کُردستان سرشار و مملو از وجود چنین استعدادهایی است افسوس و صد افسوس که به کارگیری نمیشوند تا دیده شوند چرا با وجود داشتن نیروهایی با شاخصههای مذکور شاهد حذف آنها از عرصهی مدیریتی کشور هستیم؟
اگر کارنامهی سوابق اجرایی و فعالیتهای مهندس \"زرین گل\" را برای لحظاتی ورق نماییم در مییابیم که این مَرد بزرگ در جهت پیشبرد اهداف و آرمانهای والای خویش از حداقل همت و اخلاص و خدمت دریغ نورزیدهاند. سوابق ماندگاری همچون: شهردار سنندج، شهردار نمونهی کشوری، سرپرستی استانداری هرمزگان، دو دوره نمایندگی در مجلس شورای اسلامی، مدیر پروژهای کشور و به کارگیری نیروهای توانا و شایسته از فارغالتحصیلان و نخبگان کُرد در پالایشگاهها و مجتمعهای نفتی جنوب، اولین نمایندهی کُرد کمیسیون نفت مجلس انتصاب شایستگان کُرد در سمت شهرداران استان هرمزگان و... که جملگی \"اظهر من الشمس\"اند و به قول مولوی:
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب
سوال اینجاست چرا شخصی با چنین کارآمدی و سوابق درخشان و خدمات شایسته در زمینههای گوناگون توسط قاضی مرتضوی از عرصهی مدیریتی کنار گذاشته میشود که وجودش عاملی کارگر و کارساز در جهت دیده شدن تواناییها و استعدادهای کُردها در سطح کشور شاسته و کارآمدی و توانایی اجرایی ایشان بر کسی پوشیده نیست!؟
این ماجرا در کُردستان تبدیل به معادلهای شده است به قول حافظ \" که کسی نگشود و نگشاید به حکمت این معما را\" افکار عمومی و مردم کُردستان چنین حرکتی را بر نمیتابند و فراموش نخواهند کرد که در زمان صدارت آقای رحیمی یکی از افراد شایستهی این خطه بدون هیچ گونه مقاومتی از سوی ایشان از عرصهی مدیریتی بر کنار میشود.
چو خواهی که نامت رَود در جهان مکن نام بزرگان پنهان
بدون تردید این نکته هرگز از لوح دل و جان و مردم کُردستان پاک نخواهد شد که در دوران سرپرستی استانداری هرمزگان توسط مهندس زرینگل، نیروها و استعدادهایی از کُردستان در آن دیار به کارگیری شدند که تا مدتها نقل میشد که هرمزگان به کُردستان تغییر نام داده است و این مرهون زحمات و مدیون تلاشهای این فرزند برومند از دیار پاکی و صفا یعنی کردستان بود.
حال با توجه به وضعیت موجود انتظار میرود آقای رحیمی بستری را فراهم نمایند که در آن مجالی برای دیده شدن کُردها باشد نه فرصتی برای برچیده شدن و درسطح ملی و مدیریتی بزرگ مردان کُردستان همچنان در عرصه باشند و اگر به هر دلیلی واهی سنگ اندازیهایی توسط بدخواهان آنان صورت گرفت به نحو احسن درصدد جلوگیری و ممانعت برآیند زیرا آقای رحیمی خود به سرزمینی تعلق دارند که خواسته یا ناخواسته روزی به آغوش آن باز خواهند گشت و قطعا انتظار خواهند داشت که به گرمی و صفا پذیرایشان باشد به قول شاعر:
آن که رفت و آثار خیرش نماند نشاید پس مرگش الحمد خواند
فقدان نیروهای دلسوز و متعهد همچون مهندس زرین گل در عرصه، بیگمان لطمات و صدمات جبرانناپذیری را بر پیکرهی مدیریتی کشور وارد خواهد آورد که شاید بد خواهان را برای مدت زمانی کوتاه دلخوش نماید اما بیلیاقتی و بیکفایتی آنان روزی گریبانشان را خواهد گرفت و طشت رسوایی آنان دیری نمیپاید که از بام فرو خواهد افتاد و رسوایی زمانه خواهند شد، حال خواهی بپذیر خواهی بپیچان.
به یقین امروزه همگان در این قضیه اتفاقنظر دارند که کُردها مردمی سختکوش، خونگرم، دلاور و مهماننوازند. مضافا اینکه وفای به عهد و راستی و درستی آنان زبانزدِ خاص و عام است. در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین همواره رجال کُرد و مشاهیر و بزرگان علم و ادب طلایهداران عرصهی فرهنگ و ادب و هنر این خطه از خاک میهن عزیزمان بوده و ناگفته پیداست که در عرصهی سیاسی نیز رجال سیاسی نامآوری دوشادوش دیگر بزرگان در جهت رشد و اعتلای این سامان گامهای ارزندهای برداشتهاند که یاد و نام آنها برای همیشه نقل و نقلِ مجالس و محافل علمی و ادبی و سیاسی و اجتماعی ایران سرافراز خواهد بود.
بزرگانی از کُردستان که همواره با دغدغهی خاطر سعی بر آن داشتند تا نام و یاد کُردستان را آنگونه که شایستهی این مردمان باصفا است در سطح کشور به شأن و منزلت بایستهی خود برسانند و در این راستا از کوچکترین اهتمام و کوششی دریغ نورزیدهاند.
افکار عمومی پذیرای آن نیست که مثلا فردی را صرفا به دلایل محکمه ناپسندی همچون برخاستن از قومیت، ملیت و یا مذهبی خاص آماج و تیررس تهمت و افترا قرار داد بدون شک کُردها نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود پس صرف کُرد بدون شخص نمیتواند ادلهای محکم برای در معرض اتهام قرار گرفتن وی باشد. حال آنکه نگاه و نگرشی جهانی و منطقهای نسبت به کُردها و نقش مؤثر آنان در تحولات فرهنگی سیاسی و اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت پس چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
وانگهی چه بسا افرادی را میبینیم که هرازگاهی سنگ کُرد بودن را به سینه میزنند اما اگر پیشینه و عملکرد آنان را مورد نقد و بررسی قرار دهید آنچه پدیدار خواهد شد این است که علیرغم وجود تواناییها، ظرفیت، شرایط، موقعیتهای مناسب، نیروی انسانی کارآمد و پتانسیلهای موجود در این خطه از کشورمان نتوانستهاند به خوبی دَین خود را نسبت به سرزمین مادری خویش و جایی که از آن برخواستهاند اَدا کنند. پس صرف کُرد بودن و قرار گرفتن در تیررَس تهمتها و.... ناگفته پیداست که ادعایی بیش نیست.
افزون بر این آنچه در این روزها بیش از هر زمان دیگر خود نمایی میکند و تیتر جراید و نشریات بومی و کشوری میشود، حذف و کنار گذاشتن نیروها مُجرب و مُتخصص کُرد در سمَتهای مدیریتی کشور است. جای بسی تأسف است که در دوران صدارت و معاونت آقای رحیمی یکی از نیروهای شایستهی کُرد بودن هیچ دلیل و بُرهانی از عرصهی مدیریتی کنار زده میشود و ایشان که ادعای کُرد بودن را در سر میپروراند خیلی راحت و آسوده از کنار قضیه گذشته و سکوت مطلق اختیار کردهاند. ایشان به جای آنکه همچون وزنهای توانا و کارآمد در پیکرهی هیأت دولت در جهت رشد و شکوفایی نخبگان و شایستگان کُرد در زمینهی تخصص، تعهد، کارآمدی کم از دیگران ندارند گام بردارند در فضای کنونی جامعه به سادگی از کنار این قضیه گذشته و روزهی سکوت گرفتهاند و به قول سعدی شیرین سخن:
ترسم نرسی به کعبهای ای اعرابی کاین ره که تو میروی ره به تُرکستان
هنگامی بر این قضیه واقفیم که ما کُردها نسبت به سایر اقوام ایرانی هیچگونه رُجحان و برتری نداریم اما خوب میدانیم که ملاک و معیار لیاقت، شایستگی، توانایی، تخصص، تعهد و کارآمدی و... است که الحق کُردستان سرشار و مملو از وجود چنین استعدادهایی است افسوس و صد افسوس که به کارگیری نمیشوند تا دیده شوند چرا با وجود داشتن نیروهایی با شاخصههای مذکور شاهد حذف آنها از عرصهی مدیریتی کشور هستیم؟
اگر کارنامهی سوابق اجرایی و فعالیتهای مهندس \"زرین گل\" را برای لحظاتی ورق نماییم در مییابیم که این مَرد بزرگ در جهت پیشبرد اهداف و آرمانهای والای خویش از حداقل همت و اخلاص و خدمت دریغ نورزیدهاند. سوابق ماندگاری همچون: شهردار سنندج، شهردار نمونهی کشوری، سرپرستی استانداری هرمزگان، دو دوره نمایندگی در مجلس شورای اسلامی، مدیر پروژهای کشور و به کارگیری نیروهای توانا و شایسته از فارغالتحصیلان و نخبگان کُرد در پالایشگاهها و مجتمعهای نفتی جنوب، اولین نمایندهی کُرد کمیسیون نفت مجلس انتصاب شایستگان کُرد در سمت شهرداران استان هرمزگان و... که جملگی \"اظهر من الشمس\"اند و به قول مولوی:
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متاب
سوال اینجاست چرا شخصی با چنین کارآمدی و سوابق درخشان و خدمات شایسته در زمینههای گوناگون توسط قاضی مرتضوی از عرصهی مدیریتی کنار گذاشته میشود که وجودش عاملی کارگر و کارساز در جهت دیده شدن تواناییها و استعدادهای کُردها در سطح کشور شاسته و کارآمدی و توانایی اجرایی ایشان بر کسی پوشیده نیست!؟
این ماجرا در کُردستان تبدیل به معادلهای شده است به قول حافظ \" که کسی نگشود و نگشاید به حکمت این معما را\" افکار عمومی و مردم کُردستان چنین حرکتی را بر نمیتابند و فراموش نخواهند کرد که در زمان صدارت آقای رحیمی یکی از افراد شایستهی این خطه بدون هیچ گونه مقاومتی از سوی ایشان از عرصهی مدیریتی بر کنار میشود.
چو خواهی که نامت رَود در جهان مکن نام بزرگان پنهان
بدون تردید این نکته هرگز از لوح دل و جان و مردم کُردستان پاک نخواهد شد که در دوران سرپرستی استانداری هرمزگان توسط مهندس زرینگل، نیروها و استعدادهایی از کُردستان در آن دیار به کارگیری شدند که تا مدتها نقل میشد که هرمزگان به کُردستان تغییر نام داده است و این مرهون زحمات و مدیون تلاشهای این فرزند برومند از دیار پاکی و صفا یعنی کردستان بود.
حال با توجه به وضعیت موجود انتظار میرود آقای رحیمی بستری را فراهم نمایند که در آن مجالی برای دیده شدن کُردها باشد نه فرصتی برای برچیده شدن و درسطح ملی و مدیریتی بزرگ مردان کُردستان همچنان در عرصه باشند و اگر به هر دلیلی واهی سنگ اندازیهایی توسط بدخواهان آنان صورت گرفت به نحو احسن درصدد جلوگیری و ممانعت برآیند زیرا آقای رحیمی خود به سرزمینی تعلق دارند که خواسته یا ناخواسته روزی به آغوش آن باز خواهند گشت و قطعا انتظار خواهند داشت که به گرمی و صفا پذیرایشان باشد به قول شاعر:
آن که رفت و آثار خیرش نماند نشاید پس مرگش الحمد خواند
فقدان نیروهای دلسوز و متعهد همچون مهندس زرین گل در عرصه، بیگمان لطمات و صدمات جبرانناپذیری را بر پیکرهی مدیریتی کشور وارد خواهد آورد که شاید بد خواهان را برای مدت زمانی کوتاه دلخوش نماید اما بیلیاقتی و بیکفایتی آنان روزی گریبانشان را خواهد گرفت و طشت رسوایی آنان دیری نمیپاید که از بام فرو خواهد افتاد و رسوایی زمانه خواهند شد، حال خواهی بپذیر خواهی بپیچان.