فاتح محمودی؛ بازداشت خودسرانه، آسیبهای جسمی و روانی و مرگی زیر سایه تهدیدات امنیتی
فاتح محمودی، شهروند کُرد ۳۶ ساله اهل سقز، در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای اداره اطلاعات سقز بازداشت و بهمدت دو ماه در مکانی نامعلوم تحت بازجویی، شکنجه و رفتارهای غیرانسانی قرار گرفت؛ آزادی او که بهصورت رها شدن جلوی درب منزل انجام شد، با آسیبهای شدید جسمی و روانی، از جمله کبودی گسترده، اختلال در گفتار و حافظه و مشکلات روانی مشهود، همراه بود. با وجود آنکه پیش از بازداشت هیچ بیماری زمینهای نداشت، در پی سه ماه رنج ناشی از نارسایی کبدی و شرایط حاد روانی پسا شکنجه در ۱۳ مهر ۱۴۰۴ در بیمارستان تبریز جان خود را از دست داد.
هدف و اهمیت گزارش؛ ثبت حقیقت مرگ فاتح محمودی و مسئولیت نهادهای امنیتی و قضایی
این گزارش با هدف مستندسازی شرایط بازداشت، شکنجه و پیامدهای آن برای فاتح محمودی تهیه شده است. پس از آزادی، آقای محمودی به دلیل اثرات شکنجه و اختلالات حاد گفتار و حافظه قادر به تمرکز و بازگو کردن آنچه بر سرش آمده نبود. همزمان خانواده او که در وضعیت آسیبپذیر اقتصادی و اجتماعی قرار داشتند، تحت فشار و تهدید مداوم نهادهای امنیتی قرار گرفتند تا از هرگونه اطلاعرسانی یا پیگیری خودداری کنند. حتی پس از جانباختن او، نهادهای امنیتی از ارائه برگه پزشکی قانونی خودداری کرده و جنازه را تنها با امضای تعهد کتبی تحویل دادند. این اقدام نشاندهنده وضعیت امنیتی حاکم بر جان و مرگ او و تلاش برای جلوه دادن مرگ به عنوان «طبیعی» بوده است.
اما کُردپا، بر اساس گفتوگو با یک منبع نزدیک به خانواده که از ابتدای بازداشت در جریان وضعیت فاتح محمودی بوده و بارها خانواده را به اطلاعرسانی و پیگیری وضعیت وی تشویق کرده است، و همچنین تایید آن از سوی منابع معتبر کُردپا، این گزارش را مستند کرده است. این گزارش تلاش دارد با ارائه جزئیات شواهد مشهود، شامل کبودی گسترده، اختلال در گفتار و حافظه، آسیبهای روانی و ترس شدید آقای فاتحی پس از آزادی، نشان دهد که شرایط بازداشت و احتمال بالای مسمومیت دارویی و وضعیت پس از آن، زندگی و جان او را به خطر انداخته است. به همین دلیل ثبت این وقایع، حتی با حداقل اطلاعات، اهمیت دارد تا حقایق درباره مرگ او روشن شود و نهادهای مسئول پاسخگو گردند.
دو ماه بازداشت و بیخبری کامل از سرنوشت فاتح محمودی و رها کردن شبانه با شرایط وخیم جلوی درب منزل؛
فاتح محمودی، شهروند کُرد ۳۶ ساله اهل سقز، پیش از بازداشت اخیر خود چندین بار توسط اداره اطلاعات سقز بازداشت و بازجویی شده بود. در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، او توسط نیروهای اداره اطلاعات سقز بازداشت شد و به مکانی نامعلوم منتقل گردید.
به گفته منبع مطلع کُردپا، در طول دو ماه بازداشت، فاتح محمودی تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفته و آسیبهای جسمی و روانی متعددی بر او وارد شده است و خانواده تا زمان آزادی از محل بازداشت و سرنوشت او هیچگونه اطلاعی نداشتند.
آزادی او در تیرماه ۱۴۰۴ پس از دو ماه بازداشت خودسرانه، بهصورت رها کردن جلوی درب منزل در شب انجام شد. از همان لحظه، وضعیت جسمی و روانی او وخیم بود و علائم آن شامل کبودی گسترده در بدن، اختلال در گفتار و حافظه، آسیبهای روانی و ترس شدید بود. همزمان خانواده او تحت فشار و تهدید نیروهای امنیتی قرار گرفتند تا از اطلاعرسانی و پیگیری خودداری کنند. حتی پس از جانباختن او، نهادهای امنیتی برگه پزشکی قانونی را ارائه نکردند و جنازه را تنها با امضای تعهد کتبی تحویل خانواده دادند.
شرح حال وخامت جسمی و روانی فاتح محمودی پس از آزادی تا جانباختن، زیر سایه فشارهای امنیتی، عدم تحویل برگه پزشکی قانونی و واگذاری پیکر با تعهد کتبی تحت خشونت به خانواده؛
منبع مطلع کُردپا، جزییات وضعیت وخیم جسمی و روانی فاتح محمودی تا زمان جانباختن را اینگونه توضیح میهد؛ پس از آزادی، وضعیت جسمی و روانی فاتح محمودی بهشدت وخیم بود. علائم کبودی در اطراف چشمها و شکم او مشهود بود و خوراک او نیز کاهش چشمگیری پیدا کرده بود. همچنین دچار اختلال شدید در تمرکز، گفتار و حافظه شده بود. او به سختی میتوانست جملات خود را بهدرستی بیان کند؛ سخنانش مدام قطع یا جابهجا میشد و اینگونه بود که توانایی تبدیل افکار به گفتار را از دست داده است و نمیتوانست واژهها را در دهان بچرخاند. از دیگرسو دچار ترس شدید شده بود و حالتی از ترس دائم در او وجود داشت، به گونهای که زمانی که کسی درِ خانه را میزد، ابتدا اعضای خانواده را قسم میداد تا مطمئن شوند چه کسی پشت در است و سپس در را باز میکرد.
خانواده که تصور میکردند این وضعیت ناشی از آثار شکنجه و فشار روانی دوران بازداشت است، امیدوار بودند با گذشت زمان حال او بهتر شود و از مراجعه یا اطلاعرسانی خودداری کردند تا او دچار ترس بیشتر نشود. با این حال، وضعیت روانی و جسمی او بهتدریج وخیمتر شد و دیگر قادر به بازگو کردن وقایع دوران بازداشت یا شرح آنچه بر او گذشته بود، نبود.
همزمان، نهادهای امنیتی خانواده را بهشدت تهدید کرده بودند تا در این خصوص هیچ درخواستی مطرح نکنند و درباره وضعیت او با هیچ فرد یا رسانهای صحبت نکنند. با وجود هشدار نزدیکان و آشنایان مبنی بر لزوم اطلاعرسانی درباره آنچه بر سر او آمده است، خانواده از ترس فشار و تهدیدهای امنیتی سکوت کردند.
در ادامه، علائم نارسایی شدید کبد در او بروز کرد. خانواده با وخیمتر شدن وضعیت جسمی ناچار شدند او را به بیمارستان منتقل کنند. فاتح محمودی ابتدا بهمدت هفت روز در بیمارستان سقز بستری شد و به دلیل مشکلات مالی با دفترچه برادرش پذیرش شد. پزشکان اعلام کردند کبد او از کار افتاده و امکان پیوند وجود ندارد. خانواده به امید نجات، با هزینهای حدود هفتاد میلیون تومان دارویی تزریقی تهیه کردند، اما تاثیری نداشت.
در پی عدم بهبود، او به بیمارستانی در تبریز منتقل شد تا شاید در آنجا نجات یابد، اما در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۴ در همان بیمارستان جان باخت. جسد او به مدت دو روز در بیمارستان تبریز نگه داشته شد و تحت کالبدشکافی کامل قرار گرفت. در روز سوم، پیکر او به خانواده تحویل داده شد و در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴ در آرامستان آیچی سقز به خاک سپرده شد.
در طول این مدت، نهادهای امنیتی کنترل کامل اوضاع را در دست داشتند. با وجود درخواست مکرر خانواده، برگه کالبدشکافی هرگز به آنان تحویل داده نشد. نیروهای امنیتی در پزشکی قانونی تبریز با خشونت بالا، برای تحویل جسد، خانواده را مجبور به امضای برگهای کتبی کردند مبنی بر اینکه هیچ شکایتی علیه هیچ نهاد یا مسئولی ندارند. خانواده بهدلیل ترس از آنکه جسد را تحویل نگیرند، ناچار به امضای آن شدند.
دلایل بازداشت فاتح محمودی: انتشار ویدیوهای سیاسی و یادبود شهیدان کُرد در اینستاگرامش؛
بهگفته منبع مطلع کُردپا؛ فاتح محمودی در اوایل سال ۱۴۰۴ بهدلیل انتشار چند ویدیو در صفحه شخصی اینستاگرام خود بازداشت شد.
در یکی از این ویدیوها، او با چهرهی خود و با برگرفتن از یک آهنگ کُردی، گفتههایی را بیان میکند که ترجمهی فارسی آن به شرح زیر است:
«عهد باشد از جور سپاه پاسداران، شوم پیشمرگ شاخ و کوسالان.
عهد باشد شوم پیشمرگ دکتر قاسملو، عهد باشد روم «توریور»، شوم پیشمرگ جامانه بر سر.
سلام و احترام دارم به مردم با شرف کُردستان و در تمام دنیا هیچ مردمی به اندازهی مردم خودمان خوب نیست.»
در ویدیوی دیگری، او در شهر مهاباد به محل اعدام قاضی محمد، از رهبران سیاسی کُرد، میرود و میگوید:
«اینجا جایی است که قاضی محمد در میدان شهرداری اعدام شد. ولی چیز جالبی را بهتان بگویم؛ خیلیها نمیدانند که این درخت از قدیمیترین درختان است و زنجیری هنوز بر آن باقی مانده، همان زنجیری که قاضی محمد با آن اعدام شد. زنجیرهای دیگری هم بالاتر از تنه درخت وجود دارند که دیگر پیشمرگها با آن اعدام شدهاند.»
همچنین در ویدیوی دیگری در همان شهر، او با دستهگلی بر مزار برخی از چهرههای نامدار کُرد از جمله محمد ماملی و ماموستا هیمن حاضر میشود و میگوید:
«بر مزار شهیدان بزرگ، شهیدان زنده و نمیر»
به گفتهی منبع یادشده، این ویدیوها همچنان در صفحه اینستاگرام آقای محمودی موجود است، اما بهدلیل خصوصی بودن حساب کاربری، تنها دوستان او امکان مشاهدهی آنها را دارند.
فاتح محمودی، ۳۶ ساله متاهل و پدر یک دختر دو ساله است.
نمونه ویدیوهای دانلود شده از اینستاگرام فاتح محمودی که به دلیل انتشار آنها بازداشت شد؛
نقش و پاسخگویی نهادهای امنیتی و قضایی در جانباختن فاتح محمودی؛
در پرونده فاتح محمودی، نهادهای امنیتی و قضایی استان کُردستان نقش مستقیم یا نظارتی دارند و طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تعهدات بینالمللی حکومت ایران در زمینه حقوق بشر، مسئول حفاظت از جان، سلامت جسمی و روانی، کرامت انسانی و حقوق قانونی شهروندان هستند. مطابق اصولی از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصل ۳۸ و اصل ۱۵۶) و قوانین بینالمللی مانند میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR)، هر بازداشت و برخورد با شهروندان باید بر اساس قانون، بدون شکنجه و رفتار غیرانسانی، و با رعایت دسترسی به مراقبتهای پزشکی و حقوق قضایی انجام شود.
- محمد جباری، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کردستان، مسئول نظارت بر بازداشتها و تضمین رعایت حقوق قانونی بازداشتشدگان بوده و موظف به تضمین دسترسی به وکیل، اطلاع خانواده و مراقبت پزشکی بوده است.
- سید حسین حسینی، رئیس کل دادگستری استان کردستان، بهعنوان عالیترین مقام قضایی استان، مسئول نظارت بر عملکرد دادسراها و محاکم و تضمین پاسخگویی مقامات در صورت نقض حقوق شهروندان است.
- در بخش امنیتی، رییس اداره اطلاعات استان کردستان و شهرستان سقز و نیروهای امنیتی تحت نظارت آنها نیز مسئول اجرای بازداشت، بازجویی و امنیت عمومی بودهاند و هرگونه شکنجه، رفتار غیرانسانی یا محدود کردن دسترسی به مراقبت پزشکی و تهدید خانواده بر عهده آنهاست.
- همچنین پزشکی قانونی تبریز موظف بوده با رعایت قوانین داخلی و استانداردهای بینالمللی، دسترسی خانواده به برگههای پزشکی و کالبدشکافی را تضمین کند و از اجبار به امضای تعهد کتبی جلوگیری نماید.
شواهد موجود نشان میدهد که بازداشت فاتح محمودی بدون حکم قضایی و بهصورت خودسرانه انجام شده است و پس از آزادی، خانواده وی تحت فشار و تهدید مداوم نهادهای امنیتی قرار گرفتند. علاوه بر این، تحویل جنازه تنها با اجبار به امضای تعهد کتبی و عدم ارائه برگه پزشکی قانونی، نمایانگر نقض مسئولیتهای قانونی و حقوق بشری مقامات ذیربط است. کُردپا این موضوع را وظیفه خود دانسته است تا حقیقت آن، حتی در آینده، روشن شود. ثبت و مستندسازی این اطلاعات، حتی با حداقل شواهد موجود، اهمیت حیاتی دارد؛ زیرا میتواند موجب ایجاد شفافیت، پاسخگو کردن مقامات و فراهم کردن مبنایی برای بررسیهای بیشتر توسط سازمانهای حقوق بشری و نهادهای مستقل شود.
تصاویری از برگه آگهی ترحیم و مزار فاتح محمودی در آرامستان آیچی سقز؛


تنظیم؛ اوین مصطفیزاده