آدرس غلط ندهید - اجلال قوامی
13:34 - 2 خرداد 1394
Unknown Author
اجلال قوامی
یکم: بی تردید کنشگران جامعه مدنی در این وانفسای اخلاق کشی و انسان کشی با مضایق و تنگناهای مریی و نامریی بسیار مواجهند. چه بسیار دغل صفتانی که ستون معیشت شان بر پایه زر و زورو تزویر بناگشته و از همین سیاق ارتزاق می نمایند. آنان هویت و موجودیت خویش را بر لمپنیسم و اباحی گری تعریف می نمایند. موجودیت خود را در نفی دیگری می بینند و در این راه اخلاق را قی کرده اند. بنام ملت دروغ و بهتان می فروشند و دست خیانت در صداقت مردم می برند و درس غلامی و نوکری می دهند. نیک می دانند کنشگران جامعه مدنی که اماج تیرهای غصب و کین شان قرار گرفته اند کارنامه یی بس درخشان دارند و با این مکرهای سرد و زیرکی های ابلهانه نمی توانند بازاری برای خود دست و پا کنند.
دوم : چند صباحی است عده ای که قلیل اند و بی نام و نشان و طشت رسوایی شان از بام افتاده ، سالها زیر چتر حمایت برخی ها چون شغالان گرسنه در پوستین خلق افتاده اند و زهر قساوت را به جامعه چشانیده حرمت ها را شکستند . اباحی گری و لاابالی روشی فروختند و هر روز به بهانه ای جویبار فرهنگ را آلوده آسمان اخلاق را ابری می نمایند. چقدر ارزان آبرو می فروشند.
جاهلان سرور شدند و زبیم عاقلان سرها کشیده در گلیماین دلواپسان بدانند که آبرویشان به یغما رفته و آنچه که در کنج خلوت و در پرده تزویر می کنند فاش گردیده است. مشروعیت از آنان گریخته است و آن تهمت های گران و پر عفونت که به این و آن می بندند چونان آتشی می افروزد که کاشانه شان بسوزد.
ظالمان قومی که چشمها دوختند و ز سخن ها عالمی را سوختندآنان اگر به قصد روشنگری چنین دست به تاراج اخلاق می زنند آیا نمی دانند و یا می دانند اما به کج راهه رفته اند و آدرس غلط می دهند. چرا رگ غیرتشان در برابر آنانی که با سوء استفاده از جایگاه خود رانت خواری می کنند و ده ها فرصت را از جوانان این مرز و بوم به یغما می برند سکوت پیشه کرده اند؟ چرا در برابر تاراج منابع طبیعی و خدادادی این کهن بوم زبان در کام گرفته اند؟ به راستی خودشان نیک می دانند که ماموریتی دارند چاره ای جزء سمعا و طاعتا ندارند.
کدامیک از این فعالان مدنی ، فرهنگی که به دشنام آنان آراییده اند از این راه مال و مکنتی به هم زده اند. گناه این جماعت پرسش گری و روشن گری می باشد. به هر طریق در تلاش اند تا صدای این کنش گران به خاموشی بگراید غافل از آنکه دم خروس بهتان فروشان نمایان گشته است. اینان اگر مثقالی شهامت و صداقت داشتند میرزا بنویسان و عریضه نویسانی را که از طریق تملق و چاپلوسی در برخی نهادها جا خوش کرده اند، به خلق نشان می دادند. اینان اگر جرعه یی شیر حلال خورده بودند ذره یی از خروارها قانون شکنی ، رانت خواری های جماعت مجیز گوی نشسته در جریده های زرد رنگ چسبیده به قدرت را آشکار می ساختند و .... این لمپن های اجیر شده بدانند که صدای ما بلند تر از گذشته خواهد بود. تن نحیف جامعه مدنی در کردستان هنوز اندک رمقی دارد و اینگونه ناملایمات و هتاکی ها نمی تواند کنش گران حوزه را از ادامه مسیر باز دارد. جامعه مدنی و این طایفه تهی که بضاعتشان توهین و تهمت است بسان جن و بسم الله است. آنان بدانند جایی در کردستان متصور نیست پس عرض خود می برند و زحمت ما می دارند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
یکم: بی تردید کنشگران جامعه مدنی در این وانفسای اخلاق کشی و انسان کشی با مضایق و تنگناهای مریی و نامریی بسیار مواجهند. چه بسیار دغل صفتانی که ستون معیشت شان بر پایه زر و زورو تزویر بناگشته و از همین سیاق ارتزاق می نمایند. آنان هویت و موجودیت خویش را بر لمپنیسم و اباحی گری تعریف می نمایند. موجودیت خود را در نفی دیگری می بینند و در این راه اخلاق را قی کرده اند. بنام ملت دروغ و بهتان می فروشند و دست خیانت در صداقت مردم می برند و درس غلامی و نوکری می دهند. نیک می دانند کنشگران جامعه مدنی که اماج تیرهای غصب و کین شان قرار گرفته اند کارنامه یی بس درخشان دارند و با این مکرهای سرد و زیرکی های ابلهانه نمی توانند بازاری برای خود دست و پا کنند.
دوم : چند صباحی است عده ای که قلیل اند و بی نام و نشان و طشت رسوایی شان از بام افتاده ، سالها زیر چتر حمایت برخی ها چون شغالان گرسنه در پوستین خلق افتاده اند و زهر قساوت را به جامعه چشانیده حرمت ها را شکستند . اباحی گری و لاابالی روشی فروختند و هر روز به بهانه ای جویبار فرهنگ را آلوده آسمان اخلاق را ابری می نمایند. چقدر ارزان آبرو می فروشند.
جاهلان سرور شدند و زبیم عاقلان سرها کشیده در گلیماین دلواپسان بدانند که آبرویشان به یغما رفته و آنچه که در کنج خلوت و در پرده تزویر می کنند فاش گردیده است. مشروعیت از آنان گریخته است و آن تهمت های گران و پر عفونت که به این و آن می بندند چونان آتشی می افروزد که کاشانه شان بسوزد.
ظالمان قومی که چشمها دوختند و ز سخن ها عالمی را سوختندآنان اگر به قصد روشنگری چنین دست به تاراج اخلاق می زنند آیا نمی دانند و یا می دانند اما به کج راهه رفته اند و آدرس غلط می دهند. چرا رگ غیرتشان در برابر آنانی که با سوء استفاده از جایگاه خود رانت خواری می کنند و ده ها فرصت را از جوانان این مرز و بوم به یغما می برند سکوت پیشه کرده اند؟ چرا در برابر تاراج منابع طبیعی و خدادادی این کهن بوم زبان در کام گرفته اند؟ به راستی خودشان نیک می دانند که ماموریتی دارند چاره ای جزء سمعا و طاعتا ندارند.
کدامیک از این فعالان مدنی ، فرهنگی که به دشنام آنان آراییده اند از این راه مال و مکنتی به هم زده اند. گناه این جماعت پرسش گری و روشن گری می باشد. به هر طریق در تلاش اند تا صدای این کنش گران به خاموشی بگراید غافل از آنکه دم خروس بهتان فروشان نمایان گشته است. اینان اگر مثقالی شهامت و صداقت داشتند میرزا بنویسان و عریضه نویسانی را که از طریق تملق و چاپلوسی در برخی نهادها جا خوش کرده اند، به خلق نشان می دادند. اینان اگر جرعه یی شیر حلال خورده بودند ذره یی از خروارها قانون شکنی ، رانت خواری های جماعت مجیز گوی نشسته در جریده های زرد رنگ چسبیده به قدرت را آشکار می ساختند و .... این لمپن های اجیر شده بدانند که صدای ما بلند تر از گذشته خواهد بود. تن نحیف جامعه مدنی در کردستان هنوز اندک رمقی دارد و اینگونه ناملایمات و هتاکی ها نمی تواند کنش گران حوزه را از ادامه مسیر باز دارد. جامعه مدنی و این طایفه تهی که بضاعتشان توهین و تهمت است بسان جن و بسم الله است. آنان بدانند جایی در کردستان متصور نیست پس عرض خود می برند و زحمت ما می دارند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.