مسکن مهر یا مسکن مرگ
14:43 - 1 آذر 1396
Unknown Author
فایق حسینی
مسکن مهر ایده دولت نهم به ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شهردار سابق تهران و به روایتی معجزه هزاره سوم در جمهوری اسلامی ایران بود.
هدف دولت از اجرای این طرح، خانهدار نمودن اقشار کم درآمد و مستضعف جامعه بود -در واقع این ظاهر قضیه است-. دولت با واگذاری زمین تلاش میکرد که خانهسازی را رواج و رونق دهد تا از افزایش سرسامآور بهای مسکن جلوگیری نماید. ایده اصلی طرح نیز نشات گرفته از بهای بسیار شدید قیمت مسکن شکل گرفته بود. البته واضح هست که دولت آیتمهای زیادی را در اختیار دارد که به راحتی میتوانستند رشد فزاینده قیمت مسکن را کنترل نمایند. اما هدف چیز دیگری بود. هدف آن بود که با یک تیر چند نشان بزنند.
١. تلاش دولت برای کنترل قیمت مسکن ٢. ایجاد شغل و تک رقمی شدن بیکاری ٣. دولت که خود را حامی مظلومان ومستضعفان معرفی میکرد با این کار به قول خودشان گوشه چشمی از عدالت مهدی امام زمان غایب را نشان دهند .
از نکات جالب این طرح آن بود که دولت وقت باتوجه به فروش نفت به نرخ بشکهای صد دلار، باز هم برای تامین منابع مورد نیاز این طرح عظیم از بانک مرکزی پول قرض کرد. که بنابر اظهارات کارشناسان، مسکن مهر سبب آن شد که دولت نیمی از کل پولهای چاپ شده در تاریخ ایران را صرف ساختن مسکن مهر نماید.
در ابتدا هدف از اجرائی شدن طرح \"مسکن مهر ساخت و تولید سالیانه بیش از یک میلیون و پانصدهزار واحد مسکونی بود.که میبایست ٥٠درصد آن در روستاها ساخته میشد.
اما این طرح عظیم مسکن مهر به زعم دولت وقت دارای اشکالات اساسی بود. این اشکالات طیف وسیع ومتنوعی را چه از لحاظ نحوه طراحی، اجرا، نظارت، موقعیت زمینهای در نظر گرفته شده برای طرح، تعامل بانکها و ادارات با این طرح، فساد و اختلاس و سو استفاده وحشتناک و بیسابقه از این طرح که بیشتر به کام دولت بود تا مردم را شامل میشد.
طبق اظهارت صریح \"حسن قربانخانی\" رئیس سازمان نظام مهندسی ایران در اظهار نظری اعلام کرد که: سازمان نظام مهندسی هیچ نظارتی در ساخت واحدهای مسکن مهر نداشته است و هیچ مهندس ناظری هم از سوی این سازمان برای واحدهای مسکن مهر معرفی نشده است.
به نکات ذیل در مسکن مهر شمال غرب ایران به دقت توجه فرمایید:
١. اجرا این طرحها به صورت تشکیل تعاونی بوده که مدیرعامل تعاونیهای مسکن مهر قاعدتا باید سابقه بسیج فعال یا سپاهی میداشتند.
٢. مدیر عامل تعاونیها باید مورد تایید اطلاعات منطقه یا شهرمحل اجرای طرح باشند.
٣. در پی تحقیق و مستندات غیر قابل انکارکه در بسیاری از شهرهای غرب کشور متوجه شدیم این بود که مدیر عامل تعاونیهای مسکن مهر قبلا داری تجربه و اداره مشاغل همچون چوپانی، نگهبانی، رانندگی تاکسی و مغازهداری اعم ازلوازم خانگی و سوپر مارکتی و میوه فروشی و دوره گردی وغیره بودند.
همچنین استفاده از بازنشستگان سپاهی وبسیجی با اختیارات تام را به وفور میتوان در استانهای کرمانشاه، کردستان، آذربایجانغربی بخشهای کردنشین و ایلام مشاهده نمود. بی جهت نیست پاسدار \"وحید حقانیان\" از عملکرد مسکن مهر با وجود حوادث غیرقابل انکار و کشته و مجروح شدن بیش از ١٠٠ نفر فقط در منطقه سرپلذهاب دفاع مینمایند.
قیمت تمام شده این منازل به اصطلاح مهر با قیمت تمام شده بخش خصوصی تفاوت فاحش که سهل است بلکه تفاوت بسیار جزیی نیز نداشته است و در بسیاری از موارد حتی از قیمت تمام شده بخش خصوصی نیز فراتر رفته است.
به طور مثال قیمت تمام شده یک متر مربع آپارتمان در شهرهای بوکان و مهاباد و سنندج و کرمانشاه و همین سرپل ذهاب در بخش خصوصی چیزی در حدود ٨٠٠ هزار الی یک میلیون تومان میباشد یعنی مردم برای خرید یک آپارتمان بخش خصوصی با مشاعات از پارکینگ گرفته تا انباری و غیره مبلغی در حدود ٦٠ الی ٧٥ میلیون تومان بپردازند .
اما به پیوست اسناد ذیل واریزی مردم برای تحویل یک اپارتمان ٧٥ متری که دولت زمین آنرا رایگان در اختیار این تعاونیها قرار داده با وام ٣٠میلیون تومانی فراتر از ٤٠میلیون تومان واریزی مردم است آن هم بدون محوطهسازی و پارکینگ یا حتی انباری و بهره بردن از مصالحی با کیفیتهای درجه دو و سه که در زلزله سرپلذهاب کاملا هویدا ومشخص بود.
طبیعتا این نشان دهنده فساد گسترده مالی در این پروژه می باشد، کما اینکه بسیاری از این مدیران عامل این تعاونیهای مسکن مهر با اختلاسهای کلان از کشور متواری شده که هزینه این اختلاس را نیز قشر محروم و فقیر جامعه که عضو تعاونی مسکن مهر یا بهتر است بگوئیم مسکن مرگ پرداخت نمودهاند.
زمینهای تعین شده
سایت یا زمینهای اختصاص داده شده به این طرح بدون هیچگونه کار کارشناسی که نشان دهنده آن باشد که آیا موقعیت این زمینها برایی اجرای انبوهسازی مناسب هستند یا نه تعین شدهاند. موقعیت این زمینها اکثرا در حاشیه شهرها بوده و درقریب به اتفاق موقعیتهای در نظر گرفته شده برای اجرای طرح، همگی فاقد شرایط مناسب انبوهسازی به لحاظ دارا بودن خدمات شهری از قبیل آب و برق و گاز و مدرسه و بهداشت و غیره بودند. اما چرا مدیران عامل این تعاونیها هنگام واگذاری این زمینها اعتراضی نکردهاند و حتا اعضا را در جریان امور قرار ندادهاند. مدیران این تعاونیها بدون هماهنگی با اعضای تعاونی و فیالفور زمینهای مذکور را برای اجرای طرح تحویل وشروع به خاک برداری غیر اصولی کرده تا مثلا مشغول فعالیت برای خلق الله شوند و اجر وثواب اخروی را از آن خود کنند. اما اصل قضیه تحویل زمینهای مسکن مرگ در حاشیه شهرها برای این بوده که مدیران عامل این تعاونیها که از لشکر طیبه وخواص هم می باشند، سبیلهایشان را چرب و جیبهای پرتر شود.
نحوه فعالیت این تعاونی ها
بدین صورت بود که دولت مبالغی بین ٢٥ الی٤٠ میلیون تومان به صورت وام ٤درصد پرداخت می کرده والباقی را مردم به صورت نقدی به شماره حساب مدیران عامل این تعاونیها واریز میکردند. که میانگین قرار بوده واریزی مردم بین ١٥ الی ٢٥ میلیون، بسته به موقعیت جغرافیایی محل سکونت واجرای طرح باشد. که مردم بیچاره برای خلاص شدن از درد مستاجری و اجاره بهای سنگین ازفروش طلای کودکان و دختران خود گرفته تا گرفتن وام و فروش لوازم خانگی به امید خانه دار شدن و با فشارو تهدید نسبت به عدم واریزی در موعد مقرر که باعث خواهد شد امتیاز شما لغو گردد و وعدههای دروغین، پیاپی به شماره حساب این مدیران نالایق و دزد پول واریز میکردند تا بلکه پس از سالها صاحب خانه شوند اما زهی خیال باطل، چرا که تاکنون بسیاری از این آپارتمانها تکمیل نشدهاند که هیچ بلکه قیمت تمام شده آنها نیز به شدت افزایش یافته و هم به سرعت در حال استهلاک شدن هستند...تعداد زیادی ناقص تکمیل شده اند.یا کج دار ومریض به صورت لاک پشتی در حال اجرا هستند که هزینه ساخت انها افزایش یافته و بانکها هم دستورالعمل وام ٤درصدی را لغو و درصد سود آن را به ١٢درصد افزایش دادهاند.
اما چرا با وجود محرز بودن تخلف و دزدی در این تعاونیها با افراد خاطی هیچ برخوردی نشد. چطور سیستم اطلاعات ایران میتواند like زدن افراد را در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام در فیسبوک را کنترل نماید اما نتوانستند افراد دستاندرکار در اجرای این طرحها را که قبلا از پنج کلیومتری شهر و دهات خود خارج نشده بودند تا مبادا گم شوند اما بعد از اجرای این طرح سالیانه چندین سفر به بلاد آنتالیا و گرجستان و ارمنستان به جهت دیدار و کسب فیض با خوبرویان و تناول انواع اشربه و مطعمه داشتند، دستگیر نکردند.
چرا کار را به کاردان نسپردید تا فاجعه کشته وزخمی شدن صد ها تن اتفاق نیفتد. . افرادی که تجربه هر نوع مشاغلی را میتوان در آنان یافت به مدیرعاملی تعاونیهای مسکن مهر رسیدند اما چرا با وجود آن همه فارغالتحصیل عمران و معماری از آنها به صورت بسیار جزیی استفاده کردید.
ظاهرا فقط ما کردها باید محل آزمون وخطا باشیم؟
نتیجه چی شد، همانی شد که نباید بشود: فاجعه فاجعه فاجعه... اما از بخت بد این بار هم فاجعه گریبان ملت کرد را گرفت. با کشته شدن بیش از ١٠٠نفر کودک وزن ومرد وپیر وجوان ساکن مسکنهای به اصطلاح مهر. آیا اگر نظارتی بود شاهد ساخت همچون ستونهایی بودیم. ستونهایی که با بتن آرمه طراحی شدهاندکه مشخص است بتن در داخل قالب ویبره نخورده و بتن تو خالی یا به اصطلاح کرموو درآمده.
آیا در ساخت این آپارتمانها آزمایشگاه بتن و نمونهگیری مقاومت بتن صورت گرفته است؟ تصاویر فیلمهای منتشر شده از مسکن مهر سرپلذهاب بعد از وقوع زلزله ٢١ آبان ١٣٩٦ و شدت خرابی در
پروژه مسکن مرگ این شهر، از نبود چنین اصول اولیه در اجرائی کردن طرحهای انبوه سازی خبر میدهند و اگر هم بوده به صورت فرمالیته بوده .
حداقل نظارت در طرح انبوه سازی پروژههای عمرانی شامل موارد ذیل میباشند:
- آزمایشگاه مقاومت خاک
- آزمایشگاه بتن
- نظارت کارفرما
- دفتر فنی
- کنترل کیفیتQC
- امور مالی .حسابداری و ارایه مفاصا حساب
- ایمنی HSE
در وضعیت پیش آمده هم در کمکرسانی به مردم زلزلهزده و هم خرابی گسترده در مساکن مرگ در سرپل ذهاب به یقین به این نکته قابل تامل خواهیم رسید که مدیریت طرح مسکن مهر نیز به مانند مدیریت کلان کشور است. ازاختلاسهای میلیارد دلاری گرفته تا دزدی دکلهای نفتی و فروش نفت به افراد معلوم الحال، واگذاری پروژههایی نظیر پروژه پل خلیج فارس به ارزش یک میلیارد یورو بدون مناقصه به شرکتی که سابقه یک روز فعالیت عمرانی را نداشته است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اما در آخر ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که قسمت اعظم این طرح عظیم و میراث ماندگار به دولت تدبیر وامید رسید. اما ظاهرا دولت تدبیر و امید هم از سفره اسلاف قبلی خود تناول نموده و کمال همنشینی با آنان نیز در او اثر کرده است. چرا که آنان نیز در اجرای طرح تغییرات خاصی انجام نداده وطرح بر همان روال لجام گسیخته خود در حال اجرا بوده وهست.
در واقع دولت تدبیر وامید تمام هم و غم خود را درگیر برجام، معاهده ای که برای نجات جمهوری اسلامی بود نمود .دولت با زندگی صدها خانوار مظلوم بازی کرد و نتیجه آن کشته شدن بیش از ١٠٠ نفر از زن وکودک و پیر جوان بود. با این وجود نه جرمی اثبات شده، نه مجرمی دستگیر شده. تازه مدعی هستند این آپارتمانها در گسل و دقیق در مرکز وقوع زلزله بودهاند به همین دلیل است دچار خسارت فروان شدهاند. حال اگر به تصاویر منتشر شده توجه کنیم آپارتمانهای شخصیساز که روبروی مسکن مرگ و روی همان گسل قرار دارند خرابی وخسارت چندانی ندیدهاند.
در واقع این مسکن مهر نبود بلکه مدفن مردم بود.
*سرپرست و رئیس کارگاه سابق در پروژهای عمرانی وکارگاهی و ابنیه در ایران
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
مسکن مهر ایده دولت نهم به ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شهردار سابق تهران و به روایتی معجزه هزاره سوم در جمهوری اسلامی ایران بود.
هدف دولت از اجرای این طرح، خانهدار نمودن اقشار کم درآمد و مستضعف جامعه بود -در واقع این ظاهر قضیه است-. دولت با واگذاری زمین تلاش میکرد که خانهسازی را رواج و رونق دهد تا از افزایش سرسامآور بهای مسکن جلوگیری نماید. ایده اصلی طرح نیز نشات گرفته از بهای بسیار شدید قیمت مسکن شکل گرفته بود. البته واضح هست که دولت آیتمهای زیادی را در اختیار دارد که به راحتی میتوانستند رشد فزاینده قیمت مسکن را کنترل نمایند. اما هدف چیز دیگری بود. هدف آن بود که با یک تیر چند نشان بزنند.
١. تلاش دولت برای کنترل قیمت مسکن ٢. ایجاد شغل و تک رقمی شدن بیکاری ٣. دولت که خود را حامی مظلومان ومستضعفان معرفی میکرد با این کار به قول خودشان گوشه چشمی از عدالت مهدی امام زمان غایب را نشان دهند .
از نکات جالب این طرح آن بود که دولت وقت باتوجه به فروش نفت به نرخ بشکهای صد دلار، باز هم برای تامین منابع مورد نیاز این طرح عظیم از بانک مرکزی پول قرض کرد. که بنابر اظهارات کارشناسان، مسکن مهر سبب آن شد که دولت نیمی از کل پولهای چاپ شده در تاریخ ایران را صرف ساختن مسکن مهر نماید.
در ابتدا هدف از اجرائی شدن طرح \"مسکن مهر ساخت و تولید سالیانه بیش از یک میلیون و پانصدهزار واحد مسکونی بود.که میبایست ٥٠درصد آن در روستاها ساخته میشد.
اما این طرح عظیم مسکن مهر به زعم دولت وقت دارای اشکالات اساسی بود. این اشکالات طیف وسیع ومتنوعی را چه از لحاظ نحوه طراحی، اجرا، نظارت، موقعیت زمینهای در نظر گرفته شده برای طرح، تعامل بانکها و ادارات با این طرح، فساد و اختلاس و سو استفاده وحشتناک و بیسابقه از این طرح که بیشتر به کام دولت بود تا مردم را شامل میشد.
طبق اظهارت صریح \"حسن قربانخانی\" رئیس سازمان نظام مهندسی ایران در اظهار نظری اعلام کرد که: سازمان نظام مهندسی هیچ نظارتی در ساخت واحدهای مسکن مهر نداشته است و هیچ مهندس ناظری هم از سوی این سازمان برای واحدهای مسکن مهر معرفی نشده است.
به نکات ذیل در مسکن مهر شمال غرب ایران به دقت توجه فرمایید:
١. اجرا این طرحها به صورت تشکیل تعاونی بوده که مدیرعامل تعاونیهای مسکن مهر قاعدتا باید سابقه بسیج فعال یا سپاهی میداشتند.
٢. مدیر عامل تعاونیها باید مورد تایید اطلاعات منطقه یا شهرمحل اجرای طرح باشند.
٣. در پی تحقیق و مستندات غیر قابل انکارکه در بسیاری از شهرهای غرب کشور متوجه شدیم این بود که مدیر عامل تعاونیهای مسکن مهر قبلا داری تجربه و اداره مشاغل همچون چوپانی، نگهبانی، رانندگی تاکسی و مغازهداری اعم ازلوازم خانگی و سوپر مارکتی و میوه فروشی و دوره گردی وغیره بودند.
همچنین استفاده از بازنشستگان سپاهی وبسیجی با اختیارات تام را به وفور میتوان در استانهای کرمانشاه، کردستان، آذربایجانغربی بخشهای کردنشین و ایلام مشاهده نمود. بی جهت نیست پاسدار \"وحید حقانیان\" از عملکرد مسکن مهر با وجود حوادث غیرقابل انکار و کشته و مجروح شدن بیش از ١٠٠ نفر فقط در منطقه سرپلذهاب دفاع مینمایند.
قیمت تمام شده این منازل به اصطلاح مهر با قیمت تمام شده بخش خصوصی تفاوت فاحش که سهل است بلکه تفاوت بسیار جزیی نیز نداشته است و در بسیاری از موارد حتی از قیمت تمام شده بخش خصوصی نیز فراتر رفته است.
به طور مثال قیمت تمام شده یک متر مربع آپارتمان در شهرهای بوکان و مهاباد و سنندج و کرمانشاه و همین سرپل ذهاب در بخش خصوصی چیزی در حدود ٨٠٠ هزار الی یک میلیون تومان میباشد یعنی مردم برای خرید یک آپارتمان بخش خصوصی با مشاعات از پارکینگ گرفته تا انباری و غیره مبلغی در حدود ٦٠ الی ٧٥ میلیون تومان بپردازند .
اما به پیوست اسناد ذیل واریزی مردم برای تحویل یک اپارتمان ٧٥ متری که دولت زمین آنرا رایگان در اختیار این تعاونیها قرار داده با وام ٣٠میلیون تومانی فراتر از ٤٠میلیون تومان واریزی مردم است آن هم بدون محوطهسازی و پارکینگ یا حتی انباری و بهره بردن از مصالحی با کیفیتهای درجه دو و سه که در زلزله سرپلذهاب کاملا هویدا ومشخص بود.
طبیعتا این نشان دهنده فساد گسترده مالی در این پروژه می باشد، کما اینکه بسیاری از این مدیران عامل این تعاونیهای مسکن مهر با اختلاسهای کلان از کشور متواری شده که هزینه این اختلاس را نیز قشر محروم و فقیر جامعه که عضو تعاونی مسکن مهر یا بهتر است بگوئیم مسکن مرگ پرداخت نمودهاند.
زمینهای تعین شده
سایت یا زمینهای اختصاص داده شده به این طرح بدون هیچگونه کار کارشناسی که نشان دهنده آن باشد که آیا موقعیت این زمینها برایی اجرای انبوهسازی مناسب هستند یا نه تعین شدهاند. موقعیت این زمینها اکثرا در حاشیه شهرها بوده و درقریب به اتفاق موقعیتهای در نظر گرفته شده برای اجرای طرح، همگی فاقد شرایط مناسب انبوهسازی به لحاظ دارا بودن خدمات شهری از قبیل آب و برق و گاز و مدرسه و بهداشت و غیره بودند. اما چرا مدیران عامل این تعاونیها هنگام واگذاری این زمینها اعتراضی نکردهاند و حتا اعضا را در جریان امور قرار ندادهاند. مدیران این تعاونیها بدون هماهنگی با اعضای تعاونی و فیالفور زمینهای مذکور را برای اجرای طرح تحویل وشروع به خاک برداری غیر اصولی کرده تا مثلا مشغول فعالیت برای خلق الله شوند و اجر وثواب اخروی را از آن خود کنند. اما اصل قضیه تحویل زمینهای مسکن مرگ در حاشیه شهرها برای این بوده که مدیران عامل این تعاونیها که از لشکر طیبه وخواص هم می باشند، سبیلهایشان را چرب و جیبهای پرتر شود.
نحوه فعالیت این تعاونی ها
بدین صورت بود که دولت مبالغی بین ٢٥ الی٤٠ میلیون تومان به صورت وام ٤درصد پرداخت می کرده والباقی را مردم به صورت نقدی به شماره حساب مدیران عامل این تعاونیها واریز میکردند. که میانگین قرار بوده واریزی مردم بین ١٥ الی ٢٥ میلیون، بسته به موقعیت جغرافیایی محل سکونت واجرای طرح باشد. که مردم بیچاره برای خلاص شدن از درد مستاجری و اجاره بهای سنگین ازفروش طلای کودکان و دختران خود گرفته تا گرفتن وام و فروش لوازم خانگی به امید خانه دار شدن و با فشارو تهدید نسبت به عدم واریزی در موعد مقرر که باعث خواهد شد امتیاز شما لغو گردد و وعدههای دروغین، پیاپی به شماره حساب این مدیران نالایق و دزد پول واریز میکردند تا بلکه پس از سالها صاحب خانه شوند اما زهی خیال باطل، چرا که تاکنون بسیاری از این آپارتمانها تکمیل نشدهاند که هیچ بلکه قیمت تمام شده آنها نیز به شدت افزایش یافته و هم به سرعت در حال استهلاک شدن هستند...تعداد زیادی ناقص تکمیل شده اند.یا کج دار ومریض به صورت لاک پشتی در حال اجرا هستند که هزینه ساخت انها افزایش یافته و بانکها هم دستورالعمل وام ٤درصدی را لغو و درصد سود آن را به ١٢درصد افزایش دادهاند.
اما چرا با وجود محرز بودن تخلف و دزدی در این تعاونیها با افراد خاطی هیچ برخوردی نشد. چطور سیستم اطلاعات ایران میتواند like زدن افراد را در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام در فیسبوک را کنترل نماید اما نتوانستند افراد دستاندرکار در اجرای این طرحها را که قبلا از پنج کلیومتری شهر و دهات خود خارج نشده بودند تا مبادا گم شوند اما بعد از اجرای این طرح سالیانه چندین سفر به بلاد آنتالیا و گرجستان و ارمنستان به جهت دیدار و کسب فیض با خوبرویان و تناول انواع اشربه و مطعمه داشتند، دستگیر نکردند.
چرا کار را به کاردان نسپردید تا فاجعه کشته وزخمی شدن صد ها تن اتفاق نیفتد. . افرادی که تجربه هر نوع مشاغلی را میتوان در آنان یافت به مدیرعاملی تعاونیهای مسکن مهر رسیدند اما چرا با وجود آن همه فارغالتحصیل عمران و معماری از آنها به صورت بسیار جزیی استفاده کردید.
ظاهرا فقط ما کردها باید محل آزمون وخطا باشیم؟
نتیجه چی شد، همانی شد که نباید بشود: فاجعه فاجعه فاجعه... اما از بخت بد این بار هم فاجعه گریبان ملت کرد را گرفت. با کشته شدن بیش از ١٠٠نفر کودک وزن ومرد وپیر وجوان ساکن مسکنهای به اصطلاح مهر. آیا اگر نظارتی بود شاهد ساخت همچون ستونهایی بودیم. ستونهایی که با بتن آرمه طراحی شدهاندکه مشخص است بتن در داخل قالب ویبره نخورده و بتن تو خالی یا به اصطلاح کرموو درآمده.
آیا در ساخت این آپارتمانها آزمایشگاه بتن و نمونهگیری مقاومت بتن صورت گرفته است؟ تصاویر فیلمهای منتشر شده از مسکن مهر سرپلذهاب بعد از وقوع زلزله ٢١ آبان ١٣٩٦ و شدت خرابی در
پروژه مسکن مرگ این شهر، از نبود چنین اصول اولیه در اجرائی کردن طرحهای انبوه سازی خبر میدهند و اگر هم بوده به صورت فرمالیته بوده .
حداقل نظارت در طرح انبوه سازی پروژههای عمرانی شامل موارد ذیل میباشند:
- آزمایشگاه مقاومت خاک
- آزمایشگاه بتن
- نظارت کارفرما
- دفتر فنی
- کنترل کیفیتQC
- امور مالی .حسابداری و ارایه مفاصا حساب
- ایمنی HSE
در وضعیت پیش آمده هم در کمکرسانی به مردم زلزلهزده و هم خرابی گسترده در مساکن مرگ در سرپل ذهاب به یقین به این نکته قابل تامل خواهیم رسید که مدیریت طرح مسکن مهر نیز به مانند مدیریت کلان کشور است. ازاختلاسهای میلیارد دلاری گرفته تا دزدی دکلهای نفتی و فروش نفت به افراد معلوم الحال، واگذاری پروژههایی نظیر پروژه پل خلیج فارس به ارزش یک میلیارد یورو بدون مناقصه به شرکتی که سابقه یک روز فعالیت عمرانی را نداشته است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اما در آخر ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که قسمت اعظم این طرح عظیم و میراث ماندگار به دولت تدبیر وامید رسید. اما ظاهرا دولت تدبیر و امید هم از سفره اسلاف قبلی خود تناول نموده و کمال همنشینی با آنان نیز در او اثر کرده است. چرا که آنان نیز در اجرای طرح تغییرات خاصی انجام نداده وطرح بر همان روال لجام گسیخته خود در حال اجرا بوده وهست.
در واقع دولت تدبیر وامید تمام هم و غم خود را درگیر برجام، معاهده ای که برای نجات جمهوری اسلامی بود نمود .دولت با زندگی صدها خانوار مظلوم بازی کرد و نتیجه آن کشته شدن بیش از ١٠٠ نفر از زن وکودک و پیر جوان بود. با این وجود نه جرمی اثبات شده، نه مجرمی دستگیر شده. تازه مدعی هستند این آپارتمانها در گسل و دقیق در مرکز وقوع زلزله بودهاند به همین دلیل است دچار خسارت فروان شدهاند. حال اگر به تصاویر منتشر شده توجه کنیم آپارتمانهای شخصیساز که روبروی مسکن مرگ و روی همان گسل قرار دارند خرابی وخسارت چندانی ندیدهاند.
در واقع این مسکن مهر نبود بلکه مدفن مردم بود.
*سرپرست و رئیس کارگاه سابق در پروژهای عمرانی وکارگاهی و ابنیه در ایران
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.