اردوغان و پ.ک.ک: ناکارآمدی راهبُرد حاصل جمع صفر
12:19 - 21 آبان 1391
Unknown Author
محمدحسین زاده
حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان ظهور موفقیتآمیزی در عرصهی اجتماع و سیاست ترکیه داشت. رهبران این حزب با قرار گرفتن بر مسند قدرت طی یک دههی اخیر توانستهاند تغییر و تحولات عظیم و چشمگیری در عرصهی سیاستگذاری داخلی و سیاست خارجی ترکیه به وجود آورند. میتوان گفت نخبگان اسلامگرا شیوهای متمایز از حکمرانی به نسبت مراحل تاریخی ارائه دادند و میزان تغییر و دگرگونیها و نیز دستاوردهای داخلی/ منطقهای ناشی از آن بدان اندازه بوده است که اطلاق اصطلاح \"اردوغانیسم\" برای متمایز نمودن و شناساندن این دوره خالی واقعیت نیست.
از جملهی دستاوردهای اسلامگرایان در عرصهی داخلی و در زمینهی اقتصادی میتوان به مهار تورم، کاهشبیکاری، خصوصیسازی و آزادسازی بیشتر اقتصاد، رشد صادرات، توسعهی صنعت توریسم، پیو ند با اقتصاد جهانی، جلب اعتماد مؤسسهها و بانکهایخارجی برای اعطای وام، مبارزه با فساد، افزایش حجم سرمایهگذاری خارجی، حضور روزافزون شرکتهای آن کشور در کشورها و مناطق همسایه و نیز افزایش تولید ناخالص ملی نام برد.
از لحاظ سیاسی نیز توجه بیشتر به حقوق شهروندان، کاهش نقش نظامیان در تصمیمگیریهای سیاسی و نیز کاهش نقش چشمگیر ارتش و سکولارها در دادگاه قانون اساسی، اصلاح قوانین متعدد برای تسهیل ورود به اتحادیهی اروپاو بازشدن فضا برای اقلیتهای مذهبی و ..از جملهی موارد قابل اشاره است.
در زمینهی سیاست خارجی نیز با تلاش جهت عملیاتی نمودن مفهوم \"عمق استراتژیک\" که از سوی داوود اوغلو معمار سیاست خارجی ترکیه مفهومپردازی و پیشنهاد شده بود، آنکارا کامیابیها و موفقیتهای روز افزونی بدست آورده و حداقل تا این اواخر که تناقضات این راهبردها به مرور و به تدریج آشکار شده و نیازمند بحثی طولانیتر است به خوبی توانسته است بر فرایندها و پویشهای منطقهای تاثیر گذارده و نتایج و پیامدهای آنها را کنترل نماید.
در پیش گرفتن آموزههایی نظیر\"شروع رابطه با همسایگان از نقطهی صفر مسائل\"، \"زدودن سیاست از خاطرات تاریخی\" و \"هم غرب هم شرق\" به جای تاکید صرف بر غرب\" موجب شد که تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز در طول یک دههی گذشته \"حداقل تا پیش از تحولات سوریه\" بر سیاست خارجی این کشور چیره شود و چنانکه گفته شد دستاوردهای بسیاری را برای آنکارا به ارمغان آورد. نباید از یاد برد که تا قبل از روی کار آمدن نخبگان اسلامگرا به رهبری اردوغان ترکیه تقریبا با تمامی همسایگان خود و از جمله کشورهای مهمی چون عراق، جمهوری اسلامی ایران و یونان مشکلات امنیتی-سیاسی عمدهای داشت.
اما از همان آغاز کار اسلامگرایان اصلاح طلب، در مواجه با اساسیترین مسألهی موجود در ترکیه یعنی مسألهی کُردها و بخصوص نوع تعامل با حزب کارگران کُردستان که حداقل برای سهدهه کل سیاست داخلی و خارجی آنکارا را تحت تاثیر قرار داده بود و شاید غالب مشکلات آنها با همسایگان نیز ریشه در این مسأله داشت، فاقد سیاست و ابتکار عمل مشخصی بودند.
بخصوص آنها در مواجه و رویکرد با \"پ.ک.ک \" دچار اشتباهات محاسباتی شده و اقداماتی را در پیش گرفتند که فاقد \"عقلانیت سیاسی\" مینمود. به نظر میرسد که بخشی از این اشتباهات در درک نادرست آنها از شرایط نخستین سالهای دههی اول قرن بیست ریشه داشت.
اسلامگرایان دستگیری عبدالله اوجلان و خلاء رهبری در \"پ.ک.ک\" و نیز آتشبسهای یکجانبه پ.ک.ک را ناشی از ضعف و بن بست داخلی این حزب تفسیر مینمودند که برای همیشه ادامه خواهد یافت و در نتیجه در مورد تأثیرگذاری آن بر معادلات کُردی نیز دچار کج فهمی شدند.
از این رو همزمان با قدرتگیری خود در منطقه و موفقیتهای اقتصادی داخلی که در بالا برشمردیم در داخل ترکیه سیاست امحاء و نابودی پ.ک.ک را در دستور کار خود قرار دادند و با تکرار مکرر این ادعا که \"ترکیه\" با هیچ \"گروه تروریستی\" مذاکره نخواهد کرد، عملا پ.ک.ک را به موضع تقابل کشانده و امیدها برای هرگونه حل مسالمت آمیز مسأله کُردها را از میان برد. از این رو آنها نیز مانند کمالیستها و نظامیان ترکیه راهبرد خطرناک و آزموده شدهی بازی \"حاصل جمع صفر\"را در پیش گرفته و گزینش این بازی را بر پ.ک.ک نیز تحمیل نمودند.
در بازی \"حاصل جمع صفر\" سود یک طرف با زیان دیگری همراه است. به عبارت دیگر در این بازی به ازای هر برنده همواره یک بازنده وجود دارد \"برد-باخت\". برای مثال بازی شطرنج و مبارزهی انتخاباتی \"دو\" کاندیدا بر سر \"یک\" کرسی نوعی بازی با \"حاصل جمع صفر\" است\"برد اوباما-باخت رامنی\". در مورد ترکیه نیز از آغاز نخبگان اسلامگرا در صدد نابودی کامل پ.ک.ک و موفقیت کامل خود و دستیابی به حداکثر امتیاز بودند و بارها نیز بر این رویکرد نابودی \"پ.ک.ک\" تاکید نمودند.
آنها عملا در برنامهها و طرحهای اعلامی \"اما غیر اعمالی\" خود نظیر \"گشایش دموکراتیک\" و \"حل مسالمت آمیز مساله کُرد\" نه تنها جایی برای اوجلان و \"پ.ک.ک\" در نظر نگرفتند بلکه در تلاش گسترده برای حذف آنها از روند مذاکرات و پیشبرد برنامههای خود بودند. برای موفقیت این راهبرد نیز سعی نمودند طرفهای مختلف داخلی و خارجی را به جریان مذاکرات وارد نموده و ابتکار عمل را خود به دست گیرند.
اردوغان در آغاز با توجه به وضعیت و دگرگونیهای منطقه و حضور آمریکا در عراق سعی نمود با ایجاد محور \"واشنگتن-بغداد\"حکومت منطقهای \"کردستان- آنکارا\" پ.ک.ک \" را محاصره و منزوی نموده و در داخل نیز با فراهم نمودن زمینهی نفوذ احزاب و گروههای اسلامگرا در میان کُردها و ارائه مشوقهای اقتصادی به آنها هم \"پ.ک.ک\" و هم تاثیرگذاری امرالی را از افکار عمومی بزداید. با وجود آنکه بسیاری از ناظران در مراحلی سخن از موفقیت اردوغان در پیشبرد این راهبرد میراندند و ادامهی آن نیز نشان از رضایت اسلامگراها داشت، اما تغییر و تحولات داخلی و منطقه این شکست بازی اردوغان و قدرتیابی \"پ.ک.ک\" را موجب شدند.
\"پ.ک.ک\" نیز با کاربرد \"عقلانیت سیاسی\" راهبرد حاصل جمع صفر را که از سوی اردوغان بر آنها تحمیل شده بود، در پیش گرفت. این بدان معناست که \"پ.ک.ک\" نیز متقابلا از هرگونه شکست برنامهها و طرحهای اردوغان استقبال میکرد و آن را پیروزی برای خود و باخت طرف مقابل میدانست. وقایع داخلی و رویدادهای منطقهای نیز تا حدود زیادی به سود \"پ.ک.ک\" پیش رفتند و تصمیمگیران آن توانستند از این فرصتها به خوبی استفاده کند.
در اولین موارد وقایع \"ارگنکون\" و فاش شدن جنایات آنها در کُردستان و عدم پیگیری مناسب قضایی آنان با وجود درخواستهای کُردها زمینه را برای نارضایتی و فاصله کُردها از اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه فراهم ساخت. در انتخابات مارس 2009 نیز با وجود تبلیغات عظیم اردوغان و مانع تراشی بر سر راه \"د.ت.پ\" در نهایت کُردها در دیاربکر به \"آ.ک.پ\" رای ندادند و این امر باعث خشم اردوغان شد.
بخصوص اینکه اردوغان \"د.ت.پ\" را به حمایت از \"پ.ک.ک\" و همدستی با آن متهم کرده بود و این امر ضمناً اعتراف به کسب موفقیت برای \"پ.ک.ک\" بود. به دنبال آن منحل نمودن \"د.ت.پ\" و دستگیری و بازداشت کُردها که مدتی از سطح آن کم شده بود دوباره آغاز شد.
کشتار ٣٥ نفر از جوانان بیگناه \"شرناخ\" موجب رویگردانی و تنفر بیش از پیش کُردها از اردوغان و اعتراض به سیاستهای وی در منطقه شد و این امر با از سرگیری تحرکات \"پ.ک.ک\" همزمان شد و متقابلاً ترکیه با بازداشت گستردهی فعالین سیاسی به اتهام همکاری و همدستی با \"پ.ک.ک\" زمینههای تنش بیشتر را فراهم نمود. این اقدامات اسلامگراها به معنای ناتوانی دولت اردوغان در حل مسألهی کُردها در داخل و شکست راهبرد آنها در مقابل \"پ.ک.ک\" بود.
ایجاد محدودیتهای بیشتر بر اوجلان در زندان و عدم اجازه برای ملاقات موکلین با وی و تلاش برای قطع شبکه ماهوارهای \"روژ تی.وی\" نیز هم اعترافی به شکست این راهبرد و هم عاملی برای شعلهورتر شدن آتش اختلافات در داخل شد. در چنین شرایطی نگاه کُردها در داخل نیز متوجه \"پ.ک.ک\" شده و آن را به مثابهی منجی خود مینگریستند.
از سوی دیگر راهبرد بازی با \"حاصل جمع صفر\" در خارج نیز با مشکل مواجه شد. از سویی حکومت اقلیم کُردستان تحت تاثیر افکار عمومی در مناطق کُردنشین و به ویژه پس از موفقیت های انتخاباتی کُردها در ترکیه در انتخاب نمایندگان کُرد و با در نظر گرفتن ملاحظات دوراندیشانه، اشتیاق زیادی برای برخورد با \"پ.ک.ک\" نشان نداد و این امر باعث عدم توفیق راهبرد بین المللی شد.
رویدادهای معروف به بهار عربی نیز در دو ساله گذشته باعث ظهور فرصتهایی برای کُردها شد که به ویژه رهبران \"پ.ک.ک\" توانستهاند تاکنون به خوبی از آنها بهرهبرداری نموده و توانمندی های خود را گسترش داده و موقعیت خود را برای چانهزنی ارتقا بخشند.
اگرچه اقدامات و موضعگیریهای ترکیه در قبال تحولات تونس و مصر و حمایت زود هنگام اسلامگراهای آنکارا از معترضین جوابگو و حاوی مطلوبیت بود و توانست پرستیژ، نفوذ و تاثیرگذاری ترکیه را در منطقه ارتقاء بخشد اما تحولات سوریه به مثابهی شمشیر دو لبهای برای ترکیه بود. اما ترکیه در در قبال تحولات سوریه نیز شکیبایی از خود نشان نداد و با موضعگیری تند علیه بشار اسد و دخالت زود هنگام در امور آن کشور و حمایت آشکار از معترضین باعث خشم دمشق شد که بشار را وادار به مقابله به مثل نمود. در این شرایط \"پ.ک.ک.\" توانست از اختلافات میان این دو همسایه بهره گرفته و زمینههای نفوذ و قدرتیابی خود را در سوریه و مرزهای ترکیه فراهم نماید.
در نهایت با شدت یافتن درگیریها در سوریه و عقب نشینی نیروها و ارتش بشار اسد و تمرکز آنها بر حلب و دمشق \"پ.ی.د\" به عنوان متحد اصلی \"پ.ک.ک\" توانست کنترل شهرهای کُردنشین سوریه را به دست گیرد. این رویداد موجب افزایش قدرت \"پ.ک.ک\" و تشدید توان عملیاتی \"گریلاها\" در مواجه با ارتش ترکیه گردید. همین عامل موجب وحشت رهبران ترکیه شد و رویدادها چنان بر خلاف راهبردهای آنان پیش رفتند که عملا توان تصمیمگیری را از طراحان سیاست آنکارا گرفتند. بدلیل این سردرگمی است که مشاهده میکنیم رهبران ترکیه در اظهارات خود گاهی از عدم مداخله در مناطق کُردنشین در صورت حذف بشار اسد، گاهی از مذاکره با کُردها و گاهی از حمله به سوریه به بهانه وجود و قدرتنمایی \"پ.ک.ک.\" سخن میرانند.
تمامی این عوامل در کنار وقایع اخیر کُردستان ترکیه یعنی اعتصاب غذای زندانیان \"پ.ک.ک\" و پاژک و تظاهرات خیابانی و حمایتهای روزافزون مردم از آنها اردوغان را به نقطهی بنبست رسانده و هرگونه تحرک و جستجوی راه حل را دشوار نموده است. بنبستی که اسلامگراها در آغاز و با در پیش گرفتن استراتژی \"برد-باخت\" در صدد تحمیل آن بر \"پ.ک.ک\" بودند.
امروزه برخلاف انتظار آنان وضعیت مناسبی برای \"پ.ک.ک\" پیش آمده است و توان بازیگری آن ارتقاء یافته است. به نظر میرسد که حالت کنونی در تاریخ مبارزاتی و جنبش کُردها نظیری نداشته است. همصدا شدن اعتصابیون زندانی و احزاب داخلی و مردم کُرد با رهبران \"پ.ک.ک\" در قندیل در حمایت از اوجلان و کاهش محدودیتها بر وی دستاوردی گرانبها برای \"پ.ک.ک\" است که شاید هیچ کس موفقیت آن را تا این اندازه پیش بینینمیکرد. بنابراین نوع موضعگیری ترکیه در مقابل \"پ.ک.ک\" با شکست مواجه شده و با گذشت یک دهه اکنون اسلامگراها و اردوغان دریافتهاند که راهبرد \"برد-باخت\" آنها در مقابل \"پ.ک.ک\" نه تنها موفقیتی در برنداشته است بلکه برعکس آنها را در جایگاهی برتر به نسبت چند سال قبل قرار داده است.
اردوغان نه تنها نتوانست بدون حضور \"پ.ک.ک\" و رهبر زندانی آن تحولی در مسأله کُردهای ترکیه به وجود آورد بلکه با تأکید بر این راهبرد موجب هرچه نزدیکتر شدن احزاب داخلی و مردم کُرد به این حزب شد. اکنون اردوغان به طور عینی و عملی دریافته است که حضور مداوم \"پ.ک.ک\" در کُردستان ترکیه و نفوذ رهبری آن بر کُردها گسترده و غیر قابل انکار است. تأکیدات اخیر\"و البته دیرهنگام\" وی بر\"امکان مذاکره با پ.ک.ک\" هم مؤید این ادعاست. اما سخن از مذاکره در زمانی که \"پ.ک.ک\" در داخل با توفیق مواجه شده و در خارج از ترکیه نیز قدرت آن فزونی یافته است نیازمند تغییر استراتژی و اعتراف به شکست راهبرد \"برد-باخت\" است.
تنها گزینه برای مذاکرات این است که دو طرف \"حاصلجمع مضاعف\" را جایگزین \"حاصلجمع صفر\" کنند. در راهبرد مضاعف طرف بازندهای وجود نخواهد شد و دو طرف امتیازاتی کسب خواهند نمود. پذیرش این امر نشان میدهد که زمان آن فرا رسیده است که ترکیه و \"پ.ک.ک\" امتیازی بدهند و مطلوبیتی بستانند. تاکید بر آزمودهها و راهبردهای یکجانبه صرفا آتش درگیریها را شعلهورترخواهد ساخت.
البته من شخصاً با توجه به وقایع منطقهای و افزایش قدرت مانور کُردها و برانگیختگی هرچه بیشتر احساسات ملی آنها و در نتیجه ارتقاء سطح مطالباتشان از سویی و با درنظر گرفتن روحیهی حاکم بر نخبگان ترکیه و رقابتهای میان سکولارها و اسلامگراها و بخصوص ناسیونالیسم غیر منعطف ترکها احتمال دومی\"فزونی یافتن تنش\" را حداقل در کوتاه مدت محتملتر میدانم.
اگر اعتصاب غذای زندانیان ادامه یابد هر گونه اتفاقات ناگوار ناشی از آن میتواند آغازی زودهنگامتر برای فعلیت یافتن این گزینه نگران کننده باشد.
حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان ظهور موفقیتآمیزی در عرصهی اجتماع و سیاست ترکیه داشت. رهبران این حزب با قرار گرفتن بر مسند قدرت طی یک دههی اخیر توانستهاند تغییر و تحولات عظیم و چشمگیری در عرصهی سیاستگذاری داخلی و سیاست خارجی ترکیه به وجود آورند. میتوان گفت نخبگان اسلامگرا شیوهای متمایز از حکمرانی به نسبت مراحل تاریخی ارائه دادند و میزان تغییر و دگرگونیها و نیز دستاوردهای داخلی/ منطقهای ناشی از آن بدان اندازه بوده است که اطلاق اصطلاح \"اردوغانیسم\" برای متمایز نمودن و شناساندن این دوره خالی واقعیت نیست.
از جملهی دستاوردهای اسلامگرایان در عرصهی داخلی و در زمینهی اقتصادی میتوان به مهار تورم، کاهشبیکاری، خصوصیسازی و آزادسازی بیشتر اقتصاد، رشد صادرات، توسعهی صنعت توریسم، پیو ند با اقتصاد جهانی، جلب اعتماد مؤسسهها و بانکهایخارجی برای اعطای وام، مبارزه با فساد، افزایش حجم سرمایهگذاری خارجی، حضور روزافزون شرکتهای آن کشور در کشورها و مناطق همسایه و نیز افزایش تولید ناخالص ملی نام برد.
از لحاظ سیاسی نیز توجه بیشتر به حقوق شهروندان، کاهش نقش نظامیان در تصمیمگیریهای سیاسی و نیز کاهش نقش چشمگیر ارتش و سکولارها در دادگاه قانون اساسی، اصلاح قوانین متعدد برای تسهیل ورود به اتحادیهی اروپاو بازشدن فضا برای اقلیتهای مذهبی و ..از جملهی موارد قابل اشاره است.
در زمینهی سیاست خارجی نیز با تلاش جهت عملیاتی نمودن مفهوم \"عمق استراتژیک\" که از سوی داوود اوغلو معمار سیاست خارجی ترکیه مفهومپردازی و پیشنهاد شده بود، آنکارا کامیابیها و موفقیتهای روز افزونی بدست آورده و حداقل تا این اواخر که تناقضات این راهبردها به مرور و به تدریج آشکار شده و نیازمند بحثی طولانیتر است به خوبی توانسته است بر فرایندها و پویشهای منطقهای تاثیر گذارده و نتایج و پیامدهای آنها را کنترل نماید.
در پیش گرفتن آموزههایی نظیر\"شروع رابطه با همسایگان از نقطهی صفر مسائل\"، \"زدودن سیاست از خاطرات تاریخی\" و \"هم غرب هم شرق\" به جای تاکید صرف بر غرب\" موجب شد که تنشزدایی و همزیستی مسالمتآمیز در طول یک دههی گذشته \"حداقل تا پیش از تحولات سوریه\" بر سیاست خارجی این کشور چیره شود و چنانکه گفته شد دستاوردهای بسیاری را برای آنکارا به ارمغان آورد. نباید از یاد برد که تا قبل از روی کار آمدن نخبگان اسلامگرا به رهبری اردوغان ترکیه تقریبا با تمامی همسایگان خود و از جمله کشورهای مهمی چون عراق، جمهوری اسلامی ایران و یونان مشکلات امنیتی-سیاسی عمدهای داشت.
اما از همان آغاز کار اسلامگرایان اصلاح طلب، در مواجه با اساسیترین مسألهی موجود در ترکیه یعنی مسألهی کُردها و بخصوص نوع تعامل با حزب کارگران کُردستان که حداقل برای سهدهه کل سیاست داخلی و خارجی آنکارا را تحت تاثیر قرار داده بود و شاید غالب مشکلات آنها با همسایگان نیز ریشه در این مسأله داشت، فاقد سیاست و ابتکار عمل مشخصی بودند.
بخصوص آنها در مواجه و رویکرد با \"پ.ک.ک \" دچار اشتباهات محاسباتی شده و اقداماتی را در پیش گرفتند که فاقد \"عقلانیت سیاسی\" مینمود. به نظر میرسد که بخشی از این اشتباهات در درک نادرست آنها از شرایط نخستین سالهای دههی اول قرن بیست ریشه داشت.
اسلامگرایان دستگیری عبدالله اوجلان و خلاء رهبری در \"پ.ک.ک\" و نیز آتشبسهای یکجانبه پ.ک.ک را ناشی از ضعف و بن بست داخلی این حزب تفسیر مینمودند که برای همیشه ادامه خواهد یافت و در نتیجه در مورد تأثیرگذاری آن بر معادلات کُردی نیز دچار کج فهمی شدند.
از این رو همزمان با قدرتگیری خود در منطقه و موفقیتهای اقتصادی داخلی که در بالا برشمردیم در داخل ترکیه سیاست امحاء و نابودی پ.ک.ک را در دستور کار خود قرار دادند و با تکرار مکرر این ادعا که \"ترکیه\" با هیچ \"گروه تروریستی\" مذاکره نخواهد کرد، عملا پ.ک.ک را به موضع تقابل کشانده و امیدها برای هرگونه حل مسالمت آمیز مسأله کُردها را از میان برد. از این رو آنها نیز مانند کمالیستها و نظامیان ترکیه راهبرد خطرناک و آزموده شدهی بازی \"حاصل جمع صفر\"را در پیش گرفته و گزینش این بازی را بر پ.ک.ک نیز تحمیل نمودند.
در بازی \"حاصل جمع صفر\" سود یک طرف با زیان دیگری همراه است. به عبارت دیگر در این بازی به ازای هر برنده همواره یک بازنده وجود دارد \"برد-باخت\". برای مثال بازی شطرنج و مبارزهی انتخاباتی \"دو\" کاندیدا بر سر \"یک\" کرسی نوعی بازی با \"حاصل جمع صفر\" است\"برد اوباما-باخت رامنی\". در مورد ترکیه نیز از آغاز نخبگان اسلامگرا در صدد نابودی کامل پ.ک.ک و موفقیت کامل خود و دستیابی به حداکثر امتیاز بودند و بارها نیز بر این رویکرد نابودی \"پ.ک.ک\" تاکید نمودند.
آنها عملا در برنامهها و طرحهای اعلامی \"اما غیر اعمالی\" خود نظیر \"گشایش دموکراتیک\" و \"حل مسالمت آمیز مساله کُرد\" نه تنها جایی برای اوجلان و \"پ.ک.ک\" در نظر نگرفتند بلکه در تلاش گسترده برای حذف آنها از روند مذاکرات و پیشبرد برنامههای خود بودند. برای موفقیت این راهبرد نیز سعی نمودند طرفهای مختلف داخلی و خارجی را به جریان مذاکرات وارد نموده و ابتکار عمل را خود به دست گیرند.
اردوغان در آغاز با توجه به وضعیت و دگرگونیهای منطقه و حضور آمریکا در عراق سعی نمود با ایجاد محور \"واشنگتن-بغداد\"حکومت منطقهای \"کردستان- آنکارا\" پ.ک.ک \" را محاصره و منزوی نموده و در داخل نیز با فراهم نمودن زمینهی نفوذ احزاب و گروههای اسلامگرا در میان کُردها و ارائه مشوقهای اقتصادی به آنها هم \"پ.ک.ک\" و هم تاثیرگذاری امرالی را از افکار عمومی بزداید. با وجود آنکه بسیاری از ناظران در مراحلی سخن از موفقیت اردوغان در پیشبرد این راهبرد میراندند و ادامهی آن نیز نشان از رضایت اسلامگراها داشت، اما تغییر و تحولات داخلی و منطقه این شکست بازی اردوغان و قدرتیابی \"پ.ک.ک\" را موجب شدند.
\"پ.ک.ک\" نیز با کاربرد \"عقلانیت سیاسی\" راهبرد حاصل جمع صفر را که از سوی اردوغان بر آنها تحمیل شده بود، در پیش گرفت. این بدان معناست که \"پ.ک.ک\" نیز متقابلا از هرگونه شکست برنامهها و طرحهای اردوغان استقبال میکرد و آن را پیروزی برای خود و باخت طرف مقابل میدانست. وقایع داخلی و رویدادهای منطقهای نیز تا حدود زیادی به سود \"پ.ک.ک\" پیش رفتند و تصمیمگیران آن توانستند از این فرصتها به خوبی استفاده کند.
در اولین موارد وقایع \"ارگنکون\" و فاش شدن جنایات آنها در کُردستان و عدم پیگیری مناسب قضایی آنان با وجود درخواستهای کُردها زمینه را برای نارضایتی و فاصله کُردها از اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه فراهم ساخت. در انتخابات مارس 2009 نیز با وجود تبلیغات عظیم اردوغان و مانع تراشی بر سر راه \"د.ت.پ\" در نهایت کُردها در دیاربکر به \"آ.ک.پ\" رای ندادند و این امر باعث خشم اردوغان شد.
بخصوص اینکه اردوغان \"د.ت.پ\" را به حمایت از \"پ.ک.ک\" و همدستی با آن متهم کرده بود و این امر ضمناً اعتراف به کسب موفقیت برای \"پ.ک.ک\" بود. به دنبال آن منحل نمودن \"د.ت.پ\" و دستگیری و بازداشت کُردها که مدتی از سطح آن کم شده بود دوباره آغاز شد.
کشتار ٣٥ نفر از جوانان بیگناه \"شرناخ\" موجب رویگردانی و تنفر بیش از پیش کُردها از اردوغان و اعتراض به سیاستهای وی در منطقه شد و این امر با از سرگیری تحرکات \"پ.ک.ک\" همزمان شد و متقابلاً ترکیه با بازداشت گستردهی فعالین سیاسی به اتهام همکاری و همدستی با \"پ.ک.ک\" زمینههای تنش بیشتر را فراهم نمود. این اقدامات اسلامگراها به معنای ناتوانی دولت اردوغان در حل مسألهی کُردها در داخل و شکست راهبرد آنها در مقابل \"پ.ک.ک\" بود.
ایجاد محدودیتهای بیشتر بر اوجلان در زندان و عدم اجازه برای ملاقات موکلین با وی و تلاش برای قطع شبکه ماهوارهای \"روژ تی.وی\" نیز هم اعترافی به شکست این راهبرد و هم عاملی برای شعلهورتر شدن آتش اختلافات در داخل شد. در چنین شرایطی نگاه کُردها در داخل نیز متوجه \"پ.ک.ک\" شده و آن را به مثابهی منجی خود مینگریستند.
از سوی دیگر راهبرد بازی با \"حاصل جمع صفر\" در خارج نیز با مشکل مواجه شد. از سویی حکومت اقلیم کُردستان تحت تاثیر افکار عمومی در مناطق کُردنشین و به ویژه پس از موفقیت های انتخاباتی کُردها در ترکیه در انتخاب نمایندگان کُرد و با در نظر گرفتن ملاحظات دوراندیشانه، اشتیاق زیادی برای برخورد با \"پ.ک.ک\" نشان نداد و این امر باعث عدم توفیق راهبرد بین المللی شد.
رویدادهای معروف به بهار عربی نیز در دو ساله گذشته باعث ظهور فرصتهایی برای کُردها شد که به ویژه رهبران \"پ.ک.ک\" توانستهاند تاکنون به خوبی از آنها بهرهبرداری نموده و توانمندی های خود را گسترش داده و موقعیت خود را برای چانهزنی ارتقا بخشند.
اگرچه اقدامات و موضعگیریهای ترکیه در قبال تحولات تونس و مصر و حمایت زود هنگام اسلامگراهای آنکارا از معترضین جوابگو و حاوی مطلوبیت بود و توانست پرستیژ، نفوذ و تاثیرگذاری ترکیه را در منطقه ارتقاء بخشد اما تحولات سوریه به مثابهی شمشیر دو لبهای برای ترکیه بود. اما ترکیه در در قبال تحولات سوریه نیز شکیبایی از خود نشان نداد و با موضعگیری تند علیه بشار اسد و دخالت زود هنگام در امور آن کشور و حمایت آشکار از معترضین باعث خشم دمشق شد که بشار را وادار به مقابله به مثل نمود. در این شرایط \"پ.ک.ک.\" توانست از اختلافات میان این دو همسایه بهره گرفته و زمینههای نفوذ و قدرتیابی خود را در سوریه و مرزهای ترکیه فراهم نماید.
در نهایت با شدت یافتن درگیریها در سوریه و عقب نشینی نیروها و ارتش بشار اسد و تمرکز آنها بر حلب و دمشق \"پ.ی.د\" به عنوان متحد اصلی \"پ.ک.ک\" توانست کنترل شهرهای کُردنشین سوریه را به دست گیرد. این رویداد موجب افزایش قدرت \"پ.ک.ک\" و تشدید توان عملیاتی \"گریلاها\" در مواجه با ارتش ترکیه گردید. همین عامل موجب وحشت رهبران ترکیه شد و رویدادها چنان بر خلاف راهبردهای آنان پیش رفتند که عملا توان تصمیمگیری را از طراحان سیاست آنکارا گرفتند. بدلیل این سردرگمی است که مشاهده میکنیم رهبران ترکیه در اظهارات خود گاهی از عدم مداخله در مناطق کُردنشین در صورت حذف بشار اسد، گاهی از مذاکره با کُردها و گاهی از حمله به سوریه به بهانه وجود و قدرتنمایی \"پ.ک.ک.\" سخن میرانند.
تمامی این عوامل در کنار وقایع اخیر کُردستان ترکیه یعنی اعتصاب غذای زندانیان \"پ.ک.ک\" و پاژک و تظاهرات خیابانی و حمایتهای روزافزون مردم از آنها اردوغان را به نقطهی بنبست رسانده و هرگونه تحرک و جستجوی راه حل را دشوار نموده است. بنبستی که اسلامگراها در آغاز و با در پیش گرفتن استراتژی \"برد-باخت\" در صدد تحمیل آن بر \"پ.ک.ک\" بودند.
امروزه برخلاف انتظار آنان وضعیت مناسبی برای \"پ.ک.ک\" پیش آمده است و توان بازیگری آن ارتقاء یافته است. به نظر میرسد که حالت کنونی در تاریخ مبارزاتی و جنبش کُردها نظیری نداشته است. همصدا شدن اعتصابیون زندانی و احزاب داخلی و مردم کُرد با رهبران \"پ.ک.ک\" در قندیل در حمایت از اوجلان و کاهش محدودیتها بر وی دستاوردی گرانبها برای \"پ.ک.ک\" است که شاید هیچ کس موفقیت آن را تا این اندازه پیش بینینمیکرد. بنابراین نوع موضعگیری ترکیه در مقابل \"پ.ک.ک\" با شکست مواجه شده و با گذشت یک دهه اکنون اسلامگراها و اردوغان دریافتهاند که راهبرد \"برد-باخت\" آنها در مقابل \"پ.ک.ک\" نه تنها موفقیتی در برنداشته است بلکه برعکس آنها را در جایگاهی برتر به نسبت چند سال قبل قرار داده است.
اردوغان نه تنها نتوانست بدون حضور \"پ.ک.ک\" و رهبر زندانی آن تحولی در مسأله کُردهای ترکیه به وجود آورد بلکه با تأکید بر این راهبرد موجب هرچه نزدیکتر شدن احزاب داخلی و مردم کُرد به این حزب شد. اکنون اردوغان به طور عینی و عملی دریافته است که حضور مداوم \"پ.ک.ک\" در کُردستان ترکیه و نفوذ رهبری آن بر کُردها گسترده و غیر قابل انکار است. تأکیدات اخیر\"و البته دیرهنگام\" وی بر\"امکان مذاکره با پ.ک.ک\" هم مؤید این ادعاست. اما سخن از مذاکره در زمانی که \"پ.ک.ک\" در داخل با توفیق مواجه شده و در خارج از ترکیه نیز قدرت آن فزونی یافته است نیازمند تغییر استراتژی و اعتراف به شکست راهبرد \"برد-باخت\" است.
تنها گزینه برای مذاکرات این است که دو طرف \"حاصلجمع مضاعف\" را جایگزین \"حاصلجمع صفر\" کنند. در راهبرد مضاعف طرف بازندهای وجود نخواهد شد و دو طرف امتیازاتی کسب خواهند نمود. پذیرش این امر نشان میدهد که زمان آن فرا رسیده است که ترکیه و \"پ.ک.ک\" امتیازی بدهند و مطلوبیتی بستانند. تاکید بر آزمودهها و راهبردهای یکجانبه صرفا آتش درگیریها را شعلهورترخواهد ساخت.
البته من شخصاً با توجه به وقایع منطقهای و افزایش قدرت مانور کُردها و برانگیختگی هرچه بیشتر احساسات ملی آنها و در نتیجه ارتقاء سطح مطالباتشان از سویی و با درنظر گرفتن روحیهی حاکم بر نخبگان ترکیه و رقابتهای میان سکولارها و اسلامگراها و بخصوص ناسیونالیسم غیر منعطف ترکها احتمال دومی\"فزونی یافتن تنش\" را حداقل در کوتاه مدت محتملتر میدانم.
اگر اعتصاب غذای زندانیان ادامه یابد هر گونه اتفاقات ناگوار ناشی از آن میتواند آغازی زودهنگامتر برای فعلیت یافتن این گزینه نگران کننده باشد.