سومین سالگرد قتل حکومتی بیپاسخ شمال خدیریپور اهل مهاباد در ژن ژیان ئازادی
سوم آذر ۱۴۰۴؛ در ۶۹مین روز از خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی و بعد از برگزاری مراسم چهلم قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی، اعتراضات مردمی به نقطه عطف مهمی تبدیل شد و بیشتر شهرهای کُردستان و ایران وارد مرحله گستردهای از اعتراضات شدند. جمهوری اسلامی که از همان روزهای اول به شدت اعتراضات را سرکوب کرد، در ۶۹مین روز اعتراضات جان شمال خدیریپور در مهاباد را گرفت؛ بدین ترتیب از ابتدای اعتراضات مردمی در کُردستان مرتکب قتل حکومتی ۱۱۰ نفر از شهروندان کُرد شده بود.
کُردپا به مناسبت سومین سالگرد قتل حکومتی شمال خدیریپور؛ نگاهی به نحوه کشتهشدن این فرد به دست نیروهای سرکوبگر-حکومتی و بیپاسخ ماندن این قتل پس از سه سال انداخته است.
قتل حکومتی شمال خدیریپور ۳۲ ساله در مهاباد؛
۲۷ آبان ۱۴۰۱، شمال خدیریپور ۳۲ ساله و اهل مهاباد در جریان اعتراضات مردمی این شهر و در روز خاکسپاری دکتر آزاد حسینپوری از دیگر جانباختگان مهاباد که سازماندهی اعتراضات گسترده خیابان منبع را برعهده میگیرد، بر اثر شلیک تعداد بیشماری گلوله ساچمهای نیروهای سرکوب به قسمت راست بدن و جگر (بهگونهای که سوراخ شده) به شدت زخمی میشود. او پس از شش روز بستری شدن در بیمارستان "خمینی" ارومیە و رفتن بهکُما در روز سوم آذر ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد. در برگە پزشک قانونی شمال خدیریپور ، علت مرگ "برخود اجسام سخت یا تیز" عنوان شده است.
شمال خدیریپور پس از زخمیشدن در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ به مدت شش ساعت از بیم بازداشت توسط مردم مخفی میشود، اما در نهایت بهدلیل شدت جراحات به بیمارستان مهاباد منتقل و با اسمی دیگر بستری میشود. سپس بهدلیل وضعیت وخیم به بیمارستان «خمینی» ارومیه منتقل میشود و پس از شش روز در کما بودن جان خود را از دست میدهد. حتی یک شب قبل جان باختن شمال، پزشکان بە همراهان شمال خدیریپور میگویند، صدای دخترش را از طریق ویس برای او بفرستید و پخش کنید، شاید بە هوش بیاید.
پس از جان باختن شمال خدیریپور ، پیکر او بە سردخانە پزشک قانونی منتقل میشود و ساعت ٤ عصر روز سوم آذرماە ۱۴۰۱، همسر و مادر او را در این خصوص بە یکی از کلانتریهای نزدیک بیمارستان «خمینی» احضار میکنند. در ادامه پس از نزدیک بە ١١ ساعت پیکر شمال خدیریپور را بە شرط ثبتنام در بنیاد شهید و خاکسپاری شبانە او به خانوادهاش تحویل میدهند. خانوادە برای تحویل گرفتن پیکر فرزندشان مجبور شده بودند شبانه پیکر او را خاکسپاری کنند. از دیگر سو از بیمارستان و پزشکی قانونی تا آرامستان مهاباد نیروهای امنیتی خانواده با تهدید و فشار و کنترل اوضاع همراهی کرده بودند.
منبع مطلع کُردپا در خصوص تهدید و فشار نهادهای امنیتی علیه خانواده شمال خدیریپور میگوید؛ ١٠ فروردین ۱۴۰۲ کە «مصادف است با روز شهیدان کردستان»، نیروهای اطلاعاتی از طریق تماس تلفنی "آرزو سیداحمدی"، همسر شمال خدیریپور را تهدید کردە بودند کە عکس پروفایل اینستاگرام و همچنین بیوگرافی شمال خدیریپور را حذف کند، در غیر این صورت چه با زور یا با هر روش دیگر خودشان اقدام خواهند کرد.
پس از قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی و اعتصاب مردمی در شهرهای کردستان، شمال خدیریپور با اعلام همبستگی و حمایت از خانوادە امینی، مغازەی خود را تعطیل کرد و در اعتراضات مردمی مهاباد حضوری فعال داشت و حتی گاهی اوقات با ماشین شخصی خود زخمیشدگان را بە مکانهای امن انتقال میداد.
١٣ آبان تولد شمال بود و او حتی در جشن تولدش شرکت نکرد. شمال هر روز عصر محلەهای "فجر، مجبورآباد و دانشگاە آزاد"، را برای اعتراضات سازماندهی میکرد. حتی در محلە مجبورآباد یک شب قبل از زخمی شدنش، با شلیک یک گلوله ساچمەیای نیروهای سرکوبگر_حکومتی بە شکمش زخمی شد.
او همچنین سە روز قبل از زخمی شدنش، تمام لامپهای خیابان را شکستە بود کە مبادا مردم معترض توسط "پهپادهای" حکومتی شناسایی و بازداشت شوند.
شمال خدیریپور معترضی که قبل از کشتهشدن به دست نیروی سرکوب، نهادهای امنیتی چندین بار او را به هنگام خروج از منزل تعقیب و مغازەاش را تفتیش کردە بودند. همچنین نیروهای سرکوب در ادامه فشار و تهدید این معترض جانباخته، چندین بار او را مجبور کردە بودند کە ریش خود را بتراشد.
محمدامین (شمال) خدیریپور ، فرزند زبیدە و حسن، متولد سیزدهم آبانماە سال ١٣٦٩ در مهاباد است.
او عاشق کوهنوردی و ورزش بود و به شغل جلوبندسازی در مهاباد مشغول بوده است.
۱۲ دی ۱۴۰۱، مراسم چهلم شمال خدیریپور با حضور گسترده مردمی و شعارهای «ژن ژیان ئازادی»، «مرگ بر دیکتاتور»، «ملت کُرد قهرمان، پیشرو تمام ایران» و «اعدام نباید بماند، جان عمد را بگیرد» برگزار شد. در همین مراسم همسرش شعر «کوچ» شاعر نامی کُرد «شیرکو بیکس» را قرائت کرد و برای او دلنوشتهای خواند و مردم نیز شعر «شهید نمیمیرد» سر دادند. این مراسم با بالا بردن عکسهای جانباختگان و گلهای سُرخ همراه بود.
سوم آذر ۱۴۰۲؛ در دومین سالگرد قتل حکومتی شمال خدیریپور، محل جانباختن او در خیابان «منبع» مهاباد گلباران شد.
همچنین به مناسبت دومین سالگرد قتل حکومتی شمال خدیریپور، آرزو سیدهادی به زبان کُردی برای همسرش شمال خدیریپور نوشت؛ «یک سال از شهید شدنت گذشت، عزیزم شمال. سالی پر از درد و غم، سالی پر از درد دل و درون، سالی پر از سختی و رنج، سالی پر از اشک و آە. حکایتی بود، کشنده بود، نبودت شمال. میبایست سایههای سرزمین همه دوریت را در آغوشش درمان میکرد، اما عزیزم شمال، در نبودت فاجعه پشت فاجعه بر سرمان آوار شد. نمیدانم چرا مرگ تا این حد به درگاه خانهمان نزدیک است؟! غم از دست دادن تو، غم از دست دادن دختر عموی شیرینم، «سونیا» که بمانند دخترم بود؛ از نو درونم را منقلب و من را ویران کرد. ای کاش شمالم اینجا بودی و مرگ از درگاه خانهمان دور میشد. ای کاش اینجا بودی و بزرگ شدن دخترمان «سنا» را میدیدی. ای کاش اینجا بودی و دیگر خودم و دنیایم را به قربان یک خندهات میکردم و برای همیشه و تا ابد خودم را در همه زیباییهای بودنت غرق میکردم. شمال گیان، باکی نیست جنگ دشمنان و خاک و سرزمین تو را از من و سنا گیان گرفت، چراکه دلم به آزادی و اراده همه مردم کردستان خوش است.»
۲۱ شهریور ۱۴۰۳؛ سنا خدیریپور، فرزند ۷ ساله شمال خدیریپور در دلنوشتهای برای پدرش نوشت؛ پدر قهرمان من در برابر ظلم ایستاد و جانش را فدا کرد. من اسمت را زنده میدارم. متن دلنوشته سنا که در صفحه اینستاگرامی مادرش منتشر شده است؛ «پدر من قهرمان بوده. ایشان در برابر ظلم ایستاد و جان خود را بیهیچ منتی در دفاع از مردم فدا کرد. من هرشب قبل از خواب، از خدا و فرشتهها میخواهم خواب پدرم را ببینم، چون خیلی خیلی دلم برای دیدنش تنگ شده است. پدرم تو همیشه در قلب من میمانی. من اسمت را زنده نگه میدارم و افتخار مادرم میمانم.»
۱۰ بهمن ۱۴۰۳، وهاب خدیریپور، شهروند ۳۱ ساله اهل مهاباد و پسرعموی شمال خدیریپور پس از احضار به اداره اطلاعات بدون ارائه برگه قضایی بازداشت شد. سه روز پیش بازداشت نیز نیروهای امنیتی برای بازداشتش به خانه یورش برده بودند و او را به مراجعه به دادگاه فراخوانده بودند.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده