نگاهی گذرا به دیدار مشاور رئیس جمهور در امور اقلیتهای مذهبی و اقوام، با عدهای از مردم یارسان در کرمانشاه
14:00 - 1 تیر 1393
Unknown Author
سید فریدون حسینی
درمورخه بیست و پنجم خردادماه سال جاری برابر با پانزدهم ژوئن، حجتالاسلام یونسی، نماینده و دستیار رئیس جمهور در امور اقلیتهای مذهبی و اقوام، ملاقاتی چندساعته با عدهای از پیروان \"دین یاری\" که در ایران \" اهل حق \" نامیده میشوند داشتند. این ملاقات از نگاه بعضی افراد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و از نگاه عدهی زیادی نیز باسکوت مطلق همراه شد . حساسیت موضوع مرا بر آن داشت که بدور از هرگونه تعصب و بدبینی، نگاهی واقعبینانه به این دیدار ونتایج حاصله بیندازم.
پس از اتمام جلسه، آقای یونسی گزارش کوتاهی دراین مورد ارائه نمود که در سایتها و خبرگزاریهای مختلف منعکس گردید. آدرس لینک این گزارش درپایان مقاله درج گردیده است . اما خلاصه و لپ مطلب نقطه نظرات ایشان چنین است : آقای یونسی مردم یارسان (اهل حق)را مسلمان وجزء بدنهی اسلام و تشیع سرخ علوی دانستهاند نه یک اقلیت دینی یا مذهبی. او میگوید:\" اختلاف اساسی بین شیعه و اهل حق وجود ندارد\". ضمنأ ایشان برخوردهای غیرمنصفانه و ناعادلانه و تضییع حقوق مردم یارسان و سایر اقلیتها واقوام را به عناصر خودسر خارج از حاکمیت نسبت دادهاند. ایشان درقسمتی دیگر از گزارششان چنین میگویند: \"هیچ مانعی در گزینش و استخدام شما (اهل حقها)چه در سپاه، چه ارتش و دستگاه قضا وجود ندارد و نباید مانعی حتی برای ارتقای مدیریتی شما باشد. شما همه شرایط را برای استخدام و حضور در مسئولیتها دارید\".
آنطور که از محتوای گزارش آقای یونسی مشاهده میشود، چنین وانمود میکند که ایشان تحت توضیحات و مستندات ارائه شده یارسانیهای شرکتکننده در جلسه به این نتایج جدید و عجیب رسیدهاند . لذا باید گفت که متأسفانه بخشی از ذهنیت ایشان ناشی از توضیحات غیرواقعی حاضرین درجلسه است که این موضوع مرا یاد ضربالمثلی میاندازد که میگوید: \"ازماست که برماست\".بخش دیگر ناشی از عدم تمایل جمهوری اسلامی به، برسمیت شناختن \"دین یاری\" و مردم یارسان است، لیکن قبل از آنکه به تحلیل و بررسی برخورد شرکتکنندگان بپردازم، لازم میدانم ابتدا توضیحاتی را درباره گزارش جلسه مذکور خطاب به جناب آقای یونسی تقدیم کنم .
به استناد متون دینی، مردم یارسان پیرو \"دین یاری\" هستند به همین دلیل پیروان این دین \"یارسان\" نامیده میشوند.پیروان ادیان ابراهیمی متون مقدس خویش را \"کتاب مقدس\" قرآن، انجیل، و تورات مینامند .ولی متون دینی یارسان \"دفتر پردیوری\" یا \"دیوان گوره\" یا به زبان فارسی \"سرانجام\" نامیده میشود که به زبان کوردی گورانی یا هورامی وبه نظم نوشته شده است که حاصل گفتگو، بحث، بررسی و دیالوگ جمعی بنیانگذار این دین یعنی سلطان سهاک و یارانش میباشد. البته متون دینی دیگری طی سیصدسال اخیر در توضیح وتفسیر و تأیید \"دفترپردیوری\" به زبانهای کوردی گورانی، فارسی و ترکی نیز آمده که همگی مورد احترام وقبول مردم یارسان هستند. مانند \"دفتر سی و شش شاعره آسیدبراکه یا زبورحقیقت، دفتر شیخ امیری به زبان کوردی گورانی، دفتر قوشچی اوغلی به زبان ترکی و....که توضیح آنها دراین مقاله نمیگنجد . نام \"دین یاری\" برگرفته از نام بنیانگذار این دین یعنی سلطان سهاک که دارای نامهای مختلفی ازجمله \"یار\"، \"صاحبکار\"، \"صاحبکرم\" و \"خاوندکار\" میباشد . در واقع نام و کلمهی \"اهل حق\" نامی است که رهبران آیینی دین یاری برای رهایی از نام های ناروا، جعلی و توهین آمیز در پنجاه ساله اخیر بر این دین نهادهاند. کلیهی اعتقادات و اصول پایهای دین یاری کاملأ متفاوت با دین مبین اسلام است . دین یاری دارای دو تاریخچه است، تاریخ پنهانی که دورهی مخفی و سربودن میباشد و تاریخ آشکار و ظاهر شدن دین یاری.بدین معنی که \"یار\" یعنی سلطان سهاک و یارانش صلاح دانستهاند که تا تقریبأ بیش از هفتصد وپنجاه و هشت سال پیش دین یاری مخفی و نهانی باشد لیکن بعد از آن دردوره \"پردیور\" قرار بر آشکار و مکتوب شدن دین یاری گردیده است.
دراینجا سعی دارم جهت اطلاعتان به خلاصه و بخشی ازسر فصل اعتقادات دین یاری اشارهای کوتاه بکنم .دین یاری اعتقاد به \"دونای دون\" یا حلول روح به جسمهای تازه دارد که در زبان انگلیسی \"ری اینکارنیشن\" نامیده میشود. \"دون\" به معنای جامه یا لباس است و منظور این است که روح انسان پس ازمرگ مجددأ در کالبد دیگری به زندگی ادامه خواهد داد. درواقع جسم انسان مانند لباس یا قالبی برای روح است .روح برای پالایش و رسیدن به تعالی در طول زمان چندین قالب را عوض خواهد نمود و در قالب یا جسم جدید در دنیا به زندگی ادامه میدهد. این پروسه نردبانی و مرحله ایست، بدین صورت که انجام اعمال و رفتار خوب موجب تکامل وتعالی و رفتن به پلههای بالاتر بعدی میگردد و بلعکس اعمال ناشایست و بد، موجب درجازدن و باز ماندن از تعالی، رشد و تکامل معنوی روح خواهد شد.
عبادت دردین یاری به صورت کاملأ جمعی (حداقل هفت نفر درحال نشسته و دایره وار) همراه با نواختن ساز مقدس تنبور و خواندن سرودهای دینی در مکانی به نام \"جم خانه\" است و این جمع نشسته دینی و مراسم را \"جم\" مینامند که به صورت هفتگی انجام میپذیرد. سرودهای دینی را نیز کلام مینامند. به استناد متون دینی یارسان قبلهی مردم یارسان \"جم \" میباشد. یعنی هر جا و هر مکانی که \"جم\" تشکیل گردد، قبله آنجاست. دراینباره درمتن مقدس \"دفترپردیوری\" چنین آمده است: \"لوام اوکلام، کلامم وانا، کعبهی من جمن ای مهربانا\". معنی : به کلام و دفتر و سرودهای دینی و \"جم\" مراجعه کردم و آن را خواندم و فهمیدم که کعبه و قبله \"جم\" یاری است.
دردین یاری فتوا و کتاب احکام یا توضیح المسائل وجود ندارد و در این رابطه در متون دینی \"دفترسیو شش شاعره آسیدبراکه\" درویش نوروز سورانی میفرمایند: دل جم درویش جفای جور وشان // مایهی عقل و هوش ادب وارکان..// فکر ومعرفت تجربه وتدبیر آراسته ی جهان وسفته ی سریر.// دراین کلام مقدس به زیبایی و روشنی بیان میکند که هر انسان باید اندیشه کند وبا عقل، دانش، تجربه و تفکر خویش خوب و بد از هم تشخیص بدهد. به همین دلیل است که هیچیک از بزرگان و سادات دین یاری چه درحال حاضر و چه درگذشته اقدام به صدور فتوا، دستور و تکلیف دینی به صورت شفاهی یا کتبی درقالب کتاب ننمودهاند.
دردین یاری، قصاص، مقابله به مثل و \"امر به معروف و نهی از منکر\" وجود ندارد . دین یاری دین خون، شمشیر و جهاد نیست، دین یاری دین صلح و آرامش، بخشش، آشتی، دوستی، مهربانی و مودت و اندیشه و تفکر است . درمتون دینی \"دفترپردیوری\" چنین آمده است: موچیاریت مکری مکریت وموچیار// کار ناشایست وخلکان وه موینی سربوزه وه وار .// پادشام حیا مکرو جه میرد حیادار.//معنی : ترا پند میدهم که از کار و اعمال بد و زشت دوری کن و اگر ازکسی نیز عمل بدی دیدی فقط سرت را پایین بینداز و دوری کن و رازش را نگهدار که اگر چنین کنی حضرت حق از تو راضی و خشنود خواهد شد.
مردم یارسان در مراسم خاکسپاری، مردگان خویش را با نوای زیبای تنبور و سرودهای دینی وبدون شیون وزاری به خاک میسپارند مردم یارسان درگوش فرزندان تازه متولد شده اذان نمیخوانند بلکه در مراسم خاصی به نام \"نامگذاری و جم جوزشکانن یا سرسپردگی\" همراه با تنبور ونذرونیاز، کودک را نامگذاری و سرسپرده میکنند.
جناب آقای یونسی یقینأ توضیحات مختصر بخشی از اعتقادات یارسان، که به استناد متون دینی دین \"یاری\" میباشند، دلائل محکم و عاقلانهای برای اثبات استقلال \"دین یاری\" و مردم یارسان یا به اصطلاح \"اهل حق\" میباشد و میتواند اثبات نماید که مردم یارسان یک \"اقلیت دینی\" با اعتقادات خاص خودشان هستند. این اقلیت دینی جمعیتی چندین برابر مجموع اقلیتهای دینی مسیحی، یهودی وزرتشتی دارند لیکن از هیچ حقوق شهروندی برخوردار نمیباشد. البته لازم به ذکر است که مستقل و متفاوت بودن الزامأ به معنای تقابل و درتضاد و عناد بودن با سایر ادیان و اعتقادات نمیباشد .
شما نوشتهاید که \"مردم یارسان باور خاص و ویژه به حضرت علی دارند و در متونشان نیز به آن اشاره کردهاند \". درواقع باید اعتراف نمود که در متون دینی یارسان نه تنها نام حضرت علی بلکه از حضرت عیسی، حضرت موسی، حضرت ابراهیم، حضرت محمد و بسیاری از پیامبران و بزرگان سایر ادیان الهی و غیرالهی یاد کرده و به طور مفصل اعمال و مأموریتهای هر کدام را درقالب موضوع \"دونای دون\" توضیح داده است . اما همچنانکه درقرآن مجید بارها و بارها از حضرت عیسی بن مریم و یا حضرت موسی و سایر پیامبران به نیکی نام برده شده و مورد تأیید و تقدیر قرار گرفته، این موضوع به این معنا نیست که دین اسلام شاخهای از دین مسیح یا دین یهود باشد، بنابراین ذکر نام حضرت علی در متون دینی یارسان نیز نمیتواند دلیل وابستگی یارسان به اسلام باشد بلکه همانطور که گفته شد این موضوع ابتدا در چارچوب بیان واقعیات تاریخی ادیان و از طرفی درچارچوب اعتقاد به موضوع \"دونای دون\" و بیان مراحل تاریخ دین یاری قبل از آشکارشدنش میباشد. و از طرفی دیگر نشانهی وجود تکثرگرایی، تساهل و تسامح و احترام به سایر اعتقادات در دین یاری است.
ازبحث دینی که بگذریم به موضع شما دربارهی تبعیض درحق اقلیتهای دینی مذهبی و قومی میپردازیم. شما درگزارش خود تبعیضها، تضییع حقوقها و همهی مشکلات و مظالم برعلیه اقلیتهای دینی و مذهبی و قومی ملیتی را به گروههای خودسر خارج از نظام جمهوری اسلامی و روحانیت ربط دادهاید. و گفتهاید: \"چنانچه افراد خودسری در این بین باشند ربطی به جمهوری اسلامی و نظام ندارد که البته باید سیستم اطلاعاتی و دادگستری با آنان برخورد کند\"
درجایی دیگر به نقل ازخبرگزاری فارس درمورخه ١٠.٠٢.١٣٩٣ درجلسه با اصحاب فرهنگ نیز فرمودهاید: \"ملت بلوچ یا ملت کرد نداریم؛ همه اقوام ایرانی در یک واحد به نام ملت جای میگیرند\".
جناب آقای یونسی مدارک زیادی در رد ادعای شما موجود است که یکی از مهمترین آنها، وجود تعداد زیادی زندانیان سیاسی عقیدتی کورد، بلوچ، ترکمن، آذربایجانی، اهل تسنن، بهایی، مسیحی، یارسانی، دراویش گناآبادی، خبرنگار، وبلاگنویس، فعال حقوقبشر، فعالان کارگری، دانشجویان دگراندیش در زندانها میباشد . البته مگر اینکه شما بتوانید ثابت کنید که زندانها درحیطه مسئولیت نظام جمهوری اسلامی نبوده بلکه افراد خودسر مسئول آن میباشند از طرفی دیگر اگر به گفته شما همه مردم ایران صرفنظر از قومیت یا دیانت و مذهب از حقوق شهروندی برابر برخوردارند چرا در قانون اساسی تصریع گردیده که \"رئیس جمهور میبایست از رجل سیاسی و شیعهی اثنی عشری باشد\". آیا یک بلوچ، یک کورد، یک ترکمن، یک یارسانی تاکنون توانسته وزیر، رئیس جمهور، قاضی، رئیس مجلس، استاندار، فرماندار و یا جزء مدیران ارشد نظام باشد؟ مگر قحطالرجال است که استاندار و فرماندار و مدیران ارشد مناطق کوردنشین، مناطق اقلیتهای دینی و مذهبی از اصفهان وشیراز و قم برگزیدهی میشوند؟و یا اینکه آیا مگرنه این است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با بیتالمال و بودجه عمومی که همه درآن سهم دارند اداره میشود؟ براستی سهم اقلیتهای دینی، مذهبی، قومی و ملیتی از صدا و سیما چه بوده و اکنون چیست؟
جناب آقای یونسی ما یارسانیها شهروندانی قانونمند، صلحجو و آگاه به حقوق خود هستیم لیکن دوست نداری محقوق شهروندی خود را باتزرع، خفت، خواری و درماندگی از کسی گدایی بکنیم .حقوق شهروندی را حق طبیعی خودمی دانیم.براساس نص صریح قانون اساسی، هیچ شرط و شروطی برای برخورداری از حقوق شهروندی تعیین نگردیده و حقوق شهروندی الزامأ نیازی به اثبات وفاداری وارادت و سرسپردگی به نظام جمهوری اسلامی و یا شیعه و مسلمان بودن ندارد. باتمام تفاسیر این ملاقات را به فال نیک میگیریم و امیدواریم که شما نیز مانند آقای لاریجانی قول و قرارهایتان توخالی از آب درنیاید و به حرفهایتان عمل نمایید هرچند که سی وپنج سال است که ما از مسئولین قول و وعده میشنویم و اما عملی نمیبینیم.
و اما سخنی با شرکتکنندگان . هر یارسانی حق دارد که این واقعه و عملکرد شرکتکنندگان را مورد نقد وبررسی قرار دهد، لیکن من به جای بررسی و تحلیل، سئوالاتی از عزیزان شرکتکننده دراین جلسه دارم .و سعی خواهم نمود این مقاله را به وسیلهی پست برایشان ارسال نمایم . امیدوارم پاسخهای قانع کنندهای دریافت نمایم .
قبل از هر سخنی لازم میدانم مراتب تشکر و قدردانی خویش را از این عزیزان شرکتکننده اعلام نمایم، زیرا اولأ آنها با هدف و نیت خیر و در راه حل مشکلات یارسان دراین جلسه شرکت کردهاند . دومأ با وجود کم و کاستیها و انتقادات وارده، این جلسه یک دستآورد و پیروزی برای یارسان میباشد که حاصل تلاش، کوشش و فعالیتهای مدنی همهی یارسانیها و جانفشانی شهدای یارسان مخصوصأ یارسانیهایی که درسال گذشته در اعتراض به تبعیضها و تضییع حقوق یارسان، جان خود را فدا کردند تا ندای یارسان را به گوش همه برسانند. این اقدام سنگ بنا و آغاز پروسه ایست که نهایتأ آنها باید یارسان را به عنوان یک اقلیت دینی با حقوق برابر شهروندی به رسمیت بشناسند.
یاران عزیز و گرامی شرکتکننده درجلسه، در واقع سئوالات و ابهامات بوجود آمده برای من، ناشی از مطالعهی گزارش جلسه منتشره در مطبوعات و سایتهای اینترنتی، بیانیهی \"جامعهی اهل حق قصرشیرین\" که نمایندگانشان در این جلسه بودهاند و نقل قولهای مستقیم از دو نفر از شرکتکنندگان است که یک روز بعد از جلسه با من تماس تلفنی گرفتند و توضیحاتی را ارائه نمودند.
١.هرچند که عامل اصلی جلوگیری از شرکت یاران \"مجمع مشورتی فعالان یارسان\" دقیقأ استانداری کرمانشاه و شخص آقای یونسی بوده است، لیکن باتوجه به اینکه یاران شرکتکننده میدانستند که هدف مسئولین تفرقهاندازی بین یارسانیهاست، چرا با این موضوع مخالفت نکردند و خود را تنها نمایندهی رسمی و قانونی \"جامعهی اهل حق\" معرفی نمودند؟
٢.چرا سادات محترم شرکتکنندگان از کلمهی \"اهل حق\" و \"جامعهی اهل حق\" استفاده کردند و با یکدیگر هماهنگی کرده بودند کلمهی \"دین یاری\" و عبارت \"مردم یارسان\" را به زبان نیاورند؟ در حالیکه به استناد دفترپردیوری و سایر متون نام دین مان \"دین یاری\" میباشد ؟
کلام دراینمورد میفرماید : یاران یار نبو // هرکس نه جویای دین یار نبو// ناپیدا خاصن هر دیار نبو
جمی که جم بو // جم یارسان کل تیدا جم بو// پی چیش یارسان نه جم وارم بو..// یارسان خاصن اوجم بنیشو// دمای دم هامدم ویش وجم کیشو // نک چوین وفرسرد وارو نه جم // هامدین بیزار بو نه دین هامدم
یاری بکران یاری چه وشا // یاری بشی وه ها گه وره بشا
٣.چرا با آقای یونسی از موضع ضعف و ناتوانی و خواهش و تمنا برخورد شده است؟ وچرا در بیان خواستهها از ادبیات تملقآمیز و ستایش و تقدیر و تشکر بسیار استفاده گردیده است؟
٤. چرا بیشتر انرژی شرکتکنندگان سعی در اثبات و فاداری و اعتقاد مردم یارسان به نظام حاکم و ولی فقیه، صرف شده است؟
کلام پردیوری دراین مورد چه میگوید:
هنت گروی چنه مان دویرن// سجده وشام شام تسبیح ومورن// چنی یارسان دایم لازورن
هنت گروی مرامان بی رام // ملان اومزگفت جه صبح تا وشام // ریشخند مکران و واته وکلام
٥.چرا هم در اطلاعیهی \"جامعهی اهل حق قصرشیرین\" و هم درمذاکرات جلسه سعی و تلاش فراوانی بعمل آمد تا به انحاء مختلف چنین القاء شود که یارسان، یک اقلیت قومی به نام \"جامعهی اهل حق\" با اعتقادات تشیع سرخ علوی است نه یک اقلیت دینی با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر و محروم از حقوق شهروندی؟
کلام دراینباره کی گوید: چه هفتادودودین برمان کردن // سرمان ورای یاری سپردن
٦.چرا سعی شد که دربارهی شهیدان یارسان که سال گذشته در اعتراض به تبعیض و توهین خودرا به آتش کشیدند، و یادرباره حکمت صفری کمترین بحث صورت بگیرد و همهی حوادث مربوطه تحتالشعاع قرار بگیرد؟
٧.سئوال آخر سئوال بسیار مهمی است و امیدوارم آنچه را که درسال گذشته و امسال به من اطلاع داده شد، صحت نداشته باشد لیکن حوادث یک سال گذشته وموضع گیریها در رابطه با حوادث همدان و صحنه و اعتراضات و فعالیتهای مدنی قانونی، چنان بوده که متأسفانه صحت این موضوع را ثابت میکند. ظاهرأ بعد از حادثه خودسوزی یارسانیها درسال گذشته، بلافاصله \"شورای تأمین استان\" تماسهایی میگیرد و اکیدأ درخواست مینماید که از شرکت سایر یارسانیها در مراسم ختم و ترحیم و ازهمگانی شدن و اعلام همبستگی یارسانیهای سایر مناطق و شرکت در اعتراضات، تحصن و تظاهرات ولو قانونی و بامجوز، جلوگیری بعمل آورده شود. به همین دلیل درسال گذشته جای عدهی زیادی از یارسانیها در تجمعهای اعتراضی و مجالس ترحیم شهیدان یارسانی نیکمرد طاهری، حسن رضوی و محمدقنبری و مخصوصأ در اعتراض و تحصن روبروی ساختمان استانداری خالی بود. براستی آیا چنین موضوعی چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
درپایان ضمن آرزوی موفقیت، سربلندی و سرافرازی برای همهی کسانی که درراه اتحاد، همدلی وهمبستگی و احقاق حقوق ازدست رفتهی مردم یارسان تلاش و کوشش میکنند، امیدوارم که در جلسات و ملاقاتهای آینده با مسئولین، این نکته را فراموش نکنیم که با وجود اختلافات کوچک سلیقهای و فکری، همهی ما منافع و اهداف مشترک بزرگی داریم و فعلأ در این پروسهی حساس تاریخی به صلاح همه است که از اختلاف بپرهیزیم و حول محور اهداف مشترک متحد شویم .
اهدافی همچون به رسمیت شناخته شدن دین یاری به عنوان یک دین مستقل و به رسمیت شناختن یارسان به عنوان یک اقلیت دینی و برخورداری از همهی حقوق شهروندی و رفع و جبران هرگونه تبعیض و تضییع حقوق انسانی.
درمورخه بیست و پنجم خردادماه سال جاری برابر با پانزدهم ژوئن، حجتالاسلام یونسی، نماینده و دستیار رئیس جمهور در امور اقلیتهای مذهبی و اقوام، ملاقاتی چندساعته با عدهای از پیروان \"دین یاری\" که در ایران \" اهل حق \" نامیده میشوند داشتند. این ملاقات از نگاه بعضی افراد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و از نگاه عدهی زیادی نیز باسکوت مطلق همراه شد . حساسیت موضوع مرا بر آن داشت که بدور از هرگونه تعصب و بدبینی، نگاهی واقعبینانه به این دیدار ونتایج حاصله بیندازم.
پس از اتمام جلسه، آقای یونسی گزارش کوتاهی دراین مورد ارائه نمود که در سایتها و خبرگزاریهای مختلف منعکس گردید. آدرس لینک این گزارش درپایان مقاله درج گردیده است . اما خلاصه و لپ مطلب نقطه نظرات ایشان چنین است : آقای یونسی مردم یارسان (اهل حق)را مسلمان وجزء بدنهی اسلام و تشیع سرخ علوی دانستهاند نه یک اقلیت دینی یا مذهبی. او میگوید:\" اختلاف اساسی بین شیعه و اهل حق وجود ندارد\". ضمنأ ایشان برخوردهای غیرمنصفانه و ناعادلانه و تضییع حقوق مردم یارسان و سایر اقلیتها واقوام را به عناصر خودسر خارج از حاکمیت نسبت دادهاند. ایشان درقسمتی دیگر از گزارششان چنین میگویند: \"هیچ مانعی در گزینش و استخدام شما (اهل حقها)چه در سپاه، چه ارتش و دستگاه قضا وجود ندارد و نباید مانعی حتی برای ارتقای مدیریتی شما باشد. شما همه شرایط را برای استخدام و حضور در مسئولیتها دارید\".
آنطور که از محتوای گزارش آقای یونسی مشاهده میشود، چنین وانمود میکند که ایشان تحت توضیحات و مستندات ارائه شده یارسانیهای شرکتکننده در جلسه به این نتایج جدید و عجیب رسیدهاند . لذا باید گفت که متأسفانه بخشی از ذهنیت ایشان ناشی از توضیحات غیرواقعی حاضرین درجلسه است که این موضوع مرا یاد ضربالمثلی میاندازد که میگوید: \"ازماست که برماست\".بخش دیگر ناشی از عدم تمایل جمهوری اسلامی به، برسمیت شناختن \"دین یاری\" و مردم یارسان است، لیکن قبل از آنکه به تحلیل و بررسی برخورد شرکتکنندگان بپردازم، لازم میدانم ابتدا توضیحاتی را درباره گزارش جلسه مذکور خطاب به جناب آقای یونسی تقدیم کنم .
به استناد متون دینی، مردم یارسان پیرو \"دین یاری\" هستند به همین دلیل پیروان این دین \"یارسان\" نامیده میشوند.پیروان ادیان ابراهیمی متون مقدس خویش را \"کتاب مقدس\" قرآن، انجیل، و تورات مینامند .ولی متون دینی یارسان \"دفتر پردیوری\" یا \"دیوان گوره\" یا به زبان فارسی \"سرانجام\" نامیده میشود که به زبان کوردی گورانی یا هورامی وبه نظم نوشته شده است که حاصل گفتگو، بحث، بررسی و دیالوگ جمعی بنیانگذار این دین یعنی سلطان سهاک و یارانش میباشد. البته متون دینی دیگری طی سیصدسال اخیر در توضیح وتفسیر و تأیید \"دفترپردیوری\" به زبانهای کوردی گورانی، فارسی و ترکی نیز آمده که همگی مورد احترام وقبول مردم یارسان هستند. مانند \"دفتر سی و شش شاعره آسیدبراکه یا زبورحقیقت، دفتر شیخ امیری به زبان کوردی گورانی، دفتر قوشچی اوغلی به زبان ترکی و....که توضیح آنها دراین مقاله نمیگنجد . نام \"دین یاری\" برگرفته از نام بنیانگذار این دین یعنی سلطان سهاک که دارای نامهای مختلفی ازجمله \"یار\"، \"صاحبکار\"، \"صاحبکرم\" و \"خاوندکار\" میباشد . در واقع نام و کلمهی \"اهل حق\" نامی است که رهبران آیینی دین یاری برای رهایی از نام های ناروا، جعلی و توهین آمیز در پنجاه ساله اخیر بر این دین نهادهاند. کلیهی اعتقادات و اصول پایهای دین یاری کاملأ متفاوت با دین مبین اسلام است . دین یاری دارای دو تاریخچه است، تاریخ پنهانی که دورهی مخفی و سربودن میباشد و تاریخ آشکار و ظاهر شدن دین یاری.بدین معنی که \"یار\" یعنی سلطان سهاک و یارانش صلاح دانستهاند که تا تقریبأ بیش از هفتصد وپنجاه و هشت سال پیش دین یاری مخفی و نهانی باشد لیکن بعد از آن دردوره \"پردیور\" قرار بر آشکار و مکتوب شدن دین یاری گردیده است.
دراینجا سعی دارم جهت اطلاعتان به خلاصه و بخشی ازسر فصل اعتقادات دین یاری اشارهای کوتاه بکنم .دین یاری اعتقاد به \"دونای دون\" یا حلول روح به جسمهای تازه دارد که در زبان انگلیسی \"ری اینکارنیشن\" نامیده میشود. \"دون\" به معنای جامه یا لباس است و منظور این است که روح انسان پس ازمرگ مجددأ در کالبد دیگری به زندگی ادامه خواهد داد. درواقع جسم انسان مانند لباس یا قالبی برای روح است .روح برای پالایش و رسیدن به تعالی در طول زمان چندین قالب را عوض خواهد نمود و در قالب یا جسم جدید در دنیا به زندگی ادامه میدهد. این پروسه نردبانی و مرحله ایست، بدین صورت که انجام اعمال و رفتار خوب موجب تکامل وتعالی و رفتن به پلههای بالاتر بعدی میگردد و بلعکس اعمال ناشایست و بد، موجب درجازدن و باز ماندن از تعالی، رشد و تکامل معنوی روح خواهد شد.
عبادت دردین یاری به صورت کاملأ جمعی (حداقل هفت نفر درحال نشسته و دایره وار) همراه با نواختن ساز مقدس تنبور و خواندن سرودهای دینی در مکانی به نام \"جم خانه\" است و این جمع نشسته دینی و مراسم را \"جم\" مینامند که به صورت هفتگی انجام میپذیرد. سرودهای دینی را نیز کلام مینامند. به استناد متون دینی یارسان قبلهی مردم یارسان \"جم \" میباشد. یعنی هر جا و هر مکانی که \"جم\" تشکیل گردد، قبله آنجاست. دراینباره درمتن مقدس \"دفترپردیوری\" چنین آمده است: \"لوام اوکلام، کلامم وانا، کعبهی من جمن ای مهربانا\". معنی : به کلام و دفتر و سرودهای دینی و \"جم\" مراجعه کردم و آن را خواندم و فهمیدم که کعبه و قبله \"جم\" یاری است.
دردین یاری فتوا و کتاب احکام یا توضیح المسائل وجود ندارد و در این رابطه در متون دینی \"دفترسیو شش شاعره آسیدبراکه\" درویش نوروز سورانی میفرمایند: دل جم درویش جفای جور وشان // مایهی عقل و هوش ادب وارکان..// فکر ومعرفت تجربه وتدبیر آراسته ی جهان وسفته ی سریر.// دراین کلام مقدس به زیبایی و روشنی بیان میکند که هر انسان باید اندیشه کند وبا عقل، دانش، تجربه و تفکر خویش خوب و بد از هم تشخیص بدهد. به همین دلیل است که هیچیک از بزرگان و سادات دین یاری چه درحال حاضر و چه درگذشته اقدام به صدور فتوا، دستور و تکلیف دینی به صورت شفاهی یا کتبی درقالب کتاب ننمودهاند.
دردین یاری، قصاص، مقابله به مثل و \"امر به معروف و نهی از منکر\" وجود ندارد . دین یاری دین خون، شمشیر و جهاد نیست، دین یاری دین صلح و آرامش، بخشش، آشتی، دوستی، مهربانی و مودت و اندیشه و تفکر است . درمتون دینی \"دفترپردیوری\" چنین آمده است: موچیاریت مکری مکریت وموچیار// کار ناشایست وخلکان وه موینی سربوزه وه وار .// پادشام حیا مکرو جه میرد حیادار.//معنی : ترا پند میدهم که از کار و اعمال بد و زشت دوری کن و اگر ازکسی نیز عمل بدی دیدی فقط سرت را پایین بینداز و دوری کن و رازش را نگهدار که اگر چنین کنی حضرت حق از تو راضی و خشنود خواهد شد.
مردم یارسان در مراسم خاکسپاری، مردگان خویش را با نوای زیبای تنبور و سرودهای دینی وبدون شیون وزاری به خاک میسپارند مردم یارسان درگوش فرزندان تازه متولد شده اذان نمیخوانند بلکه در مراسم خاصی به نام \"نامگذاری و جم جوزشکانن یا سرسپردگی\" همراه با تنبور ونذرونیاز، کودک را نامگذاری و سرسپرده میکنند.
جناب آقای یونسی یقینأ توضیحات مختصر بخشی از اعتقادات یارسان، که به استناد متون دینی دین \"یاری\" میباشند، دلائل محکم و عاقلانهای برای اثبات استقلال \"دین یاری\" و مردم یارسان یا به اصطلاح \"اهل حق\" میباشد و میتواند اثبات نماید که مردم یارسان یک \"اقلیت دینی\" با اعتقادات خاص خودشان هستند. این اقلیت دینی جمعیتی چندین برابر مجموع اقلیتهای دینی مسیحی، یهودی وزرتشتی دارند لیکن از هیچ حقوق شهروندی برخوردار نمیباشد. البته لازم به ذکر است که مستقل و متفاوت بودن الزامأ به معنای تقابل و درتضاد و عناد بودن با سایر ادیان و اعتقادات نمیباشد .
شما نوشتهاید که \"مردم یارسان باور خاص و ویژه به حضرت علی دارند و در متونشان نیز به آن اشاره کردهاند \". درواقع باید اعتراف نمود که در متون دینی یارسان نه تنها نام حضرت علی بلکه از حضرت عیسی، حضرت موسی، حضرت ابراهیم، حضرت محمد و بسیاری از پیامبران و بزرگان سایر ادیان الهی و غیرالهی یاد کرده و به طور مفصل اعمال و مأموریتهای هر کدام را درقالب موضوع \"دونای دون\" توضیح داده است . اما همچنانکه درقرآن مجید بارها و بارها از حضرت عیسی بن مریم و یا حضرت موسی و سایر پیامبران به نیکی نام برده شده و مورد تأیید و تقدیر قرار گرفته، این موضوع به این معنا نیست که دین اسلام شاخهای از دین مسیح یا دین یهود باشد، بنابراین ذکر نام حضرت علی در متون دینی یارسان نیز نمیتواند دلیل وابستگی یارسان به اسلام باشد بلکه همانطور که گفته شد این موضوع ابتدا در چارچوب بیان واقعیات تاریخی ادیان و از طرفی درچارچوب اعتقاد به موضوع \"دونای دون\" و بیان مراحل تاریخ دین یاری قبل از آشکارشدنش میباشد. و از طرفی دیگر نشانهی وجود تکثرگرایی، تساهل و تسامح و احترام به سایر اعتقادات در دین یاری است.
ازبحث دینی که بگذریم به موضع شما دربارهی تبعیض درحق اقلیتهای دینی مذهبی و قومی میپردازیم. شما درگزارش خود تبعیضها، تضییع حقوقها و همهی مشکلات و مظالم برعلیه اقلیتهای دینی و مذهبی و قومی ملیتی را به گروههای خودسر خارج از نظام جمهوری اسلامی و روحانیت ربط دادهاید. و گفتهاید: \"چنانچه افراد خودسری در این بین باشند ربطی به جمهوری اسلامی و نظام ندارد که البته باید سیستم اطلاعاتی و دادگستری با آنان برخورد کند\"
درجایی دیگر به نقل ازخبرگزاری فارس درمورخه ١٠.٠٢.١٣٩٣ درجلسه با اصحاب فرهنگ نیز فرمودهاید: \"ملت بلوچ یا ملت کرد نداریم؛ همه اقوام ایرانی در یک واحد به نام ملت جای میگیرند\".
جناب آقای یونسی مدارک زیادی در رد ادعای شما موجود است که یکی از مهمترین آنها، وجود تعداد زیادی زندانیان سیاسی عقیدتی کورد، بلوچ، ترکمن، آذربایجانی، اهل تسنن، بهایی، مسیحی، یارسانی، دراویش گناآبادی، خبرنگار، وبلاگنویس، فعال حقوقبشر، فعالان کارگری، دانشجویان دگراندیش در زندانها میباشد . البته مگر اینکه شما بتوانید ثابت کنید که زندانها درحیطه مسئولیت نظام جمهوری اسلامی نبوده بلکه افراد خودسر مسئول آن میباشند از طرفی دیگر اگر به گفته شما همه مردم ایران صرفنظر از قومیت یا دیانت و مذهب از حقوق شهروندی برابر برخوردارند چرا در قانون اساسی تصریع گردیده که \"رئیس جمهور میبایست از رجل سیاسی و شیعهی اثنی عشری باشد\". آیا یک بلوچ، یک کورد، یک ترکمن، یک یارسانی تاکنون توانسته وزیر، رئیس جمهور، قاضی، رئیس مجلس، استاندار، فرماندار و یا جزء مدیران ارشد نظام باشد؟ مگر قحطالرجال است که استاندار و فرماندار و مدیران ارشد مناطق کوردنشین، مناطق اقلیتهای دینی و مذهبی از اصفهان وشیراز و قم برگزیدهی میشوند؟و یا اینکه آیا مگرنه این است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با بیتالمال و بودجه عمومی که همه درآن سهم دارند اداره میشود؟ براستی سهم اقلیتهای دینی، مذهبی، قومی و ملیتی از صدا و سیما چه بوده و اکنون چیست؟
جناب آقای یونسی ما یارسانیها شهروندانی قانونمند، صلحجو و آگاه به حقوق خود هستیم لیکن دوست نداری محقوق شهروندی خود را باتزرع، خفت، خواری و درماندگی از کسی گدایی بکنیم .حقوق شهروندی را حق طبیعی خودمی دانیم.براساس نص صریح قانون اساسی، هیچ شرط و شروطی برای برخورداری از حقوق شهروندی تعیین نگردیده و حقوق شهروندی الزامأ نیازی به اثبات وفاداری وارادت و سرسپردگی به نظام جمهوری اسلامی و یا شیعه و مسلمان بودن ندارد. باتمام تفاسیر این ملاقات را به فال نیک میگیریم و امیدواریم که شما نیز مانند آقای لاریجانی قول و قرارهایتان توخالی از آب درنیاید و به حرفهایتان عمل نمایید هرچند که سی وپنج سال است که ما از مسئولین قول و وعده میشنویم و اما عملی نمیبینیم.
و اما سخنی با شرکتکنندگان . هر یارسانی حق دارد که این واقعه و عملکرد شرکتکنندگان را مورد نقد وبررسی قرار دهد، لیکن من به جای بررسی و تحلیل، سئوالاتی از عزیزان شرکتکننده دراین جلسه دارم .و سعی خواهم نمود این مقاله را به وسیلهی پست برایشان ارسال نمایم . امیدوارم پاسخهای قانع کنندهای دریافت نمایم .
قبل از هر سخنی لازم میدانم مراتب تشکر و قدردانی خویش را از این عزیزان شرکتکننده اعلام نمایم، زیرا اولأ آنها با هدف و نیت خیر و در راه حل مشکلات یارسان دراین جلسه شرکت کردهاند . دومأ با وجود کم و کاستیها و انتقادات وارده، این جلسه یک دستآورد و پیروزی برای یارسان میباشد که حاصل تلاش، کوشش و فعالیتهای مدنی همهی یارسانیها و جانفشانی شهدای یارسان مخصوصأ یارسانیهایی که درسال گذشته در اعتراض به تبعیضها و تضییع حقوق یارسان، جان خود را فدا کردند تا ندای یارسان را به گوش همه برسانند. این اقدام سنگ بنا و آغاز پروسه ایست که نهایتأ آنها باید یارسان را به عنوان یک اقلیت دینی با حقوق برابر شهروندی به رسمیت بشناسند.
یاران عزیز و گرامی شرکتکننده درجلسه، در واقع سئوالات و ابهامات بوجود آمده برای من، ناشی از مطالعهی گزارش جلسه منتشره در مطبوعات و سایتهای اینترنتی، بیانیهی \"جامعهی اهل حق قصرشیرین\" که نمایندگانشان در این جلسه بودهاند و نقل قولهای مستقیم از دو نفر از شرکتکنندگان است که یک روز بعد از جلسه با من تماس تلفنی گرفتند و توضیحاتی را ارائه نمودند.
١.هرچند که عامل اصلی جلوگیری از شرکت یاران \"مجمع مشورتی فعالان یارسان\" دقیقأ استانداری کرمانشاه و شخص آقای یونسی بوده است، لیکن باتوجه به اینکه یاران شرکتکننده میدانستند که هدف مسئولین تفرقهاندازی بین یارسانیهاست، چرا با این موضوع مخالفت نکردند و خود را تنها نمایندهی رسمی و قانونی \"جامعهی اهل حق\" معرفی نمودند؟
٢.چرا سادات محترم شرکتکنندگان از کلمهی \"اهل حق\" و \"جامعهی اهل حق\" استفاده کردند و با یکدیگر هماهنگی کرده بودند کلمهی \"دین یاری\" و عبارت \"مردم یارسان\" را به زبان نیاورند؟ در حالیکه به استناد دفترپردیوری و سایر متون نام دین مان \"دین یاری\" میباشد ؟
کلام دراینمورد میفرماید : یاران یار نبو // هرکس نه جویای دین یار نبو// ناپیدا خاصن هر دیار نبو
جمی که جم بو // جم یارسان کل تیدا جم بو// پی چیش یارسان نه جم وارم بو..// یارسان خاصن اوجم بنیشو// دمای دم هامدم ویش وجم کیشو // نک چوین وفرسرد وارو نه جم // هامدین بیزار بو نه دین هامدم
یاری بکران یاری چه وشا // یاری بشی وه ها گه وره بشا
٣.چرا با آقای یونسی از موضع ضعف و ناتوانی و خواهش و تمنا برخورد شده است؟ وچرا در بیان خواستهها از ادبیات تملقآمیز و ستایش و تقدیر و تشکر بسیار استفاده گردیده است؟
٤. چرا بیشتر انرژی شرکتکنندگان سعی در اثبات و فاداری و اعتقاد مردم یارسان به نظام حاکم و ولی فقیه، صرف شده است؟
کلام پردیوری دراین مورد چه میگوید:
هنت گروی چنه مان دویرن// سجده وشام شام تسبیح ومورن// چنی یارسان دایم لازورن
هنت گروی مرامان بی رام // ملان اومزگفت جه صبح تا وشام // ریشخند مکران و واته وکلام
٥.چرا هم در اطلاعیهی \"جامعهی اهل حق قصرشیرین\" و هم درمذاکرات جلسه سعی و تلاش فراوانی بعمل آمد تا به انحاء مختلف چنین القاء شود که یارسان، یک اقلیت قومی به نام \"جامعهی اهل حق\" با اعتقادات تشیع سرخ علوی است نه یک اقلیت دینی با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر و محروم از حقوق شهروندی؟
کلام دراینباره کی گوید: چه هفتادودودین برمان کردن // سرمان ورای یاری سپردن
٦.چرا سعی شد که دربارهی شهیدان یارسان که سال گذشته در اعتراض به تبعیض و توهین خودرا به آتش کشیدند، و یادرباره حکمت صفری کمترین بحث صورت بگیرد و همهی حوادث مربوطه تحتالشعاع قرار بگیرد؟
٧.سئوال آخر سئوال بسیار مهمی است و امیدوارم آنچه را که درسال گذشته و امسال به من اطلاع داده شد، صحت نداشته باشد لیکن حوادث یک سال گذشته وموضع گیریها در رابطه با حوادث همدان و صحنه و اعتراضات و فعالیتهای مدنی قانونی، چنان بوده که متأسفانه صحت این موضوع را ثابت میکند. ظاهرأ بعد از حادثه خودسوزی یارسانیها درسال گذشته، بلافاصله \"شورای تأمین استان\" تماسهایی میگیرد و اکیدأ درخواست مینماید که از شرکت سایر یارسانیها در مراسم ختم و ترحیم و ازهمگانی شدن و اعلام همبستگی یارسانیهای سایر مناطق و شرکت در اعتراضات، تحصن و تظاهرات ولو قانونی و بامجوز، جلوگیری بعمل آورده شود. به همین دلیل درسال گذشته جای عدهی زیادی از یارسانیها در تجمعهای اعتراضی و مجالس ترحیم شهیدان یارسانی نیکمرد طاهری، حسن رضوی و محمدقنبری و مخصوصأ در اعتراض و تحصن روبروی ساختمان استانداری خالی بود. براستی آیا چنین موضوعی چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
درپایان ضمن آرزوی موفقیت، سربلندی و سرافرازی برای همهی کسانی که درراه اتحاد، همدلی وهمبستگی و احقاق حقوق ازدست رفتهی مردم یارسان تلاش و کوشش میکنند، امیدوارم که در جلسات و ملاقاتهای آینده با مسئولین، این نکته را فراموش نکنیم که با وجود اختلافات کوچک سلیقهای و فکری، همهی ما منافع و اهداف مشترک بزرگی داریم و فعلأ در این پروسهی حساس تاریخی به صلاح همه است که از اختلاف بپرهیزیم و حول محور اهداف مشترک متحد شویم .
اهدافی همچون به رسمیت شناخته شدن دین یاری به عنوان یک دین مستقل و به رسمیت شناختن یارسان به عنوان یک اقلیت دینی و برخورداری از همهی حقوق شهروندی و رفع و جبران هرگونه تبعیض و تضییع حقوق انسانی.