پیام تسلیت برای درگذشت شیرکو بیکس
14:14 - 14 مرداد 1392
آژانس کُردپا: روز یکشنبه سیزدهم مردادماه، دبیرخانهی سازمان دفاع از حقوق بشر کُردستان و کانون نویسندگان کُردستان به مناسبت درگذشت شاعر نام آشنای کُرد \"شیرکو بیکس\"، پیامهای تسلیتی را انتشار دادند.
سازمان دفاع از حقوق بشر کُردستان و کانون نویسندگان در این پیامها ضمن تجلیل این \"شيركو بيكس\"، شاعر نام آشنای کُرد، مراتب تأسف و تألم خود را نسبت به فقدان این شاعر بزرک ابراز داشتە و خود را شریک غم ملت کُرد دانسته و این مصیبت را بە خانوادەی بزرگوار شاعر از دست رفتە و خانوادەی بزرگ ادبی کُردستان تسليت عرض کرده و شادی روح آن شاعر بزرگوار و صبر دوستداران و بازماندگان وی را مسئلت کردند.
متن تسلیتنامهی سازمان دفاع از حقوقبشر کُردستان که در اختیار آژانس کُردپا قرار گرفته است در پی میآید:
شاعر بزرگ و نامدار کُرد جناب آقای شیرکو بیکس \"بیکهس\" امروز چشم از دنیا فروبست و مردم کُرد را از موهبت وجودش محروم کرد.
سازمان دفاع از حقوق بشر کُردستان با حزن و اندوه فراوان مرگ این شاعر فرهیخته را به ملت کُرد تسلیت میگوید و صبر و تحمل مصیبت وارده را برای خانوادهی آن بزرگوار آرزومند است.
نسخهی پیام کانون نویسندگان کُردستان نیز که به آژانس خبررسانی کُردپا ارسال گردیده در پی میآید:
ای خواب پریدە از ژرفای کلام! ای حکایت خوان رنگ و آئینە و زندگی!
ای کوه بلند زبان کە از دامنە تا قلەات سرشار از درخت و گل و گیاه و غار و درە و آب و پرندە و انسان و هرآنچە جاندار است، بدرود.
از آنزمان کە کوچ پا بە عرصەی وجود گذاشت، تو کوچندەای و این بار کوچ بە خاکت باز می گرداند. خاک را بنگر... غربال شکنجەی این همە سالت ... با خاک بیامیز کە با قلمت بر قامتش شعر نگاشتەای.
با غم و اندوهی جانکاه روز یکشنبە ١٣ مرداد ٢٧١٣ کردی \"١٣٩٢ هـ.ش\" خبر درگذشت بزرگ شاعر کرد، شیرکو بیکس، زلف بلند قصیدەی زبان و تاریخ ملتمان را شنیدیم و در سوگ این مصیبت نشستیم.
شیرکو بی کس، شاعر بزرگی کە تمامی عمرش را صرف فریاد زدن آزار و چشم انداز کلمە، گام جملە و شیهەی خون مبارزەی روای حق بودنمان کرد. شاعری کە تمامی اعماق تاریخمان را با رگهای خویش و کلمە پیمود و الماس زخمهایمان را نمودار کرد.
شیرکو بیکس، شاعری کە میان قلمش و ساقەی گل مرزی نماندە بود. میان صدای کلماتش و جوشش آب چشمە، فاصلەای نماندە بود. اما سرطان، میان نفسهای او و هوا فاصلە انداخت. این فاصلەی میان نفس شیرکوی شاعر و هواست، کە بغض گریە را در گلوی ما نشاندە است. این نفس بشکستنی پر درد است، مصیبتی است بس عظیم، خسرانی آشکار و شکافی است وسیع در دیوار تاریخ زبان و ادبیات ملتمان.
بدین مناسبت جانسوز، کانون نوسیندگان کُردستان، مراتب تأسف و تألم خود را ابراز داشتە و خود را شریک غم ملت و سرزمینمان میدانیم و نیز این مصیبت را بە خانوادەی بزرگوار شاعر از دست رفتەمان و خانوادەی بزرگ ادبی کُردستان و سازمانها، تشکلها و انجمنهای ادبی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دولتی کُردستان تسلیت عرض مینماییم. شادی روح آن شاعر بزرگوار و صبر دوستداران و بازماندگان وی را خواستاریم.
یادش همیشە گرامی و راهش همچنان پرشکوه باد
وصیتنامه شیرکو بیکس
راستش را بخواهید من نمیخواهم در هیچکدام از تپهها و گورستانهای مشهور این شهر به خاک سپرده شوم. اول به خاطر اینکه جای خالی نمانده و دوم برای اینکه من اصولا اینگونه جاهای شلوغ را دوست ندارم!. من میخواهم – اگر شهرداری شهرمان اجازه دهد- من را در جوار تندیس شهدای ١٩٦٣ سلیمانی به خاک بسپارند. \"فضای آنجا لذت بخشتر است و من نفسم نمیگیرد!\"
من دوست دارم پس از مرگم هم همراه و همدم با مردم شهرم و صدای موسیقی و رقص و زیباییهای این پارک باشم.
میخواهم کتابخانه و دیوانهای اشعار و عکسهایم را در یک کافه تریا و باغچه ای کوچک نزدیک مزارم بگذارید تا پاتوقی شود برای شاعران و نویسندگان و دختران و پسران عاشق و همه آنها مهمان من باشند.
من دوست دارم از الان مانند یک رویا تمام این صحنهها را در این پارک ببینم.
من میخواهم همزمان با صدای دلنوازساز و آواز و مقام علی مردان و سرود \"خدایا وطن را آباد کن\"در پرچم کُردستان کفن شده و به خاک سپرده شوم.
من میخواهم در مراسم خاکسپاری و تعذیهام موسیقی نواخته شود و تابلوی هنرمندان شهرم بر روی مزارم گذاشته شود.
من میخواهم پس از مرگم جایزهای ادبی سالانهای به نام \"بیکس\" به زیباترین دیوان شعر داده شود و هزینهی آن از آنچه به ارث میگذارم پرداخت شود.
سازمان دفاع از حقوق بشر کُردستان و کانون نویسندگان در این پیامها ضمن تجلیل این \"شيركو بيكس\"، شاعر نام آشنای کُرد، مراتب تأسف و تألم خود را نسبت به فقدان این شاعر بزرک ابراز داشتە و خود را شریک غم ملت کُرد دانسته و این مصیبت را بە خانوادەی بزرگوار شاعر از دست رفتە و خانوادەی بزرگ ادبی کُردستان تسليت عرض کرده و شادی روح آن شاعر بزرگوار و صبر دوستداران و بازماندگان وی را مسئلت کردند.
متن تسلیتنامهی سازمان دفاع از حقوقبشر کُردستان که در اختیار آژانس کُردپا قرار گرفته است در پی میآید:
شاعر بزرگ و نامدار کُرد جناب آقای شیرکو بیکس \"بیکهس\" امروز چشم از دنیا فروبست و مردم کُرد را از موهبت وجودش محروم کرد.
سازمان دفاع از حقوق بشر کُردستان با حزن و اندوه فراوان مرگ این شاعر فرهیخته را به ملت کُرد تسلیت میگوید و صبر و تحمل مصیبت وارده را برای خانوادهی آن بزرگوار آرزومند است.
نسخهی پیام کانون نویسندگان کُردستان نیز که به آژانس خبررسانی کُردپا ارسال گردیده در پی میآید:
ای خواب پریدە از ژرفای کلام! ای حکایت خوان رنگ و آئینە و زندگی!
ای کوه بلند زبان کە از دامنە تا قلەات سرشار از درخت و گل و گیاه و غار و درە و آب و پرندە و انسان و هرآنچە جاندار است، بدرود.
از آنزمان کە کوچ پا بە عرصەی وجود گذاشت، تو کوچندەای و این بار کوچ بە خاکت باز می گرداند. خاک را بنگر... غربال شکنجەی این همە سالت ... با خاک بیامیز کە با قلمت بر قامتش شعر نگاشتەای.
با غم و اندوهی جانکاه روز یکشنبە ١٣ مرداد ٢٧١٣ کردی \"١٣٩٢ هـ.ش\" خبر درگذشت بزرگ شاعر کرد، شیرکو بیکس، زلف بلند قصیدەی زبان و تاریخ ملتمان را شنیدیم و در سوگ این مصیبت نشستیم.
شیرکو بی کس، شاعر بزرگی کە تمامی عمرش را صرف فریاد زدن آزار و چشم انداز کلمە، گام جملە و شیهەی خون مبارزەی روای حق بودنمان کرد. شاعری کە تمامی اعماق تاریخمان را با رگهای خویش و کلمە پیمود و الماس زخمهایمان را نمودار کرد.
شیرکو بیکس، شاعری کە میان قلمش و ساقەی گل مرزی نماندە بود. میان صدای کلماتش و جوشش آب چشمە، فاصلەای نماندە بود. اما سرطان، میان نفسهای او و هوا فاصلە انداخت. این فاصلەی میان نفس شیرکوی شاعر و هواست، کە بغض گریە را در گلوی ما نشاندە است. این نفس بشکستنی پر درد است، مصیبتی است بس عظیم، خسرانی آشکار و شکافی است وسیع در دیوار تاریخ زبان و ادبیات ملتمان.
بدین مناسبت جانسوز، کانون نوسیندگان کُردستان، مراتب تأسف و تألم خود را ابراز داشتە و خود را شریک غم ملت و سرزمینمان میدانیم و نیز این مصیبت را بە خانوادەی بزرگوار شاعر از دست رفتەمان و خانوادەی بزرگ ادبی کُردستان و سازمانها، تشکلها و انجمنهای ادبی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دولتی کُردستان تسلیت عرض مینماییم. شادی روح آن شاعر بزرگوار و صبر دوستداران و بازماندگان وی را خواستاریم.
یادش همیشە گرامی و راهش همچنان پرشکوه باد
وصیتنامه شیرکو بیکس
راستش را بخواهید من نمیخواهم در هیچکدام از تپهها و گورستانهای مشهور این شهر به خاک سپرده شوم. اول به خاطر اینکه جای خالی نمانده و دوم برای اینکه من اصولا اینگونه جاهای شلوغ را دوست ندارم!. من میخواهم – اگر شهرداری شهرمان اجازه دهد- من را در جوار تندیس شهدای ١٩٦٣ سلیمانی به خاک بسپارند. \"فضای آنجا لذت بخشتر است و من نفسم نمیگیرد!\"
من دوست دارم پس از مرگم هم همراه و همدم با مردم شهرم و صدای موسیقی و رقص و زیباییهای این پارک باشم.
میخواهم کتابخانه و دیوانهای اشعار و عکسهایم را در یک کافه تریا و باغچه ای کوچک نزدیک مزارم بگذارید تا پاتوقی شود برای شاعران و نویسندگان و دختران و پسران عاشق و همه آنها مهمان من باشند.
من دوست دارم از الان مانند یک رویا تمام این صحنهها را در این پارک ببینم.
من میخواهم همزمان با صدای دلنوازساز و آواز و مقام علی مردان و سرود \"خدایا وطن را آباد کن\"در پرچم کُردستان کفن شده و به خاک سپرده شوم.
من میخواهم در مراسم خاکسپاری و تعذیهام موسیقی نواخته شود و تابلوی هنرمندان شهرم بر روی مزارم گذاشته شود.
من میخواهم پس از مرگم جایزهای ادبی سالانهای به نام \"بیکس\" به زیباترین دیوان شعر داده شود و هزینهی آن از آنچه به ارث میگذارم پرداخت شود.