۷۹ زن در یک سال؛ تصویری از خشونت امنیتی و قضایی حکومت علیه زنان کُرد
مرکز آمار سازمان خبررسانی کُردپا به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، در گزارشی تحلیلی–آماری، بارزترین موارد سرکوب و خشونت حکومتی علیه زنان در کُردستان ایران را در بازه زمانی ٢٥ نوامبر ٢٠٢۴ تا ٢٥ نوامبر ۲۰۲۵ مستند کرده است.
این گزارش بارزترین حوزههای مختلف نقض حقوق زنان را شامل میشود؛
بازداشت خودسرانه: ۳۰ مورد
احضار، تهدید و بازجویی: ۷ مورد
صدور حکم و پروندهسازی امنیتی: ۱۳ مورد
اجرای احکام حبس: ۵ مورد
سرکوب فعالان صنفی زن: ۱۳ مورد
زنان زندانی سیاسیِ همچنان محبوس: ۷ مورد
این گزارش با استناد به آمار به ثبت رسیده توسط کُردپا منتشر میگردد. با توجه به نبود هیچ آماری دقیقی از وضعیت زنان در ایران و علیالخصوص وجود فضای امنیتی در کردستان ایران این آمار بسیار بالاتر از این میباشد و این گزارش تنها به مجموع مواردی از نقض حقوق زنان کُرد اشاره دارد که توسط کُردپا تایید شدهاند.
سرکوب سیستماتیک امنیتی و بازداشت خودسرانه ۳۰ زن در کُردستان؛
در فاصله یک سال گذشته، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی دستکم ۳۰ زن کُرد را در شهرهای مختلف بهصورت خودسرانه (و بدون ارائه حکم قضایی بازداشت کردهاند. این بازداشتها که با یورش به منازل و خشونت همراه بوده، طیف وسیعی از فعالان مدنی و زنان، و دادخواهان را هدف قرار داده است. در حالی که شماری از این زنان با تودیع وثیقههای سنگین بهصورت موقت آزاد شدهاند، برخی از آنها همچنان در حبس و بلاتکلیفی نگه داشته شدهاند.
تداوم حبس و بلاتکلیفی: برخلاف رویه معمول آزادی موقت، برخی از این زنان همچنان در حبس به سر میبرند. شیدا عزیزی (سنندج) که در خرداد ۱۴۰۴ بازداشت شد، پس از پایان بازجوییهای امنیتی به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شده و همچنان در حبس است. نوشین (نشمیل) رضایی (کامیاران) نیز که در آبان ۱۴۰۴ بازداشت گردید، کماکان در بازداشت نهادهای امنیتی به سر میبرد و از سرنوشت او اطلاع دقیقی در دست نیست.
گروگانگیری خانوادهها (مجازات جمعی): دستگاه امنیتی ۶ زن را تنها به واسطه نسبت خانوادگی با فعالان سیاسی یا جانباختگان بازداشت کرد تا بر خانوادهها فشار بیاورد. ژیلا تشکری (همسر دلیر سلیمی/سقز)، سیروان شاوله (همسر جلال صدفی/مهاباد)، زیلان کمانگر (دختر حسین کمانگر/کامیاران)، نهیه رحیمی (مادر دادخواه/سنندج)، کلارا رسولی (خواهر فعال سیاسی/مهاباد) و پرنیا رستمی (خانواده بازداشتی/هرسین) قربانیان این سیاست غیرانسانی بودند.
بازداشت فعالین مدنی و زنان؛ دستگاه امنیتی با هدف سرکوب جامعه مدنی، فعالان شناختهشده را هدف قرار داد؛ از جمله سهیلا مطاعی، لیلا پاشایی، باران ساعدی و سوما محمدرضایی (سنندج) که صرفا برای برگزاری مراسم ۸ مارس و پروین ادوایی (مریوان) و آیدا عمویی (سنندج) که برای حمایت از زندانیان سیاسی بازداشت شدند.
سرکوب هویت و شادی (نوروز): ۵ زن تنها برای پاسداشت نوروز و هویت کُردی بازداشت شدند. شنو محمدی (سنندج) و روژین خوران (ارومیه) برای شرکت در مراسم نوروز؛ و ساریا احمدی، اوین احمدی و روژبین افسون (ماکو) صرفاً به دلیل پوشیدن لباس کُردی با نقش پرچم کردستان بازداشت شدند.
بازداشتهای بدون دلیل: ماشین سرکوب با توسل به پروندهسازیهای امنیتی و یا بازداشتهای فاقد شفافیت، طیف وسیعی از زنان را هدف قرار داد. درخشان رحیمی (سنندج) ماهها با اتهام سنگین «جاسوسی» در بازداشت بود و گزینگ قاضی (مهاباد) به دلیل انتشار مطالب انتقادی بازداشت شد. در سوی دیگر این سرکوب، فعالانی همچون آرزو جلیلزاده (معلم/سردشت)، مهسا زارعی (کوهنورد/کرمانشاه) و فرزانه رشیدی (دانشجو/بانه) بدون ارائه هیچگونه دلیل مشخصی بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفتند. همچنین سایر زنان از جمله نازنین الیاسی، اوین رسولزاده، رقیه کریمی، روناک دشتی، ندا کارگر و بفرین معروفی نیز در همین چرخه امنیتی گرفتار شده و پس از تحمل دوران بازجویی و انفرادی، با سپردن وثیقههای سنگین موقتا آزاد شدهاند.
شکنجه اقتصادی: دستگاه قضایی جمهوری اسلامی آزادی موقت زنان بازداشتشده را به ابزاری برای «شکنجه اقتصادی» خانوادهها تبدیل کرده است. صدور وثیقههای نجومی و غیرمتناسب، از جمله ۶ میلیارد تومان برای آیدا عمویی، ۵ میلیارد برای کلارا رسولی، ۴ میلیارد برای نازنین الیاسی، ۲ میلیارد برای درخشان رحیمی و ۱ میلیارد تومان برای سهیلا مطاعی، نشان میدهد که حکومت عملاً حق آزادی را به کالایی لوکس بدل کرده تا با تحمیل بدهیهای سنگین، معیشت فعالان و خانوادههای دادخواه کُرد را فلج و هزینه مقاومت را غیرقابلتحمل کند.
معمولا بازداشتشدگان بعد از بازداشت به بازداشتگاههای امنیتی سپاه یا اطلاعات منتقل شده و بدون حق دسترسی به وکیل، ملاقات و تماس با خانواده تحت بازجویی قرار میگیرند. این بازداشتها معمولا بین یک تا چند ماه طول میکشد و سپس افراد تا برگزاری دادگاه با تودیع وثیقه بهصورت موقت آزاد میشوند. بازداشت بدون ارائه حکم قضایی، در تضاد با آزادی بیان و حقوق بشر و همچنین دادرسی ناعادلانه و محرومیت از حقوق بازداشتی، این نوع بازداشتها را در زمره بازداشتهای خودسرانه قرار میدهد که در آن حقوق افراد بهصورت نظاممند نقض میشود.
احضار، تهدید و بازجویی؛ ۷ مورد
در بازه زمانی ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۵، نهادهای امنیتی (اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه) همزمان با بازداشتها، استراتژی «سرکوب سفید» را از طریق احضار و بازجوییهای مکرر پیش بردند. بر اساس مستندات کُردپا، در این مدت چندین فعال زن، عضو خانواده بازداشتشده سیاسی و فعال صنفی بهصورت تلفنی یا کتبی به ستادهای خبری احضار شدهاند تا با اخذ تعهد و تهدید به بازداشت، از هرگونه کنشگری آنان پیشگیری شود.
۱. سرکوب همبستگی مدنی (احضار نسرین کریمی): در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۴، نهادهای امنیتی برای جلوگیری از شکلگیری اعتراضات مردمی، نسرین کریمی (عضو انجمن صنفی معلمان سنندج) را به همراه ۳ فعال صنفی دیگر به اطلاعات فراجا احضار و تحت بازجویی و تهدید قرار دادند. این احضار واکنشی هراسآلود به فراخوان «کمیته مردمی حمایت از معلمان» برای برگزاری کوهپیمایی اعتراضی بود.
۲. سرکوب پیشگیرانه در سالگرد ژینا (شهریور ۱۴۰۴): در ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، همزمان با سومین سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی، چهار چهره شناختهشده حقوق زنان در سنندج؛ سیمین چایچی (شاعر)، فاطمه زندکریمی (فعال صنفی)، مرضیه مرادویسی و سوسن رازانی (فعالان کارگری و مدنی) به ستاد خبری اطلاعات سپاه احضار شدند. هدف از این بازجوییهای چندساعته، اخذ «تعهد کتبی» برای عدم شرکت در مراسم سالگرد و خاموش کردن صدای اعتراض در سنندج بود.
۳. آزار قضایی سریالی (پرونده فاطمه زندکریمی): فشار بر فاطمه زندکریمی، فعال صنفی معلمان، مصداق بارز «آزار قضایی» است. او در یک سال گذشته دستکم ۵ بار (از جمله در اردیبهشت، شهریور، بهمن ۱۴۰۳ و خرداد ۱۴۰۴) توسط نهادهای امنیتی و قضایی با اتهامات تکراری نظیر «اخلال در نظم عمومی» احضار و بازجویی شده است تا زندگی روزمره او را مختل کنند.
۴. تهدید خانواده زندانیان و فعالان مدنی: دامنه احضارها به خانوادهها نیز کشیده شد؛ سیروان شاوله (همسر زندانی سیاسی جلال صدفی) در ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ در مهاباد بهصورت تلفنی احضار و تهدید به بازداشت شد. همچنین در ۴ بهمن ۱۴۰۳، فرانک رفیعی (از بازداشتشدگان خیزش ژینا) در سنندج احضار و ساعتها تحت بازجویی و ارعاب قرار گرفت.
صدور احکام و پروندهسازی قضایی؛ (بررسی وضعیت ۱۳ زن کُرد در دادگاههای انقلاب و کیفری)
در بازه زمانی مورد بررسی (نوامبر ۲۰۲۴ تا نوامبر ۲۰۲۵)، دستکم ۱۳ فعال زن و عضو خانوادههای دادخواه با احکام مرگبار (اعدام)، حبسهای تعزیری، احضار و تفهیم اتهامات جدید روبرو شدهاند، ازجمله؛
حکم اعدام (تأیید شده): ۱ مورد (پخشان عزیزی)
حبس (تعزیری و تعلیقی): مجموعا بیش از ۱۴ سال و ۸ ماه
جریمه نقدی: ۱۵۱ میلیون تومان
احضار و پروندهسازی فعال: دستکم ۶ مورد (فعالان زنان و صنفی)
۱. اعدام و حبسهای طولانی
در وخیمترین مورد نقض حق حیات، حکم اعدام پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و فعال کُرد، به اتهام «بغی» توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور تایید شد. در رده احکام حبس نیز، دادگاههای انقلاب با اتهامات امنیتی احکام سنگینی صادر کردند:
سروه پورمحمدی (مدرس زبان کُردی و عضو انجمن نوژین): ۵ سال حبس تعزیری.
شیدا عزیزی (بازداشت شده در تنشهای منطقهای): ۳ سال حبس تعزیری به اتهام عضویت در احزاب کُرد.
الهام نادری منفرد (مریوان): ۲ سال حبس (تعزیری و تعلیقی) با اتهام «تبلیغ برای اسرائیل».
سایر احکام حبس تعزیری برای بفرین معروفی (۴ ماه)، بیان صالحیان (۵ ماه)، سهیلا مطاعی (۳ ماه) و مینا سلطانی (مادر جانباخته شهریار محمدی/ ۸ ماه) صادر شده است.
۲. جرمانگاری همبستگی و فعالیتهای صنفی (پرونده زارا و فاطمه)
دستگاه قضایی چهرههای نمادین جامعه مدنی را با اتهامات تکراری «اخلال در نظم» هدف قرار داده است:
اعتراض به اعدام: زارا محمدی و فاطمه زندکریمی (به همراه ۵ فعال دیگر) در ۵ اسفند ۱۴۰۳، تنها به دلیل شرکت در تجمع مسالمتآمیز علیه حکم اعدام پخشان عزیزی احضار و به «اخلال در نظم و آسایش عمومی» متهم شدند.
سرکوب معلمان: فشار بر فاطمه زندکریمی ادامه یافت و او مجددا در ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ به همراه نسرین کریمی و ۱۳ فعال صنفی دیگر، با همان اتهام «اخلال در نظم» به دادگاه کیفری سنندج احضار شد؛ اقدامی که نشانگر اراده حکومت برای سرکوب همزمان جنبش زنان و معلمان است.
۳. پروندهسازیهای جدید و تشدید فشار
در خرداد ۱۴۰۴، سیستم امنیتی با احضار مجدد فعالان آزاد شده، اتهامات سنگینتری را به پروندههای آنان افزود. لیلا پاشایی و باران ساعدی (فعالان حقوق زنان در سنندج) که پیشتر بازداشت شده بودند، مجددا به دادگاه احضار و با اتهام جدید «تشکیل گروه غیرقانونی» مواجه شدند. افزایش وثیقه آنان به میزان ۱۰۰ میلیون تومان دیگر، نشان میدهد حکومت قصد دارد با تغییر عناوین اتهامی، زمینه را برای صدور احکام حبس طولانیمدت فراهم کند.
اجرای احکام حبس؛ ( اجرای حکم ۵ زن فعال کُرد در سنندج و ارومیه)
در بازه زمانی ۲۵ نوامبر ۲۰۲۴ تا ۲۵ نوامبر ۲۰۲۵، چرخه سرکوب قضایی با اجرای احکام حبس قطعی علیه فعالان زن تکمیل شد. دستکم ۵ زن کُرد که پیشتر در دادگاههای انقلاب و کیفری با اتهامات سیاسی و عقیدتی محکوم شده بودند، جهت تحمل کیفر به زندانهای مرکزی ارومیه و کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شدند. نکته قابل تامل در این لیست، هدف قرار دادن مدرسان زبان کُردی و فعالان فرهنگی است.
۱. حبس طولانیمدت برای مدرسان زبان کُردی: در شدیدترین مورد، سروه پورمحمدی، مدرس زبان کُردی و عضو هیئتمدیره انجمن فرهنگی-اجتماعی «نوژین»، در ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ پس از مراجعه به اجرای احکام سنندج بازداشت و برای تحمل ۵ سال حبس تعزیری به بند زنان کانون اصلاح و تربیت منتقل شد. او که قربانی پروندهسازی علیه انجمن «نوژین» است، اکنون دوران محکومیت طولانی خود را میگذراند.
۲. حبس فعالان در زندان مرکزی ارومیه: چهار فعال دیگر نیز در این بازه زمانی راهی زندان مرکزی ارومیه شدند:
سوسن حسنزاده (مدرس زبان کُردی/بوکان): اجرای حکم ۳ ماه حبس در آذر ۱۴۰۳.
سروه شیری (بوکان): اجرای حکم ۸ ماه حبس در دی ۱۴۰۳.
گلاویژ محمدیارشد (مهاباد): اجرای حکم ۴ ماه حبس در دی ۱۴۰۳.
بفرین معروفی (بوکان): اجرای حکم ۴ ماه و ۷ روز حبس در خرداد ۱۴۰۴.
اگرچه ۴ تن از این فعالان (سوسن حسنزاده، سروه شیری، گلاویژ محمدیارشد و بفرین معروفی) پس از پایان دوران محکومیت خود در ماههای اخیر از زندان آزاد شدهاند، اما اجرای این احکام نشانگر اراده دستگاه قضایی برای «جرمانگاری فعالیت فرهنگی» و ایجاد وقفه در زندگی و کنشگری فعالان زن است. سروه پورمحمدی اما همچنان در حبس به سر میبرد.
سرکوب معلمان و فعالان صنفی زن؛ ۱۳ مورد
در یک سال گذشته، نهادهای امنیتی با استفاده ابزاری از «هیاتهای تخلفات اداری»، پروژه حذف زنان از بدنه آموزشی کُردستان را شدت بخشیدند. بر اساس مستندات کُردپا، از مجموع احکام انضباطی صادر شده علیه ۴۷ معلم در شهرهای سنندج، سقز، مریوان و دیواندره، دستکم ۱۳ معلم زن با احکام سنگینی نظیر اخراج، بازنشستگی اجباری، کسر گروه و انفصال مواجه شدهاند. هدف این احکام، انتقامگیری از همراهی معلمان با دانشآموزان و فعالیتهای صنفی آنان است.
جزئیات احکام و موارد نقض حقوق:
۱. تأیید بازنشستگی اجباری و کاهش رتبه: دیوان عدالت اداری در اقدامی هماهنگ با نهادهای امنیتی، احکام حذف دو فعال صنفی را نهایی کرد؛
●نسرین کریمی: حکم بازنشستگی اجباری همراه با کاهش دو طبقه شغلی و خلع از معاونت مدرسه.
●لیلا زارعی: حکم بازنشستگی اجباری همراه با کاهش یک طبقه شغلی. (لیلا زارعی تنها به دلیل کاندیداتوری در انتخابات انجمن صنفی هدف قرار گرفت).
۲. اخراج مدیران مقاوم: پریسا وریانی، مدیر هنرستان هنرهای زیبای سنندج، نمونه بارز ایستادگی در برابر فشار امنیتی است. او که حاضر به معرفی دانشآموزان معترض و تحویل فیلم دوربینهای مداربسته به نهادهای اطلاعاتی نشده بود، در ۲۸ آذر ۱۴۰۳ توسط هیات بدوی و با استناد به بند «ی» قانون تخلفات، رسما اخراج شد.
۳. جرمانگاری فرهنگ و هویت کُردی: در جوانرود، زیتون کهزادی (مدیر دبستان فردوس) و مهری خسرویزاده (معلم پرورشی)، تنها به جرم اجرای سرودهای حماسی کُردی توسط دانشآموزان و انتشار آن، از سمتهای مدیریتی برکنار و به بخش تدریس تنزل داده شدند.
۴. فشار بر فعالان باسابقه: لیلا سلیمی، دکترای مدیریت با ۳۲ سال سابقه، که ابتدا به دلیل عضویت در انجمن صنفی به «اخراج» محکوم شده بود، پس از اعتراض در آذر ۱۴۰۳ حکمش به دو ماه انفصال از خدمت تغییر یافت؛ حکمی که همچنان نشانگر اراده سیستم برای هزینه تراشی علیه فعالیت صنفی است.
لیست زندانیان سیاسی زن کُرد در حبس؛ ۷ مورد
علاوه بر بازداشتشدگان موقت، هماکنون دستکم ۷ زن زندانی سیاسی کُرد با احکام سنگین از «اعدام» و «حبس ابد» تا حبسهای تعزیری طولانیمدت، در زندانهای اوین و سنندج محبوس هستند.
۱. زندان اوین (حبس در تبعید و احکام مرگ):
زنان محبوس در اوین، با سنگینترین اتهامات و احکام روبرو هستند:
زینب جلالیان (ماکو): قدیمیترین زندانی سیاسی زن در ایران، محکوم به حبس ابد. او هفدهمین سال حبس خود را بدون یک روز مرخصی و در شرایط وخیم جسمانی سپری میکند.
پخشان عزیزی (مهاباد): مددکار اجتماعی، محکوم به اعدام و ۴ سال حبس. (حکم اعدام وی در دیوان عالی تأیید شده است).
وریشه مرادی (سنندج): فعال سیاسی، محکوم به اعدام. (پرونده وی همچنان با خطر اجرای حکم روبروست).
سکینه پروانه (قوچان/کُرد خراسان): محکوم به ۷ سال و ۶ ماه حبس. او بارها سابقه بازداشت و تبعید به زندانهای مختلف را داشته است.
۲. کانون اصلاح و تربیت سنندج (بند زنان):
سروه پورمحمدی (سنندج): مدرس زبان کُردی و عضو انجمن نوژین، محکوم به ۵ سال حبس تعزیری. (وی از فروردین ۱۴۰۴ در حال تحمل کیفر است).
ژیلا هژبری (مریوان): فعال مدنی، محکوم به ۳ سال و ۸ ماه حبس تعزیری.
شیدا عزیزی (سنندج): بازداشت شده در خرداد ۱۴۰۴، محکوم به ۳ سال حبس تعزیری. (وی پس از بازداشت به بند زنان منتقل شد و همچنان محبوس است).
؛اجرای حکم اعدام ۴ زن کُرد
در بازه زمانی یک سال گذشته (نوامبر ۲۰۲۴ تا نوامبر ۲۰۲۵)، حکم اعدام دستکم ۴ زن کُرد اجرا شده است..
آراسته رنجبر و نازدار وطنخواه (ارومیه): در بامداد ۲ مرداد ۱۴۰۴ (۲۳ ژوئیه ۲۰۲۵)، حکم اعدام این دو زن کُرد در زندان مرکزی ارومیه اجرا شد. آنها ۱۵ سال را در حبس و بلاتکلیفی و زیر سایه حکم مرگ سپری کرده بودند.
فریده جعفرزاده (ایلام): در ۱۳ آذر ۱۴۰۳ (دسامبر ۲۰۲۴)، حکم اعدام این زن کُرد در زندان مرکزی ایلام اجرا شد.
میترا یاسینی (شیراز): در ۵ شهریور ۱۴۰۴ (اوت ۲۰۲۵)، حکم اعدام میترا یاسینی، زن کُردی که در زندان عادلآباد شیراز محبوس بود، اجرا گردید.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده