اصرار در تکرار خطا-هژار کرمانشاهی
17:09 - 25 اردیبهشت 1392
Unknown Author
هژار کرمانشاهی
نمیدانم چه اصراريست كه راه رفتهايى كه قبلاً رفته و به بن بست رسيديمرو دوباره برويم حال میخواد اين راهنماى راه رفسنجانى باشد يا رضا پهلوى، به نظر بنده هر دو نماينده و سخنگوى رژيمهاى ديكتاتورى ديروز و امروز مردم ايران هستند حال شايد بعضىها بگن نه اين چنين نيست رفسنجانى تغيير كرده و قدم در مسير و راه آزادى ملت گذاشته ولى بايد خدمت اين دسته از دوستان كه حافظهی تاريخىشون رو از دست دادند و يا شايد اصلاً نداشتن بگم كسى كه خودش يكى از بنيانگذاران فكر و انديشهی ديكتاتورى آخونديست و حكم قتل و ترور هزاران مبارز سياسىرو با دست و قلم خودش داده و امضاء كرده چطور میشود به يكبار و در اواخر عمر ننگينش به معيارها و معانى آزادى پايبند شود و در مسير آزادى و برابرى قدم بگذارد؟ و يا كسى كه در زمان جوانيش حكومت و دستگاههاى امنيتى زير دست پدر و خاندانش اجازهی نفس كشيدنرو به مردم نمىدادند و در بسيارى از نقاط ايران نان جو هم براى خوردن پيدا نمىشد و آن موقع بايد نمايندهی صداى هزاران جوان و دانشجو و دانشآموز و مبارز سياسى و مدنى و طيف زجر كشيدهی جامعه مىبود و همگى به نوعى به خاک و خون كشيده شدند چرا صدايى ازش شنيده نشد؟ و چرا الان بعد از ساليان سال تازه به فكر نمايندگى مردم ايران و تشكيل شوراى ملى آن هم با همان طيف همراه و هم صداى حكومت پيشين پدريش افتاده و با كدامين رأى و حكم خودشرو نماينده هفتاد و پنج ميليون ايرانى و مليتهاى كُرد، ترک، بلوچ، تركمن،عرب،لر و گيلكى مىخواند ؟ و بايد از دوستانى كه ايشان چرا بايد به آتش و گناه پدرش بسوزه پرسيد، كه اگر ايشان هم نمايندهی همان تفكر ديكتاتورى و نژادپرستانهی پدرش و اطرافيانش نيست چرا حاضر به پذيرش حقوق ملى و برحق ساير مليت هاى ساكن در ايران نيست و اگر هست چرا رسماً حاضر به پذيرش آن نيست و چرا از ساير احزاب سياسى ايران رسماً دعوت به همكارى و همبستگى براى سرنگونى رژيم ديكتاتورى آخوندى نمىكند و در اين شوراى خيمه شببازى كه اسمشرو شوراى ملى گذاشته از همهى طيفهاى سياسى مخالف و موافق برنامههايش اثرى به چشم نمیخورد؟ به هر صورت براى من جالب بود كه بدانم كه اين دسته از دوستان بر چه اساسى دنبالهرو اين چنين اشخاصى هستند و خود را مبارز سياسى و مدنى میخوانند.
نمیدانم چه اصراريست كه راه رفتهايى كه قبلاً رفته و به بن بست رسيديمرو دوباره برويم حال میخواد اين راهنماى راه رفسنجانى باشد يا رضا پهلوى، به نظر بنده هر دو نماينده و سخنگوى رژيمهاى ديكتاتورى ديروز و امروز مردم ايران هستند حال شايد بعضىها بگن نه اين چنين نيست رفسنجانى تغيير كرده و قدم در مسير و راه آزادى ملت گذاشته ولى بايد خدمت اين دسته از دوستان كه حافظهی تاريخىشون رو از دست دادند و يا شايد اصلاً نداشتن بگم كسى كه خودش يكى از بنيانگذاران فكر و انديشهی ديكتاتورى آخونديست و حكم قتل و ترور هزاران مبارز سياسىرو با دست و قلم خودش داده و امضاء كرده چطور میشود به يكبار و در اواخر عمر ننگينش به معيارها و معانى آزادى پايبند شود و در مسير آزادى و برابرى قدم بگذارد؟ و يا كسى كه در زمان جوانيش حكومت و دستگاههاى امنيتى زير دست پدر و خاندانش اجازهی نفس كشيدنرو به مردم نمىدادند و در بسيارى از نقاط ايران نان جو هم براى خوردن پيدا نمىشد و آن موقع بايد نمايندهی صداى هزاران جوان و دانشجو و دانشآموز و مبارز سياسى و مدنى و طيف زجر كشيدهی جامعه مىبود و همگى به نوعى به خاک و خون كشيده شدند چرا صدايى ازش شنيده نشد؟ و چرا الان بعد از ساليان سال تازه به فكر نمايندگى مردم ايران و تشكيل شوراى ملى آن هم با همان طيف همراه و هم صداى حكومت پيشين پدريش افتاده و با كدامين رأى و حكم خودشرو نماينده هفتاد و پنج ميليون ايرانى و مليتهاى كُرد، ترک، بلوچ، تركمن،عرب،لر و گيلكى مىخواند ؟ و بايد از دوستانى كه ايشان چرا بايد به آتش و گناه پدرش بسوزه پرسيد، كه اگر ايشان هم نمايندهی همان تفكر ديكتاتورى و نژادپرستانهی پدرش و اطرافيانش نيست چرا حاضر به پذيرش حقوق ملى و برحق ساير مليت هاى ساكن در ايران نيست و اگر هست چرا رسماً حاضر به پذيرش آن نيست و چرا از ساير احزاب سياسى ايران رسماً دعوت به همكارى و همبستگى براى سرنگونى رژيم ديكتاتورى آخوندى نمىكند و در اين شوراى خيمه شببازى كه اسمشرو شوراى ملى گذاشته از همهى طيفهاى سياسى مخالف و موافق برنامههايش اثرى به چشم نمیخورد؟ به هر صورت براى من جالب بود كه بدانم كه اين دسته از دوستان بر چه اساسى دنبالهرو اين چنين اشخاصى هستند و خود را مبارز سياسى و مدنى میخوانند.