سومین سالگرد قتلهای حکومتی بیپاسخ پیمان منبری، داریوش علیزاده، یحیی رحیمی و محمد امینی در ژن ژیان ئازادی

۱۶مهر۱۴۰۴؛ در جریان اعتراضات گسترده مردمی در شهر سنندج بهدنبال قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی و آغاز خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، در ۱۶مهر۱۴۰۱ چهار تن از شهروندان سنندجی در نتیجه شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی جان خود را از دست میدهند. پیمان منبری ۲۵ ساله، داریوش علیزاده ۳۳ ساله، یحیی رحیمی ۳۲ ساله و محمد امینی اسامی این جانباختگان است که جمهوری اسلامی مرتکب قتل حکومتی آنها شده است.
۱۶ مهر ۱۴۰۱ در ۲۲مین روز از خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی به دنبال قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی اعتراضات مردمی گسترده شده بود و بیشتر شهرهای کردستان و ایران همچنان صحنه اعتراضات بودند. جمهوری اسلامی از همان روزهای اول با شلیک گلوله اعتراضات را سرکوب کرد و از ۲۸ شهریور تا ۱۶ مهر ۱۴۰۱ مرتکب قتل حکومتی ۳۱ نفر در کردستان شده بود.
امروز ۱۶ مهر ۱۴۰۴ و در سومین سالگرد قتل حکومتی این چهار جانباخته اهل سنندج، کُردپا در گزارش پیشرو به چگونگی قتل حکومتی آنها خواهد میپردازد.
قتل حکومتی پیمان منبری ۲۵ ساله در سنندج؛
۱۶ مهر ۱۴۰۱، پیمان منبری جوان ۲۵ ساله اهل سنندج در جریان اعتراضات مردمی این شهر در خیابان وکیل بر اثر شلیک گلوله کلت کمری نیرویهای سرکوبگر-حکومتی به ناحیه قلب از پشت سر در دم جان خود را از دست داد. در گواهی فوت علت مرگ او «برخورد اجسام سخت یا تیز» اعلام شده است.
پیکر پیمان منبری ساعت ۲ بامداد ۱۷ مهر ۱۴۰۱ با حضور اعضای خانواده و فضای شدید امنیتی در بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.
آذرماه ۱۴۰۱ خانواده پیمان منبری از سوی نهادهای امنیتی و قضایی جهت ثبت شکایت در دادگاه تحت فشار قرار گرفتند. مادر پیمان منبری ضمن رد درخواست دادگاه انقلاب سنندج برای ثبت شکایت، اعلام کرد «جمهوری اسلامی ایران قاتل پسرم است.»
۲ آذر ۱۴۰۱ مادر پیمان منبری با انتشار ویدیویی اعلام کرد که «جمهوری اسلامی پاسخ دهد که چرا خون فرزندش ریخته شد.»
۱۲ آبان ۱۴۰۱، خانواده پیمان منبری و تعدادی از مردم بر مزار پیمان منبری حضور یافتند و شعارهای اعتراضی سردادند.
ویدیوی از گلباران محل کشتهشدن پیمان منبری، از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در خیابان وکیل سنندج در سالگرد قتل حکومتی او.
۱۰ تیر ۱۴۰۲، قرار بود مراسمی به مناسبت تولد پیمان منبری از سوی خانواده وی در بهشت محمدی سنندج برگزار شود. اما اداره اطلاعات سنندج با تهدید خانواده پیمان منبری مانع برگزاری این مراسم شد و خانواده را تهدید کردند که حتی حق برگزاری مراسم تولد در منزل را ندارد.
۲۵ بهمن ۱۴۰۳؛ در ادامه فشار نهادهای امنیتی و قضایی بر خانواده جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، ۵ تن از اعضای خانواده پیمان منبری با نامهای آرزو و افشین منبری، خواهر و برادر پیمان و همچنین رحیم منبری و کریم مرادی، داماد خانواده و صباح منبری از بستگان خانواده از طریق پرونده گشایی، احضار به نهادهای امنیتی، توقیف گذرنامه و تماسهای مکرر تحت فشار، تهدید و پروندهسازی نهادهای امنیتی و قضایی قرار گرفتهاند.
پیمان منبری ۲۵ ساله، فرزند ایوب و صاحبه، اهل روستای «نییهر» از توابع سنندج بوده است. او استادکار نرده استیل بود.
او در آخرین استوری که در اینستاگرام خود منتشر کرده بود، نوشته بود: «این میشه بهترین شنبه تاریخ، اعتراض میکنیم، اعتصاب میکنیم، اصلا به قول خودشون تخریب میکنیم، اغتشاش میکنیم، کسی بخواد سر راهمون قرار بگیره، درگیر میشیم، زخمی بشیم، شهید بشیم، خیابونهای شهر رو به جهنمشون تبدیل میکنیم تا آزادی کامل مردمم و خانوادهام و شهرم ادامه میدم.»
قتل حکومتی داریوش علیزاده ۳۳ ساله در سنندج؛
۱۶ مهر ۱۴۰۱، داریوش علیزاده جوان ۲۵ ساله اهل سنندج در جریان اعتراضات مردمی این شهر در محله «تپه بهارمست» هدف شلیک گلوله جنگی نیرویهای سرکوبگر-حکومتی از ناحیه ران قرار گرفت و به دلیل شدت خونریزی در نتیجه دنبال کردن معترضان زخمیشده توسط نیروهای سرکوب و رفتن بر بالای سر داریوش و لگد زدن به شکم او، همچنین تاخیر در انتقال به مراکز درمانی در بیمارستان کوثر سنندج جان باخت.
در بیمارستان سنندج به خانواده گفته میشود هرچه سریعتر پیکر داریوش را از بیمارستان خارج کرده در غیر این صورت جنازه به راحتی به خانواده داده نمیشود. در نهایت پیکر آقای علیزاده از سوی خانواده به روستای «قلعه کهنه» زادگاهش منتقل میشود و نیروهای امنیتی بارها خانواده را تهدید می کنند که جنازه را برگردانند. اما خانواده این درخواست را رد کرده در نهایت بعد از ساعت ۱۱ شب و بررسی پزشکی تیم پزشکی قانونی شهرستان بیجار، پیکر داریوش علیزاده به خاک سپرده میشود.
دو روز بعد از مراسم خاکسپاری، فرمانداری سنندج به قصد شرکت در مراسم ختم به روستای قلعه کهنه میرود، اما اجازه حضور به آنها در مراسم داده نمیشود. همچنین خانواده مراسم را در مسجد النبی سنندج برگزار کردند، اما بهدلیل پارهکردن اعلامیههای خاکسپاری و اخطار به مسجد از سوی نیروهای امنیتی مراسم ختم به منزل منتقل میشود.
خانواده علیزاده بارها از سوی اداره اطلاعات سنندج تحت فشار قرار گرفتهاند تا قتل فرزندشان را به احزاب کردستانی منتصب کنند.
۲۱ مرداد ۱۴۰۲، پدر داریوش علیزاده با انتشار ویدیوی در فضای مجازی گفت؛ نیروهای سپاه برایشان هدیه بردهاند و او در جواب گفته است، «هزاران هدیه شما یک لحظه وجود پسرم نمیشود. هدیه شما پسرم را بر میگرداند؟» او در ادامه و با تاکید سه بار میگوید «دادخواه خون پسرم هستم».
داریوش علیزاده متولد ۲۱ تیر ۱۳۶۸ بود.
قتل حکومتی یحیی رحیمی ۳۲ ساله در سنندج؛
۱۶ مهر ۱۴۰۱، یحیی رحیمی جوان ۳۲ ساله اهل سنندج در جریان اعتراضات مردمی این شهر زمانیکه در حال رفتن به سر کار بوده و اقدام به بوق زدن میکند توسط یکی از نیروهای سرکوبگر حکومتی از فاصله نزدیک با اسلحه شادگان ۱۲ میلیمتری به ناحیه سر هدف شلیک گلوله قرار میگیرد و در دم جان خود را از دست میدهد. در گواهی فوت یحیی رحیمی علت مرگ وی «برخورد اجسام سخت یا تیز» اعلام شده است.
پیکر یحیی رحیمی و ماشین او توسط نیروهای اداره اطلاعات به این نهاد امنیتی منتقل میشود و آنها بدون اطلاع خانواده اقدام به شستوشو و کفن پیکر یحیی میکنند. برادر یحیی از طریق انتشار فیلم لحظه کشتهشدن او در ماشین متوجه قتل برادرش میشود. سپس برادران یحیی برای پیدا کردن جسد او به تمامی کلانتریهای سنندج، اداره اطلاعات و بیمارستانهای این شهر و حتی سردخانه سنندج مراجعه میکنند، اما پاسخی به آنان داده نمیشود. یکی از برادران نیز بهدنبال پدر و مادر یحیی در روستا رفته بود که پس از نزدیک شدن بە منزل پدری یحیی در سنندج و ازدحام مردم در مقابل درب خانە پدر و مادر یحیی متوجە جانباختن فرزندشان میشوند و مادر یحیی بیهوش میشود.
نهادهای امنیتی در ادامه با اخذ تعهد کتبی پیکر یحیی رحیمی را به خانواده تحویل داده و از خاکسپاری او در روستای زادگاهش ممانعت میکنند و خانواده را مجبور میکنند ساعت ٢ نصف شب پیکر او را در آرامستان بهشت محمدی سنندج به خاک بسپارند. مراسم خاکسپاری یحیی رحیمی با حضور تعداد زیادی از نیروهای سرکوبگر اعم از یگان ویژه، اطلاعات، نیروهای انتظامی و لباس شخصیها جهت ممانعت از اعتراض خانواده و بستگان برگزار میشود.
نهادهای امنیتی در ادامه با خانواده جهت تحویل ماشین یحیی تماس گرفته و گفتهاند حتی آن را به کارواش بردهاند، اما خانواده تاکنون از تحویل آن خودداری کردهاند. نیروهای امنیتی همچنین برادران یحیی رحیمی را بارها تهدید کردهاند که نباید هیچگونه اقدامی در رابطه با کشتهشدن او انجام دهند و مواظب خودشان باشند.
مراسم چهلم یحیی رحیمی و ۳ تن دیگر از جانباختگان سنندج در ۱۶ مهر ۱۴۰۱ با وجود تهدید خانواده آقای رحیمی با حضور مردم و سردادن شعارهای اعتراضی بر مزار آنها و ادامه دادن اعتراضات در داخل شهر سنندج به صورت گسترده برگزار شد.
فشار و تهدید نهادهای امنیتی علیه خانواده رحیمی تاکنون ادامه دارد و حتی فرماندار سنندج مقداری زیادی پول بهعنوان هدیه به پدر آقای رحیمی داده بود، اما او آن پول را بە سمت فرماندار پرت کردە و گفته بود که نمیتوانیم از خون فرزندمان بگذریم و تنها قاتل فرزندمان را میخواهیم.
تیرماه ۱۴۰۲، احمد رحیمی پدر یحیی، همراە با خانوادە جانباختگان سنندج، دهگلان و دیواندره بر سر مزار ژینا امینی و دیگر جانباختگان خیزش انقلابی در سقز و بوکان رفتە بودند، کە پس از بازگشت توسط نیروهای امنیتی همراه دیگر خانوادهها بازداشت شد. آقای رحیمی پس از یک هفتە بازداشت در بازداشتگاە اداره اطلاعات بوکان با تودیع قرار وثیقە ١٠٠ میلیون تومانی آزاد شد.
یحیی رحیمی فرزند احمد و قدمخیر، متولد نهم آذر١٣٧٠، متاهل، ساکن شهرک «ننلە» سنندج و بە شغل کاشیکاری اشتغال داشته است.
قتل حکومتی محمد امینی، احتمالا ۳۳ ساله در سنندج؛
۱۶ مهر ۱۴۰۱، محمد امینی جوان احتمالا ۳۳ ساله اهل سنندج در جریان اعتراضات مردمی این شهر در کوچه شیرینی نیشکر محله کارآموزی سنندج هدف شلیک گلوله سلاح کلاشینکوف نیروهای سرکوبگر-حکومتی از پشت سر قرار گرفت و در دم جان خود را از دست داد.
پس از قتل حکومتی محمد امینی، پیکر او با فشار نهادهای امنیتی در نیمه شب و تحت تدابیر شدید امنیتی و با حضور تعداد کمی از اعضای خانواده در روستای یونسآباد سنندج به خاک سپرده شد. نهادهای امنیتی در تمام مدت مراسم ختم این جانباخته در منزل خانوادگیش به وسیله هلیشات از کوچه محل سکونت خانواده امینی در «زاگرس ۱۶» واقع در تپهی تقتقان فیلمبرداری کردند تا مردمانی را که برای تسلیت به منزل آنها مراجعه میکردند، بترسانند.
۷ خرداد ۱۴۰۲، مادر محمد امینی با انتشار ویدیویی در شبکههای اجتماعی گفت؛ محمد در کوچه خودمان و با شلیک گلوله سلاح جنگی کلاشینکوف از پشت کشته شد و با وجود شکایت از دادسرای نظامی تاکنون هیچ پاسخی نگرفتهایم. چندین بار نیز از فرمانداری با آنها جهت گرفتن پول خون فرزندانشان تماس گرفته شده، اما مادر محمد امینی میگوید، خون پسرم را با پول نمیفروشم و جز به محاکمەی قاتلین و عاملین این جنایت به چیزی دیگری راضی نخواهم شد.
۱۵ تیر ۱۴۰۲، حسن امینی برادر محمد امینی از سوی شعبه ١٠١ دادگاه کیفری دو بوکان به اتهام «اخلال در نظم عمومی» به شش ماه و نیم حبس و ٤٠ ضربه شلاق محکوم شد. او ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ به همراه خانوادههای دادخواە جانباختگان سنندج، دهگلان و دیواندرە بعد از اتمام مراسم بر مزار جانباختگان آرمستان آیچی سقز و آرامستان بوکان، در ورودی شهر سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
٣١ تیر ١٤٠٣، حسن امینی برادر محمد امینی، از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی جهت اجرای حکم حبس به زندان سنندج منتقل شد.
۸ شهریور ١٤٠٣، حسن امینی برادر محمد امینی، از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی تحت نظارت پابند الکترونیکی از زندان سنندج آزاد شد. آقای امینی باقیمانده دوران محکومیت خود را در خارج از زندان و با محدودیت تردد در منزل خود سپری خواهد کرد.
۱۶ مهر ۱۴۰۲،خانواده محمد امینی، از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در سنندج، محل جانباختن وی را گلباران و سپس بر مزار وی حاضر شدند.
محمد امینی، فرزند گلمحمد و احتمالا ۳۳ ساله، اهل محله "تقتقان" در سنندج بوده است. او اصالتا اهل روستای وێنساوا (یونسآباد) در سنندج است.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده