کُردها به سوی همبستگی ملی
20:51 - 18 مرداد 1393
Unknown Author
عبدالرحمان بربری
جنگ یک واقعیت وپدیده شوم در تاریخ بشریت است، که از ذهنیت اقتدارگرایی فرادست برفرودست شکل گرفته و بحث آن دراین نوشته کوتاه نمیگنجد، و تنها دراین نوشته به واقعیت امروز و جنگ تحمیل شده برخلق کُرد، اشاره میشود.
کُردها امروز درخاورمیانه تبدیل به امر واقع شدهاند و در منطقه دارای ستاتو و جایگاهی خاصی برای خود میباشند، اگرچه کشورهای منطقه و جهان این واقعیت را مشاهده میکنند، اما بخاطر منافع و قوم غالب و فرادست بودن و افکاربرتری جویانه حاضر به پذیرش آن نیستند، هرچند که ملت کُرد پدیده تازهایی نیست، بلکه کُردها در طول پیدایش تاریخ، درمزوپتامیا وجود عینی داشتهاند و از ساکنان اصلی آن میباشند، که خود مهد تمدن جامعه بشری نیز بوده.
به درازای تاریخ شاهد جنگهای خونین وکشتارهای بیشماری در مزوپتامیا بودهایم واکنون هم شاهد جنگ و نبرد سختی بین کُردها با گروههای تروریستی و ارهابی اسلامی هستیم، که این یک پدپده نو نیست، بلکه تنها شکل و ظاهرخود را تغییر داده، اما درماهیت همان ارتجاع وشونیزم قومی و مذهبی کشورهای منطقه میباشد که در پوشش دیگری خود را نمایان ساخته و در واقع ماهیت داعش برگرفته ازهمان افکارناسیونالیزم تنگ نظر و ایدوئولوژی دینی و مذهبی کشورهای عربی وفاشیزم ترکی و ایدوئولوژی شیعیگری میباشد که خود این پدیده نیز پیوند عمیقی با کاپیتالیزم مدرن دارد و این حرکت ارتجاعی نوعی استراتژی غرب و کشورهای کاپیتالیزم مدرن درخاورمیانه میباشد که امروز خود را همچون پدیدهایی متفاوت و باجهانبینی و ایدوئولوژی رادیکال اسلام ارهابی موجودیت بخشیده.
این جنگ ناخواسته برای ملت کُرد برخلاف تمام نظریههای دیگر کاملا به سود خلق کُرد میباشد، و شونیزم عرب و ترک برداشت غلط و نادرستی از دیالیکتیک و جهانبینی مدرن داشته و آنها با افکار ارتجاعی و ناسازگار، پا به میدان پیکار نهادهاند و در واقع با آغاز این جنگ شوک سازندهایی به خلق کُرد وارد آمد، و روح مقاومت در این ملت را نیرومند، و توان و روحیه حماسی و همبستگی ملی را تعالی بخشید . اگرچه جنگ و کشتار امری کاملا غیرانسانی و ضد بشریست، اما به درازای تاریخ این واقعیت تلخ همراه جامعه بشری بوده است. و میتوان گفت که جنگ برخلاف سایر نظریات دیگر به جامعه نظم میبخشد و این تراژیدی است که روح یک ملت را میسازد.
جنگ با تمام خشونتهایش و تلفات انسانی و قربانی گرفتن از جامعه مدنی، که دراین میان بیشتر قربانیان را زنان و کودکان تشکیل میدهند، باز هم یک ملت را سخت و مستعد میکند و روحیه جدی بودن و واقعگرایی را بر مردم تحمیل مینماید و انسان را از ذهنیت ایدهالیسم گرایی خارج میکند و ازذهنگرایی جامعه میکاهد و جامعه بیشتر رنگ و شکل واقعی به خود میگیرد و سیاست پشت پرده دشمنان یک ملت را آشکار میسازد.
نبرد و جنگ تمام عیاری که امروز بین کُردها و پدیدهایی به اسم دولت اسلامی شروع شده، تماما\" افکار شکست خورده اسلام سیاسی در خاورمیانه بوده و دوباره میخواهد در زیرلوای اسلام سلفی به خود موجودیت ببخشد، که در این میان ترکیه کاملا ازآن بهربرداری میکند و پدیده داعش همان افکارشونیزم ترک اسلامی و امپراطوری دولت عثمانی است، که دوباره خواهان سیطره خود بر منطقه میباشد، اما ترکیه بازهم در این معادله سیاسی دچار اشتباه فاحشی گشته، چون نه تنها این پروژه به امر واقع تبدیل نمیگردد، بلکه در نیرومند کردن خلق کُرد نقش برجستهایی را ایفاء خواهد نمود.
امروز اگر در یک چشم انداز به ملت کُرد نگاه شود، میتوان درک درست و واقع بینانهایی از سایر بخشهای کُردستان داشت، چون با وجود تمام اختلافات ایدوئولوژی و سیاسی، تهدید سبب آن گشته، تا که دوباره آنان را در یک ارودگاه سیاسی و نظامی جمع کند و آنان را به دوران مادها برگرداند، چون کُردها در آن زمان نیزبا وجود تمام اختلافاتی که با هم داشتند، بخاطر تهدیدات آشوریها و دیگر دشمنانشان همبستگی بزرگی را ایجاد کردند، که سبب تشکیل امپراطوری بزرگ ماد شد.
کُردها امروز نیز همچون یک ملت پویا و جوان درمنطقه مشهود و نمایانند، و کشورهای منطقه را با پدیده کاملا متفاوت از گذشته روبرو ساخته و این جنگ عملا دولت کُردی را از حالت سوژه به ابژه تبدیل میکند و اگر سایکسپیکو در آن زمان سبب تقسیم کُردستان شد، اکنون عملا کُردها خود درحال از بین بردن آن مرزهای ساختگی میباشند و همچون کشوری به نام کُردستان موجودیت عینی پیدا نموده و با یقین میتوان گفت ؛ که امروز کُردستان تبدیل به پدیدهایی نو در منطقه گشته، و هم چون فلسفه دیالیکتیک کهنه را انکار میکند، اکنون کُردستان با نوگرایی، افکارشونیزم و اسلام سیاسی دولتهای منطقه را نفی میکند.
درپایان؛ پیروزی واقعی دراین نبرد کُردها هستند، و تنها تلخی این شکست را برای دولتهای اقلیم به جا خواهد گذاشت.
جنگ یک واقعیت وپدیده شوم در تاریخ بشریت است، که از ذهنیت اقتدارگرایی فرادست برفرودست شکل گرفته و بحث آن دراین نوشته کوتاه نمیگنجد، و تنها دراین نوشته به واقعیت امروز و جنگ تحمیل شده برخلق کُرد، اشاره میشود.
کُردها امروز درخاورمیانه تبدیل به امر واقع شدهاند و در منطقه دارای ستاتو و جایگاهی خاصی برای خود میباشند، اگرچه کشورهای منطقه و جهان این واقعیت را مشاهده میکنند، اما بخاطر منافع و قوم غالب و فرادست بودن و افکاربرتری جویانه حاضر به پذیرش آن نیستند، هرچند که ملت کُرد پدیده تازهایی نیست، بلکه کُردها در طول پیدایش تاریخ، درمزوپتامیا وجود عینی داشتهاند و از ساکنان اصلی آن میباشند، که خود مهد تمدن جامعه بشری نیز بوده.
به درازای تاریخ شاهد جنگهای خونین وکشتارهای بیشماری در مزوپتامیا بودهایم واکنون هم شاهد جنگ و نبرد سختی بین کُردها با گروههای تروریستی و ارهابی اسلامی هستیم، که این یک پدپده نو نیست، بلکه تنها شکل و ظاهرخود را تغییر داده، اما درماهیت همان ارتجاع وشونیزم قومی و مذهبی کشورهای منطقه میباشد که در پوشش دیگری خود را نمایان ساخته و در واقع ماهیت داعش برگرفته ازهمان افکارناسیونالیزم تنگ نظر و ایدوئولوژی دینی و مذهبی کشورهای عربی وفاشیزم ترکی و ایدوئولوژی شیعیگری میباشد که خود این پدیده نیز پیوند عمیقی با کاپیتالیزم مدرن دارد و این حرکت ارتجاعی نوعی استراتژی غرب و کشورهای کاپیتالیزم مدرن درخاورمیانه میباشد که امروز خود را همچون پدیدهایی متفاوت و باجهانبینی و ایدوئولوژی رادیکال اسلام ارهابی موجودیت بخشیده.
این جنگ ناخواسته برای ملت کُرد برخلاف تمام نظریههای دیگر کاملا به سود خلق کُرد میباشد، و شونیزم عرب و ترک برداشت غلط و نادرستی از دیالیکتیک و جهانبینی مدرن داشته و آنها با افکار ارتجاعی و ناسازگار، پا به میدان پیکار نهادهاند و در واقع با آغاز این جنگ شوک سازندهایی به خلق کُرد وارد آمد، و روح مقاومت در این ملت را نیرومند، و توان و روحیه حماسی و همبستگی ملی را تعالی بخشید . اگرچه جنگ و کشتار امری کاملا غیرانسانی و ضد بشریست، اما به درازای تاریخ این واقعیت تلخ همراه جامعه بشری بوده است. و میتوان گفت که جنگ برخلاف سایر نظریات دیگر به جامعه نظم میبخشد و این تراژیدی است که روح یک ملت را میسازد.
جنگ با تمام خشونتهایش و تلفات انسانی و قربانی گرفتن از جامعه مدنی، که دراین میان بیشتر قربانیان را زنان و کودکان تشکیل میدهند، باز هم یک ملت را سخت و مستعد میکند و روحیه جدی بودن و واقعگرایی را بر مردم تحمیل مینماید و انسان را از ذهنیت ایدهالیسم گرایی خارج میکند و ازذهنگرایی جامعه میکاهد و جامعه بیشتر رنگ و شکل واقعی به خود میگیرد و سیاست پشت پرده دشمنان یک ملت را آشکار میسازد.
نبرد و جنگ تمام عیاری که امروز بین کُردها و پدیدهایی به اسم دولت اسلامی شروع شده، تماما\" افکار شکست خورده اسلام سیاسی در خاورمیانه بوده و دوباره میخواهد در زیرلوای اسلام سلفی به خود موجودیت ببخشد، که در این میان ترکیه کاملا ازآن بهربرداری میکند و پدیده داعش همان افکارشونیزم ترک اسلامی و امپراطوری دولت عثمانی است، که دوباره خواهان سیطره خود بر منطقه میباشد، اما ترکیه بازهم در این معادله سیاسی دچار اشتباه فاحشی گشته، چون نه تنها این پروژه به امر واقع تبدیل نمیگردد، بلکه در نیرومند کردن خلق کُرد نقش برجستهایی را ایفاء خواهد نمود.
امروز اگر در یک چشم انداز به ملت کُرد نگاه شود، میتوان درک درست و واقع بینانهایی از سایر بخشهای کُردستان داشت، چون با وجود تمام اختلافات ایدوئولوژی و سیاسی، تهدید سبب آن گشته، تا که دوباره آنان را در یک ارودگاه سیاسی و نظامی جمع کند و آنان را به دوران مادها برگرداند، چون کُردها در آن زمان نیزبا وجود تمام اختلافاتی که با هم داشتند، بخاطر تهدیدات آشوریها و دیگر دشمنانشان همبستگی بزرگی را ایجاد کردند، که سبب تشکیل امپراطوری بزرگ ماد شد.
کُردها امروز نیز همچون یک ملت پویا و جوان درمنطقه مشهود و نمایانند، و کشورهای منطقه را با پدیده کاملا متفاوت از گذشته روبرو ساخته و این جنگ عملا دولت کُردی را از حالت سوژه به ابژه تبدیل میکند و اگر سایکسپیکو در آن زمان سبب تقسیم کُردستان شد، اکنون عملا کُردها خود درحال از بین بردن آن مرزهای ساختگی میباشند و همچون کشوری به نام کُردستان موجودیت عینی پیدا نموده و با یقین میتوان گفت ؛ که امروز کُردستان تبدیل به پدیدهایی نو در منطقه گشته، و هم چون فلسفه دیالیکتیک کهنه را انکار میکند، اکنون کُردستان با نوگرایی، افکارشونیزم و اسلام سیاسی دولتهای منطقه را نفی میکند.
درپایان؛ پیروزی واقعی دراین نبرد کُردها هستند، و تنها تلخی این شکست را برای دولتهای اقلیم به جا خواهد گذاشت.