آن طیف بی‌تفاوت - ابراهیم قاسمی‌زاد

18:44 - 1 دی 1393
Unknown Author
ابراهیم قاسمی‌زاد

بزرگترین، دردناک‌ترین و دشوارترین ضعف ملی ما ملت کُرد در تاریخ معاصر و نوین این بوده که نتوانسته‌ایم از موج‌هایی که از شرق و غرب، در طی دو سده و به ویژه پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم به منطقه سرازیر شده‌اند، به سود ملت‌سازی، دولت‌سازی، خودسازی، پیشرفت و رسیدن به‌ آزادی بهره‌برداری لازم را بنماییم. ضعفی که‌ همیشه‌ دامن‌گیر ملت کُرد بوده‌ و در طول تاریخ مسبب بلایای خانمان‌سوزی برای این ملت شده‌ است. این ضعف چیزی نیست که‌ تقدیر ملت کُرد بوده‌ باشد، بلکه‌ بخش نتیجه‌ عملکرد ناسنجیده‌ عشایر، قبایل و طبقات گوناگون جامعه‌ کُردستان در آن دوران بوده‌ است. ضعفی که‌ با اسف می‌توان گفت هنوز هم، ولی این‌بار در قالب و شکلی جدید در عملکرد برخی از احزاب سیاسی، سازمان‌ها و نهادهای مدنی، فرهنگی و اجتماعی کُردستان دیده‌ می‌شود. نشانه‌های بارز این ضعف را می‌توان در عدم همکاری، رقابت ناسالم، بی‌تفاوتی در برابر حوادث سرنوشت‌ساز، کوته‌بینی سیاسی، تاکتیک‌های ناسنجیده‌ و گاه‌ جبهه‌بندی‌های غلط فکری و سیاسی دید.

بی‌تفاوتی در مسایل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آسیبی است که در جامعه‌ کُردستان در حال گذار و امروزی (مدرن) پدیدار می‌شود و می‌تواند مناسبات ملی و حتی سرنوشت سیاسی را به ورطه رخوت و نابودی بکشاند. چرا که‌ تنها طیفی از جامعه‌ کُردستان که‌ به‌ عناوین مختلف مجبور به‌ ترک وطن شده‌ و در خارج از سرزمین پدری خود به‌ سر می‌برد، همراه‌ با قشر محدودی از جامعه‌ که‌ در خانه‌ خود در کُردستان یا کلان شهرهای کشورهای حاکم بر کُردستان زندگی می‌کند، زندگی خود را فدای آزادی نموده‌ و در این راه متحمل زیان‌های مالی و جانی فراوانی شده‌ است. در برابر، عده‌ای بیشتر که‌ گاه‌ اکثریت جامعه‌ را دربر می‌گیرد، بی‌تفاوت و راحت از کنار این مساله‌ می‌گذرند و نسبت به‌ آزادی وطن و ملت یا مسائل سرنوشت‌ساز سیاسی و ملی بی‌اعتنا هستند.

آزادی جامعه‌ و یک ملت منوط به‌ همیاری ملی و مشارکت گسترده‌ قاطبه‌ مردم است و مساله‌ای نیست که‌ با بی‌تفاوتی بخشی از مردم آن جامعه‌ بتواند به دست بیاید. چرا که‌ همه‌ اقشار در برابر آزادی و پیشبرد جامعه‌ خود موظف هستند و سرنوشت ملی در گرو همین مشارکت جمعی است. اسفناک‌تر آنکه‌ در بین دسته‌ دوم، امکان فریب خوردن و به‌ دام دشمن افتادن بعضی افراد ناآگاه‌ می‌تواند وجود داشته‌ باشد. چرا که‌ هستند گروههایی که‌ به‌ اشکال گوناگون، دانسته یا نادانسته زیان جبران‌ناپذیری به‌ مبارزه‌ آزادیخواهانه‌ مردم کُردستان می‌رسانند. متاسفانه‌ زمامداران کشورهای حاکم بر کردستان با در پیش گرفتن سیاست اضمحلال و آسیمیله‌کردن توانسته‌اند عده‌ای را از بین همین قشر در اصل بی‌تفاوت از بافت جامعه‌ جدا کرده‌ و جهت آمال کریه‌ خود به‌ کار بگیرند.

یکی از زشت‌ترین شیوه‌هایی که‌ دشمنان ملت کُرد جهت مقابله‌ با مبارزه‌ آزادی خواهانه‌ ملی در کُردستان به‌ کار می‌گیرند، شیوه‌ مزدورگیری است. به‌ جرات می‌توان گفت که‌ این پدیده‌ مزدورپروری و مزدورگیری باعث بدترین نوع آسیب اجتماعی در کُردستان شده‌ است. این آسیب به‌ شکل ملموسی بر روابط اجتماعی سایه‌ انداخته‌ و سبب جدایی و دو دستگی هر چه‌ بیشتر افراد جامعه‌ شده‌ است. چرا که‌ مزدوران سهم چشمگیری در تروریزم دولتی که‌ بر علیه‌ ملت کُرد بکار میرود داشته‌ و دارند.

دردناک است در چنین اوضاع و احوالی که‌ کُردستان آماج حمله‌ تروریست‌های وحشی دولت خلافت اسلامی عراق و شام موسوم به‌ \"داعش\" و حامیان دولتی آنها قرار گرفته‌ است، ‌حتی پیشتر نیز که‌ هموطنانمان به‌ جرم آزادی‌خواهی و برابری توسط کشورهای حاکم بر کُردستان قلع و قمع می‌شدند، قشری از جامعه‌ کُردستان همچنان در بی‌تفاوتی کامل به‌ زندگی خود بر پشت جانوری که‌ خود ساخته‌ است ادامه‌ می‌دهد. غافل از اینکه‌ این جانور خفته‌ روزی ازخواب بیدار خواهد شد و خواب شیرین آنها را هم آشفته‌ خواهد کرد. برای جانوری که‌ تشنه‌ خون جوانان کُردستان است و حیات خویش را در گرو نابودی ملت کُرد می‌بیند، بی‌گمان تفاوتی بین کُرد به‌ اصطلاح \'\'خوب\'\' و خوابیده‌ و کُرد مبارز و قد علم کرده‌ نیست. در واقع شرایطی که‌ امروز برای مردم شهر کوبانی و منطقه‌ شنگال در بخش‌های غرب و جنوب کُردستان پیش آمده‌ هر چه‌ بیشتر واقعیت این امر را نشان می‌دهد.

بنابر این قبل از اینکه این آتش خانمانسوز و این جانور تشنه‌ به‌ خون ملت کُرد اقدام به‌ سوزاندن و نابودکردن سایر بخش‌های کُردستان بنماید، بایستی همه‌ آحاد ملت کُرد از هر قشر و طیفی، خود را ‌در یک چارچوب ملی سازماندهی نموده‌ و در برابر سناریوهایی که‌ دشمن برای ملت کُرد تدارک دیده‌ است بی‌تفاوت و بی‌صدا نمانند.

حدود یک قرن پیش موافقت‌نامه‌ سایکس- پیکو مرزهای بخشی از خاورمیانه‌ را برخلاف میل ساکنان آن ترسیم نمود. از آن تاریخ تاکنون این موافقت‌نامه‌ دست دیکتاتورها و متجاوزان خارجی را جهت دخالت در امور این مناطق و ایجاد هرج و مرج و اغتشاش باز گذاشته‌ است. در این تقسیمات، کُردستان صاحب دولت مستقل ملی خود نشد. بنابراین بزرگترین آسیب این تقسیمات و اغتشاشات متعاقب آن متوجه‌ ملت کُرد بوده‌ و تاکنون هم به‌ همین منوال ملت ستمدیده‌ کُردستان فدای بازی‌ها، کینه‌توزی‌ها و منفعت طلبی‌های همسایگان خود می‌شود. این کشورها و اربابان خارجی‌شان جهت تضعیف و براندازی یکدیگر از شیوه‌های گوناگون توطئه‌، تجاوز و خرابکاری استفاده‌ می‌کنند. بارزترین نشانه‌ آن آفریدن گروه‌های مزدوری چون \"گروه تروریستی القاعده\"‌ و شاخه‌‌های منسوب به‌ آن است. حالا نیز با پروراندن یکی از شاخه‌های لگام گسیخته‌تر القاعده‌، که‌ همانا \"داعش\" است، سعی در پیاده‌ کردن نسخه‌ دوم موافقت‌نامه‌ سایکس - پیکو می‌کنند. در عمل غالب این بازی‌های متعفن سیاسی طرح دشمنان علیه‌ منافع ملی مردم کُردستان است. بنابراین برای آنکه‌ ملت ما از بازی‌ها و نقشه‌های شوم دشمنان در امان باشد و در نقشه‌ جدید خاورمیانه‌ بتواند جای شایسته‌ خود را داشته‌ باشد، چاره‌ای جز همدلی، همبستگی و همکاری تمام احزاب کُردستان و سازماندهی همه‌ اقشار جامعه‌ نیست.

برماست تا همه توان خود را در اوضاع و احوال کنونی، با توجه به شرایط و امکانات و در چهارچوب ظرفیت‌های موجود، برای خودسازی، دولت‌سازی و ملت‌سازی و در نهایت رهایی از این وضعیت نابسامان و دستیابی به حقوق انسانی خود بکار بگیریم.

همچنین بایستی در راستای دستیابی به یک فرهنگ نوین سیاسی در ابعاد ملی، توسعه جامعه مدنی و تقویت احزاب سکولار، دمکرات، فراعشیرتی، فرامنطقه‌ای و فرامذهبی تلاش بیشتری بنماییم. در کل باید دیوارهای تک حزبی و بسته‌ را برچینیم و مرزهای گسست‌ها و شکاف‌های ساختار محدود منطقه‌ای، عشیره‌ای، مذهبی و حتی حزبی را از میان برداریم و به‌ جای آن یک جبهه‌ متحد ملی را که‌ در آن همه‌ قشرهای جامعه‌ بتوانند جا بگیرند جایگزین کنیم. روشن است مشارکت فراگیر ملی در سیاست‌گذاری‌ها، تصمیم‌گیری‌ها ، اصلی‌ترین سازه وحدت ملی است. بدون مشارکت فراگیر نخبگان و نمایندگان لایه‌های گسترده مردمی در ساختار مبارزه‌ و به ویژه روندهای تصمیم‌گیری و سیاستگذاری، وحدت ملی به واژه دروغین، میان تهی و مسخ شده و تبلیغی برای بهره‌برداری‌های ناروای سیاسی به سود افراد، گروه‌ها و سرانجام احزاب انحصاری مبدل می‌شود.

برای رهایی و رسیدن به‌ آزادی نهایی کُردستان که‌ جمعیتی ده‌ها میلیونی دارد، علاوه‌ بر مبارزه‌ سیاسی احزاب و گاهی مبارزه‌ مسلحانه، حداقل‌ در برهه‌هایی از زمان به‌ یک حرکت معترضانه و شجاعانه مستمر مردمی غیرمسلح و مدنی، نظیر آنچه‌ که‌ در \"انتفاضه‌\" یا در بخش شمالی کُردستان یا کُردستان ترکیه‌ اتفاق می‌افتد نیاز داریم.

یعنی مبارزه‌ در همه‌ عرصه‌‌های زندگی و مبارزه‌ای که‌ همه‌ آحاد جامعه‌ در آن سهیم باشند، به‌ گونه‌ای که‌ همه‌ مردم کُردستان خود را موظف به‌ همکاری با‌ مبارزه‌ آزادیخواهانه‌ کُردستان بدانند. مبارزه‌ پیشمرگ‌ها و مقاومت زندانیان سیاسی در زندان‌های ترکیه‌ و ایران و پشتیبانی فداکارانه‌ مردم مبارز نمونه‌هایی از این مبارزه‌ بوده‌ که‌ قابل تحسین و قدردانی است. برای رسیدن به‌ هویتی آزاد، علاوه‌ بر مواردی که‌ در بالا ذکر شد، لازم به‌ مشارکت طیف جدا شده‌ و بی‌تفاوت جامعه‌ و برگشتن بخش قابل توجهی از فرزندان فریب خورده‌ وطن به‌ آغوش ملت است، حتی آنهایی که‌ برای مدتی دانسته‌ یا ندانسته‌ در خدمت دشمن بوده‌ و به‌ مبارزه‌ ملی مردم کُردستان زیان‌های جبران‌ناپذیری وارد نموده‌اند. با این انسجام و همبستگی و پشتیبانی همه‌ آحاد جامعه‌ است که‌ می‌توان هویت ربوده‌ شده‌ خود را باز یافت و در جامعه‌ای آزاد و دمکراتیک با رنگ‌های مختلف و در صلح و ثبات زندگی کرد.

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.