مبارزهی مسلحانه با جمهورى اسلامى
14:49 - 3 شهریور 1392
Unknown Author
عبدالرحمن بربری
يكى از گزينههایی كه اكنون مىتوان مدبرانه به عنوان راهكار اساسى كُردستان ايران ( روژهلات ) مد نظرقرارداد، مبارزهی مسلحانه است.
باتوجه به شرايط جهانى و اقليمى و مشكلات عديدهايى كه جمهورى اسلامى با آن دست به گريبان است و مىتواند هژمونى روژهلات كُردستان را در منطقه گسترش دهد، مبارزهی مسلحانه است.
هرگاه حكومت مركزى خواهان سركوب جنبش ملى كُردها بوده و مبارزات مسلحانه انجام گرفته نيروهاى مبارز كُرد توانستهاند حكومت مركزى را درمنطقه با چالشهای جدى مواجهه سازند.
امروز، ايران در افكارعمومى جامعه جهانى در جايگاه بسيار منفورى قرار گرفته و ماهيت اصلى اين حكومت ايدولوژیک كه جهانستيزى و جنگ افروزی آخر زمانيست براى تمام دولتهاى جهان و منطقه مشهود و نمايان شده.
اگر احزاب سياسى كُرد مخالف جمهورى اسلامى بخاطر ستم ملى ده ميليون كُرد و محروميتها و فقر موجود در كُردستان بتوانند مبارزهی مسلحانه را دردرون شهرهاى شرق كُردستان از سربگیرند جمهورى اسلامى متضمن خسارات جبران ناپذيرى خواهد شد و حوادث و رويدادها در منطقه و جهان واكنشهاى به همراه خواهد داشت و اين مىتواند سرآغازى براى معدوميت رژیم مستبد جمهورى اسلامى باشد و حكومت مركزى را كاملاً به زانو درآورد.
براى دستيابى ملت كُرد به احقاق واقعى خود و رسيدن به حقوق ملى گزينهی مسالمتجويانه توهمى بيش نيست و شايد اين بزرگترين آسيب و خسارت براى جنبش واقعى كُردها باشد.
از ديدگاه شخصى اگر احزاب سیاسی كُرد ( روژهلات ) راهكار اساسى و استراتژى حزب خود را در قبال شرق كُردستان معيين و مقرر نگردانند ظهور حزبى ملىگرا و راديكال و پيكارجو غيرممكن نيست.
اكنون با توجه به شرايط و فضاى موجود در داخل ايران و بحرانهاى جدى كه مردم با آن مواجهند وضعيت تأسفبارى را پیدا آورده كه سبب گشته، مخالفان و معترضين بسيارى از اين حكومت كه طيف گستردهایی از جوانان كُردستانند روژهلات را به سوى اقليم كُردستان ترک نمايند و با پیوستن به احزاب كُردى به دنبال آرمانهاى واقعى مبارزهطلبانه با حكومت غاصب جمهورى اسلامى هستند اما روزمرهگى و نبود انگيزهی كافى مبارزه مسلحانه از سوى احزاب كُردى سبب سرخوردگى آنها شده. پيرى ساختارگرای و سانتراليزم حزبى و تقسيم قدرت ازبالا اكثر احزاب كُردى را بيش از حد عقلگرا و محافظ كار نموده است و ساختار حزب را در درون پیرنموده. امروز بيشتر احزاب سياسى كُردى شاعرگونه و روشنفكرنمايانه مشغول فعاليتهاى فرهنگى مىباشند و اين واقعا يک فاجعه است چون مشكل ملت كُرد ناآگاهى و دانستن الفباى سياسى نيست بلكه با سيستمى كاملا مستبد تواليتر و فاشيست طرف هستند كه هر نوع فعاليت و اعتراضى را فوراً سركوب مىنمايد.
مردم روژهلات كُردستان اصلاحطلب نيستند و اگر هم يكى دوتا از احزاب كُردى دچار توهم شدهاند و چشم اميدى به روحانى دوختهاند از واقعيتهاى كنونى موجود در كُردستان فاصله گرفتهاند چون مردم كُردستان در دورهی خاتمى هم كه خود را پدر اصلاحات در ايران مىدانست هيچگونه گرايشى به رفرم نداشتهاند و امروز در كردستان جريان ناسيوناليزم حقوقى و مدرنى وجود دارد كه جنبشهاى كارگرى، زنان و دانشجوى را به همراه داشته.
اما نكته مهمى كه لازم مىدانم اشارهاى به آن داشته باشم كنگرهی ملى كُرد است كه در طى چند روز آتى تشكيل مىگردد اما متأسفانه ماهيت اين كنگره مىخواهد روى ديگرى را نشان دهد و آن هم دعوت از سران جمهورى اسلامى و حكومت فاشيست تركيه آن را اثبات مىنمايد در اين روزها هم حتى خبرهاى از داخل ايران به گوش مىرسد كه مهرهاى سوخته و خائنى همچون جلال جلالىزاده و بهرام ولدبيگى مسئولين انستيتو كُردى در تهران كه كانون فكرى است براى فرماندههان اطلاعات سپاه پاسداران و ايدولوگهاى جمهورى اسلامى در تدارک براى حضور در كنگرهی ملى كُرد هستند پس ازمدتها باز سروكله اين لاشخورها و جيرهخوارانى كه دستشان به خون فرزندان مردم كُردستان آلوده است پیدا شده و اكنون مىخواهند در كنگرهی ملى كُرد حضور يابند و اين سناريوى تازهاى از طرف جمهورى اسلامى مىباشد كه يكى از اهداف جمهورى اسلامى به واسطه بعضى از احزاب باشور خلع سلاح كردن اپوزيسيون كُردستان ايران در ( باشور ) است و برسر اين موضوع به واسطه افراد با نفوذ در كُردستان عراق تلاش مىكنند و درحالى كه هر روز فعالين مدنى و زندانيان سياسى كُرد درداخل ايران اعدام و شكنجه مىشوند و مردم روژهلات درسختترين شرايط زندگى بسر مىبرند مسئولين كُردستان عراق از آشتى صحبت مىنمايند.
با اين وجود هيچ انسان آزادىخواهى پیدا نمیشود، كه مخالف صلح و آشتى باشد اما آيا جمهورى اسلامى مفهوم و معناى صلح و آشتى را مىفهمد؟ آيا مىتوان با اين سيستم ضدبشرى! دمكراسىطلبانه خواستههاى به حق مردم را مطالبه نمود؟ پس چرا تا ديروز احزاب كُردستان باشور خود به هرشيوه و بهاىی كه بود خواهان مبارزهی مسلحانه با حكومت بعث بودند؟ و اين نوع شيوه از مبارزه را براى ملتهاى تحت ستم محكوم نمىكردند، يا اكنون كه به دنبال منافع سياسى و اقتصادى خويشند گزينهی مسالمتجويانه را براى احزاب سياسى كُردستان ايران نسخه پيچ مىنمايند.
و كلام آخر و نتیجهگیری كلى؛ احزاب كُرد (روژهلات ) به هیج عنوان نبايد اجازه دهند كه منافع روژهلات كرُدستان و خواستههاى مشروع ده ميليون نفر قربانى بخش ديگری از كُردستان شود و مبارزهی مسلحانه را با حكومت غاصب جمهورى اسلامى از سر بگیرند و هیچ توجیهی برای به تعليق انداختن آن نداشته باشند.
متن این مقاله لزوماً دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نیست
يكى از گزينههایی كه اكنون مىتوان مدبرانه به عنوان راهكار اساسى كُردستان ايران ( روژهلات ) مد نظرقرارداد، مبارزهی مسلحانه است.
باتوجه به شرايط جهانى و اقليمى و مشكلات عديدهايى كه جمهورى اسلامى با آن دست به گريبان است و مىتواند هژمونى روژهلات كُردستان را در منطقه گسترش دهد، مبارزهی مسلحانه است.
هرگاه حكومت مركزى خواهان سركوب جنبش ملى كُردها بوده و مبارزات مسلحانه انجام گرفته نيروهاى مبارز كُرد توانستهاند حكومت مركزى را درمنطقه با چالشهای جدى مواجهه سازند.
امروز، ايران در افكارعمومى جامعه جهانى در جايگاه بسيار منفورى قرار گرفته و ماهيت اصلى اين حكومت ايدولوژیک كه جهانستيزى و جنگ افروزی آخر زمانيست براى تمام دولتهاى جهان و منطقه مشهود و نمايان شده.
اگر احزاب سياسى كُرد مخالف جمهورى اسلامى بخاطر ستم ملى ده ميليون كُرد و محروميتها و فقر موجود در كُردستان بتوانند مبارزهی مسلحانه را دردرون شهرهاى شرق كُردستان از سربگیرند جمهورى اسلامى متضمن خسارات جبران ناپذيرى خواهد شد و حوادث و رويدادها در منطقه و جهان واكنشهاى به همراه خواهد داشت و اين مىتواند سرآغازى براى معدوميت رژیم مستبد جمهورى اسلامى باشد و حكومت مركزى را كاملاً به زانو درآورد.
براى دستيابى ملت كُرد به احقاق واقعى خود و رسيدن به حقوق ملى گزينهی مسالمتجويانه توهمى بيش نيست و شايد اين بزرگترين آسيب و خسارت براى جنبش واقعى كُردها باشد.
از ديدگاه شخصى اگر احزاب سیاسی كُرد ( روژهلات ) راهكار اساسى و استراتژى حزب خود را در قبال شرق كُردستان معيين و مقرر نگردانند ظهور حزبى ملىگرا و راديكال و پيكارجو غيرممكن نيست.
اكنون با توجه به شرايط و فضاى موجود در داخل ايران و بحرانهاى جدى كه مردم با آن مواجهند وضعيت تأسفبارى را پیدا آورده كه سبب گشته، مخالفان و معترضين بسيارى از اين حكومت كه طيف گستردهایی از جوانان كُردستانند روژهلات را به سوى اقليم كُردستان ترک نمايند و با پیوستن به احزاب كُردى به دنبال آرمانهاى واقعى مبارزهطلبانه با حكومت غاصب جمهورى اسلامى هستند اما روزمرهگى و نبود انگيزهی كافى مبارزه مسلحانه از سوى احزاب كُردى سبب سرخوردگى آنها شده. پيرى ساختارگرای و سانتراليزم حزبى و تقسيم قدرت ازبالا اكثر احزاب كُردى را بيش از حد عقلگرا و محافظ كار نموده است و ساختار حزب را در درون پیرنموده. امروز بيشتر احزاب سياسى كُردى شاعرگونه و روشنفكرنمايانه مشغول فعاليتهاى فرهنگى مىباشند و اين واقعا يک فاجعه است چون مشكل ملت كُرد ناآگاهى و دانستن الفباى سياسى نيست بلكه با سيستمى كاملا مستبد تواليتر و فاشيست طرف هستند كه هر نوع فعاليت و اعتراضى را فوراً سركوب مىنمايد.
مردم روژهلات كُردستان اصلاحطلب نيستند و اگر هم يكى دوتا از احزاب كُردى دچار توهم شدهاند و چشم اميدى به روحانى دوختهاند از واقعيتهاى كنونى موجود در كُردستان فاصله گرفتهاند چون مردم كُردستان در دورهی خاتمى هم كه خود را پدر اصلاحات در ايران مىدانست هيچگونه گرايشى به رفرم نداشتهاند و امروز در كردستان جريان ناسيوناليزم حقوقى و مدرنى وجود دارد كه جنبشهاى كارگرى، زنان و دانشجوى را به همراه داشته.
اما نكته مهمى كه لازم مىدانم اشارهاى به آن داشته باشم كنگرهی ملى كُرد است كه در طى چند روز آتى تشكيل مىگردد اما متأسفانه ماهيت اين كنگره مىخواهد روى ديگرى را نشان دهد و آن هم دعوت از سران جمهورى اسلامى و حكومت فاشيست تركيه آن را اثبات مىنمايد در اين روزها هم حتى خبرهاى از داخل ايران به گوش مىرسد كه مهرهاى سوخته و خائنى همچون جلال جلالىزاده و بهرام ولدبيگى مسئولين انستيتو كُردى در تهران كه كانون فكرى است براى فرماندههان اطلاعات سپاه پاسداران و ايدولوگهاى جمهورى اسلامى در تدارک براى حضور در كنگرهی ملى كُرد هستند پس ازمدتها باز سروكله اين لاشخورها و جيرهخوارانى كه دستشان به خون فرزندان مردم كُردستان آلوده است پیدا شده و اكنون مىخواهند در كنگرهی ملى كُرد حضور يابند و اين سناريوى تازهاى از طرف جمهورى اسلامى مىباشد كه يكى از اهداف جمهورى اسلامى به واسطه بعضى از احزاب باشور خلع سلاح كردن اپوزيسيون كُردستان ايران در ( باشور ) است و برسر اين موضوع به واسطه افراد با نفوذ در كُردستان عراق تلاش مىكنند و درحالى كه هر روز فعالين مدنى و زندانيان سياسى كُرد درداخل ايران اعدام و شكنجه مىشوند و مردم روژهلات درسختترين شرايط زندگى بسر مىبرند مسئولين كُردستان عراق از آشتى صحبت مىنمايند.
با اين وجود هيچ انسان آزادىخواهى پیدا نمیشود، كه مخالف صلح و آشتى باشد اما آيا جمهورى اسلامى مفهوم و معناى صلح و آشتى را مىفهمد؟ آيا مىتوان با اين سيستم ضدبشرى! دمكراسىطلبانه خواستههاى به حق مردم را مطالبه نمود؟ پس چرا تا ديروز احزاب كُردستان باشور خود به هرشيوه و بهاىی كه بود خواهان مبارزهی مسلحانه با حكومت بعث بودند؟ و اين نوع شيوه از مبارزه را براى ملتهاى تحت ستم محكوم نمىكردند، يا اكنون كه به دنبال منافع سياسى و اقتصادى خويشند گزينهی مسالمتجويانه را براى احزاب سياسى كُردستان ايران نسخه پيچ مىنمايند.
و كلام آخر و نتیجهگیری كلى؛ احزاب كُرد (روژهلات ) به هیج عنوان نبايد اجازه دهند كه منافع روژهلات كرُدستان و خواستههاى مشروع ده ميليون نفر قربانى بخش ديگری از كُردستان شود و مبارزهی مسلحانه را با حكومت غاصب جمهورى اسلامى از سر بگیرند و هیچ توجیهی برای به تعليق انداختن آن نداشته باشند.
متن این مقاله لزوماً دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نیست