۲۷ آبان ۱۴۰۲؛ سالگرد قتل حکومتی ۶ تن از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در بوکان، مهاباد و پیرانشهر

15:44 - 27 آبان 1402

۲۷ آبان ‌۱۴۰۱، شش تن دیگر از معترضان کُرد در شهرهای بوکان، مهاباد و پیرانشهر بر اثر شلیک گلوله‌های جنگی و ساچمه‌ای نیروهای سرکوبگر-حکومتی کشته شدند. شهریار محمدی و میلاد معروفی اهل بوکان، مهران رحمانی، سید کمال احمدپور و محمد احمدی گاگش اهل مهاباد و امیر فراستی‌شاد اهل پیرانشهر؛ از جانباختگان ٢٧ آبان هستند. 

۲۷آبان ۱۴۰۱، در ۶۲مین روز از خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی و بعد از برگزاری مراسم چهلم قتل حکومتی ژینا-مهسا امینی، که اعتراضات مردمی به نقطه عطف مهمی تبدیل شده بود؛ از ۲۴ آبان‌ماه نیز مجددا اعتراضات گسترده شد و شمار کشته‌ و زخمی‌شدگان بسیار بالا رفت. در ۶۲مین روز از اعتراضات، جمهوری اسلامی جان شش شهروند دیگر کُرد در بوکان، مهاباد و پیرانشهر را  گرفت. بنابراین از ابتدای اعتراضات مردمی در کردستان مرتکب قتل حکومتی  ۸٦ نفر از شهروندان کُرد شده بود.

کُردپا در سالگرد قتل حکومتی شهریار محمدی، میلاد معروفی، مهران رحمانی، سید کمال احمدپور، محمد احمدی گاگش و امیر فراستی‌شاد از جانباختگان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در بوکان، مهاباد و پیرانشهر نگاهی مختصر به نحوه کشته‌ شدن آنها انداخته است.

بوکان/ قتل حکومتی  شهریار محمدی ۲۸ ساله؛

۲۸ آبان ‌۱۴۰۱، شهریار محمدی ۲۸ ساله و اهل بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر و پس از کشته‌شدن دوستش محمد حسن‌زاده به دست نیروهای سرکوب در ۲۵ آبان، توسط نهادهای امنیتی شناسایی و تحت تعقیب قرار گرفت. نیروهای سرکوبگر-حکومتی برای قتل او در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ یکی از خیابان‌های بوکان از فلکه علی‌آباد تا بهزیستی بوکان را بستند و خودروی شخصی شهریار محمدی را محاصره و با مسلسل او را هدف شلیک گلوله جنگی قرار دادند و ماشینش سوراخ سوراخ  کردند. نیروهای سرکوبگر پس از شلیک به این معترض از بیم مردم و بالا گرفتن اعتراضات فوراً محل حادثه را ترک و شهریار محمدی پس از ٢٠ دقیقه اسم مادرش را فریاد میزند و ناله‌کنان درخواست کمک می‌کند. این معترض جوان ٤٠ دقیقه پس از انتقال به بیمارستان «قلی‌پور» و علیرغم عمل احیا، جان خود را از دست می‌دهد.

نیروهای سرکوبگر-حکومتی در بیمارستان خواسته بودند پیکر شهریار را با لگد به سردخانه بیمارستان منتقل کنند که میلاد محمدی برادر شهریار پیکر او را در آغوش می‌گیرد و به نیروهای سرکوب می‌گوید به جنازه هم رحم نمی‌کنید، اما نیروهای سرکوب به او شلیک می‌کنند و به شدت زخمی می‌شود.

همچنین نیروهای سرکوبگر در بیمارستان به مادر شهریار محمدی یورش بردند و وی را تهدید کردند که اگر برای خاکسپاری پیکر فرزندش همراه آنان نرود، دیگر مزار او را نخواهد دید و بدین ترتیب پیکر شهریار شبانه با چند خودروی نظامی به آرامستان بوکان منتقل و تنها با حضور مادرش به خاک سپرده شد.

خانواده محمدی تنها یک روز توانستند تحت فضای شدید امنیتی و محاصره مسجد توسط نیروهای یگان ویژه و بسیجی‌ها برای فرزندشان مجلس ختم برگزار کنند. همچنین خانواده محمدی تا روز چهلم شهریار نتوانسته بودند مزار وی را ببینند.

از دیگرسو خانواده محمدی برای رفتن بر سر مزار شهریار با محدودیت‌های اعمال شده از سوی نیروهای سرکوبگر روبه‌رو هستند و اگر فراخوانی منتشر شود با خانواده تماس گرفته می‌شود و آنان را تهدید می‌کنند که از حضور در مراسمات خودداری کنند. ۷ دی  ۱۴۰۲مراسم چهلم شهریار محمدی از جان‌باختگان اعتراضات بوکان با حضور گسترده مردم در آرامستان این شهر برگزار شد.

۲۴ آبان ۱۴۰۲ در آستانه سالگرد قتل حکومتی شهریار محمدی، خواهر او اسرین محمدی توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. همچنین مادرش «دایه مینا» به هنگام بازداشت دخترش زخمی گشته و به گفته برادرش میلاد محمدی از شیشه مغازه به بیرون پرت شده است.

شهریار محمدی متولد پنجم اردیبهشت‌ماه ١٣٧٣ در بوکان است.

بوکان/ قتل حکومتی میلاد معروفی ۲۳ ساله؛

۲۶ آبان ‌۱۴۰۱، میلاد معروفی ۲۳ ساله و اهل روستای «کوسه» از توابع بوکان، در جریان اعتراضات مردمی این شهر و پس از شرکت در مراسم خاکسپاری سالار مجاور دیگر معترض کشته شده در ۲۶ آبان و در راه رفتن پیش پدرش با شلیک ۲۷ گلوله ساچمه‌ای به گونه و چشم راست به‌شدت زخمی شد. این معترض ۲۳ ساله در ۲۷ آبان ۱۴۰۱ در نتیجه شدت جراحات و به کما رفتن در بیمارستان «قلی‌پور» بوکان در اتاق عمل جان خود را از دست داد. 

مراسم خاکسپاری میلاد معروفی در روستای زادگاهش برگزار شد، درحالیکه نیروهای امنیتی در تلاش برای دزدیدن پیکر او بودند. همچنین در جریان مراسم خاکسپاری، نیروهای سرکوب به مردم شلیک کردن و چند نفر زخمی شدند.

در ویدئویی که از مادر میلاد در این مراسم منتشر شد، او می‌گوید؛ «میلاد شهید است و پسرم را به کردستان تقدیم می‌کنم. مادر میلاد نیستم اگر انتقامش را نگیرم. دختر میهن نیستم اگر انتقامش را نگیرم.» همچنین پدر میلاد معروفی در این مراسم گفت؛ «میلاد تنها فرزند من نبود، فرزند کردستان بود.»

مراسم چهلم میلاد معروفی هم با حمله ماموران امنیتی به مزار او و بازداشت پدرش همراه بود. نیروهای امنیتی با گاز اشک‌آور به خانه یکی از بستگان میلادحمله و جعفر معروفی،‌ پدر و تعدادی از بستگان او را نیز بازداشت کردند.

همچنین نیروهای امنیتی با تعدادی از دوستان میلاد در روز تولدش که بر سر مزار او رفته بودند درگیر شدند. همچنین عوامل حکومتی به‌صورت مرتب گل‌هایی را که بر سر مزار او می گذارند خراب می‌کنند.

آخرین استوری اینستاگرام میلاد معروفی این شعر از مولوی بود؛ «آبی که از دیده چو خون می‌ریزد/خون است بیا ببین که چون می‌ریزد».

میلاد معروفی ۲۳ سال داشت. در حال آماده شدن برای کنکور بود و می‌خواست دامپزشکی بخواند. مربی سوارکاری بود و آرزو داشت روزی با اسبش «شاه‌بال» در مسابقات بین‌المللی سوارکاری شرکت کند.

مهاباد/ قتل حکومتی مهران رحمانی ۲۲ ساله؛

۲۷ آبان ‌۱۴۰۱، مهران رحمانی ۲۲ ساله و اهل مهاباد، در جریان اعتراضات مردمی این شهر در منطقه "پشتپ بری شیلانان" در نتیجه شلیک گلوله جنگی کلاشینکوف به ناحیه شکم به شدت زخمی شد. او به‌ دلیل شدت جراحات به بیمارستان «خمینی» مهاباد منتقل و فوراً تحت عمل قرار گرفت. سپس به‌دلیل کاهش شدید پلاکت خون به بیمارستان «خمینی» ارومیه منتقل شد و به علت تنگی نفس به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد، اما بعد از پنج بار احیاء، جان خود را از دست داد.

پیکر مهران رحمانی پس از دو ساعت به پزشکی قانونی ارومیه منتقل می‌شود و ساعت ٢ بامداد جنازه را با گرفتن تعهد تحویل خانواده دادند. در پزشکی قانونی ارومیه از خانواده آقای رحمانی تعهد گرفته بودند که باید شب جنازه را بدون حضور مردم در روستای "قالوی زندان" به خاک بسپارند، سپس جنازه را تحویل خانواده دادند.

مراسم تشییع و خاکسپاری مهران رحمانی صبح روز شنبه بیست و هشتم آبان‌ماه ١٤٠١ با حضور گسترده مردم برگزار شد.

یک روز پس از زخمی شدن مهران رحمانی، پدر او به اداره اطلاعات مهاباد احضار می‌شود و او را تحت فشار قرار می‌دهند که باید در بیمارستان و جلوی دوربین صداوسیما اعلام کند «حزب دمکرات کردستان ایران» به پسر او شلیک کرده و کار نیروهای حکومتی نبوده است؛ در قبالش هزینه درمان مهران پرداخت خواهد شد و او بعد از ترخیص از بیمارستان بازداشت نمی‌شود. اما پدر آقای رحمانی، درخواست همراه با فشار و تهدید  اداره اطلاعات را رد و گفته است، شلیک به مهران توسط نیروهای حکومتی صورت گرفته است.

مهران رحمانی فرزند فاطمه و محمد است. او ۲۲ سال سن داشت با تحصیلات فوق دیپلم قضایی و  شغل مغازه‌داری.

مهاباد/ قتل حکومتی محمد احمدی گاگش ۴۳ ساله؛

۲۷ آبان ‌۱۴۰۱،  محمد احمدی گاگش ۴۳ ساله و اهل مهاباد، در جریان اعتراضات مردمی این شهر در پشت بام خانه‌اش از ناحیه سر هدف شلیک گلوله نیروهای سرکوبگر-حکومتی قرار گرفت و جان خود را از دست داد.  

مراسم خاکسپاری محمدی احمدی گاگش با حضور گسترده مردم برگزار و معترضان شعارهای اعتراضی را علیه حکومت ایران سردادند.

مهاباد/ قتل حکومتی  سید کمال (خالق) احمدپور ۳۵ ساله؛

۲۷ آبان ‌۱۴۰۱، سید کمال (خالق) احمدپور ۳۵ ساله و اهل مهاباد، در جریان اعتراضات مردمی این شهر  در خیابان «منبع» با شلیک گلوله جنگی نیروهای سرکوبگر-حکومتی از ناحیه قلب به‌ شدت زخمی شد و پس از ۴۰ دقیقه انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. در برگە پزشک قانونی علت فوت وی اصابت گلوله جنگی عنوان شده است.

خانواده بلافاصله بعد از جانباختن آقای احمدپور و از بیم ربودن پیکر او توسط نهادهای امنیتی، پیکر این معترض ۳۵ ساله را از بیمارستان خارج کردند. با وجود تماس‌های مکرر و تلاش نهادهای امنیتی برای پیداکردن پیکر سید احمد جهت جلوگیری از برگزاری مراسم با حضور مردم، خانواده توانست پیکر او را با حضور گسترده مردم به خاک بسپارد.

بعد از مراسم خاکسپاری، برادران سید احمد به نهادهای امنیتی احضار شدند. نیروهای امنیتی از آنها خواسته بودند که تعهد بدهند از گفت‌وگو با رسانه‌ها خودداری کنند که این خواسته قویا رد شد.

۲۸ خرداد ۱۴۰۲، سید عبدالله احمدپور، برادر سید احمد در محل کارش در خیابان "منبع" بدون ارائه حکم قضایی از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و برای بازجویی به یکی از بازداشتگاه‌های امنیتی ارومیه منتقل شده بود. او ۱۸ تیر ۱۴۰۲ با تودیع قرار وثیقه ٥٠٠ میلیون تومانی به صورت موقت از زندان مهاباد آزاد شد.

سید کمال احمدپور فرزند سید طاهر و مریم متولد بیستم آبان‌ماە ١٣٦٧ در شهر مهاباد است. وی متأهل و دارای دو فرزند می‌باشد.سید کمال به منبت‌کاری و زیبایی ساختمان در مهاباد مشغول بوده است.

پیرانشهر/ قتل حکومتی امیر فراستی‌شاد ۲۳ ساله؛

۲۷ آبان ‌۱۴۰۱، امیر فراستی‌شاد ۲۳ ساله و اهل پیرانشهر، در جریان اعتراضات مردمی این شهر در فلکه «محمد اوراز» به سمت کمربندی «کهنه‌خانه» هدف شلیک دو گلوله جنگی کلاشینکوف از ناحیه کلیه چپ و سه گلوله ساچمه‌ای نیروهای سرکوبگر-حکومتی قرار می‌گیرد و قبل از رسیدن به بیمارستان براثر شدن جراحات جان خود را از دست می‌دهد.

نیروهای سرکوبگر در بیمارستان پیرانشهر اقدام بە گروگان گرفتن جنازە امیر فراستی‌شاد می کنند، اما بە دلیل اقدام پیشگیرانە خانوادە و نزدیکان امیر و همچنین مردم پیرانشهر، نیروهای سرکوبگر از به گروگان گرفتن پیکر امیر امتناع می‌کنند.

مراسم خاکسپاری امیر فراستی‌شاد با حضور گسترده مردم پیرانشهر و مناطق اطراف آن در آرامستان پیرانشهر با سردادن شعارهای ضدحکومتی برگزار و نیروهای سرکوبگر و لباس شخصی‌ها که در اطراف آرامستان مستقر شده بودند، نتوانستند اقدامی را انجام دهند.

همچنین  مراسم ختم امیر فراستی‌شاد با حضور گسترده مردم در مسجد حضرت اسماعیل پیرانشهر برگزار و نیروهای سرکوبگر و نیروهای بومی سپاه پاسداران به شرکت‌کنندگان در مراسم ختم شلیک کردند که در نتیجه چهار شهروند زخمی شدند.

نهادهای امنیتی تاکنون چندین بار خانوادە فراستی‌شاد را احضار کرده و آنان در رابطه با فعالیت در فضای مجازی برای دادخواهی مورد بازجویی قرار گرفته‌اند. همچنی نهادهای امنیتی بە خانوادە فراستی شاد پیشنهاد اخذ دیە و ثبت ‌نام امیر در بنیاد شهید جمهوری اسلامی را داده‌اند، اما آنها این درخواست‌ها را رد کرده‌اند.

تاکنون اداره ثبت احوال پیرانشهر از صدور گواهی فوت برای امیر فراستی‌شاد، علیرغم پیگیری‌های خانواده او خودداری کرده است.

نیروهای امنیتی در روز مراسم چهلم امیر فراستی‌شاد و قبل از برگزاری مراسم در آرامستان پیرانشهر مستقر و اقدام به بازداشت دو جوان کرده بودند. همچنین اجازە برگزاری مراسم چهلم را بە خانوادە و نزدیکان او ندادند.

از دیگر سو نیروهای امنیتی خانوادە امیر فراستی‌شاد را تهدید کردند در صورت مصاحبه با رسانه‌ها درباره نحوه قتل حکومتی فرزندشان با حکم بازداشت مواجه خواهند شد.

امیر فراستی‌شاد فرزند حسن و نجیبە، متولد بیستم بهمن‌ماە سال ١٣٧٨ در پیرانشهر است. وی متأهل، دارای یک فرزند خردسال و استادکار گچ‌بری بودە است.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده