جنبش زنان آزادیخواه سنندج؛ این جنبش هرگز خاموش نشده و ما عهد بستهایم تا رسیدن به اهداف این انقلاب در میدان بمانیم
امروز شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳، گروه «جنبش زنان آزادیخواه سنندج» با انتشار بیانیهای به مناسبت دومین سالگرد خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، ضمن اشاره به پویایی و عمومیت این جنبش برای مطالبات تمامی گروهها، اقشار و طبقات جامعه، بر ادامه مبارزه خود در چارچوب گفتمان این جنبش تاکید کرده و یادآور شدهاند این جنبش هرگز خاموش نشده و ما عهد بستهایم تا رسیدن به اهداف این انقلاب در میدان بمانیم.
این گروه از زنان که با آغاز خیزش انقلابی در سنندج شکل گرفته در بخشی دیگر از بیانیه خود این جنبش را نماد مبارزهای عمیق و برخواسته از به حاشیه رانده شدگی دانسته، که نه تنها خواهان تغییر نظام است، بلکه به دنبال بازتعریف مفاهیم اساسی مانند آزادی، برابری و کرامت انسانی نیز است.
همچنین اشاره به تقاطع و پیچیدگی لایههای ستم و تبعیض سیستماتیک علیه زنان با پیشنه ستم اتنیکی، فرهنگی و اقتصادی که منجر به بازنمایی آزادی و برابرخواهی در سطحی همهجانبه شده، بخش دیگری از بیانیه جنبش زنان آزاديخواه سنندج است.
در پایان این گروه، همبستگی میان مطالبات گوناگون را در این انقلاب منحصر به فرد برشمردهاند که به جنبش ژن ژیان ئازادی ویژگی و ماهیتی فناناپذیر بخشیده و بر ادامه مبارزه و مقاومت تا پیروزی نهایی تاکید کردهاند.
متن کامل بیانیه جنبش زنان آزادیخواه سنندج به مناسبت دومین سالیاد انقلاب ژینا؛
«دو سال از آغاز جنبش ژن ژیان ئازادی سپری شده و همه شاهدیم که این جنبش هرگز به معنای واقعی خاموش نگشته است؛ چرا که این جنبش تنها صدای اعتراض یک گروه یا طبقه خاص نبوده، بلکه نماد مبارزهای عمیق و همەجانبه است که از حاشیه برخاسته و در دل همه مطالبات اجتماعی و سیاسی ایران قرار گرفته است. بهویژه مبارزات زنان کُرد، بهمثابه نخستین علمداران این جنبش، بازنمود مطالبات همه اقلیتها و گروههای بە حاشیەرانده است.
زنان برخاسته از حاشیههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران، امروز به موتور محرکه اصلی تحولات اجتماعی در ایران بدل شدهاند. زنان کورد نیز به مدد تجربه تاریخی خود از ستم، نابرابری و بیعدالتی، نقشی پویا و جدی در خلق و پرورش گفتمان آزادیخواهی دارا میباشند تا بواسطه آن همه گروههای تحت ستم بتوانند مطالبات خود را تعریف و سازمان دهند. بنابراین، آنچه جنبش ژن ژیان ئازادی را از سایر جنبشها متمایز میکند، پویایی و عمومیت آن است که بهطور گسترده همه عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در بر میگیرد. این انقلاب نه تنها برای تغییر در نظام سیاسی و قوانین ناعادلانه مبارزه میکند، بلکه به دنبال بازتعریف مفاهیم اساسی مانند آزادی، برابری و کرامت انسانی است.
برای مدتها زنانِ در حاشیه، از جمله اقلیتهای اتنیکی و آنهایی که خارج از کانونهای قدرت سیاسی و اقتصادی قرار گرفته و با لایههای پیچیده و متقاطع تبعیض و محرومیتهای سیستماتیک مواجه بودهاند، بار ظلم و ستمی را به دوش کشیده که نه تنها به دلیل جنسیت، بلکه به دلیل پیشینه اتنیکی، فرهنگی و اقتصادی خود متحمل شدهاند؛ بنابراین تجربیات متعدد از ستم و سرکوب آنان را قادر نموده تا ندای آزادیخواهی خود را در مطالباتی گسترده و همهجانبه برای عدالت و برابریخواهی بازنمایی کنند. این یک چالش همهجانبه برای هر طبقه تحت ستم اجتماعی و فرهنگی است که برای دههها زندگی فردی و اجتماعی او اشغال و سرکوب شده است.
این جنبش با ساختارهایی عمیقاً ریشهدار با قدرت مردسالارانه مواجه شده که نه تنها حاکمیت سیاسی، بلکه همه جنبههای زندگی اجتماعی و فرهنگی را نیز پوشش داده و بهدنبال حذف اشکال مختلف ستم و سرکوب میباشد؛ از خاموش و بیصدا کردن اقلیتها گرفته تا سرکوبهای اتنیکی و مذهبی تا کنترل بدن و آزادیهای زنان و تبعیضهای اقتصادی که بخش بزرگی از جامعه را از برخورداری کامل از زندگی فردی و اجتماعی به کلی محروم نموده است.
از این رو، جنبش ژن ژیان ئازادی ستمهای جنسیتی، اتنیکی و فرهنگی ریشهدار را نیز به چالش میکشد که صداها و زندگی زنان، ملتها و دیگر جوامع بەحاشیەرانده شده را برای مدتهای طولانی به حاشیه برده است، از قوانین و مقررات ظالمانه، ساختارهای ناعادلانه اقتصادی و اجتماعی تا باورها و رویکردهای خودمحور و اقتدارگرا، همه در خط مبارزه این جنبش قرار دارند. بر این اساس مطالبات این جنبش ریشه در مواجه بنیادی با گفتمان سرکوبگر اقشار مسلط جامعه ایران دارد و تا زمانی که این ساختارهای ستم ریشهیابی نشوند، این جنبش ادامه خواهد داشت.
بنابراین آنچه این انقلاب را منحصر بهفرد نموده است، همبستگی میان مطالبات گوناگون و گروههای مختلف جامعه ایران است. همبستگی عمیق جنبش زنان با دیگر جنبشهای آزادیخواه، از جمله جنبش کارگری و اقلیتهای اتنیکی و فرهنگی، به جنبش ژن ژیان ئازادی ویژگی و ماهیتی ماندگار و فناناپذیر بخشیده است. زنانی که همواره صدای ستمدیدگان و حاشیەنشینان را یدک میکشند، امروزه صدای اعتراض و مقاومت را در تمامی سطوح جامعه تقویت نموده و موجب تداوم این جنبش شدهاند. واضح است که حکومت به جایگاه زنان کورد چون نیروی محرکه این جنبش پی برده و به همین دلیل است که به زنان مبارز کورد سختترین مجازاتها مانند حبسهای طولانی مدت و اعدامهای ناعادلانه را تحمیل نموده است.
ما زنان آزادیخواه و مبارز کردستان عهد بستهایم تا رسیدن به اهداف این انقلاب و تضمین حقوق همه اقشار تحت ستم در میدان بمانیم و همه فضاها و مجاری مبارزه و مقاومت را تا پیروزی نهایی و الغای همه ساختارهای ستم و نابرابری تسخیر نماییم.
جنبش زنان آزادیخواه سنندج
۲۴ شهریور ۱۴۰۳»