از بد حادثه - محمود محمودی

14:42 - 22 خرداد 1393
Unknown Author
محمود محمودی

رسالتمان گم شده است چراکه آنچه می‌بایست اینک به قلم آید سخن از توسعه و موانع و چالش‌های فرا روی آن در استان، سخن از دردها و مطالبات و رنج‌ها و به یغما رفتن منابع طبیعی و دست آوردها یا عملکرد صواب و ناصواب مدیران و مسئولین و همچنین فرصت سوزی و فرصت سازی‌ها و... می‌بود .اما دریغ که مجال چنان بر ما سخت آمده است و چنان به خود مانده‌ایم که نمی‌دانیم این تقدیرمان است و آیا می‌توان پنجه در پنجه آن افکند و یا به قولی به بحران درونی دچار شده‌ایم و این چنان به خود مشغولمان داشته است که از رسالت خود غافل مانده و بسیاری نیز این غفلت به مذاقشان خوش می‌آید و از اینکه نگاهی ناظر بر عملکرد آنان نیست و یا بهتر بگویم این جریان آزاد و صحیح اطلاع‌رسانی اینگونه مختل شده است بسیار خرسندند.

زمانی که جریان رسانه‌ای این وجدان بیدار جامعه به خود مشغول باشد و نیز به چاله‌هایی که بر مسیرش راه بند شده‌اند قطعا دیگر نه تنها شورای شهر، نمایندگان مجلس، مدیران فرهنگی در این استان فرهنگی و مسئولین بخش‌های مختلف گردشگری صنایع، معادن و ... هیچگاه در محک نقد و معیار سنجش قرار نمی‌گیرند که کدام به رسالت، کدام به منافع مردم و کدام خارج از این دایره به حرکت بودند. ما دچار بحران درونی شده‌ایم و این بحران از بحران‌هایی که از بیرون وارد می‌شود بسیار کاری‌تر است و برخی نیز حداکثر استفاده را از این فضا برده و می‌برند و بسیار گاه نیز تلاش مضاعف می‌دارند که این فضا همچنان پایدار باشد و در پاره‌ای مواقع اراده خود را در جریان رسانه‌ای حاکم می‌سازند و این قطعا به زیان توسعه در استان خواهد بود.

وقتی نقش جریان رسانه‌ای فراموش شده باشد موجب می‌شود این جریان اقبال عمومی را از دست داده و دلسردی و بی‌باوری جمعی ساری شود و نشاط و سرزندگی که باید توسط این جریان به جامعه تزریق شود عملا رمقی برای ابراز نداشته باشد. بهتر است مسئولین بدانند که مردم همواره به دنبال دولتی می‌گردند که پاسخگو باشد و خود را در معرض نقد قرار دهد و این نیز زمانی پدید خواهد آمد که جریان رسانه‌ای به خوبی نقش خود را ایفا نموده و مشکلاتی پیشارو نداشته باشد، البته متاسفانه به دلیل عدم انسجام فعالان این عرصه و نیز آوار بسیاری نابسامانی‌ها بر گٌرده این فعالان آنچه که باید به چشم نمی‌آید و این فضا را چنان سرد نموده که به قولی وزن و جایگاه وکارکرد خود را از دست داده است تا حدی که به عنوان مثال روابط عمومی استانداری خبرنگاران و روزنامه نگاران را منطبق با منافع خود به جلسات می‌پذیرد و یا جایگاه رسانه‌ای چنان تقلیل یافته است که نباید دیگر از وزیر کشور یا هر مسئول دیگری که این بخش را جدی نمی‌گیرد و به پرسش‌های فراوان این فعالان اهمیتی نمی‌دهد گله نمود.

امروز برخی نهادهای دولتی خود مانع و سد فعالیت‌های مطبوعاتی شده‌اند و وقتی می‌بینیم که اراده برای حل معضلات این عرصه ضعیف است دیگربار دست به استمداد می‌طلبیم و درخاتمه اگر باور داریم مطبوعات به عنوان تنها نهاد اجتماعی غیر رسمی که کنش متنی و زیستی را در فضای عمومی ایجاد می‌کند وجود دارد باید همتی جدی برای رفع مشکلات پیشاروی این صنف اندیشید و اگر می‌خواهیم شعارهای دولت جدید محقق گردد این جریان رسانه‌ای را در استان جدی بگیریم.