آخرین جزییات از پرونده فائزه ملکی‌نیا + گفت‌وگو

18:25 - 13 مهر 1400

 روز یازدهم مهرماە، خبر بە آتش کشیدن فائزه ملکی‌نیا، ٢٢ سالە بە دست پدرش بخاطر "داشتن دوست پسر" در رسانه‌ها خبرساز شد.

آخرین گزارشات حاکی از آن است، شنبه شب ۱۰ مهرماه، پدر "فائزه ملکی‌نیا" به نام "حبیب‌الله ملکی‌نیا"، در توالت باغشان در روستای "کورکوره" از توابع سنندج با ریختن بنزین بر بدن فائزه، وی را به آتش کشید.

فائزه به‌دنبال سوختگی به بیمارستان کوثر سنندج انتقال یافت اما به دلیل سوختگی بالای ۸۵ درصد صبح روز یکشنبه یازدهم مهرماه جانش را از دست داد.

تا لحظه تنظیم این گزارش، بیشتر گزارشات خبر از به ‌آتش کشیدن فائزه توسط پدرش داده‌اند و برخی خبرها هم خصوصا از جانب رسانه‌های حکومتی حکایت از آن دارند که فائزه خودکشی کرده و هیچگونه شاکی خصوصی در رابطه با به ‌قتل رساندن وی وجود ندارد.

آیا فائزه سوزانده شده یا خودسوزی کرده است؟

یکی از فعالین حقوق زنان در سنندج در گفت‌وگو با کُردپا آخرین جزییات این پرونده را اینگونه بازگو می‌کنند.  

به گفته این فعال حقوق زنان، هرچند تا به این لحظه پدر فائزه می‌گوید دخترش خودسوزی کرده و حتی خود او به هنگام خاموش کردن دچار سوختگی شده ، اما این فعالین در نتیجه یک سری تحقیقات میدانی و باتوجه به شواهد و قراین می‌گویند احتمال به ‌آتش کشیده ‌شدن وی توسط پدرش بسیار بالاست، آنهم با استناد با شواهد و قرائن زیر؛

  • فائزه دوست پسر داشته و خواهان ازدواج با وی بوده اما با مخالفت پدرش روبه‌رو شده‌ و حتی وقتی دوست‌پسر فائزه دو بار به خواستگاری او رفته باز هم با مخالفت مواجه شده است؛ همچنین پدر فائزه در حال حاضر داشتن "دوست پسر" فائزه را انکار می‌کند. 
     
  • جسد فائزه در پزشکی قانونی کالبدشکافی نشده تا برگه فوت او بصورت پزشکی و قانونی دلیل مرگش را ذکر کند.
     
  • جراح فائزه یک فلیم در دست دارد که نشان می‌دهد فائزه به دست پدرش سوزانده شده و او این را به جراحش گفته است.
     
  • این پرونده شاکی خصوصی ندارند و باتوجه به حساسیت و رسانهای شدن پرونده هیچ نهاد حکومتی و قضایی وارد مسئله نشده تا بازجویی‌هایی جهت شفافیت مسئله انجام یا بازسازیی صحنه صورت گیرد.
     
  • یکی از این فعالین که خواهان صحبت با خواهر کوچکتر فائزه بوده که در روز حادثه به همراه پدر و خواهرش در باغ بوده‌اند با ممانعت خانواده ملکی‌نیا روبه‌رو شده است.

به گفته این فعال حقوق زنان، دو روز قبل از حادثه، فائزه، خواهر کوچکتر و پدرشان به باغشان در روستای "کور کوره" می‌روند، به‌گفته پدرشان فائزه در روز دوم در توالت اقدام به خودسوزی می‌کند.

اما این فعال حقوق زنان، در صحبت با دوست پسر فائزه و با توجه به فیلمی که دوست‌پسر فائزه از توالتی گرفته که فائزه در آن سوخته شده است، دریافته‌اند؛ باتوجه به اینکه دوست پسر فائزه طی دو روز گذشته از وی بی‌خبر بوده و تماسی با وی نداشته است، پدر فائزه او را در توالت باغشان زندانی کرده و پخش شدن کاه در ته توالت نشان از آن است که وی طی دو روز در آن زندانی بوده است.

دوست پسر فائزه در سخنانش اذعان کرده که درب توالت اصلا از داخل قابل بستن نبوده‌ و تنها می‌توانسته‌اند از بیرون آن را ببندند و این نشان می‌دهد که زندانی بوده و به قتل رسیده است.

وی در ادامه گفته است؛ من باور نمی‌کنم که فائزه خودکشی کرده باشد، چرا که بسیار امیدوار به زندگی بود و همدیگر را دوست داشتیم و می‌خواستیم باهم ازدواج کنیم.

سیستم قضایی دررابطه با این پرونده چه‌کاری کرده است؟

وقتی اولین بار "ایمان نوابی"، جراح فائزه خبر به آتش کشیدن وی به دست پدرش را "بخاطر داشتن دوست پسر" در اینستاگرامش منتشر کرد و سپس این خبر بیشتر رسانه‌ای شد و هرانا مشخصات فائزه را منتشر کرد، پست منتشر شده توسط این پزشک به دلایل نامعلومی از دسترس خارج شد و او با انتشار پست دیگری مسئولیت مطالب منتشر شده را پذیرفته و گفت: "پست آخرم از دسترس خارج شد… برای حمایت از مظلومی که فریادرسی نداشت تلاش کردم و خواهم کرد. این دادخواهی از طریق کارشناسان حقوقی ادامه خواهد داشت".

سپس مسئولین حکومتی در رسانه‌های خود اعلام کردند که خبر احتمالا خودسوزی است و پرونده شاکی خصوصی ندارد.

همچنین روز دوشنبه ۱۲ مهرماه، محمد جباری دادستان عمومی و انقلاب سنندج خواهان برخورد با این پزشک شد و ضمن درخواست برخورد کمیته انضباطی نظام پزشکی، از نبود شاکی خصوصی در این پرونده خبر داد.

به گفته این فعال حقوق زنان در سنندج، تاکنون هیچی نهاد حکومتی اعم از آگاهی، نیروی انتظامی، محققین صحنه بازسازی، کوچکترین دخالتی در موضوع نکرده‌اند و حتی یک بازجویی ساده از پدر فائزه انجام نگرفته و باتوجه به حساسیت و رسانه‌ای شدن موضوع این برای آنها بسیار مایه تعجب است.

جزییات زندگی فائزه ملکی‌نیا و خانواده‌اش؛

فائزه ملکی‌نیا، خواهر وسطی از ٣ خواهر بوده که در سن ١٤ سالگی بصورت اجباری ازسوی پدرش به همسر مردی در می‌آید که او را نمی‌خواسته و ١٥ سال از خودش بزرگتر بوده است. این درحالیکه بوده که فائزه کس دیگری را دوست داشته و پدرش با اذعان به این نیز او را به همسر مردی دیگر در آورده است.

پدر فائزه مردی خوشنام نبوده و اعتیاد داشته و به ‌گفته این فعال حقوق زنان، مادر فائزه زنی بوده که توسط همسرش معتاد و مدتی پیش طلاق داده می‌شود.

فائزه مدت چندماه قبل از همسرش جدا شده و خواهان ازدواج با کسی بوده که همدیگر را دوست داشته‌اند و این موضوع را نیز با پدرش درمیان گذاشته است.

تنظیم: اوین مصطفی‌زاده