گفتمان اصلاح طلبی با اصولگرایی برای ملیتهای ایران هیچ تفاوتی ندارد.
14:33 - 14 اردیبهشت 1394
Unknown Author
احمدمرادی
گفتمان اصلاح طلبی با کارنامه ای که دارد برای اقلیت های قومی(ملی) و مذهبی که ٧٠ در صد جامعه ایران را تشکیل میدهند با گفتمان اصولگرایی هیچ تفاوتی نداشته و هر دو جناح از واقعیات موجود چشم پوشی کرده اند.
در دوران متفاوتی که پرچمداران این دو گفتمان قدرت را در اختیار داشتند در بی توجهی کردن به سایر ملیتها، ادیان و مذاهب دیگر هیچ تفاوتی با همدیگر نداشته اند. درهشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی مطالبات اصلی جامعه ایران که شامل خواسته های اقلیت های قومی و مذهبی است نادیده گرفته شد و شاهد قتل هایی زنجیره ایی هم بودیم.
این طور به‌نظر می‌رسد که‌برای هر دو جناح در ایران تنها یک ملت و یک دین و مذهب وجود دارد. هدف از نوشتن این سطور این است که با ارائه‌ی ادله‌و استدلال ثابت شود که‌مطرح کردن و تعبیر از اصلاح‌طلبان و گفتمان اصلاح طلبی به‌عنوان ناجیان مردم ایران کاری معقول نیست. زیرا که این گفتمان نمی تواند به آلترناتیفی تبدیل شود که‌اکثریت جامعه ایران را راضی نگه دارد.
تئوریسین ها و لیدرهای گفتمان اصلاح طلبی، جامعه ایران را به خوبی درک نکرده اند و در خیال خود قصد دارند همچون گذشته بتوانند ملیتهای دیگر ایران را به سوی خود جلب کنند. غافل از اینکه با تاثیرات زیاد رسانه ها در آگاهی بخشی به مردم، محال است همچون گذشته به گفتمان به ظاهر اصلاح طلبی آری بگویند.
لازم به ذکر است افراد و گروههایی زیادی در خارج و داخل، از جمله شبکه های بی بی سی ، صدای آمریکا ،جناب نوری زاد و گروهای اصلاح طلب ...هستند که، با هزینه های سرسام آوری در تلاش هستند تغیرات و تحولات سیاسی اجتماعی در ایران را کانالیزه کنند و خاتمی و گفتمان اصلاح طلبی را ناجی وضع موجود معرفی کنند. لذا اندیشه‌ای می تواند ایران را از فروپاشی اجتماعی و سیاسی نجات دهد که، واقعیت های قومی و مذهبی در کشور را درک کند و به موزاییکی بودن ملیتها و ادیان موجود در داخل ایران اعتقاد داشته باشد و باید قانون اساسی را تدوین کنند تا همچون امروز شاهد زور گویی یک مذهب و یک ملت بر سایر مذاهب و ملتهای دیگرنباشیم .
با این حال با توجه به تحولاتی جدیدی که در منطقه رخ داده است، در صورتی که دولت مردان ایران نتواند خواسته های ملیتهای دیگر را به واقعیت تبدیل کنند قطعا شاهد شروع مبارزات رادیکالتری از سوی اپوزسیون ها در ایران خواهیم بود. تاریخ نشان داده هیچ حکومتی نتوانسته است در مقابل خواسته های مردم چشم پوشی کند. بمب شیمایی صدام حسین ، قتل عام و ژینوساید کردها و ارمنی ها توسط آتاتورک ،کشتار مردم سوریه توسط بشار اسد و.... نتوانسته مقابل خواسته های مردم مقاومت کند.
با این وجود نیاز است که دولت‌مردان ایران نگاهی توأم با عقلانیت بدور از خرافە پرستی همچون هاله نور به تحولات منطقه داشته باشند و بدانند که اگر خواهان نامی ماندگار در تاریخ هستند بە راهی که حکومتهای ساقط شده در منطقه رفته‌اند پا نگذارند که در غیره این صورت سرنوشت آنها با دیگر حکومتهای منطقه هیچ تفاوتی نخواهد داشت و سرنوشت مردم ایران بهتر از سرنوشت مردم عراق و سوریه نخواهد شد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.
گفتمان اصلاح طلبی با کارنامه ای که دارد برای اقلیت های قومی(ملی) و مذهبی که ٧٠ در صد جامعه ایران را تشکیل میدهند با گفتمان اصولگرایی هیچ تفاوتی نداشته و هر دو جناح از واقعیات موجود چشم پوشی کرده اند.
در دوران متفاوتی که پرچمداران این دو گفتمان قدرت را در اختیار داشتند در بی توجهی کردن به سایر ملیتها، ادیان و مذاهب دیگر هیچ تفاوتی با همدیگر نداشته اند. درهشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی مطالبات اصلی جامعه ایران که شامل خواسته های اقلیت های قومی و مذهبی است نادیده گرفته شد و شاهد قتل هایی زنجیره ایی هم بودیم.
این طور به‌نظر می‌رسد که‌برای هر دو جناح در ایران تنها یک ملت و یک دین و مذهب وجود دارد. هدف از نوشتن این سطور این است که با ارائه‌ی ادله‌و استدلال ثابت شود که‌مطرح کردن و تعبیر از اصلاح‌طلبان و گفتمان اصلاح طلبی به‌عنوان ناجیان مردم ایران کاری معقول نیست. زیرا که این گفتمان نمی تواند به آلترناتیفی تبدیل شود که‌اکثریت جامعه ایران را راضی نگه دارد.
تئوریسین ها و لیدرهای گفتمان اصلاح طلبی، جامعه ایران را به خوبی درک نکرده اند و در خیال خود قصد دارند همچون گذشته بتوانند ملیتهای دیگر ایران را به سوی خود جلب کنند. غافل از اینکه با تاثیرات زیاد رسانه ها در آگاهی بخشی به مردم، محال است همچون گذشته به گفتمان به ظاهر اصلاح طلبی آری بگویند.
لازم به ذکر است افراد و گروههایی زیادی در خارج و داخل، از جمله شبکه های بی بی سی ، صدای آمریکا ،جناب نوری زاد و گروهای اصلاح طلب ...هستند که، با هزینه های سرسام آوری در تلاش هستند تغیرات و تحولات سیاسی اجتماعی در ایران را کانالیزه کنند و خاتمی و گفتمان اصلاح طلبی را ناجی وضع موجود معرفی کنند. لذا اندیشه‌ای می تواند ایران را از فروپاشی اجتماعی و سیاسی نجات دهد که، واقعیت های قومی و مذهبی در کشور را درک کند و به موزاییکی بودن ملیتها و ادیان موجود در داخل ایران اعتقاد داشته باشد و باید قانون اساسی را تدوین کنند تا همچون امروز شاهد زور گویی یک مذهب و یک ملت بر سایر مذاهب و ملتهای دیگرنباشیم .
با این حال با توجه به تحولاتی جدیدی که در منطقه رخ داده است، در صورتی که دولت مردان ایران نتواند خواسته های ملیتهای دیگر را به واقعیت تبدیل کنند قطعا شاهد شروع مبارزات رادیکالتری از سوی اپوزسیون ها در ایران خواهیم بود. تاریخ نشان داده هیچ حکومتی نتوانسته است در مقابل خواسته های مردم چشم پوشی کند. بمب شیمایی صدام حسین ، قتل عام و ژینوساید کردها و ارمنی ها توسط آتاتورک ،کشتار مردم سوریه توسط بشار اسد و.... نتوانسته مقابل خواسته های مردم مقاومت کند.
با این وجود نیاز است که دولت‌مردان ایران نگاهی توأم با عقلانیت بدور از خرافە پرستی همچون هاله نور به تحولات منطقه داشته باشند و بدانند که اگر خواهان نامی ماندگار در تاریخ هستند بە راهی که حکومتهای ساقط شده در منطقه رفته‌اند پا نگذارند که در غیره این صورت سرنوشت آنها با دیگر حکومتهای منطقه هیچ تفاوتی نخواهد داشت و سرنوشت مردم ایران بهتر از سرنوشت مردم عراق و سوریه نخواهد شد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.
