نگاهی به گذشته و حال مسیحیان اقلیم احواز
14:24 - 6 دی 1392
Unknown Author
نوری حمزه
در آستانه سال جدید میلادی ضمن عرض تبریک به هموطنان مسیحی و سایر مسیحیان جهان، نگاهی کوتاه و گذرا به تاریخ وجود مسیحیان در اقلیم احواز خواهم داشت. در این میان نیز به وضعیت فعلی این گروه از مردم خواهم پرداخت.
تاریخ وجود مسیحیان در احواز به قرن ها پیش باز می گردد. در لشکر کشی های ساسانیان طی قرن سوم میلادی جمعیت بزرگی از مسیحیان تحت سلطه روم به خصوص مسیحیان سوریه (سریانی ها) به اسارت لشکریان ساسانی در آمده و در بابل (جنوب شرق بغداد امروزی) ، شمال بندر بوشهر و در شهر بیت لایات ( جندی شاپور، شرق دزفول امروزی) اسکان داده شدند. پس از سکونت مسیحیان در این مناطق، شهرهای نام برده شده به تدریج به محلی برای تبلیغ مسیحیت تبدیل شدند.
با گذر زمان بر تعداد پیروان مسیحیت در منطقه افزوده شد. بیت لایات، سوسا (شوش) احواز و شوشتر در آن زمان از شهرهای اسقف نشین بوده اند.
مسیحیانی که در بیت لایات سکونت گزیده اند تحت امر حکومت ساسانی اقدام به ساخت شهری مدرن کردند. شهر جدید با توسعه بیت لایات شکل گرفت. این شهر به امر حکومت ساسانی بنا بوده که نام یکی از شاهان (شاپور دوم ذوالاکتاف) بر آن نهاده شود. اما اعتراض قبیله جندل از بزرگترین قبایل عرب ساکن در همان منطقه باعث شد نام آن شهر به یک نام ترکیبی عربی و فارسی تغییر داده شود.
بنا بر توافق آن زمان میان قبیله جندل و حکومت ساسانی شهر جدید به لفظ عرب ها (جندل سابور) شناخته شد. بعدها در امور دیوانی ساسانیان و سپس در طی تاریخ این شهر به نام جندی شاپور شناخته و بعد ها در تاریخ ایران به همین نام ثبت شد. اینگونه بود که نام اصیل “بیت لایات” در یک هماوردی بین حکومت ساسانی و قبیله جندل از میان رفت.
با تقبل دین زرتشتی در دربار ساسانی و همزمان با حکومت شاپور دوم (ذوالاکتاف)، مسیحیانی که حاضر به ترک عقاید دینی خود نشدند توسط ساسانی ها قتل عام شدند. قتل عام مسیحیان توسط دیگر شاهان زرتشتی همچون بهرام پنجم(بهرام گور) نیز ادامه داشت. با نسل کشی مسیحیان توسط ساسانیان از تعداد پیروان این دین در منطقه کاسته شد.
در زمان فتوحات اسلامی نیز، شهر سوسا (شوش) جمعیت زیادی از مسیحیان را در خود جای داده بوده که دارای “دیر” برای انجام عبادات خود بوده اند. در دیگر شهرها تعداد مسیحیان بسیار اندک بوده است. پس از استقرار نمایندگان دولت خلافت اسلامی نیز بسیاری از مسیحیان اقلیم احواز به اسلام گرویدند. و بخشی از آنان نیز بر دیانت خود باقی ماندند.
در دوره معاصر اما، مسیحیان اقلیم احواز را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
مسیحیان مارونی؛ در عهد حکومت شیخ خزعل در منطقه و همپای تاسیس پالایشگاه عبادان از بلاد شام (سوریه، لبنان، فلسطین و اردن) جمعی از مسیحیان مارونی به دلیل تسلط به زبان های انگلیسی و فرانسه به همراه خانواده های خود به عبادان و محمره آمدند و در کنار تکنسین های خارجی در ساخت پالایشگاه شروع به کار کردند. با سقوط حکومت شیخ خزعل بخش بزرگی از آنها به کشورهای خود بازگشتند و تعداد اندکی در منطقه باقی ماندند.
مسیحیان کلدانی؛ اینها نیز از شهر های موصل ، بغداد و بابل به احواز مهاجرت کرده اند و بنا بر آمارهای تایید نشده در حال حاضر حدود ۲۵ خانوار از آن ها در منطقه ساکن هستند.
آشوری ها؛ اینان نیز از ارومیه به احواز، عبادان و دیگر شهرها مهاجرت کرده اند و گفته می شود که حدود ۸۰ خانوار از آنان در شهرهای اقلیم زندگی می کنند.
ارمنی ها؛ بعد از جنگ جهانی دوم گروهی از ارمنی های اصفهان به عبادان، احواز و دیگر شهرهای اقلیم آمدند و گفته می شود که در حال حاضر حدود ۸۵خانوار از آنان در منطقه سکونت دارند.
با روی کار آمدن دولت مذهبی در ایران از سال ۱۳۵۷ شمسی با آنکه که در قانون اساسی به مسیحیت به عنوان یکی از ادیان شناخته شده اشاره شده است و افزون بر آن شاهد آزادی های نسبی در انجام مراسم مذهبی مسیحیان در اصفهان ، تهران و چند شهر دیگر هستیم اما در اقلیم احواز این حالت روندی حدودا معکوس دارد و حتی شاهد تخریب آثار آنان از جمله کلیساها هستیم.
سیاست های مذهبی رژیم در اقلیم احواز متاسفانه باعث شده که شکاف های بسیار بزرگ اجتماعی بین مسیحیان و دیگر شهروندان صورت گیرد.
در اثر فشارهای امنیتی برمسیحیان، بسیاری از کلیساهای اقلیم احواز توسط افرادی منتسب به نهادهای امنیتی خریداری و پس از تخریب به اماکن تجاری یا مسکونی تبدیل شده اند. گفته می شود یک پیمانکار ساختمانی به نام ” مسعود رضایی میرقائد” از بستگان محسن رضایی میرقائد دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیاری از کلیساها در سطح اقلیم احواز را خریده و پس از تخریب و ساخت مجدد، آنها را به اماکن تجاری تبدیل کرده است.
در حال حاضر در شهر احواز چهار کلیسا وجود دارد؛ کلیسای “سورت مسروپ” متعلق به مسیحیان ارمنی، کلیسای “شبانی کو” متعلق به پروتستان، کلیسای کاتولیک ها و کلیسای “سورت گاراپت” در عبادان.
به یاد دارم که در دوره اصلاحات هر ساله در آستانه عید میلاد مسیح، یک کشیش مسیحی از لبنان به عبادان می آمد و ضمن ادای فرائض دینی به خانوداه های مسیحی عبادان و دیگر مناطق سر می کشید.
گفته می شود در حال حاضر نیز ماهیانه یک مقام مذهبی از ارمنی های اصفهان برای ادای واجبات دینی و دیدارهای مذهبی با همکیشان خود به کلیسای احواز می آید.
در میان تمام آثار مسیحیان اقلیم از جمله مدارس و کلیساها تنها کلیسای “سورت گاراپت” عبادان در فهرست آثار ملی ثبت شده است. در این میان آثار به جای مانده از شهر جندی شاپور که با مهندسی و بر گرده مسیحیان سریانی ساخته شده بود فقط به بهانه ساخت این شهر در دوره ساسانی، این شهر به عنوان یک اثر متعلق به فارس های ساسانی ثبت شده و هیچ یادی از مسیحیان در امر ثبت آن صورت نگرفته است!
بر اساس سرشماری سال ۱۳۵۵ شمسی جمعیت مسیحیهای اقلیم احواز ۹۶۳۷ نفر بوده اند که در سال ۱۳۷۵ به ۱۴۱۶ نفر تنزل پیدا کرده است.
در حال حاضر که در ماههای آخر سال ۱۳۹۲ شمسی هستیم آمار دقیقی از مسیحیان اقلیم احواز در دست نیست.
در آستانه سال جدید میلادی ضمن عرض تبریک به هموطنان مسیحی و سایر مسیحیان جهان، نگاهی کوتاه و گذرا به تاریخ وجود مسیحیان در اقلیم احواز خواهم داشت. در این میان نیز به وضعیت فعلی این گروه از مردم خواهم پرداخت.
تاریخ وجود مسیحیان در احواز به قرن ها پیش باز می گردد. در لشکر کشی های ساسانیان طی قرن سوم میلادی جمعیت بزرگی از مسیحیان تحت سلطه روم به خصوص مسیحیان سوریه (سریانی ها) به اسارت لشکریان ساسانی در آمده و در بابل (جنوب شرق بغداد امروزی) ، شمال بندر بوشهر و در شهر بیت لایات ( جندی شاپور، شرق دزفول امروزی) اسکان داده شدند. پس از سکونت مسیحیان در این مناطق، شهرهای نام برده شده به تدریج به محلی برای تبلیغ مسیحیت تبدیل شدند.
با گذر زمان بر تعداد پیروان مسیحیت در منطقه افزوده شد. بیت لایات، سوسا (شوش) احواز و شوشتر در آن زمان از شهرهای اسقف نشین بوده اند.
مسیحیانی که در بیت لایات سکونت گزیده اند تحت امر حکومت ساسانی اقدام به ساخت شهری مدرن کردند. شهر جدید با توسعه بیت لایات شکل گرفت. این شهر به امر حکومت ساسانی بنا بوده که نام یکی از شاهان (شاپور دوم ذوالاکتاف) بر آن نهاده شود. اما اعتراض قبیله جندل از بزرگترین قبایل عرب ساکن در همان منطقه باعث شد نام آن شهر به یک نام ترکیبی عربی و فارسی تغییر داده شود.
بنا بر توافق آن زمان میان قبیله جندل و حکومت ساسانی شهر جدید به لفظ عرب ها (جندل سابور) شناخته شد. بعدها در امور دیوانی ساسانیان و سپس در طی تاریخ این شهر به نام جندی شاپور شناخته و بعد ها در تاریخ ایران به همین نام ثبت شد. اینگونه بود که نام اصیل “بیت لایات” در یک هماوردی بین حکومت ساسانی و قبیله جندل از میان رفت.
با تقبل دین زرتشتی در دربار ساسانی و همزمان با حکومت شاپور دوم (ذوالاکتاف)، مسیحیانی که حاضر به ترک عقاید دینی خود نشدند توسط ساسانی ها قتل عام شدند. قتل عام مسیحیان توسط دیگر شاهان زرتشتی همچون بهرام پنجم(بهرام گور) نیز ادامه داشت. با نسل کشی مسیحیان توسط ساسانیان از تعداد پیروان این دین در منطقه کاسته شد.
در زمان فتوحات اسلامی نیز، شهر سوسا (شوش) جمعیت زیادی از مسیحیان را در خود جای داده بوده که دارای “دیر” برای انجام عبادات خود بوده اند. در دیگر شهرها تعداد مسیحیان بسیار اندک بوده است. پس از استقرار نمایندگان دولت خلافت اسلامی نیز بسیاری از مسیحیان اقلیم احواز به اسلام گرویدند. و بخشی از آنان نیز بر دیانت خود باقی ماندند.
در دوره معاصر اما، مسیحیان اقلیم احواز را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
مسیحیان مارونی؛ در عهد حکومت شیخ خزعل در منطقه و همپای تاسیس پالایشگاه عبادان از بلاد شام (سوریه، لبنان، فلسطین و اردن) جمعی از مسیحیان مارونی به دلیل تسلط به زبان های انگلیسی و فرانسه به همراه خانواده های خود به عبادان و محمره آمدند و در کنار تکنسین های خارجی در ساخت پالایشگاه شروع به کار کردند. با سقوط حکومت شیخ خزعل بخش بزرگی از آنها به کشورهای خود بازگشتند و تعداد اندکی در منطقه باقی ماندند.
مسیحیان کلدانی؛ اینها نیز از شهر های موصل ، بغداد و بابل به احواز مهاجرت کرده اند و بنا بر آمارهای تایید نشده در حال حاضر حدود ۲۵ خانوار از آن ها در منطقه ساکن هستند.
آشوری ها؛ اینان نیز از ارومیه به احواز، عبادان و دیگر شهرها مهاجرت کرده اند و گفته می شود که حدود ۸۰ خانوار از آنان در شهرهای اقلیم زندگی می کنند.
ارمنی ها؛ بعد از جنگ جهانی دوم گروهی از ارمنی های اصفهان به عبادان، احواز و دیگر شهرهای اقلیم آمدند و گفته می شود که در حال حاضر حدود ۸۵خانوار از آنان در منطقه سکونت دارند.
با روی کار آمدن دولت مذهبی در ایران از سال ۱۳۵۷ شمسی با آنکه که در قانون اساسی به مسیحیت به عنوان یکی از ادیان شناخته شده اشاره شده است و افزون بر آن شاهد آزادی های نسبی در انجام مراسم مذهبی مسیحیان در اصفهان ، تهران و چند شهر دیگر هستیم اما در اقلیم احواز این حالت روندی حدودا معکوس دارد و حتی شاهد تخریب آثار آنان از جمله کلیساها هستیم.
سیاست های مذهبی رژیم در اقلیم احواز متاسفانه باعث شده که شکاف های بسیار بزرگ اجتماعی بین مسیحیان و دیگر شهروندان صورت گیرد.
در اثر فشارهای امنیتی برمسیحیان، بسیاری از کلیساهای اقلیم احواز توسط افرادی منتسب به نهادهای امنیتی خریداری و پس از تخریب به اماکن تجاری یا مسکونی تبدیل شده اند. گفته می شود یک پیمانکار ساختمانی به نام ” مسعود رضایی میرقائد” از بستگان محسن رضایی میرقائد دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیاری از کلیساها در سطح اقلیم احواز را خریده و پس از تخریب و ساخت مجدد، آنها را به اماکن تجاری تبدیل کرده است.
در حال حاضر در شهر احواز چهار کلیسا وجود دارد؛ کلیسای “سورت مسروپ” متعلق به مسیحیان ارمنی، کلیسای “شبانی کو” متعلق به پروتستان، کلیسای کاتولیک ها و کلیسای “سورت گاراپت” در عبادان.
به یاد دارم که در دوره اصلاحات هر ساله در آستانه عید میلاد مسیح، یک کشیش مسیحی از لبنان به عبادان می آمد و ضمن ادای فرائض دینی به خانوداه های مسیحی عبادان و دیگر مناطق سر می کشید.
گفته می شود در حال حاضر نیز ماهیانه یک مقام مذهبی از ارمنی های اصفهان برای ادای واجبات دینی و دیدارهای مذهبی با همکیشان خود به کلیسای احواز می آید.
در میان تمام آثار مسیحیان اقلیم از جمله مدارس و کلیساها تنها کلیسای “سورت گاراپت” عبادان در فهرست آثار ملی ثبت شده است. در این میان آثار به جای مانده از شهر جندی شاپور که با مهندسی و بر گرده مسیحیان سریانی ساخته شده بود فقط به بهانه ساخت این شهر در دوره ساسانی، این شهر به عنوان یک اثر متعلق به فارس های ساسانی ثبت شده و هیچ یادی از مسیحیان در امر ثبت آن صورت نگرفته است!
بر اساس سرشماری سال ۱۳۵۵ شمسی جمعیت مسیحیهای اقلیم احواز ۹۶۳۷ نفر بوده اند که در سال ۱۳۷۵ به ۱۴۱۶ نفر تنزل پیدا کرده است.
در حال حاضر که در ماههای آخر سال ۱۳۹۲ شمسی هستیم آمار دقیقی از مسیحیان اقلیم احواز در دست نیست.