یک رأی و تمسخر یک جنبش
14:22 - 15 اسفند 1390
Unknown Author
یک رأی و تمسخر یک جنبش
جهانگیر عبدالهی
نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگذار شد کە طیف وسیعی از اپوزیسیون شرکت در آن را تحریم کردە بودند.آنچە در این انتخابات مهم و جلب توجە می کردن و تفاوت آن را با انتخابات قبلی آشکار می کرد این بود کە طیف وسیعی از اپوزیسیون مشارکت در آن را تحریم کردە بودند ، تمامی نیروهای اپوزیسیون داخلی (اصلاح طلبان ) و همگام با آنها اپوزیسیون خارج از کشور انتخابات را تحریم و از مردم خواستند کە در این انتخابات فرمایشی شرکت نکنند.
این ائتلاف و وسعت آن بە شکلی کە تمامی نیروها بر تحریم انتخابات هم نظر بودند حاکمیت را با چالش بزرگی روبرو کرد. حاکمیت کە از فردای انتخابات ریاست جمهوری٨٨ با کاهش مشروعیت بی سابقەایروبرو شدە است ، تمام سعی خود را بر آن گذاشت کە در این انتخابات بە هر شکل و شیوەای شدە مردم را پای صندوق های رای بیاورد تا بار دیگر مشروعیت خود را بە نیروهای مخالف و جامعە جهانی نشان دهد و برای این مهم از ملزم کردن تمامی ارگانهای حکومتی بە تبلیغ و تشویق مردم بە شرکت در انتخابات تا خواهش و تمنا و در آخرین حربە تهدید و ارعاب مردم فروگذاری نکرد.
آنجە در این مبحث می خواهم بە آن بپردازم عملکرد آقای خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران است کە در جریان انتخابات اخیر با چرخشی عجیب هم مردم و هم جریان های سیاسی را شوکە کرد.
آقای خاتمی کە از چهرە های سرشناس اصلاحات و یکی از رهبران آن بە حساب می آید، بعد از انتخابات سال ٨٨ ریاست جمهوری یکی از معترضین بە نتیجە انتخابات بود و همزمان و همگام با دو نامزد اصلاح طلب از تقلب سخن گفت و مردم را دعوت بە اعتراض کرد.در این مدت نیز راهکارهایی برای خروج از بحران بە حاکمیت ارائە داد کە با واکنش منفی حاکمیت روبرو شد، بە شکلی کە خود ایشان نیز فتنە گر و برانداز لقب گرفت.
با نزدیک شدن انتخابات مجلس ، آقای خاتمی پیش شرطهایی برا حاکمیت گذاشت کە شرکت اصلاح طلبان را بە اجرایی کردن این شروطمنوط کرد و تاکید کرد در صورتی کە این شروط اجرایی نشوند اصلاحطلبان انتخابات را تحریم خواهند کرد.
عدم موافقت حاکمیت با این خواستە ها و تکرار نظریات سابق خود و با فتنە گر خواندن اصلاح طلبان، طیف های اصلاح طلب بە این نتیجە رسیدند کە انتخابات را تحریم کنند و در این رابطە نیز اقدامات گستردە ای انجام دادند.
می توان گفت تحریم انتخابات با توجە بە اینکە تقریبا تمامی نیروهای مخالف در آن هم رای بودند و بە شکلی گستردە برای آن فعالیت کردند و گزارشاتی کە تا کنون در این رابطە منتشر شدە است با موفقیت همراه بودە است.
آنچە مهم و در حین حال عجیب بە نظر می رسد عملکرد آقای خاتمی است .با توجە بە فراگیر بودن تحریم انتخابات و از همە مهم تر اینکە تمامی طیف های اصلاح طلب نیز در آن هم نظر بودند و خود آقای خاتمی نیز با آن موافق بود ،در روز انتخابات چە اتفاقی افتاد کە آقای خاتمی پای صندوق رای رفتە و در این انتخابات کە بە قول خودشان فرمایشی و هیچ شباهتی با یک انتخابات سالم ندارد شرکت کند.
سوال این است، کدام یک از شروط اصلاح طلبان و شما کە یکی از رهبران این جریان هستید پذیرفتە شد؟ آیا فضای سیاسی ایران با گشایشی روبرو شد؟آیا در ماهیت حاکمیت تغیری بە وجود آمد؟آیا زندانیان سیاسی آزاد شدند؟آیا شروط لازم برای برگذاری یک انتخابات سالم فراهم شد؟ آیا نمایندگان واقعی توانستند در این انتخابات شرکت کنند؟و،،،
در اولین عکس العملی کە آقای خاتمی بە واکنش مردم نشان دادە است گفتە است کە وضعیت پیچیدە و خطرناک ایران من را نە این واداشت کە در انتخابات شرکت کنم و از آبروی خود مایە بگذارم.
سوالی کە پیش می آید این است کە
اگر وضعیت ایران بە شکل کنونی نبود، اگر وضعیت خطرناک کنونی بە وجود نیامدە بود، اگر همە چیز منظم و در سر جای خودش قرار داشت، اگر همە چیز درهم ریختە نبود،اگر مردم منشا و تعیین کنندە حکومت بودند، آیا دلیلی برای اعتراض مردم وجود داشت؟مگر نە این است کە مردم این این خطرات را دیدە اند و در اعتراض بە این وضعیت بە اعتراض برخواستە اند؟
آقای خاتمی میفرمایید من در رای خودم نوشتم : جمهوری اسلامی
کدامین جمهوری اسلامی ؟
جمهوری اسلامی کە ارزشی برای مردم قائل نیست، نظامی کە هر روزە و از بدو تاسیس مردمان این مرز و بوم را بە جرم دگراندیشی زندانی، شکنجە و اعدام می کند، جمهوری اسلامی کە در آن نشانی از حق ملت نیست،نظامی کە در آن مردم دو دستە اند خودی و غیر خودی کە در آن غیر خودی ها از حق حیات محروم و محکوم بە نابودی اند، نظامی کە در آن مردم خس و خاشاکو یا گوسفندانی بیش نیستند.
نظامی کە در آن نمایندە خدایی است و همە چیز از دریچە نگاه او نگریستە می شود او تصمیم میگیرد کە چە بشود ، چە کسی حق دارد ، چە کسی می تواند نمایندە مردم شود.
نمایندە خدایی کە حق است و هر چیز غیر از او ناحق. نمایندە ای کە چوپانی است کە از سوی خدا بر مردم حجت شدە و مردم را همچون گلە ای از گوسفندان راهنمایی می کند و تنها حق این گلە گوسفند پیروی و اطاعت است.
آقای خاتمی شما در راس جریانی هستید کە امروز از معترضین بە شرایط کشور و حاکمیت است، شما خود در تعیین سیاست های این جریان سهیم و از بازیگران اصلی آن هستید. ایا در شرایطی کە همە چیز برای اعتراض بە این وضعیت فراهم شدە است و دال بر تحریم گستردە مردم است، شرکت شما در انتخابات بە معنای تسلیم در برابر ارادە حاکمیت ، خیانت بە اعتماد مردم و تعقیر این جنبش نیست؟
جهانگیر عبدالهی
نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگذار شد کە طیف وسیعی از اپوزیسیون شرکت در آن را تحریم کردە بودند.آنچە در این انتخابات مهم و جلب توجە می کردن و تفاوت آن را با انتخابات قبلی آشکار می کرد این بود کە طیف وسیعی از اپوزیسیون مشارکت در آن را تحریم کردە بودند ، تمامی نیروهای اپوزیسیون داخلی (اصلاح طلبان ) و همگام با آنها اپوزیسیون خارج از کشور انتخابات را تحریم و از مردم خواستند کە در این انتخابات فرمایشی شرکت نکنند.
این ائتلاف و وسعت آن بە شکلی کە تمامی نیروها بر تحریم انتخابات هم نظر بودند حاکمیت را با چالش بزرگی روبرو کرد. حاکمیت کە از فردای انتخابات ریاست جمهوری٨٨ با کاهش مشروعیت بی سابقەایروبرو شدە است ، تمام سعی خود را بر آن گذاشت کە در این انتخابات بە هر شکل و شیوەای شدە مردم را پای صندوق های رای بیاورد تا بار دیگر مشروعیت خود را بە نیروهای مخالف و جامعە جهانی نشان دهد و برای این مهم از ملزم کردن تمامی ارگانهای حکومتی بە تبلیغ و تشویق مردم بە شرکت در انتخابات تا خواهش و تمنا و در آخرین حربە تهدید و ارعاب مردم فروگذاری نکرد.
آنجە در این مبحث می خواهم بە آن بپردازم عملکرد آقای خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران است کە در جریان انتخابات اخیر با چرخشی عجیب هم مردم و هم جریان های سیاسی را شوکە کرد.
آقای خاتمی کە از چهرە های سرشناس اصلاحات و یکی از رهبران آن بە حساب می آید، بعد از انتخابات سال ٨٨ ریاست جمهوری یکی از معترضین بە نتیجە انتخابات بود و همزمان و همگام با دو نامزد اصلاح طلب از تقلب سخن گفت و مردم را دعوت بە اعتراض کرد.در این مدت نیز راهکارهایی برای خروج از بحران بە حاکمیت ارائە داد کە با واکنش منفی حاکمیت روبرو شد، بە شکلی کە خود ایشان نیز فتنە گر و برانداز لقب گرفت.
با نزدیک شدن انتخابات مجلس ، آقای خاتمی پیش شرطهایی برا حاکمیت گذاشت کە شرکت اصلاح طلبان را بە اجرایی کردن این شروطمنوط کرد و تاکید کرد در صورتی کە این شروط اجرایی نشوند اصلاحطلبان انتخابات را تحریم خواهند کرد.
عدم موافقت حاکمیت با این خواستە ها و تکرار نظریات سابق خود و با فتنە گر خواندن اصلاح طلبان، طیف های اصلاح طلب بە این نتیجە رسیدند کە انتخابات را تحریم کنند و در این رابطە نیز اقدامات گستردە ای انجام دادند.
می توان گفت تحریم انتخابات با توجە بە اینکە تقریبا تمامی نیروهای مخالف در آن هم رای بودند و بە شکلی گستردە برای آن فعالیت کردند و گزارشاتی کە تا کنون در این رابطە منتشر شدە است با موفقیت همراه بودە است.
آنچە مهم و در حین حال عجیب بە نظر می رسد عملکرد آقای خاتمی است .با توجە بە فراگیر بودن تحریم انتخابات و از همە مهم تر اینکە تمامی طیف های اصلاح طلب نیز در آن هم نظر بودند و خود آقای خاتمی نیز با آن موافق بود ،در روز انتخابات چە اتفاقی افتاد کە آقای خاتمی پای صندوق رای رفتە و در این انتخابات کە بە قول خودشان فرمایشی و هیچ شباهتی با یک انتخابات سالم ندارد شرکت کند.
سوال این است، کدام یک از شروط اصلاح طلبان و شما کە یکی از رهبران این جریان هستید پذیرفتە شد؟ آیا فضای سیاسی ایران با گشایشی روبرو شد؟آیا در ماهیت حاکمیت تغیری بە وجود آمد؟آیا زندانیان سیاسی آزاد شدند؟آیا شروط لازم برای برگذاری یک انتخابات سالم فراهم شد؟ آیا نمایندگان واقعی توانستند در این انتخابات شرکت کنند؟و،،،
در اولین عکس العملی کە آقای خاتمی بە واکنش مردم نشان دادە است گفتە است کە وضعیت پیچیدە و خطرناک ایران من را نە این واداشت کە در انتخابات شرکت کنم و از آبروی خود مایە بگذارم.
سوالی کە پیش می آید این است کە
اگر وضعیت ایران بە شکل کنونی نبود، اگر وضعیت خطرناک کنونی بە وجود نیامدە بود، اگر همە چیز منظم و در سر جای خودش قرار داشت، اگر همە چیز درهم ریختە نبود،اگر مردم منشا و تعیین کنندە حکومت بودند، آیا دلیلی برای اعتراض مردم وجود داشت؟مگر نە این است کە مردم این این خطرات را دیدە اند و در اعتراض بە این وضعیت بە اعتراض برخواستە اند؟
آقای خاتمی میفرمایید من در رای خودم نوشتم : جمهوری اسلامی
کدامین جمهوری اسلامی ؟
جمهوری اسلامی کە ارزشی برای مردم قائل نیست، نظامی کە هر روزە و از بدو تاسیس مردمان این مرز و بوم را بە جرم دگراندیشی زندانی، شکنجە و اعدام می کند، جمهوری اسلامی کە در آن نشانی از حق ملت نیست،نظامی کە در آن مردم دو دستە اند خودی و غیر خودی کە در آن غیر خودی ها از حق حیات محروم و محکوم بە نابودی اند، نظامی کە در آن مردم خس و خاشاکو یا گوسفندانی بیش نیستند.
نظامی کە در آن نمایندە خدایی است و همە چیز از دریچە نگاه او نگریستە می شود او تصمیم میگیرد کە چە بشود ، چە کسی حق دارد ، چە کسی می تواند نمایندە مردم شود.
نمایندە خدایی کە حق است و هر چیز غیر از او ناحق. نمایندە ای کە چوپانی است کە از سوی خدا بر مردم حجت شدە و مردم را همچون گلە ای از گوسفندان راهنمایی می کند و تنها حق این گلە گوسفند پیروی و اطاعت است.
آقای خاتمی شما در راس جریانی هستید کە امروز از معترضین بە شرایط کشور و حاکمیت است، شما خود در تعیین سیاست های این جریان سهیم و از بازیگران اصلی آن هستید. ایا در شرایطی کە همە چیز برای اعتراض بە این وضعیت فراهم شدە است و دال بر تحریم گستردە مردم است، شرکت شما در انتخابات بە معنای تسلیم در برابر ارادە حاکمیت ، خیانت بە اعتماد مردم و تعقیر این جنبش نیست؟