واقعیت انتخابات در ایران
21:01 - 21 دی 1394
Unknown Author
احمد مرادی
١ـ انصافا توسعه و رشد رسانهها تاثیر بسزایی در آگاهی بخشی بر تودههای اجتماعی را دارد که نخبهگان لازم است از این ابزار به خوبی استفاده کنند.
خبررسانی سریع یکی از کارکردهای اصلی این رسانههاست و روشنگری اجتماعی از این طریق با کمترین هزینه و کمترین زمان تاثیر خود را خواهد گذاشت. حال با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و حضور پر رنگ مردم در تلگرام و فیسبوک و رسانههای دیگر الکترونیکی، میتوان روشنگری و معیارهای خوب و بد یک نماینده واقعی را به مردم عرضه کرد. چیز که الان خیلی ضروری است و باید روی این موضوع زیاد کار کرد، نشان دادن واقعیتهای انتخابات در ایران و مشکلات پیشرو در این حوزه است تا پشت پردهی انتخابات در ایران را به اطلاع عموم مردم رساند، که پروسه اصلاحات از این طریق قابل انجام است و هزینههای تغییرات اجتماعی را به حداقل میرساند.
رسانهها ابزار تغییرات اجتماعی هستند. سوال این است که آیا نخبهگان سیاسی، اجتماعی در این مدت توانستند از این ابزار در پیشبرد جریان اصلاحطلبی در ایران استفاده کنند؟ قطعا رسانههای عمومی منافع خیلی از افراد و گروههایی که مشروعیت خود را با استفاده از عوام فریبی و ... بدست آوردند به مخاطره خواهد انداخت. افراد و گروههایی که اعتقاد به اصلاحطلبی دارند ضروری است از وجود این رسانهها نهایت استفاده را ببرند که این یک فرصت است که پیشرفت تکنولوژی در اختیار ما قرار داده است، به شرطی که از این ابزار اجتماعی شدن استفاده بهنیه را داشته باشیم.
نقد کردن وضع موجود یکی از مفاهیم اساسی اصلاحطلبی است، فلذا اصلاحطلبان اجتماعی بایستی بدونه واهمه از طریق رسانها وضع موجود را به چالش بکشند و جریانات پشت پرده قدرت افراد و گروههایی که مشروعیت خود را بازور و یا با استفاده از حیلههای سیاسی که یکی از آن مشرعیت الهی بدست آوردند شناسایی کنند و به عموم مردم برسانند که، معیارهای خوب و بد افراد و گروهها ی سیاسی را به مردم نشان دهند. نقد افراد و گروههای و جناحهای سیاسی همچون آب برای حیات اجتماعی سیاسی ضروری است، لذا هر گروهی یا افرادی که قصد جلو آمدن به گرفتن مسولیتهای سیاسی و اجتماعی را دارند در وهله اول بایستی تفکر خود را به عرصه عموم بگذارد و فعالین سیاسی و نخبهگان آن تفکر را نقد و به چالش بکشند و ارزیابی کنند، که آیا این تفکر میتواند به توسعه اجتماعی کمکی برساند یا خیر؟ و آیا این تفکر توانایی پذیرش و مسولیت اجتماعی را دارد یا خیر؟ چیزی که در این روزها در رسانههای اجتماعی شاهد بودیم به چالش کشیدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی و یا افرادی که کاندیدا مجلس شدهاند که این نویدبخش است، هر چند نمایندگان محترم به جای پاسخگویی به سوالات منتقدان نه تنها پاسخگو نبودهاند، بلکه منتقدان را مورد رکیکترین الفاظ قرار دادند. تا حدی که منتقد را به همجنسگرا و داعشی بودن خطاب کردهاند. توصیه من به افرادی است که جرآت به خود دادهاند که نماینده ملت باشند ضروری است که در مقابل منتقدان، حتی اگر منتقد سوالش و یا نظرش اشتباه باشد تحمل داشته باشند .
٢ـ شرکت کردن مردم در انتخابات و یا کاندید شدن به منزله قبول صد در صد نظام نیست این مهم باید مورد توجه قرار گیرد. مشارکت مردم به چند دلیل صورت میگیرد:
الف: در ایران به دلیل عدم وجود احزاب انتخابات به صورت قبیلهایی و یا با توسل به پرداخت پول و یا از روی ترس از حاکمیت مشارکت میکنند، که با نزدیک شدن به انتخابات ما شاهد شایعه زیادی که عدم مشارکت در رایگیری باعث قطع یارانه و یا قطع کمکهای کمیته امداد خواهند شد و یا مشارکت در انتخابات و مهر آن روی شناسنامه برای استخدام تاثیرگذارخواهدبود.
ب: پایبند بودن به ولایت فقیه و نظام ... که شرایط کاندید شدن است یک چیز صوری است و جایی برای استعلام و ... ندارد. کاندید شدن افراد و نخبهگان سیاسی چند گروه را شامل میشود: یک: نخبهگان و دلسوزانی که به دلیل کمک به مردم و کمک به پروسه اصلاحات و یا برای کاهش مشکلات حوزه انتخابیه خود قدم در راه انتخابات میگذارند و مستقل هستند که ما در این گروه شاهد رد صلاحیت خیلی از این افرادهستیم.
گروه دوم: افراد سرمایهدار که در نظر دارند با توسل به پول و خرید رای افراد و جریانهای سیاسی برای حفظ سرمایه خود و اطرافیان در انتخابات مشارکت میکنند.
گروه سوم: افراد سیاسی پرورش یافته و گذاشتن آنها در آب نمک توسط جریانات سیاسی وابسطه به حاکمیت که تمامی افرادی که انتخاب یا انتصاب شدهاند در کُردستان و مناطق قومی ایران را شامل میشود.
حال سوال این است که چطور این انتخابات تبدیل به انتصابات میشود که لازم به توضیح است.
انتخابات و پروسه آن تا اعلام نتایج کاملا دمکراتیک است و واقعی است و حاکمیت یک انتخابات نمایشی را به درستی به اجرا خواهد گذاشت. من منکر استفاده از شناسنامه افراد مرده و یا خرید رای افراد و ... نیستم که در تمامی انتخابات دنیا این تخلفات رایج است اما در ایران اصلا چنین تقلبی معنا ندارد، تنها وقت اعلام نتایج در فرمانداریها و یا استانداریها با دستکاری آمار و افراد موردنظر خود که قبلا مشخص شده است اعلام میکنند، ما شاهد شکایت افراد قدرتمند بودهایم، که شکایت آنها بینتیجه بوده است و همچنین آمار واقعی صندوقها را به تفکیک به هیچ عنوان اعلام نمیکنند و اگر هم اعلام کنند یک ماه بعد و با مهندسی کامل در اختیار فرد شاکی قرار میدهند. اصولا در هر استان گروههای حکومتی و افراد قدرتمند همچون نماینده ولی فقیه، فرماندهان سپاه انتخابات را به انتصابات تبدیل میکنند و گروههایی که در انتخابات را دستکاری میکنند با در اختیار داشتن رسانههای متعدد افراد انتصاب شده را برای فرار از واژه انتصاب به پدیده انتخابات مینامند و از این واژه افکار عمومی را تغذیه میکنند.
٣ــ آیا ما با این وجود در انتخابات شرکت کنیم ؟
برای پاسخ دادن به این نیاز است که دقیقتر به پروسه اصلاحات نگاه کنیم. همه ما شاهد هستیم و دیدم و شنیدهایم که اصولا بلوک قدرت در ایران هیچ اعتقادی به انتخابات ندارد و به خوبی آگاهند، که انتخابات جایگاه آنها را به خطر میاندازد.
نخبهگان اجتماعی باید به این مهم واقف باشند که شرکت در انتخابات یک کلاس آموزشی و عملی است و بایستی با مشارکت خود در روند انتخابات واقعیت را به مردم نشان دهند تا مردمی که در انتظار برنده شدن نامزد خود هستند و نتیجه باور نکردنی از آمار نامزد مورد علاقه خود نداشتند دست به تحصن و شیوههای مسالمتآمیز اعتراضی داشته باشند و به بلوک قدرت بفهمانند که دستکاری شمارش آراء هزینههای خود را دارد. و همچنین شرکت در انتخابات ولو انتصابات هم باشد یک آموزش مشارکت مدنی است. زندگی سیاسی مردم در انتخابات خلاصه میشود.
وقتی که مردم از نتیجه مشارکت سیاسی خود نتیجهایی حاصل نکردند بهتر خواهند فهمید که روند واقعی انتخابات چگونه است و با مشارکت خود لمس کردهاند و بعدا بهتر میتوان انتظار نا فرمانی مدنی را از مردم در خواست کرد.
مردمی که خود به واقعیتها پی بردند آنگاه کار اصلاحات و نارضایتی مدنی به شیوه متمدنانه و دمکراتیک آسانتر است تا به صورت رادیکال که هزینههای جبرانناپذیری به جامعه میرساند.
متاسفانه نخبهگان ما به جای توضیح اینکه شیوه تقلب در انتخابات توسط بلوک قدرت را برای مردم آشکار کنند و توضیحات لازم را در این باره افشاء کنند دست به سکوت میزنند و یا اینکه در ریزه کاریهای تقلب انتخابات سرباز میزنند.
نیاز است که برای مردم به صورت خیلی ساده و صریح و شفاف واقعیتها را گفت و شیوههای تلقب در انتخابات را برای مردم آشکار ساخت.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
١ـ انصافا توسعه و رشد رسانهها تاثیر بسزایی در آگاهی بخشی بر تودههای اجتماعی را دارد که نخبهگان لازم است از این ابزار به خوبی استفاده کنند.
خبررسانی سریع یکی از کارکردهای اصلی این رسانههاست و روشنگری اجتماعی از این طریق با کمترین هزینه و کمترین زمان تاثیر خود را خواهد گذاشت. حال با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی و حضور پر رنگ مردم در تلگرام و فیسبوک و رسانههای دیگر الکترونیکی، میتوان روشنگری و معیارهای خوب و بد یک نماینده واقعی را به مردم عرضه کرد. چیز که الان خیلی ضروری است و باید روی این موضوع زیاد کار کرد، نشان دادن واقعیتهای انتخابات در ایران و مشکلات پیشرو در این حوزه است تا پشت پردهی انتخابات در ایران را به اطلاع عموم مردم رساند، که پروسه اصلاحات از این طریق قابل انجام است و هزینههای تغییرات اجتماعی را به حداقل میرساند.
رسانهها ابزار تغییرات اجتماعی هستند. سوال این است که آیا نخبهگان سیاسی، اجتماعی در این مدت توانستند از این ابزار در پیشبرد جریان اصلاحطلبی در ایران استفاده کنند؟ قطعا رسانههای عمومی منافع خیلی از افراد و گروههایی که مشروعیت خود را با استفاده از عوام فریبی و ... بدست آوردند به مخاطره خواهد انداخت. افراد و گروههایی که اعتقاد به اصلاحطلبی دارند ضروری است از وجود این رسانهها نهایت استفاده را ببرند که این یک فرصت است که پیشرفت تکنولوژی در اختیار ما قرار داده است، به شرطی که از این ابزار اجتماعی شدن استفاده بهنیه را داشته باشیم.
نقد کردن وضع موجود یکی از مفاهیم اساسی اصلاحطلبی است، فلذا اصلاحطلبان اجتماعی بایستی بدونه واهمه از طریق رسانها وضع موجود را به چالش بکشند و جریانات پشت پرده قدرت افراد و گروههایی که مشروعیت خود را بازور و یا با استفاده از حیلههای سیاسی که یکی از آن مشرعیت الهی بدست آوردند شناسایی کنند و به عموم مردم برسانند که، معیارهای خوب و بد افراد و گروهها ی سیاسی را به مردم نشان دهند. نقد افراد و گروههای و جناحهای سیاسی همچون آب برای حیات اجتماعی سیاسی ضروری است، لذا هر گروهی یا افرادی که قصد جلو آمدن به گرفتن مسولیتهای سیاسی و اجتماعی را دارند در وهله اول بایستی تفکر خود را به عرصه عموم بگذارد و فعالین سیاسی و نخبهگان آن تفکر را نقد و به چالش بکشند و ارزیابی کنند، که آیا این تفکر میتواند به توسعه اجتماعی کمکی برساند یا خیر؟ و آیا این تفکر توانایی پذیرش و مسولیت اجتماعی را دارد یا خیر؟ چیزی که در این روزها در رسانههای اجتماعی شاهد بودیم به چالش کشیدن نمایندگان مجلس شورای اسلامی و یا افرادی که کاندیدا مجلس شدهاند که این نویدبخش است، هر چند نمایندگان محترم به جای پاسخگویی به سوالات منتقدان نه تنها پاسخگو نبودهاند، بلکه منتقدان را مورد رکیکترین الفاظ قرار دادند. تا حدی که منتقد را به همجنسگرا و داعشی بودن خطاب کردهاند. توصیه من به افرادی است که جرآت به خود دادهاند که نماینده ملت باشند ضروری است که در مقابل منتقدان، حتی اگر منتقد سوالش و یا نظرش اشتباه باشد تحمل داشته باشند .
٢ـ شرکت کردن مردم در انتخابات و یا کاندید شدن به منزله قبول صد در صد نظام نیست این مهم باید مورد توجه قرار گیرد. مشارکت مردم به چند دلیل صورت میگیرد:
الف: در ایران به دلیل عدم وجود احزاب انتخابات به صورت قبیلهایی و یا با توسل به پرداخت پول و یا از روی ترس از حاکمیت مشارکت میکنند، که با نزدیک شدن به انتخابات ما شاهد شایعه زیادی که عدم مشارکت در رایگیری باعث قطع یارانه و یا قطع کمکهای کمیته امداد خواهند شد و یا مشارکت در انتخابات و مهر آن روی شناسنامه برای استخدام تاثیرگذارخواهدبود.
ب: پایبند بودن به ولایت فقیه و نظام ... که شرایط کاندید شدن است یک چیز صوری است و جایی برای استعلام و ... ندارد. کاندید شدن افراد و نخبهگان سیاسی چند گروه را شامل میشود: یک: نخبهگان و دلسوزانی که به دلیل کمک به مردم و کمک به پروسه اصلاحات و یا برای کاهش مشکلات حوزه انتخابیه خود قدم در راه انتخابات میگذارند و مستقل هستند که ما در این گروه شاهد رد صلاحیت خیلی از این افرادهستیم.
گروه دوم: افراد سرمایهدار که در نظر دارند با توسل به پول و خرید رای افراد و جریانهای سیاسی برای حفظ سرمایه خود و اطرافیان در انتخابات مشارکت میکنند.
گروه سوم: افراد سیاسی پرورش یافته و گذاشتن آنها در آب نمک توسط جریانات سیاسی وابسطه به حاکمیت که تمامی افرادی که انتخاب یا انتصاب شدهاند در کُردستان و مناطق قومی ایران را شامل میشود.
حال سوال این است که چطور این انتخابات تبدیل به انتصابات میشود که لازم به توضیح است.
انتخابات و پروسه آن تا اعلام نتایج کاملا دمکراتیک است و واقعی است و حاکمیت یک انتخابات نمایشی را به درستی به اجرا خواهد گذاشت. من منکر استفاده از شناسنامه افراد مرده و یا خرید رای افراد و ... نیستم که در تمامی انتخابات دنیا این تخلفات رایج است اما در ایران اصلا چنین تقلبی معنا ندارد، تنها وقت اعلام نتایج در فرمانداریها و یا استانداریها با دستکاری آمار و افراد موردنظر خود که قبلا مشخص شده است اعلام میکنند، ما شاهد شکایت افراد قدرتمند بودهایم، که شکایت آنها بینتیجه بوده است و همچنین آمار واقعی صندوقها را به تفکیک به هیچ عنوان اعلام نمیکنند و اگر هم اعلام کنند یک ماه بعد و با مهندسی کامل در اختیار فرد شاکی قرار میدهند. اصولا در هر استان گروههای حکومتی و افراد قدرتمند همچون نماینده ولی فقیه، فرماندهان سپاه انتخابات را به انتصابات تبدیل میکنند و گروههایی که در انتخابات را دستکاری میکنند با در اختیار داشتن رسانههای متعدد افراد انتصاب شده را برای فرار از واژه انتصاب به پدیده انتخابات مینامند و از این واژه افکار عمومی را تغذیه میکنند.
٣ــ آیا ما با این وجود در انتخابات شرکت کنیم ؟
برای پاسخ دادن به این نیاز است که دقیقتر به پروسه اصلاحات نگاه کنیم. همه ما شاهد هستیم و دیدم و شنیدهایم که اصولا بلوک قدرت در ایران هیچ اعتقادی به انتخابات ندارد و به خوبی آگاهند، که انتخابات جایگاه آنها را به خطر میاندازد.
نخبهگان اجتماعی باید به این مهم واقف باشند که شرکت در انتخابات یک کلاس آموزشی و عملی است و بایستی با مشارکت خود در روند انتخابات واقعیت را به مردم نشان دهند تا مردمی که در انتظار برنده شدن نامزد خود هستند و نتیجه باور نکردنی از آمار نامزد مورد علاقه خود نداشتند دست به تحصن و شیوههای مسالمتآمیز اعتراضی داشته باشند و به بلوک قدرت بفهمانند که دستکاری شمارش آراء هزینههای خود را دارد. و همچنین شرکت در انتخابات ولو انتصابات هم باشد یک آموزش مشارکت مدنی است. زندگی سیاسی مردم در انتخابات خلاصه میشود.
وقتی که مردم از نتیجه مشارکت سیاسی خود نتیجهایی حاصل نکردند بهتر خواهند فهمید که روند واقعی انتخابات چگونه است و با مشارکت خود لمس کردهاند و بعدا بهتر میتوان انتظار نا فرمانی مدنی را از مردم در خواست کرد.
مردمی که خود به واقعیتها پی بردند آنگاه کار اصلاحات و نارضایتی مدنی به شیوه متمدنانه و دمکراتیک آسانتر است تا به صورت رادیکال که هزینههای جبرانناپذیری به جامعه میرساند.
متاسفانه نخبهگان ما به جای توضیح اینکه شیوه تقلب در انتخابات توسط بلوک قدرت را برای مردم آشکار کنند و توضیحات لازم را در این باره افشاء کنند دست به سکوت میزنند و یا اینکه در ریزه کاریهای تقلب انتخابات سرباز میزنند.
نیاز است که برای مردم به صورت خیلی ساده و صریح و شفاف واقعیتها را گفت و شیوههای تلقب در انتخابات را برای مردم آشکار ساخت.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.