کشته شدن افراد مدنی براثر انفجار مین درسایه بی مسئولیتی جمهوری اسلامی ایران
21:16 - 9 اسفند 1395
Unknown Author
عیسی بازیار
در ده روز گذشته ونیمه دوم ماه فوریه ٢٠١٧ در ٦حادثه مختلف انفجار مین در ایران ٨نفر قربانی انفجارمین شدند که سه تن از این اشخاص در استان ایلام ودرحین کارهای روزمره با مین برخورد کرده ودردم کشته شدند و٥نفردیگر بسختی مجروح گردیند که دراین میان یک کودک ١٣ساله نیز دیده میشود
کشور ایران با دارا بودن بیش از ۴۸۰۰ مصدوم مین و ۲۰۱۵ کشته، یکی از مراکز عمده قربانیان میندرجهان است.مرزهای این کشوربا گذشت ٢٨سال از اتمام جنگ ٨ساله هنوزهم آلوده به مین است و همچنان قربانی میگیرد.
«جمهوری اسلامی ایران» عضو کنواسیون منع به کارگیری مینهای زمینی موسوم به «اتاوا» نیست و تاکنون به رغم وسعت آلودگی زیاد به این معاهده نپیوسته است. بنابر ماده ۴ تا ۷ این معاهده، کشورهای عضو (موظف) متعهد به اعمالی هستند که کاشت وساخت وانباشت مین را برای کشورهای عضو این معاهده ممنوع میکند .
جمهوری اسلامی ایران کاشت مین را در مرزهایخود، به عنوان یک ساز و کار دفاعی مینگرد و این کار را ادامه میدهد. (عطف به نامه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی؛ در بهمن ١٣٨۵،) که در واکنش به انتقادات سازمانهای جهانی منع به کارگیری مینهای زمینی، طی نامهای وجود مین در مرزهای ایران را ضروری اعلام کرد. در بخشی از بیانیه وزارت امور خارجه آمده است: «مرزهای ایران گسترده هستند و گذرگاهی برای عبور قاچاقچیان و تروریستها است. بنابراین نهادهای دفاعی ایران استفاده از مینهای زمینی را به عنوان یک ساز و کار دفاعی پذیرفتهاند.»
«مرکز مینزدایی کشور» وابسته به «وزارت دفاع و نیروهای مسلح» بدون توجه به تکرار مداوم این حوادث مرگبار، کماکان عملکرد ضعیف خود را در مورد پاکسازی میادین مین به عنوان پاسخ ارایه داده است. از سوی دیگر جمهوری اسلامی نیز با وجود هشدارهای جهانی، هنوز به پیشنهادکشور «بوسنی» مبنی بر «پاکسازی اصولی میادین مین» که در «نشست ۲۸ شورای حقوق بشر سازمان ملل» و چرخه بررسی ادواری نقض حقوق بشر درکشورهای عضو شورای حقوق بشر موسوم به UPR))کهاز سوی ایران پذیرفته شده و قول پاکسازی اصولی را نیز داده است، کماکان هیچ نکته مثبتی در این باره انجام نداده و توجهی نکرده است.
در سال ٢٠١٦(٧٦)نفر قربانی انفجار مین در دوبخش نظامی وغیر نظامی شدند که ٩٠درصد این افراد قربانی ازمیان مردم مدنی بودند .
قوانین داخلی مرکز مین زدایی واستاندارد های جهانی در این مورد چه میگویند؟
دستور عمل پاکسازی در «مرکز مینزدایی کشور» که بومیسازی شده است، برگرفته از استانداردهای پاکسازی جهانی است (توسط UNIMASتهیه و تنظیم میشود) این دستورالعمل ملاک پاکسازی در مرکز مینزدایی است ولی از سوی مسوولان این مرکز، جنبه صوری داشته و به آن عمل نمیشود.
در بخشی از این دستورالعمل که به نام (AIMAS) شناخته میشود آمده است که \"نهاد ملی مین موظف است برای پاکسازی مناطق آلوده به مین اقدامات جامع را به کار برد\" که تاکنون اینگونه نبوده است.
در آیمس (AIMAS) ۱۰۶۰در مورد مسوولیت نهاد ملی مین چنین گفته شده است؛
الف- آلودگی مینها ابتدائاً و نهایتاًیک مسوولیت ملی است و به همین خاطر دولتها (یا مقامات ملی مربوطه) در قبال قربانیان در همه مناطق تحت تاثیر مینها مسوولیت دارند. این مسوولیت شامل مناطق شناخته شده و ناشناخته، مناطقی که پاکسازی شده یا تحویل مقامات ملییااجتماعات داخلی شده، مناطقی که خنثی شده، یا در نتیجه فرآیند آزادسازی زمین مینهای آنها کاهش داده شده میشود. فقط وقتییک آژانس تکمیلی مستقیماً و معمولاً مسوول یک منطقه تحت تاثیر باشد، این آژانس میتواند مسوول مصدومان آن منطقه نیز باشد. فقط در این صورت اعتبار این ادعا باید مورد به مورد اثبات شود.
اعلام اتمام پاکسازی پیشتر درباره استان «کرمانشاه» در سال ١٣٩١، صورت گرفت. پس از انجام و اعلام این کار غیرکارشناسی و کاملا اشتباه، شهروندان بسیاری در این استان، قربانی انفجار مین و مواد منفجره باقی مانده از جنگ شدند. این فجایعبیانگر عدم پاکسازی علمی و صحیح در اراضی آلوده بود.
در ماده ١٠ بندِ ٣ شرحِ خدماتِ پیمانکارِ مصوبِ ” مرکزِ مینزداییِ کشور ” که برای پیمانکاران عملیاتِ مین تدوین شده است؛ شرحِ خدمات عاملِ اجراییِ عملیاتِ مینروبی (پیمانکار) ویگان های پاکسازی کننده ملزم به رعایت استاندارد های جهانی هستند.
ماده ١٠ از بند ٣ شرحِ خدماتِ عاملِ اجراییِ عملیاتِ مینروبی
علامتگذاری همه زمین های الوده ومشکوک براساس IMAS ٨.٤٠یا روشِ اجراییِ مصوب و ابلاغی آیمسیا استانداردهای جهانیِ پاکسازی، ملاک عمل در این شرح خدمات است؛ پس باید دید عملکرد ” مرکز مینزدایی کشور ” از نظر این استانداردها چه گونه است.
ابتدا که این بند از استانداردها به هیچوجه در قراردادهای امانی خود مرکز یا پیمانکاران دیده نمیشود و هیچ علامتگذاری در این مناطق مشاهده نشده است و همهی قربانیان از عدمِ وجودِ علایمِ هشدار دهنده، اظهارِ بیاطلاعی نمودهاند و تنها با یک علامتگذاریِ ساده میتوان از بسیاری از این حوادث پیشگیری کرد.حال که ملاک عمل نهاد ملی مین عمل کردن پیمانکاران وگروهای پاکسازی کننده است به این قوانین بین المللی است نگاهی به این استاندارد ها می اندازیم .
در استان کرمانشاه در بهمن ماه سال ٩١جشن پاکسازی گرفته شد وهمه این استان را منطقه پاک اعلام شد .
در ابتدا فرض را بر این میگذاریم که مرکز مینزدایی به عنوان نهاد ملی مین، به هیچ شکلی این مناطق را اعلام اتمام پاکسازی نکرده است؛ این در حالی است که در آذربایجان غربی و استانهای کردستان و کرمانشاه اعلام شده که پاکسازی آن به پایان رسیده است، اما برای بررسی مسوولیتهای نهاد ملی میندر تمام نقاط آلوده در جهان، این موضوع را فعلا نادیده گرفته و در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
این بررسی فنی براساس استانداردهای پاکسازی تدوین شده در متمم ٢ استانداردهای جهانی تدوین شده در آخرین نسخه بهروزرسانی شده در سال ٢٠١٣ است. در این دستورالعمل جهانی (IMAS) بخش ٧.١١ در مورد مسوولیت کارفرما در بند (ب) این بخش توضیح داده شده است که: مناطق خطرناک باید براساس وجود و قابل اعتماد بودن اطلاعات و مستقیمیا غیرمستقیم بودن شواهد برای هر خطر، به دو دسته خطرناک مشکوک (SHA) و خطرناک قطعی (CHA) تقسیمبندی شوند. مناطقی که فقط شواهد غیرمستقیم مبنی بر وجود مین دارند باید مناطق خطرناک مشکوک نامیده شوند. مناطقی که شواهد مستقیم مبنی بر وجود مین دارند باید مناطق خطرناک قطعی نامیده و برای هر منطقه علامتگذاری مناسب تهیه شود.
این در حالی است که در حادثه های اخیرو بسیاری حوادث مشابه، هیچگونه اطلاعرسانی و یا ثبت علامت صورت نگرفته و همچنین در همان استانداردها در بخش ٨.١ به صراحت توضیح داده شده است قبل از اتمام و اعلام اتمام پاکسازی و تحویل زمین آلوده باید این زمین تا مدتها تحت نظر گرفته شود و اطمینان حاصل کرد که هیچ شواهدی دال بر آلودگی در زمین نیست، بعد به مراجع ذیریط و مردم و ساکنین محلی اعلام نمود که این منطقه پاک و قابل تردد است در این موارد هیچگاه این قوانین نه اجرا شده و نه پس از رخ دادن حوادث نسبت به علامتگذاری دوبارهیا پاکسازی مجدد اقدام شده است.
مرکز مینزدایی که ریاست آن برعهده سردار امیر احمدی است، در همه حوادث رخ داده هیچ توضیحی در این موارد نداده و مسوولیت این حوادث را در سکوت و بیخبری و عدم رسیدگی به حادثه بعدی پیوند داده است.وتنها نظاره گر کشته ومصدوم شدن افراد مدنی براثر انفجار مین است .
راهکارها برای کاهش قربانیان مین
در روند عملیات پاکسازی میادین مین درجهان، قوانین کامل وتحت نظارت سازمان های ناظر بر اجرای استاندارد ها مانند GICHD وUNIMAS تدوین شده است که به اختصار آیمس (IMAS) نامیده میشود، که شامل بخشهای زیادی از ابتدای کار پاکسازی تا انتهای آن را در برمیگیرد و تمام کشورهای آلوده به مین از این استانداردهای قراردادی استفاده میکنند.عملیات مین روبی مانند هر تخصصی، دارای استانداردهای بینالمللی و واژگان منحصر به این تخصص است.
IMAS یا استانداردهای عملیات مینزدایی این بخش مربوط به آگاهیرسانی از خطرات مین MRE را در IMAS-08/50گردآوری و در اختیار نهاد ملی در هر کشور الوده به مین قرار داده شده است. در تشریح این استانداردها، به طور مشخص نهاد ملی مین موظف شده؛ ارایهگر و جمعآوری کنندهی اطلاعات تلفات انسانی و نحوهی عملکرد بهینه در راستای پیشبرد جامع امر آگاهیرسانی از خطرات مین (MRE) و فرآیند ارزیابی کلی و کامل آن اطلاعات را برای برنامهای گستردهتر و نظارت و ارزیابی و توسعه سازمان آگاهیرسانی از خطرات مین به طور مداوم و نه براییک بار به کار گیرد. در ایران این استاندارد ها بومی سازی شده است ولی متاسفانه هیچیک از گروهای پاکسازی کننده اطلاعی از این استاندارد ها ندارند و طبق روال معمول خود کار پاکسازی را که مبنای میلیتاری (نظامی) دارد پیش میبرند و همین امر باعث عدم دقت لازم در کیفیت پاکسازی شده است و در بخش مسئولیت های مدنی نهاد ملی مین نیز عملا این استاندارد ها جایی در دستور کار مرکز مین زدایی ندارند به طور مثال :
در استانداردهای پاکسازی آیمس (استاندارد ٨.050) بخش آموزش، اطلاعات و راهکارهای زیادی را در جهت آموزش ساکنین مناطق آلوده به مین در نظر گرفته است. چند بخش از این قوانین به شرح ذیل است؛
۱. ارزیابی نیازها؛ هدف از ارزیابی نیازها در آموزش خطرات مین، داشتن اطلاعات ضروری و در اختیار گذاشتن همگانی برای آموزش خطرات مین است. در این قانون خطرات محلی مین و مواد منفجره به جای مانده از جنگ یا گلولههای عمل نکرده (UXO) تحت ارزیابی آموزشدهندگان یا مربیان آموزشی باید قرار گیرد. اطلاعات اولیه شامل اطلاعاتی است که به طور مستقیم از سطح منطقه جمعآوری میشود؛ و این امر میبایست مبنا و اساسی برای اخذ تصمیمات، درباره اولویت نیازها و پاسخ بهینه برای هدف نهایی و فعالیتهای میدانی، نظارتی آینده را ایجاد کند. به طور مثال یک فرد ساکن مناطق مینزده، هر روزه در آن منطقه در رفتوآمد است و او بهتر از هر کسی به چگونگی آرایش میادین مین و حتی مختصات جغرافیایی آن وارد است و در نتیجه از پتانسیل این افراد به خوبی میتوان استفاده نمود. در بخش دیگر این قانون مسوولیتهای نهاد ملی عملیات مینزدایی (NMAA) به خوبی شرح داده شده است.
در تبصرههای این قانون مسوول بودن نهاد ملی مین در قبال شهروندان را شرح میدهد؛
١. نهاد ملی مین باید تضمین نماید که نیازهای آموزش خطر مین با تسهیل و هماهنگی و نظارت در جمعآوری اطلاعات مطابق با استانداردهای بینالمللی صورت گیرد.
۲. بایدیک مرکز اطلاعاتی راهاندازی شود. این بانک اطلاعاتی باید در برگیرندهی اطلاعات کامل و جامع از وضعیت منطقه، اطلاعات بخشهای دیگری مانند بهداشت و رفاه را در برگیرد تا برای مربیان آموزشی کار آموزش آسانتر گردد. هماکنون به علت وجود دلایل بسیاری از قبیل امنیتی بودن آمار مصدومین و مجروحین، هیچکدام از آموزشدهندگان در این سطح قرار ندارند و آموزش خطر مین به صورت رندوم (تصادفی) صورت میگیرد که این امر نه کافی و نه لازم است.
۳. سازمانهایی که آموزش خطر مین (MRE) را بر عهده دارند، میبایست تمام شرایط فوق را برابر با استانداردهای آیمس و استانداردهای بومی (در ایران هیچ استاندارد بومی وجود ندارد) را مطابقت داده و سنجیده و کم و کاستیهای آن را جهت آموزش اصولی و پایین آوردن تلفات، به واسطهی آموزش صحیح در یک سازمان اطلاعاتی، گردآوری و نسبت به تصحیح و به روزآوری آن اقدام نمایند..
٤.حصارکشی و علامتگذاری مناطق آلوده به مین،یکی از مهمترین بخشهای پاکسازی مین در دنیا است که توسط علایم قراردادی و علایم به زبان ساکنین بومی آن منطقه باید تهیه و نصب شود و رصد و بازرسی مداوم از این علامتها جهت حفاظت از آن صورت گیرد.
در ایران هیچگونه علایم استانداردی برای میادین مین وجود ندارد و اگر در زمان احداث این میادین علامتی نیز وجود داشته، به علت فقر و دلایل دیگر، مردم بومی اقدام به فروش سیمهای خاردار، و تابلوهای هشدار میکنند. عدهی زیادی از این افراد برای کسب سود بیشتر، قربانی مینها شدهاند.
ایجاد دوره ها .کلاسها و کارگاههای آموزش مردمی “آگاهیرسانی از خطرات مین” در فصول مختلف و مکانهای متفاوت برای ساکنین اصلی و کوچندگان و عشایر در مناطق مختلف، با پایههای سنی متفاوت میتواند در کاهش امار مصدومین مین تاثیر زیادی داشته باشد این آموزشها مستلزم استفاده از مربیان مسلط به زبانهای مردمان آن مناطق، جهت درک بهتر مطالب است.
-راهکار پیشنهادی و لازم دیگر، نصب علایم هشداردهندهیثابت و در مواردی جداسازی مناطق آلوده مین، به وسیلهی حصارهای غیر قابل نفوذ مانند سازههای بتنی و مستحکم است. استفاده از علایم قراردادی با درک تصویری و به کار بردن تابلوهای تصویری برای افراد کمسواد و بیسواد ساکن در این مناطق لازم و حفاظت مداوم و سرکشیهای مرتب به آنها جهت اطمینان از عدم امحای علایم، از جمله راهکارهای پیشنهادی در این رابطه است.
برای کاهش میزان قربانیان مین میبایست نهاد ملی مین با تغییرات گسترده در مدیریت و گماردن افراد صاحب فن و متخصصین را در سطوح مدیریتی حسن نیت خود را در پیشبرد امر پاکسازی به اثبات برساند.
مهمترین راهکار تغییر اساسی در نحوه پاکسازی میادین مین است؛ پاکسازی اصولی و مطابق با استانداردهای پاکسازی، تربیت مسوولان و مجموعههای اجرایی زیر نظر مرکز مینزدایی توسط سازمانهای جهانی مانند (GICHD) که در این امر فعالیت میکنند و به طور مناسب و مفید نسبت به آموزش عوامل اجرایی در عملیات مینروبی اقدام میکنند از ضروریات فعلی مرکز مینزدایی میباشد .
در پایان یاد آور میشود که مسولیت مستقیم حوادث انفجار مین وقربانی شدن افراد بطور مستقیم برعهدهوزارت دفاع ومرکز مین زدایی کشور است .
رونوشت:
_خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران
_ریاست محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
_خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل
_آقای فیروزعلیزاده ریاست کمپین بین المللی منع بکارگیری مین های زمینیICBL
_مرکز مین زدایی وزرات دفاع جمهوری اسلامی ایران
_معاونت مهندسی وزارت دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح
_UNMASستاد مرکزی مقابله علیه مین سازمان ملل متحد
_مرکز بین المللی مین زداییبشر دوستـانه ژنـــوGICHD
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
در ده روز گذشته ونیمه دوم ماه فوریه ٢٠١٧ در ٦حادثه مختلف انفجار مین در ایران ٨نفر قربانی انفجارمین شدند که سه تن از این اشخاص در استان ایلام ودرحین کارهای روزمره با مین برخورد کرده ودردم کشته شدند و٥نفردیگر بسختی مجروح گردیند که دراین میان یک کودک ١٣ساله نیز دیده میشود
کشور ایران با دارا بودن بیش از ۴۸۰۰ مصدوم مین و ۲۰۱۵ کشته، یکی از مراکز عمده قربانیان میندرجهان است.مرزهای این کشوربا گذشت ٢٨سال از اتمام جنگ ٨ساله هنوزهم آلوده به مین است و همچنان قربانی میگیرد.
«جمهوری اسلامی ایران» عضو کنواسیون منع به کارگیری مینهای زمینی موسوم به «اتاوا» نیست و تاکنون به رغم وسعت آلودگی زیاد به این معاهده نپیوسته است. بنابر ماده ۴ تا ۷ این معاهده، کشورهای عضو (موظف) متعهد به اعمالی هستند که کاشت وساخت وانباشت مین را برای کشورهای عضو این معاهده ممنوع میکند .
جمهوری اسلامی ایران کاشت مین را در مرزهایخود، به عنوان یک ساز و کار دفاعی مینگرد و این کار را ادامه میدهد. (عطف به نامه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی؛ در بهمن ١٣٨۵،) که در واکنش به انتقادات سازمانهای جهانی منع به کارگیری مینهای زمینی، طی نامهای وجود مین در مرزهای ایران را ضروری اعلام کرد. در بخشی از بیانیه وزارت امور خارجه آمده است: «مرزهای ایران گسترده هستند و گذرگاهی برای عبور قاچاقچیان و تروریستها است. بنابراین نهادهای دفاعی ایران استفاده از مینهای زمینی را به عنوان یک ساز و کار دفاعی پذیرفتهاند.»
«مرکز مینزدایی کشور» وابسته به «وزارت دفاع و نیروهای مسلح» بدون توجه به تکرار مداوم این حوادث مرگبار، کماکان عملکرد ضعیف خود را در مورد پاکسازی میادین مین به عنوان پاسخ ارایه داده است. از سوی دیگر جمهوری اسلامی نیز با وجود هشدارهای جهانی، هنوز به پیشنهادکشور «بوسنی» مبنی بر «پاکسازی اصولی میادین مین» که در «نشست ۲۸ شورای حقوق بشر سازمان ملل» و چرخه بررسی ادواری نقض حقوق بشر درکشورهای عضو شورای حقوق بشر موسوم به UPR))کهاز سوی ایران پذیرفته شده و قول پاکسازی اصولی را نیز داده است، کماکان هیچ نکته مثبتی در این باره انجام نداده و توجهی نکرده است.
در سال ٢٠١٦(٧٦)نفر قربانی انفجار مین در دوبخش نظامی وغیر نظامی شدند که ٩٠درصد این افراد قربانی ازمیان مردم مدنی بودند .
قوانین داخلی مرکز مین زدایی واستاندارد های جهانی در این مورد چه میگویند؟
دستور عمل پاکسازی در «مرکز مینزدایی کشور» که بومیسازی شده است، برگرفته از استانداردهای پاکسازی جهانی است (توسط UNIMASتهیه و تنظیم میشود) این دستورالعمل ملاک پاکسازی در مرکز مینزدایی است ولی از سوی مسوولان این مرکز، جنبه صوری داشته و به آن عمل نمیشود.
در بخشی از این دستورالعمل که به نام (AIMAS) شناخته میشود آمده است که \"نهاد ملی مین موظف است برای پاکسازی مناطق آلوده به مین اقدامات جامع را به کار برد\" که تاکنون اینگونه نبوده است.
در آیمس (AIMAS) ۱۰۶۰در مورد مسوولیت نهاد ملی مین چنین گفته شده است؛
الف- آلودگی مینها ابتدائاً و نهایتاًیک مسوولیت ملی است و به همین خاطر دولتها (یا مقامات ملی مربوطه) در قبال قربانیان در همه مناطق تحت تاثیر مینها مسوولیت دارند. این مسوولیت شامل مناطق شناخته شده و ناشناخته، مناطقی که پاکسازی شده یا تحویل مقامات ملییااجتماعات داخلی شده، مناطقی که خنثی شده، یا در نتیجه فرآیند آزادسازی زمین مینهای آنها کاهش داده شده میشود. فقط وقتییک آژانس تکمیلی مستقیماً و معمولاً مسوول یک منطقه تحت تاثیر باشد، این آژانس میتواند مسوول مصدومان آن منطقه نیز باشد. فقط در این صورت اعتبار این ادعا باید مورد به مورد اثبات شود.
اعلام اتمام پاکسازی پیشتر درباره استان «کرمانشاه» در سال ١٣٩١، صورت گرفت. پس از انجام و اعلام این کار غیرکارشناسی و کاملا اشتباه، شهروندان بسیاری در این استان، قربانی انفجار مین و مواد منفجره باقی مانده از جنگ شدند. این فجایعبیانگر عدم پاکسازی علمی و صحیح در اراضی آلوده بود.
در ماده ١٠ بندِ ٣ شرحِ خدماتِ پیمانکارِ مصوبِ ” مرکزِ مینزداییِ کشور ” که برای پیمانکاران عملیاتِ مین تدوین شده است؛ شرحِ خدمات عاملِ اجراییِ عملیاتِ مینروبی (پیمانکار) ویگان های پاکسازی کننده ملزم به رعایت استاندارد های جهانی هستند.
ماده ١٠ از بند ٣ شرحِ خدماتِ عاملِ اجراییِ عملیاتِ مینروبی
علامتگذاری همه زمین های الوده ومشکوک براساس IMAS ٨.٤٠یا روشِ اجراییِ مصوب و ابلاغی آیمسیا استانداردهای جهانیِ پاکسازی، ملاک عمل در این شرح خدمات است؛ پس باید دید عملکرد ” مرکز مینزدایی کشور ” از نظر این استانداردها چه گونه است.
ابتدا که این بند از استانداردها به هیچوجه در قراردادهای امانی خود مرکز یا پیمانکاران دیده نمیشود و هیچ علامتگذاری در این مناطق مشاهده نشده است و همهی قربانیان از عدمِ وجودِ علایمِ هشدار دهنده، اظهارِ بیاطلاعی نمودهاند و تنها با یک علامتگذاریِ ساده میتوان از بسیاری از این حوادث پیشگیری کرد.حال که ملاک عمل نهاد ملی مین عمل کردن پیمانکاران وگروهای پاکسازی کننده است به این قوانین بین المللی است نگاهی به این استاندارد ها می اندازیم .
در استان کرمانشاه در بهمن ماه سال ٩١جشن پاکسازی گرفته شد وهمه این استان را منطقه پاک اعلام شد .
در ابتدا فرض را بر این میگذاریم که مرکز مینزدایی به عنوان نهاد ملی مین، به هیچ شکلی این مناطق را اعلام اتمام پاکسازی نکرده است؛ این در حالی است که در آذربایجان غربی و استانهای کردستان و کرمانشاه اعلام شده که پاکسازی آن به پایان رسیده است، اما برای بررسی مسوولیتهای نهاد ملی میندر تمام نقاط آلوده در جهان، این موضوع را فعلا نادیده گرفته و در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
این بررسی فنی براساس استانداردهای پاکسازی تدوین شده در متمم ٢ استانداردهای جهانی تدوین شده در آخرین نسخه بهروزرسانی شده در سال ٢٠١٣ است. در این دستورالعمل جهانی (IMAS) بخش ٧.١١ در مورد مسوولیت کارفرما در بند (ب) این بخش توضیح داده شده است که: مناطق خطرناک باید براساس وجود و قابل اعتماد بودن اطلاعات و مستقیمیا غیرمستقیم بودن شواهد برای هر خطر، به دو دسته خطرناک مشکوک (SHA) و خطرناک قطعی (CHA) تقسیمبندی شوند. مناطقی که فقط شواهد غیرمستقیم مبنی بر وجود مین دارند باید مناطق خطرناک مشکوک نامیده شوند. مناطقی که شواهد مستقیم مبنی بر وجود مین دارند باید مناطق خطرناک قطعی نامیده و برای هر منطقه علامتگذاری مناسب تهیه شود.
این در حالی است که در حادثه های اخیرو بسیاری حوادث مشابه، هیچگونه اطلاعرسانی و یا ثبت علامت صورت نگرفته و همچنین در همان استانداردها در بخش ٨.١ به صراحت توضیح داده شده است قبل از اتمام و اعلام اتمام پاکسازی و تحویل زمین آلوده باید این زمین تا مدتها تحت نظر گرفته شود و اطمینان حاصل کرد که هیچ شواهدی دال بر آلودگی در زمین نیست، بعد به مراجع ذیریط و مردم و ساکنین محلی اعلام نمود که این منطقه پاک و قابل تردد است در این موارد هیچگاه این قوانین نه اجرا شده و نه پس از رخ دادن حوادث نسبت به علامتگذاری دوبارهیا پاکسازی مجدد اقدام شده است.
مرکز مینزدایی که ریاست آن برعهده سردار امیر احمدی است، در همه حوادث رخ داده هیچ توضیحی در این موارد نداده و مسوولیت این حوادث را در سکوت و بیخبری و عدم رسیدگی به حادثه بعدی پیوند داده است.وتنها نظاره گر کشته ومصدوم شدن افراد مدنی براثر انفجار مین است .
راهکارها برای کاهش قربانیان مین
در روند عملیات پاکسازی میادین مین درجهان، قوانین کامل وتحت نظارت سازمان های ناظر بر اجرای استاندارد ها مانند GICHD وUNIMAS تدوین شده است که به اختصار آیمس (IMAS) نامیده میشود، که شامل بخشهای زیادی از ابتدای کار پاکسازی تا انتهای آن را در برمیگیرد و تمام کشورهای آلوده به مین از این استانداردهای قراردادی استفاده میکنند.عملیات مین روبی مانند هر تخصصی، دارای استانداردهای بینالمللی و واژگان منحصر به این تخصص است.
IMAS یا استانداردهای عملیات مینزدایی این بخش مربوط به آگاهیرسانی از خطرات مین MRE را در IMAS-08/50گردآوری و در اختیار نهاد ملی در هر کشور الوده به مین قرار داده شده است. در تشریح این استانداردها، به طور مشخص نهاد ملی مین موظف شده؛ ارایهگر و جمعآوری کنندهی اطلاعات تلفات انسانی و نحوهی عملکرد بهینه در راستای پیشبرد جامع امر آگاهیرسانی از خطرات مین (MRE) و فرآیند ارزیابی کلی و کامل آن اطلاعات را برای برنامهای گستردهتر و نظارت و ارزیابی و توسعه سازمان آگاهیرسانی از خطرات مین به طور مداوم و نه براییک بار به کار گیرد. در ایران این استاندارد ها بومی سازی شده است ولی متاسفانه هیچیک از گروهای پاکسازی کننده اطلاعی از این استاندارد ها ندارند و طبق روال معمول خود کار پاکسازی را که مبنای میلیتاری (نظامی) دارد پیش میبرند و همین امر باعث عدم دقت لازم در کیفیت پاکسازی شده است و در بخش مسئولیت های مدنی نهاد ملی مین نیز عملا این استاندارد ها جایی در دستور کار مرکز مین زدایی ندارند به طور مثال :
در استانداردهای پاکسازی آیمس (استاندارد ٨.050) بخش آموزش، اطلاعات و راهکارهای زیادی را در جهت آموزش ساکنین مناطق آلوده به مین در نظر گرفته است. چند بخش از این قوانین به شرح ذیل است؛
۱. ارزیابی نیازها؛ هدف از ارزیابی نیازها در آموزش خطرات مین، داشتن اطلاعات ضروری و در اختیار گذاشتن همگانی برای آموزش خطرات مین است. در این قانون خطرات محلی مین و مواد منفجره به جای مانده از جنگ یا گلولههای عمل نکرده (UXO) تحت ارزیابی آموزشدهندگان یا مربیان آموزشی باید قرار گیرد. اطلاعات اولیه شامل اطلاعاتی است که به طور مستقیم از سطح منطقه جمعآوری میشود؛ و این امر میبایست مبنا و اساسی برای اخذ تصمیمات، درباره اولویت نیازها و پاسخ بهینه برای هدف نهایی و فعالیتهای میدانی، نظارتی آینده را ایجاد کند. به طور مثال یک فرد ساکن مناطق مینزده، هر روزه در آن منطقه در رفتوآمد است و او بهتر از هر کسی به چگونگی آرایش میادین مین و حتی مختصات جغرافیایی آن وارد است و در نتیجه از پتانسیل این افراد به خوبی میتوان استفاده نمود. در بخش دیگر این قانون مسوولیتهای نهاد ملی عملیات مینزدایی (NMAA) به خوبی شرح داده شده است.
در تبصرههای این قانون مسوول بودن نهاد ملی مین در قبال شهروندان را شرح میدهد؛
١. نهاد ملی مین باید تضمین نماید که نیازهای آموزش خطر مین با تسهیل و هماهنگی و نظارت در جمعآوری اطلاعات مطابق با استانداردهای بینالمللی صورت گیرد.
۲. بایدیک مرکز اطلاعاتی راهاندازی شود. این بانک اطلاعاتی باید در برگیرندهی اطلاعات کامل و جامع از وضعیت منطقه، اطلاعات بخشهای دیگری مانند بهداشت و رفاه را در برگیرد تا برای مربیان آموزشی کار آموزش آسانتر گردد. هماکنون به علت وجود دلایل بسیاری از قبیل امنیتی بودن آمار مصدومین و مجروحین، هیچکدام از آموزشدهندگان در این سطح قرار ندارند و آموزش خطر مین به صورت رندوم (تصادفی) صورت میگیرد که این امر نه کافی و نه لازم است.
۳. سازمانهایی که آموزش خطر مین (MRE) را بر عهده دارند، میبایست تمام شرایط فوق را برابر با استانداردهای آیمس و استانداردهای بومی (در ایران هیچ استاندارد بومی وجود ندارد) را مطابقت داده و سنجیده و کم و کاستیهای آن را جهت آموزش اصولی و پایین آوردن تلفات، به واسطهی آموزش صحیح در یک سازمان اطلاعاتی، گردآوری و نسبت به تصحیح و به روزآوری آن اقدام نمایند..
٤.حصارکشی و علامتگذاری مناطق آلوده به مین،یکی از مهمترین بخشهای پاکسازی مین در دنیا است که توسط علایم قراردادی و علایم به زبان ساکنین بومی آن منطقه باید تهیه و نصب شود و رصد و بازرسی مداوم از این علامتها جهت حفاظت از آن صورت گیرد.
در ایران هیچگونه علایم استانداردی برای میادین مین وجود ندارد و اگر در زمان احداث این میادین علامتی نیز وجود داشته، به علت فقر و دلایل دیگر، مردم بومی اقدام به فروش سیمهای خاردار، و تابلوهای هشدار میکنند. عدهی زیادی از این افراد برای کسب سود بیشتر، قربانی مینها شدهاند.
ایجاد دوره ها .کلاسها و کارگاههای آموزش مردمی “آگاهیرسانی از خطرات مین” در فصول مختلف و مکانهای متفاوت برای ساکنین اصلی و کوچندگان و عشایر در مناطق مختلف، با پایههای سنی متفاوت میتواند در کاهش امار مصدومین مین تاثیر زیادی داشته باشد این آموزشها مستلزم استفاده از مربیان مسلط به زبانهای مردمان آن مناطق، جهت درک بهتر مطالب است.
-راهکار پیشنهادی و لازم دیگر، نصب علایم هشداردهندهیثابت و در مواردی جداسازی مناطق آلوده مین، به وسیلهی حصارهای غیر قابل نفوذ مانند سازههای بتنی و مستحکم است. استفاده از علایم قراردادی با درک تصویری و به کار بردن تابلوهای تصویری برای افراد کمسواد و بیسواد ساکن در این مناطق لازم و حفاظت مداوم و سرکشیهای مرتب به آنها جهت اطمینان از عدم امحای علایم، از جمله راهکارهای پیشنهادی در این رابطه است.
برای کاهش میزان قربانیان مین میبایست نهاد ملی مین با تغییرات گسترده در مدیریت و گماردن افراد صاحب فن و متخصصین را در سطوح مدیریتی حسن نیت خود را در پیشبرد امر پاکسازی به اثبات برساند.
مهمترین راهکار تغییر اساسی در نحوه پاکسازی میادین مین است؛ پاکسازی اصولی و مطابق با استانداردهای پاکسازی، تربیت مسوولان و مجموعههای اجرایی زیر نظر مرکز مینزدایی توسط سازمانهای جهانی مانند (GICHD) که در این امر فعالیت میکنند و به طور مناسب و مفید نسبت به آموزش عوامل اجرایی در عملیات مینروبی اقدام میکنند از ضروریات فعلی مرکز مینزدایی میباشد .
در پایان یاد آور میشود که مسولیت مستقیم حوادث انفجار مین وقربانی شدن افراد بطور مستقیم برعهدهوزارت دفاع ومرکز مین زدایی کشور است .
رونوشت:
_خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران
_ریاست محترم شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد
_خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل
_آقای فیروزعلیزاده ریاست کمپین بین المللی منع بکارگیری مین های زمینیICBL
_مرکز مین زدایی وزرات دفاع جمهوری اسلامی ایران
_معاونت مهندسی وزارت دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح
_UNMASستاد مرکزی مقابله علیه مین سازمان ملل متحد
_مرکز بین المللی مین زداییبشر دوستـانه ژنـــوGICHD
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.