یک پیشبینی با تاریخ مصرف بسیار کم در شرایط امروز ایران
17:04 - 25 خرداد 1392
Unknown Author
آسو صالح
سناریوی اول: روحانی اکثریت مطلق آرا را کسب نکرده و انتخابات به دور دوم کشیده می شود. در این صورت احتمال پیروزی کاندیدای اصولگرایان بیشتر است. نتایج برای حاکمیت: 1- پیروزی در انتخابات چون حماسهی سیاسی که میخواست ایجاد کرد، 2- رد این نظریه که در جمهوری اسلامی انتخابات دمکراتیک نیست 3- رد محور اصلی جنبش سبز مبنی بر تقلب در انتخابات 88.
سناریوی دوم: روحانی اکثریت مطلق آرا را کسب کرده و پیروز انتخابات می شود. نتایج برای حاکمیت: 1- حماسه سیاسی که می خواست ایجاد شد، 2- خواست حاکمیت برای حل مساله هسته ای ایران\"نرمش، خرید وقت و بهبود وضعیت اقتصادی\".
در هر صورت اگر روحانی رئیس جمهور شود به احتمال بسیار زیاد با توجه به دلایلی که در زیر می آید، با اصولگرایان به توافق خواهد رسید. دلایل:
1- اصولگرایان دل خوشی از نهاد ریاست جمهوری ندارند، کمتر از نصف عمر جمهوری اسلامی، این نهاد کاملاً در اختیار آنها \"یا محافظهکاران\"بوده است. زمانی که هاشمی رفسنجانی هشت سال رئیسجمهور بود، آنها \"محافظهکاران\" از این نهاد دور بودند. مذاکرات محافظهکاران و حزب کارگزاران سازندگی در پاییز و زمستان 75، یعنی آخرین سال حضور \"تکنوکراتها\" در دولت، از خواست آنها برای فتح این نهاد حکایت داشت. ولی هشت سال بعدی ریاستجمهوری نیز با حضور محمد خاتمی، از آن آنها نشد.
موفقیت احمدینژاد در انتخابات 84 برای اصولگراها یک پیروزی بود، اما اقدامات اخیر احمدی نژاد، خروج وی از حوزه اصولگرایی را نشان میدهد. بدین ترتیب اصولگراها در این دوره نیز برای در اختیار گرفتن نهاد ریاستجمهوری دورخیز کردهاند. در صورت عدم رأی کاندیدای آنها، امکان آغاز مذاکرات زمستان 75 با هاشمی ولی اینبار با روحانی و احیاناً دادن امتیازهایی در این زمینه برای رسیدن به توافق با وی، وجود دارد. چه بسا ممکن است این مذاکرات با انتقاد جدی لایههای سنتی اصولگراها مواجه شود، ولی در این میان خواست رهبر و شرایط کشور و منطقه، چنین توافقی را برای حضور اصولگراها در دولت، ایجاب میکند.
2- خواست حذف احمدی نژاد و \"جریان انحرافی\".
3- عدم تمایل روحانی برای انتخاب اصلاحطلبان \"میان آنها و اصولگراها\" برای توافق \"عملی\". اصلاح طلبان هم اینک در کمترین مراکز قدرت حضور دارند، حتی عدهای از سران آنها در زندان هستند یا مجبور به ترک کشور شدهاند. همین امر موجب کاهش وزن آنها برای روحانی برای توافق با آنها \"به جای توافق با اصولگراها\"میشود، به عبارت دیگر روحانی ترجیح میدهد که با جناح \"قدرتمندتر\" توافق \"عملی\" داشته باشد.\"تأکید بر اینکه مذاکرات اصلاحطلبان و انتخاب نامزدی وی فقط یک امر واکنشی در عدم حضور کاندیدای اصلاح طلب بود. روحانی در مجموعهی اصولگرایان اصلاحطلب جای می گیرد!
4- شرایط حساس کشور و خواست دو طرف\"روحانی و اصولگرایان\" برای حل مسائل موجود در زمینهی اقتصادی، بحران در روابط بینالملل و مهمتر از همه مسألهی هستهای. \"با توجه به تجربهی روحانی در این زمینه و روابط بهتر وی با غرب\".
5- روحانی قائل به پرداخت هزینه نیست. به عبارت دیگر اگر عدم توافق وی با اصولگرایان هزینهای برای وی ایجاد کند، ترجیح میدهد که خلاف آن را انجام دهد.
6- حتی اگر هم قائل به پرداخت هزینه باشد، با توجه به بند 4 \"شرایط حساس کشور\" ترجیح میدهد که از ایجاد بحرانهای اضافه و ایجاد شکاف بیشتر در حاکمیت جلوگیری کند و با اصولگرایان به توافق برسد.
7- ایجاد تعادل؛ وجود انشقاق داخلی در جمهوری اسلامی امری واضح و مبرهن میباشد. این امر به ویژه طی سالهای اخیر شدت گرفته است. روحانی میتواند تعادل دو جناح رقیب در چپ و راست خود \"اصلاح طلبان و اصولگرایان با تمام زیرشاخههایشان\" را در دستور کار خود قرار دهد و دوباره در شکل گیری \"خانواده انقلاب\" مؤثر باشد.
8- و در نهایت اصولگراها هم به این توافق نیاز دارند، چون در ابتدا این احتمال در نظر گرفته شد که روحانی در انتخابات پیروز خواهد شد \"نه کاندید یا کاندیداهای آنها\".
اما در صورت عدم توافق روحانی با اصولگرایان چه پیش می آید.
بنابه دلایل گفته شده در بالا، این امکان ضعیف است. اما اگر این امکان را هم نادیده نگیریم، عدم دستیابی به توافق میتواند سه نتیجه را در پی داشته باشد:
1- انشقاق هرچه بیشتر رژیم جمهوری اسلامی، به عبارت دیگر اختلافات جناحهای مختلف در حاکمیت افزایش یافته و این بار اصولگراها نه با جریان انحرافی، بلکه با طیفی از \"فتنهگران\" شاخ به شاخ میشوند. این امر دلخواه روحانی نیست.
2- ایجاد التهاب سیاسی در جامعه، به عبارت دیگر اختلافات \"بالا\" میتواند به ایجاد پالسهایی در جامعه منجر شود که امکان تکرار صحنههای سال 88 در خیابانهای تهران را افزایش میدهد. این هم خواست روحانی نخواهد بود. \"ارجاع به بیانیههای اخیر وی برای آرامش میان هواداران خود\".
3- بازگشت به ترور؛ نگاهی به دو موج ترور \"به ویژه در داخل\" در تاریخ جمهوری اسلامی، یکی در دههی شصت و دیگری در دههی هفتاد \"ترور حجاریان، فروهرها و ...\"، نشان میدهد که هرگاه کمی بوی توسعه سیاسی به مشام میرسد، پروژهی ترور نیز فعال میشود. پروژهی ترور چند هدف را دنبال کرده است که امکان دارد در صورت پیروزی روحانی، عدم توافق وی با اصولگراها و در پیش گرفتن اندکی توسعه سیاسی \"حداقل بازگرداندن شرایط به دوران ماقبل احمدی نژاد\" همین اهداف، باعث فعال شدن این پروژه باشند. اول؛ کشیدن حصاری به دور ساختار حاکمیت، قدرتمندتر کردن آن و کاهش انتقادات. دوم؛ حذف مخالفین و کسانی که امروز \"در آن زمان خاص\"یا در آینده احتمالاً منبع خطر برای حاکمیت هستند. سوم؛ ایجاد رعب در جامعه و خنثی نمودن \"توسعهی سیاسی نسبی\". چهارم؛ متهم کردن کشورهای غربی یا بیگانه و همچنین اپوزیسیون خارج از کشور.
سناریوی اول: روحانی اکثریت مطلق آرا را کسب نکرده و انتخابات به دور دوم کشیده می شود. در این صورت احتمال پیروزی کاندیدای اصولگرایان بیشتر است. نتایج برای حاکمیت: 1- پیروزی در انتخابات چون حماسهی سیاسی که میخواست ایجاد کرد، 2- رد این نظریه که در جمهوری اسلامی انتخابات دمکراتیک نیست 3- رد محور اصلی جنبش سبز مبنی بر تقلب در انتخابات 88.
سناریوی دوم: روحانی اکثریت مطلق آرا را کسب کرده و پیروز انتخابات می شود. نتایج برای حاکمیت: 1- حماسه سیاسی که می خواست ایجاد شد، 2- خواست حاکمیت برای حل مساله هسته ای ایران\"نرمش، خرید وقت و بهبود وضعیت اقتصادی\".
در هر صورت اگر روحانی رئیس جمهور شود به احتمال بسیار زیاد با توجه به دلایلی که در زیر می آید، با اصولگرایان به توافق خواهد رسید. دلایل:
1- اصولگرایان دل خوشی از نهاد ریاست جمهوری ندارند، کمتر از نصف عمر جمهوری اسلامی، این نهاد کاملاً در اختیار آنها \"یا محافظهکاران\"بوده است. زمانی که هاشمی رفسنجانی هشت سال رئیسجمهور بود، آنها \"محافظهکاران\" از این نهاد دور بودند. مذاکرات محافظهکاران و حزب کارگزاران سازندگی در پاییز و زمستان 75، یعنی آخرین سال حضور \"تکنوکراتها\" در دولت، از خواست آنها برای فتح این نهاد حکایت داشت. ولی هشت سال بعدی ریاستجمهوری نیز با حضور محمد خاتمی، از آن آنها نشد.
موفقیت احمدینژاد در انتخابات 84 برای اصولگراها یک پیروزی بود، اما اقدامات اخیر احمدی نژاد، خروج وی از حوزه اصولگرایی را نشان میدهد. بدین ترتیب اصولگراها در این دوره نیز برای در اختیار گرفتن نهاد ریاستجمهوری دورخیز کردهاند. در صورت عدم رأی کاندیدای آنها، امکان آغاز مذاکرات زمستان 75 با هاشمی ولی اینبار با روحانی و احیاناً دادن امتیازهایی در این زمینه برای رسیدن به توافق با وی، وجود دارد. چه بسا ممکن است این مذاکرات با انتقاد جدی لایههای سنتی اصولگراها مواجه شود، ولی در این میان خواست رهبر و شرایط کشور و منطقه، چنین توافقی را برای حضور اصولگراها در دولت، ایجاب میکند.
2- خواست حذف احمدی نژاد و \"جریان انحرافی\".
3- عدم تمایل روحانی برای انتخاب اصلاحطلبان \"میان آنها و اصولگراها\" برای توافق \"عملی\". اصلاح طلبان هم اینک در کمترین مراکز قدرت حضور دارند، حتی عدهای از سران آنها در زندان هستند یا مجبور به ترک کشور شدهاند. همین امر موجب کاهش وزن آنها برای روحانی برای توافق با آنها \"به جای توافق با اصولگراها\"میشود، به عبارت دیگر روحانی ترجیح میدهد که با جناح \"قدرتمندتر\" توافق \"عملی\" داشته باشد.\"تأکید بر اینکه مذاکرات اصلاحطلبان و انتخاب نامزدی وی فقط یک امر واکنشی در عدم حضور کاندیدای اصلاح طلب بود. روحانی در مجموعهی اصولگرایان اصلاحطلب جای می گیرد!
4- شرایط حساس کشور و خواست دو طرف\"روحانی و اصولگرایان\" برای حل مسائل موجود در زمینهی اقتصادی، بحران در روابط بینالملل و مهمتر از همه مسألهی هستهای. \"با توجه به تجربهی روحانی در این زمینه و روابط بهتر وی با غرب\".
5- روحانی قائل به پرداخت هزینه نیست. به عبارت دیگر اگر عدم توافق وی با اصولگرایان هزینهای برای وی ایجاد کند، ترجیح میدهد که خلاف آن را انجام دهد.
6- حتی اگر هم قائل به پرداخت هزینه باشد، با توجه به بند 4 \"شرایط حساس کشور\" ترجیح میدهد که از ایجاد بحرانهای اضافه و ایجاد شکاف بیشتر در حاکمیت جلوگیری کند و با اصولگرایان به توافق برسد.
7- ایجاد تعادل؛ وجود انشقاق داخلی در جمهوری اسلامی امری واضح و مبرهن میباشد. این امر به ویژه طی سالهای اخیر شدت گرفته است. روحانی میتواند تعادل دو جناح رقیب در چپ و راست خود \"اصلاح طلبان و اصولگرایان با تمام زیرشاخههایشان\" را در دستور کار خود قرار دهد و دوباره در شکل گیری \"خانواده انقلاب\" مؤثر باشد.
8- و در نهایت اصولگراها هم به این توافق نیاز دارند، چون در ابتدا این احتمال در نظر گرفته شد که روحانی در انتخابات پیروز خواهد شد \"نه کاندید یا کاندیداهای آنها\".
اما در صورت عدم توافق روحانی با اصولگرایان چه پیش می آید.
بنابه دلایل گفته شده در بالا، این امکان ضعیف است. اما اگر این امکان را هم نادیده نگیریم، عدم دستیابی به توافق میتواند سه نتیجه را در پی داشته باشد:
1- انشقاق هرچه بیشتر رژیم جمهوری اسلامی، به عبارت دیگر اختلافات جناحهای مختلف در حاکمیت افزایش یافته و این بار اصولگراها نه با جریان انحرافی، بلکه با طیفی از \"فتنهگران\" شاخ به شاخ میشوند. این امر دلخواه روحانی نیست.
2- ایجاد التهاب سیاسی در جامعه، به عبارت دیگر اختلافات \"بالا\" میتواند به ایجاد پالسهایی در جامعه منجر شود که امکان تکرار صحنههای سال 88 در خیابانهای تهران را افزایش میدهد. این هم خواست روحانی نخواهد بود. \"ارجاع به بیانیههای اخیر وی برای آرامش میان هواداران خود\".
3- بازگشت به ترور؛ نگاهی به دو موج ترور \"به ویژه در داخل\" در تاریخ جمهوری اسلامی، یکی در دههی شصت و دیگری در دههی هفتاد \"ترور حجاریان، فروهرها و ...\"، نشان میدهد که هرگاه کمی بوی توسعه سیاسی به مشام میرسد، پروژهی ترور نیز فعال میشود. پروژهی ترور چند هدف را دنبال کرده است که امکان دارد در صورت پیروزی روحانی، عدم توافق وی با اصولگراها و در پیش گرفتن اندکی توسعه سیاسی \"حداقل بازگرداندن شرایط به دوران ماقبل احمدی نژاد\" همین اهداف، باعث فعال شدن این پروژه باشند. اول؛ کشیدن حصاری به دور ساختار حاکمیت، قدرتمندتر کردن آن و کاهش انتقادات. دوم؛ حذف مخالفین و کسانی که امروز \"در آن زمان خاص\"یا در آینده احتمالاً منبع خطر برای حاکمیت هستند. سوم؛ ایجاد رعب در جامعه و خنثی نمودن \"توسعهی سیاسی نسبی\". چهارم؛ متهم کردن کشورهای غربی یا بیگانه و همچنین اپوزیسیون خارج از کشور.