کولبری و جنگ برای نان و زندگی
16:47 - 19 آبان 1397
Unknown Author
رضا شریفی بوکانی
اینجا مرز است و جنگ برای نان و زندگی، این داستان غم انگیز و پرغصه زندگی «کولبران» واقعی است که هر روز در آن سوی مرزهای کردستان تکرار میشود، دوباره، صد باره و هزار باره. سایه مرگ، گام به گام در تعقیب مردمان این دیار محروم دیده؛ همان مردمانی که به غفلتی یا لغزشی، یا جان از کف میدهند یا یک قطعه از تن خود را معلول و یا با شلیک مستقیم نیروهای حکومت جان خود را از دست میدهند.
آنان سالیان درازی است که از مرزِ جان گذشتهاند و اینجا مردمان را نمیتوان به جوان و پیر تشخیص داد. زن و کودک، مرد جوان و کهنسال، دانش آموز، دانشجو، ورزشکار، دیپلم، لیسانس و غیره؛ کمرها خمیده است و امروز این قصه همان داستان تکراری و همیشگی کولبران است.
باید گفت که «کولبری» نمادی شده از بیکاری و رنج بشریت، که این نماد در سرزمینی محروم به دنیا آمده است و نمادی از رنج پدر و مادری که نمیخواهند به خاطر بیکاری و بیپولی سر شرمندگی جلو فرزندانشان خم کنند.
اما و افسوس که مسئولان چه میدانند غم نان در سفره خالی چیست؟ چه میدانند سرمای تا مغز استخوان سوز کوههای بیرحم کردستان چگونه است؟ چه میدانند خطر افتادن از صخره و راههای کوهستانی به چه معناست؟ چه میدانند هربار رفتن و برگشتن یعنی مصون ماندن از شلیک گلوله، از پرت شدن، از سرما، از نرفتن روی مین و غرق شدن در رودخانه، و چه میدانند که کولبری و بار دهها کیلویی بر پشت حمل کردن برای تنها چند هزار تومان دقیقا یعنی چی؟
هرچند سرما هست و برف و یخبندان، هرچند ترس از مرگ چه با شلیک گلوله و چه پرت شدن از کوه و چه مدفون شدن و چه و هزاران چه دیگر که به دنبال دارد، هر لحظه همه هست و نیست شان که جانشان باشد را تهدید میکند و بد نیست که بدانیم تمام دارایی کولبر تنها بدن او هست که به او توان حمل سنگین بار را میدهد.
گاه مرگ نصیب انسان میشود و در مسیرهای سخت و دشواری که حتی چهارپا هم از آن توان گذر ندارد، کشته میشود. مردمان شریف و دردمندی که برای به دست آوردن روزی حلال از کوههای سخت میان گرمای جهنم، سرما و برف و بوران طاقت فرسا و استخوان سوز از جان خود مایه میگذارند، همسران و پدران زحمت کشی که نمیخواهند سر شرمندگی جلوی زن و بچههایشان خم کنند، از این رو به کولبری روی میآورند. اما آنان «کولبرانِ مرگاند» و رنج بُردگان عالم.
باید این را بدانیم که کولبران ، دردمندانی که هم صحبت کوهستانهای بیرحمیاند و نان خود را از این کوهستانها تمنا میکنند. دردمندانی که هیچ گاه طمع داشتن پول زیادی نداشتهاند و فقط خواهان نانی حلال برای خانواده خود هستند، دردمندانی که زندگی امروز خود را برای نان فردای خانوادهاش به کوهستان میفروشد تا شاید با فدا کردن و تقدیم این زندگی بتواند نانی برای فرزندانش که چشم انتظار برگشتش است، به دست آورد ولی کوهستان دانسته یا ندانسته کاری میکند که زندگیاش خیلی ارزانتر از نان برایش تمام شود و در این میان سختترین و کم درآمدترین شغلی است که کولبران برای تأمین معاش زندگی خود و خانوادهشان مجبور به روی آوردن به آن میشوند.
جمهوری اسلامی برای توجیه چنین اقدامات ضد انسانی در حق کولبران مناطق مرزی کردستان، تلاش میکند تا آنان را قاچاقچی و مجرم معرفی کند، آنان را متهم به حمل کالایی میکند که حق قانونی و گمرک آن پرداخت نشده است. مردمان کُرد بخوبی در این باره آگاهند و میدانند که این کولبران انسانهای شریفی هستند که صرفا جهت امرار معاش و لقمهای نان جان شان را نثار گلوله میکنند. این پدیده در ایران که با به جان خریدن بسیاری از مخاطرات از مناطق ناهموار و کوهستانی همراه است و با امکان تیراندازی مستقیم نیروهای وابسته به سپاه و انتظامی به فرد کولبر نیز همراه میشود.
امکان دائمی جان باختن کولبر در حین کار، این شغل را به یکی از پر خطر ترین مشاغل در ایران تبدیل کرده است، اما از سوی دیگر فقر اقتصادی و نیازمندی شهروندان کُرد به کسب حداقل درآمد برای معیشت، آنها را به این مخاطره وادار میکند. جمهوری اسلامی در هر شرایط، هر روزه کولبران مرزی را به اتهام قاچاقچی مورد حمله خود قرار میدهد و از آنان قربانی میگیرد و هر روز خانوادهای را داغدار میکند.
تا به حال هیچ مقامی در درون بدنه حکومت، پاسخگوی کشتن انسانهای بیگناه کولبر نبودند. دهها خانواده بینان آور و بیسرپرست ماندند و یا دهها کودک و خردسال را یتیم کردهاند، ولی هیچ مرجع و مقامی از آنان پشتیبانی نکرد و بلکه همان فرزندان یتیم را به حال خود رها کرده و در نهایت آنها را قاچاقچی نامیدند.
فقر و تبعیض نظام که از طرف اقلیت حاکم بر اکثریت مردم ایران اعمال میشود، گوشهای از بروز خود را در کشتار روزانه کولبران در مناطق مرزی غرب و شمال غرب کشور نشان میدهد؛ نیروی اصلی اعمال کننده این اقدام غیر انسانی و در این شرایط تنها سپاه پاسداران است، نامی که هرگز از یاد نمیرود.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
اینجا مرز است و جنگ برای نان و زندگی، این داستان غم انگیز و پرغصه زندگی «کولبران» واقعی است که هر روز در آن سوی مرزهای کردستان تکرار میشود، دوباره، صد باره و هزار باره. سایه مرگ، گام به گام در تعقیب مردمان این دیار محروم دیده؛ همان مردمانی که به غفلتی یا لغزشی، یا جان از کف میدهند یا یک قطعه از تن خود را معلول و یا با شلیک مستقیم نیروهای حکومت جان خود را از دست میدهند.
آنان سالیان درازی است که از مرزِ جان گذشتهاند و اینجا مردمان را نمیتوان به جوان و پیر تشخیص داد. زن و کودک، مرد جوان و کهنسال، دانش آموز، دانشجو، ورزشکار، دیپلم، لیسانس و غیره؛ کمرها خمیده است و امروز این قصه همان داستان تکراری و همیشگی کولبران است.
باید گفت که «کولبری» نمادی شده از بیکاری و رنج بشریت، که این نماد در سرزمینی محروم به دنیا آمده است و نمادی از رنج پدر و مادری که نمیخواهند به خاطر بیکاری و بیپولی سر شرمندگی جلو فرزندانشان خم کنند.
اما و افسوس که مسئولان چه میدانند غم نان در سفره خالی چیست؟ چه میدانند سرمای تا مغز استخوان سوز کوههای بیرحم کردستان چگونه است؟ چه میدانند خطر افتادن از صخره و راههای کوهستانی به چه معناست؟ چه میدانند هربار رفتن و برگشتن یعنی مصون ماندن از شلیک گلوله، از پرت شدن، از سرما، از نرفتن روی مین و غرق شدن در رودخانه، و چه میدانند که کولبری و بار دهها کیلویی بر پشت حمل کردن برای تنها چند هزار تومان دقیقا یعنی چی؟
هرچند سرما هست و برف و یخبندان، هرچند ترس از مرگ چه با شلیک گلوله و چه پرت شدن از کوه و چه مدفون شدن و چه و هزاران چه دیگر که به دنبال دارد، هر لحظه همه هست و نیست شان که جانشان باشد را تهدید میکند و بد نیست که بدانیم تمام دارایی کولبر تنها بدن او هست که به او توان حمل سنگین بار را میدهد.
گاه مرگ نصیب انسان میشود و در مسیرهای سخت و دشواری که حتی چهارپا هم از آن توان گذر ندارد، کشته میشود. مردمان شریف و دردمندی که برای به دست آوردن روزی حلال از کوههای سخت میان گرمای جهنم، سرما و برف و بوران طاقت فرسا و استخوان سوز از جان خود مایه میگذارند، همسران و پدران زحمت کشی که نمیخواهند سر شرمندگی جلوی زن و بچههایشان خم کنند، از این رو به کولبری روی میآورند. اما آنان «کولبرانِ مرگاند» و رنج بُردگان عالم.
باید این را بدانیم که کولبران ، دردمندانی که هم صحبت کوهستانهای بیرحمیاند و نان خود را از این کوهستانها تمنا میکنند. دردمندانی که هیچ گاه طمع داشتن پول زیادی نداشتهاند و فقط خواهان نانی حلال برای خانواده خود هستند، دردمندانی که زندگی امروز خود را برای نان فردای خانوادهاش به کوهستان میفروشد تا شاید با فدا کردن و تقدیم این زندگی بتواند نانی برای فرزندانش که چشم انتظار برگشتش است، به دست آورد ولی کوهستان دانسته یا ندانسته کاری میکند که زندگیاش خیلی ارزانتر از نان برایش تمام شود و در این میان سختترین و کم درآمدترین شغلی است که کولبران برای تأمین معاش زندگی خود و خانوادهشان مجبور به روی آوردن به آن میشوند.
جمهوری اسلامی برای توجیه چنین اقدامات ضد انسانی در حق کولبران مناطق مرزی کردستان، تلاش میکند تا آنان را قاچاقچی و مجرم معرفی کند، آنان را متهم به حمل کالایی میکند که حق قانونی و گمرک آن پرداخت نشده است. مردمان کُرد بخوبی در این باره آگاهند و میدانند که این کولبران انسانهای شریفی هستند که صرفا جهت امرار معاش و لقمهای نان جان شان را نثار گلوله میکنند. این پدیده در ایران که با به جان خریدن بسیاری از مخاطرات از مناطق ناهموار و کوهستانی همراه است و با امکان تیراندازی مستقیم نیروهای وابسته به سپاه و انتظامی به فرد کولبر نیز همراه میشود.
امکان دائمی جان باختن کولبر در حین کار، این شغل را به یکی از پر خطر ترین مشاغل در ایران تبدیل کرده است، اما از سوی دیگر فقر اقتصادی و نیازمندی شهروندان کُرد به کسب حداقل درآمد برای معیشت، آنها را به این مخاطره وادار میکند. جمهوری اسلامی در هر شرایط، هر روزه کولبران مرزی را به اتهام قاچاقچی مورد حمله خود قرار میدهد و از آنان قربانی میگیرد و هر روز خانوادهای را داغدار میکند.
تا به حال هیچ مقامی در درون بدنه حکومت، پاسخگوی کشتن انسانهای بیگناه کولبر نبودند. دهها خانواده بینان آور و بیسرپرست ماندند و یا دهها کودک و خردسال را یتیم کردهاند، ولی هیچ مرجع و مقامی از آنان پشتیبانی نکرد و بلکه همان فرزندان یتیم را به حال خود رها کرده و در نهایت آنها را قاچاقچی نامیدند.
فقر و تبعیض نظام که از طرف اقلیت حاکم بر اکثریت مردم ایران اعمال میشود، گوشهای از بروز خود را در کشتار روزانه کولبران در مناطق مرزی غرب و شمال غرب کشور نشان میدهد؛ نیروی اصلی اعمال کننده این اقدام غیر انسانی و در این شرایط تنها سپاه پاسداران است، نامی که هرگز از یاد نمیرود.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.