اثرات آگاهی از مين و مقابله با آن
16:55 - 16 فروردین 1395
Unknown Author
ليلا علی كرمی
در دسامبر سال ۲۰۰۵ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۴ آوريل را به عنوان روز «آگاهی از مين و كمک به اقدامات عليه مين» نامگذاری كرد. برای اولين بار در ۴ آوريل ۲۰۰۶ سازمان ملل از كشورها خواست تا با كمک اين نهاد و سازمانهای مرتبط - براي ايجاد برنامههای ملی مبارزه با مين در كشورهايی كه مين و ساير ادوات جنگی، خطری جدی برای امنيت، سلامت و زندگي مردم ايجاد كرده، يا توسعه اقتصادی و اجتماعی را در سطح محلی و منطقهای با مشكل مواجه ميكند - عزم خود را جزم كرده و اقدامات اساسی انجام دهند.
سوال اصلی آن است كه چرا هنوز مينهای زمينی مشكل ساز هستند؟ هر روز ۱۰ نفر در سراسر دنيا قربانی مينهای زمينی میشوند. يعنی هر سال حدود ۴۰۰۰ انسان توسط مينهای زمينی كشته يا مصدوم میشوند. هم اكنون ۶۰ كشور جهان آلوده به مين است و مردمان بسياری با كابوس رويارويی با اين قاتلين خاموش زندگی ميی كنند. سايه شوم هر مينی كه در زمين كاشته میشود تا سالهای سال بر سر ساكنين مناطق آلوده باقی میماند.
در دهه ۹۰ ميلادی عدهای از افراد، يعنی هسته اوليه كمپين مبارزه با مينهای زمينی به همراه سازمان ملل، كميته بينالمللی صليب سرخ و برخی كشورها اقداماتی را انجام دادند كه منجر به تصويب كنوانسيون «منع مين» يا همان «كنوانسيون اتاوا» شد.
كنوانسيون منع مين يک توافق بينالمللی الزامآور است كه استفاده، توليد، انبار و نقل و انتقال مينهای زمينی را ممنوع كرده است. در واقع كنوانسيون، كشورهای عضو را ملزم به پاكسازی مناطق آلوده، كمک به مصدومان و نابود كردن ذخاير می كند. می توان گفت كنوانسيون بهترين راهنما و ابزار برای كشورها جهت دستيابی به جهانی عاری از مين است.
بیشک اين كنوانسيون نتيجه تلاشها و آگاهیرسانی هزاران شهروند عادی، مصدومان مين و خانواده آنها است. البته اين تلاشها همچنان ادامه دارد، زيرا هنوز ۳۵ كشور جهان از جمله ايران به اين كنوانسيون نپيوستهاند.
كمپين بينالمللی مبارزه با مينهای زمينی در زمينه آگاهیرسانی چه قبل و چه بعد از تصويب كنوانسيون اقدامات زيادی كرده است. يكی از بارزترين نتايج مثبت تصويب كنوانسيون منع مين و به تبع آن ملزم شدن كشورها به رعايت تعهدات مندرج در اين سند بينالمللی، كاهش چشمگير تعداد قربانيان مين است. اين تعداد از ١٥ تا ٢٠ هزار قربانی در هر سال در دهه ۹۰ به حدود چهار هزار نفر در حال حاضر كاهش پيدا كرده است.
كشورهای آلوده به مين می كوشند كه حقوق مصدومان و كسانی كه قربانی مين و ساير ادوات باقی مانده از جنگ شدهاند رعايت كنند. خدمات پزشكی اورژانس و ادامه مراقبتهای بهداشتی، توانبخشی فيزيكی، حمايت روانی و اجتماعی، تضمين فعاليتهای اقتصادی، جمعآوری دادهها، قانونگذاری و سياستگذاری، شش ركن اساسی كمک به مصدومان مين است.
كنوانسيون حمايت از افراد دارای معلوليت استانداردهای قوانين و مقررات حمايتی از معلولان را مشخص میكند. مشاركت كامل و موثر و ورود در جامعه، برابری فرصتها، دسترسی، احترام به ظرفيتهای قابل تحول كودكان دارای معلوليت به عنوان بخشی از تنوع انسانی و بشريت از جمله اصولی است كه در اين سند بينالمللی به آن اشاره شده است. ايران دومين كشور آلوده به مين در جهان است. با وجود پاكسازیهاي صورت گرفته هنوز مينهايی در دل خاک باقی مانده و از ميان شهروندان عادی قربانی میگيرد. در دو سال گذشته فقط ۱۹ كودک در ايران قربانی مين شدند كه از ميان آنها چهار نفر كشته شدند.
با وجود فعاليتهای سازمانهايی چون هلال احمر و بهزيستی، در حال حاضر در كشورمان خلاهايی در اجرايی شدن شش ركن اساسی حمايت از مصدومان مين وجود دارد كه نيازمند توجه جدی است. نبايد از نظر دور داشت كه كمک به مصدومان مين زمانک تبديل به يک اصل پايدار شده و نتايج جدی به بار میآورد كه وارد سياستهای كلان و برنامههای عمده ملی شود. تهيه و تدوين چارچوبهای قانونی برای رسيدگی به حقوق افراد دارای معلوليت، بهداشت، آموزش، اشتغال و توسعه نيز از جمله اموری است كه بايد در برنامهريزهای كلان حمايتی از قربانيان مين مورد توجه قرار گيرند.
قربانيان مين بايد به طور برابر با ساير افراد حق دسترسی به خدمات را داشته و در مواقع لزوم دسترسی به خدمات تخصصی براي آنها ميسر باشد. كم نيستند هموطنانی كه با وجود معلوليتهای حاصل از انفجار مين در زمان كودكی و نوجوانی راه پر پيچ و خم زندگی با معلوليت را با موفقيت ادامه داده و دستاوردهای بزرگی داشتهاند. نمونه بارز آن آقای ناصر سرگران است كه كه هر دو چشم خود را در پنج سالگی در روستای آيچی شهر سقز بر اثر انفجار مين از دست داد، او هم اكنون حقوقدان و دانشجوی مقطع دكترای حقوق بين الملل است. اما نبايد از نظر دور داشت كه بسياری از قربانيان مين به ويژه دختران و زنان پس از وقوع حادثه ديگر امكان بازگشت به جامعه را پيدا نمیكنند و در نبود حمايتهای قانونی لازم و كافی زندگیشان تباه میشود.
مسلما داستان دختر خردسالی كه پايش را روی مين جا گذاشت ولی حتی پدرش حاضر نشد كه اسم و مشخصاتش را برای تشكيل پرونده و دريافت خسارت گزارش كند، به گوش خيلیها نرسيده است.
محدوديتهای سنتی و فرهنگی در بسياری از نقاط آلوده به مين در كشورمان زنان و دختران قربانی مين را با مشكلات جدی مواجه ساخته است. تنها در صورت وجود برنامههای كلان حمايتی برای مصدومان مين، قانونگذاری موثر، آگاهی رسانی، و دخالت دادن خود مصدومان در برنامهريزی، اجرا و ارزيابی برنامههای حمايتی است كه میتوان وضعيت قربانيان مين را بهبود بخشيد و آنها را به چرخه زندگی عمومی بازگرداند.
آقای روحانی در پيام ارسالی خود به مراسم ۴ آوريل سال گذشته، ايران را پشتيبان اقدامات ملی، منطقهای و بينالمللی در حوزه پاكسازی مناطق آلوده به اينگونه مهمات دانست. حمايت از مصدومان مين يكی از اركان مهم پاكسازی بشردوستانه است.
اميد است با پيوستن ايران به كنوانسيون منع مين زمينه اقدامات اساسی در سطح ملی، منطقهای و بينالمللی فراهم شود.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
در دسامبر سال ۲۰۰۵ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ۴ آوريل را به عنوان روز «آگاهی از مين و كمک به اقدامات عليه مين» نامگذاری كرد. برای اولين بار در ۴ آوريل ۲۰۰۶ سازمان ملل از كشورها خواست تا با كمک اين نهاد و سازمانهای مرتبط - براي ايجاد برنامههای ملی مبارزه با مين در كشورهايی كه مين و ساير ادوات جنگی، خطری جدی برای امنيت، سلامت و زندگي مردم ايجاد كرده، يا توسعه اقتصادی و اجتماعی را در سطح محلی و منطقهای با مشكل مواجه ميكند - عزم خود را جزم كرده و اقدامات اساسی انجام دهند.
سوال اصلی آن است كه چرا هنوز مينهای زمينی مشكل ساز هستند؟ هر روز ۱۰ نفر در سراسر دنيا قربانی مينهای زمينی میشوند. يعنی هر سال حدود ۴۰۰۰ انسان توسط مينهای زمينی كشته يا مصدوم میشوند. هم اكنون ۶۰ كشور جهان آلوده به مين است و مردمان بسياری با كابوس رويارويی با اين قاتلين خاموش زندگی ميی كنند. سايه شوم هر مينی كه در زمين كاشته میشود تا سالهای سال بر سر ساكنين مناطق آلوده باقی میماند.
در دهه ۹۰ ميلادی عدهای از افراد، يعنی هسته اوليه كمپين مبارزه با مينهای زمينی به همراه سازمان ملل، كميته بينالمللی صليب سرخ و برخی كشورها اقداماتی را انجام دادند كه منجر به تصويب كنوانسيون «منع مين» يا همان «كنوانسيون اتاوا» شد.
كنوانسيون منع مين يک توافق بينالمللی الزامآور است كه استفاده، توليد، انبار و نقل و انتقال مينهای زمينی را ممنوع كرده است. در واقع كنوانسيون، كشورهای عضو را ملزم به پاكسازی مناطق آلوده، كمک به مصدومان و نابود كردن ذخاير می كند. می توان گفت كنوانسيون بهترين راهنما و ابزار برای كشورها جهت دستيابی به جهانی عاری از مين است.
بیشک اين كنوانسيون نتيجه تلاشها و آگاهیرسانی هزاران شهروند عادی، مصدومان مين و خانواده آنها است. البته اين تلاشها همچنان ادامه دارد، زيرا هنوز ۳۵ كشور جهان از جمله ايران به اين كنوانسيون نپيوستهاند.
كمپين بينالمللی مبارزه با مينهای زمينی در زمينه آگاهیرسانی چه قبل و چه بعد از تصويب كنوانسيون اقدامات زيادی كرده است. يكی از بارزترين نتايج مثبت تصويب كنوانسيون منع مين و به تبع آن ملزم شدن كشورها به رعايت تعهدات مندرج در اين سند بينالمللی، كاهش چشمگير تعداد قربانيان مين است. اين تعداد از ١٥ تا ٢٠ هزار قربانی در هر سال در دهه ۹۰ به حدود چهار هزار نفر در حال حاضر كاهش پيدا كرده است.
كشورهای آلوده به مين می كوشند كه حقوق مصدومان و كسانی كه قربانی مين و ساير ادوات باقی مانده از جنگ شدهاند رعايت كنند. خدمات پزشكی اورژانس و ادامه مراقبتهای بهداشتی، توانبخشی فيزيكی، حمايت روانی و اجتماعی، تضمين فعاليتهای اقتصادی، جمعآوری دادهها، قانونگذاری و سياستگذاری، شش ركن اساسی كمک به مصدومان مين است.
كنوانسيون حمايت از افراد دارای معلوليت استانداردهای قوانين و مقررات حمايتی از معلولان را مشخص میكند. مشاركت كامل و موثر و ورود در جامعه، برابری فرصتها، دسترسی، احترام به ظرفيتهای قابل تحول كودكان دارای معلوليت به عنوان بخشی از تنوع انسانی و بشريت از جمله اصولی است كه در اين سند بينالمللی به آن اشاره شده است. ايران دومين كشور آلوده به مين در جهان است. با وجود پاكسازیهاي صورت گرفته هنوز مينهايی در دل خاک باقی مانده و از ميان شهروندان عادی قربانی میگيرد. در دو سال گذشته فقط ۱۹ كودک در ايران قربانی مين شدند كه از ميان آنها چهار نفر كشته شدند.
با وجود فعاليتهای سازمانهايی چون هلال احمر و بهزيستی، در حال حاضر در كشورمان خلاهايی در اجرايی شدن شش ركن اساسی حمايت از مصدومان مين وجود دارد كه نيازمند توجه جدی است. نبايد از نظر دور داشت كه كمک به مصدومان مين زمانک تبديل به يک اصل پايدار شده و نتايج جدی به بار میآورد كه وارد سياستهای كلان و برنامههای عمده ملی شود. تهيه و تدوين چارچوبهای قانونی برای رسيدگی به حقوق افراد دارای معلوليت، بهداشت، آموزش، اشتغال و توسعه نيز از جمله اموری است كه بايد در برنامهريزهای كلان حمايتی از قربانيان مين مورد توجه قرار گيرند.
قربانيان مين بايد به طور برابر با ساير افراد حق دسترسی به خدمات را داشته و در مواقع لزوم دسترسی به خدمات تخصصی براي آنها ميسر باشد. كم نيستند هموطنانی كه با وجود معلوليتهای حاصل از انفجار مين در زمان كودكی و نوجوانی راه پر پيچ و خم زندگی با معلوليت را با موفقيت ادامه داده و دستاوردهای بزرگی داشتهاند. نمونه بارز آن آقای ناصر سرگران است كه كه هر دو چشم خود را در پنج سالگی در روستای آيچی شهر سقز بر اثر انفجار مين از دست داد، او هم اكنون حقوقدان و دانشجوی مقطع دكترای حقوق بين الملل است. اما نبايد از نظر دور داشت كه بسياری از قربانيان مين به ويژه دختران و زنان پس از وقوع حادثه ديگر امكان بازگشت به جامعه را پيدا نمیكنند و در نبود حمايتهای قانونی لازم و كافی زندگیشان تباه میشود.
مسلما داستان دختر خردسالی كه پايش را روی مين جا گذاشت ولی حتی پدرش حاضر نشد كه اسم و مشخصاتش را برای تشكيل پرونده و دريافت خسارت گزارش كند، به گوش خيلیها نرسيده است.
محدوديتهای سنتی و فرهنگی در بسياری از نقاط آلوده به مين در كشورمان زنان و دختران قربانی مين را با مشكلات جدی مواجه ساخته است. تنها در صورت وجود برنامههای كلان حمايتی برای مصدومان مين، قانونگذاری موثر، آگاهی رسانی، و دخالت دادن خود مصدومان در برنامهريزی، اجرا و ارزيابی برنامههای حمايتی است كه میتوان وضعيت قربانيان مين را بهبود بخشيد و آنها را به چرخه زندگی عمومی بازگرداند.
آقای روحانی در پيام ارسالی خود به مراسم ۴ آوريل سال گذشته، ايران را پشتيبان اقدامات ملی، منطقهای و بينالمللی در حوزه پاكسازی مناطق آلوده به اينگونه مهمات دانست. حمايت از مصدومان مين يكی از اركان مهم پاكسازی بشردوستانه است.
اميد است با پيوستن ايران به كنوانسيون منع مين زمينه اقدامات اساسی در سطح ملی، منطقهای و بينالمللی فراهم شود.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.