فینال مذاکرات هستهای ایران و گروه ٥+١
19:55 - 4 فروردین 1394
Unknown Author
ابراهیم قاسمیزاد
گفتگوهای هستهای گروه ٥+١ با ایران تقریبا یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی چند ماههاخیر محسوب میشود کهاکنون بهپایان خود نزدیک شدهاست. بهگفتهکارشناسان و طرفین مذاکرهکنندهکارهای فنی مربوط بهمسئلهاتمی بهمرحلهپایانی خود رسیدهو تصمیم نهایی و قطعی برای رسیدن بهیک توافق جامع، بهارادهسیاسی طرفین مذاکرهبستگی دارد. بیش از یک دههسیاست اتمی ایران آسیب جدی و جبرانناپذیری بهمنافع ملی مملکت رساندهاست. با این حال هنوز دولتمردان ایران هنوز هم با اصرار شعار \"چهمذاکرات بهنتیجهبرسد و چهنرسد، ما برندههستیم\" را سر میدهند. یعنی ظاهرا برای آنها مهم نیست کهچی میدهند و چی میگیرند. تنها هدفی کهطرف ایرانی در این مذاکرات میخواهد به دست بیاورد، یک قرارداد غنی سازی نمادین است کهبهرهبران ایران این امکان را بدهد تا بتوانند آن را در داخل کشور برای اذهان عمومی آشکار نمایند. کاری کهبا وجود تندروها داخلی چندان آسان نبودهو هنوز هم میتواند با چالشهایی روبرو شود.
بر اساس سیاست نسبتا آشکاری کهطرفین مذاکره در دور نهایی در پیش گرفتهاند، مذاکرات کم کم دارد بهنتیجهنهایی نزدیک میشود. آنچهواضح است، این است کههر یک از طرفین، مقاصد خاص خود را دنبال میکنند. ایران درصدد است تا قبل از بهپایان رسیدن دورهریاست جمهوری اوباما، از فرصت پیش آمدهبدلیل نرمش در سیاست خارجی او استفادهکند و این مذاکرات را به نفع خود بهسرانجام برساند. ضمانت بینالمللی قرارداد حاصلههم از راه ارجاع بهشورای امنیت و تصویب یک قطعنامهدر این نهاد میتواند برگ برندهرا در دست ایران نگهدارد.
از طرف دیگر گروه ٥+١ باید علاوهبر مصالح خود، حساسیتهای بینالمللی و منطقهای را هم در نظر بگیرد. بنابر این خیلی واضح است کهاین کشورها تلاش کنند تا مسالهمذاکرات را از جریان تحریمها جدا کردهو بهنحوی توقف غنیسازی اورانیوم هم بهایران تحمیل کنند. زیرا علاوهبر جامعهبینالمللی و آمریکا، پای نامرئی دیگر این مذاکرات را کشورهای منطقهاز جملهاسرائیل و کشورهای عربی منطقهتشکیل میدهند. هر یک از این کشورها هممخالف سرسخت برنامهاتمی ایران میباشند، چرا کهآنها ایران اتمی را برای منافع و آسایش خود یک خطر جدی بحساب میآورند. با توجهبهدخالت ایران در امور کشورهای همسایه و بلند پروازیهای تاریخی آن، بعید بهنظر میرسد کههمسایگان ایران متقاعد شوند کهبرنامههستهای این کشور صرفا جنبهعلمی و غیرنظامی داشتهباشد.
سیاست ایراندر زمینهایجاد ناآرامی و اغتشاش در حداقل چهار پایتخت کشورهای همسایه، کهدرگیر کشمکشهای مذهبی، سیاسی و ناآرامیهای داخلی میباشند، همچنین کمک ایران بهگروههای تندرو مذهبی، سبب نگرانی کشورهای منطقهو جامعهجهانی شده است. سخنرانی بنیامین نتانیاهو در مجلس سنای آمریکا کهبا استقبال گستردهاکثر سناتورهای این کشور همراه بود، و تنها مدت کوتاهی درپی آن سخنرانی نامهسناتورها بهدست اندرکاران جمهوری اسلامی، نشان از نارضایتی شدید قانونگذاران آمریکایی از برنامهاتمی ایران دارد.
از طرف دیگر ائتلاف کشورهای عربی علیهبرنامههستهای و برنامهصدور انقلاب و امپراطوری شیعه ایران در منطقه، راه را بر یک توافق پایدار و معتبر و حتی یک تعامل دراز مدت بهشدت سد مینماید. از اینرو ایران قصد دارد حساسیتهای منطقهای را کاهش دهد.
عملکرد نامسئولانهرهبران ایران و تحریمهای بین المللی، آسیب جدی بهپایههای اقتصادی مملکت وارد نمودهاست. بهطوری کهاقتصاد کشور مصرف محور شدهو بیشتر امور آن از طریق قاچاق و واردت ناسالم تامین میشود. این تحریمها و خالی شدن خزانهدولت بهخاطر همکاری کردن بهگروههای تندرو اسلامی سبب شد کهایران پای میز مذاکرهبنشیند. در این مذاکرات هم ایران و هم طرفین مذاکرهکنندهبهنحوی میخواهند پیروز میدان باشند. ادعای محمد جواد ظریف در زمینهسیاست برد – برد در پیشبرد مذاکرات گواهاین مدعاست. ولی بسیار واضح است که ایران با خزانهخالی و فقر عمومی چارهای جز تن دادن بهقبول پیشنهادات از سوی گروه ٥+١ ندارد. با این وجود دو طرف مذاکرهپشتیبانی لازم برای پیشبرد بدون دردسر مذاکرات را ندارند. پشتیبانی اکثریت کنگرهامریکا از مواضع و سخنان نتانیاهو از یک سو و هیاهوی مافیای مالی و نظامی ایران از جملهچالشهایی است کهطرفین با آن روبرو هستند.
حدود سی و شش سال از عمر حکمرانی رژیم آخوندی در ایران میگذرد. در این مدت هر گونهحقوق شهروندی اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، فردی و حقوق اقلیتهای ملی، مذهبی و حق آزادی بیان، کار روزنامهنگاران و فعالان مدنی و محیط زیستی و... غیرهبهشدت پایمال و سرکوب شدهاست. در این مدت سیاست خارجی ایران بهزیر مجموعهای از سیاسی داخلی تبدیل شدهکهدر جهت پردهپوشی بر رویدادهای داخلی مهندسی شدهاست. جامعهجهانی بر این سیاست اشراف کامل دارد. بنابراین اگر چنانچهتوافقی در این مذاکرات صورت پذیرد و تحریمی برداشتهشود، قطعا تحریمهایی خواهند بود کهدر رابطهبا برنامههستهای ایران اعمال شدهاند، و آن نیز بهشکلی متقابل خواهد بود. یعنی تعلیق بخشی از تحریمها در برابر تعلیق غنیسازی اورانیوم حداقل بهمدت دهسال و خارج کردن سانتریفیوژهای از نوع \"آر ١\" اضافهبر نیاز بهخارج از کشور. ولی تحریمهایی کهبهخاطر نقض حقوقبشر در داخل ایران و سیاست خارجی ایران از جملهدخالت در کشورهای منطقهو سوریه اعمال شدهاند همچنان با تمام قدرت پا بر جا خواهند بود.
توافقی کهامروز مد نظر است، نزدیک به٦ سال پیش نیز میتوانست صورت بگیرد. ولی در آن زمان رهبر ایران با \"ورق پاره\"خواندن این تحریمها و با اظهار اینکهمیتوان با اقتصاد بومی و داخلی این تحریمها را دور زد، از توافق در این مذاکرات جلوگیری کرد. ولی با گذشت ٦ سال از این مذاکرات و در حالی کهتیم رهبری خود را در گوشهرینک گیر افتادهیافتهاست، این خطر را احساس نمودهو بهتوافق مذاکرهتن میدهد.
از همان ابتدای انقلاب رهبران جمهوری اسلامی ایران، آمریکا را بعنوان شیطان بزرگ معرفی کردند. فکری کهتاکنون در ایران بطور جدی مطرح است. همچنین حکومت اسلامی، ایران را حامی همه\"مسلمانان\" جهان، کهمنظورشان قشر شیعهمذهب وفادار بهولایت فقیهاست قلمداد کردهو بر دفاع از آنان در برابر کفار! اصرار و پافشاری میکنند. با این شعارها و با شعار از بین بردن اسرائیل از روی کرهخاکی، ماهیت این رژیم بر همهجهان آشکار شد، به نحوی کهکشور در جامعهجهانی به کلی منزوی شد. با این وجود حاکمان رژیم برای عملی کردن شعارهایشان نیاز بهسلاح اتمی را واجبتر از آسایش و عزت مردم ایران دانستند.
در یک دههاخیر همهثروت و سامان این مملکت در راه قدرتطلبی و تندروی حاکمان بیتدبیر بهباد فنا رفت. از سویی هم تحریمهای اقتصادی باز دارنده از سوی سازمان ملل و آمریکا و افت قیمت نفت در بازارهای جهانی چنان فلجکنندهبود کهدولت روحانی برای تنظیم بودجهسال ٩٤ از مردمی کهیارانهبگیر مملکت هستند درخواست یاری و مساعدت نمود. بیش از سهدههزمامداری این رژیم در ایران همهراههای معاشرت و سازندگی با جهان علم، صنعت، فرهنگ و پیشرفت بهحدی تنگ و مسدود شد کهکشور را دچار فقر و گرسنگی نموده، زندگی را بر مردم این سر زمین سخت و طاقت فرسا کردهاست. این رژیم تا جایی پیشرفتهاست کهتمام جهان را بر علیهاین مرزبوم شوراندهو در نهایت چون منافع و موقعیت خود را در خطر دید با تمام ذلت شکست را پذیرفت و با آمریکا، این \"شیطان بزرگ!\" بهپای میز مذاکرهنشست. ولی این مذاکرهخود نوعی شیطنت برای طفرهرفتن از بار مسولیتی است کهآخوندها در برابر مردم و جامعه جهانی بر عهدهنمیگیرند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
گفتگوهای هستهای گروه ٥+١ با ایران تقریبا یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی چند ماههاخیر محسوب میشود کهاکنون بهپایان خود نزدیک شدهاست. بهگفتهکارشناسان و طرفین مذاکرهکنندهکارهای فنی مربوط بهمسئلهاتمی بهمرحلهپایانی خود رسیدهو تصمیم نهایی و قطعی برای رسیدن بهیک توافق جامع، بهارادهسیاسی طرفین مذاکرهبستگی دارد. بیش از یک دههسیاست اتمی ایران آسیب جدی و جبرانناپذیری بهمنافع ملی مملکت رساندهاست. با این حال هنوز دولتمردان ایران هنوز هم با اصرار شعار \"چهمذاکرات بهنتیجهبرسد و چهنرسد، ما برندههستیم\" را سر میدهند. یعنی ظاهرا برای آنها مهم نیست کهچی میدهند و چی میگیرند. تنها هدفی کهطرف ایرانی در این مذاکرات میخواهد به دست بیاورد، یک قرارداد غنی سازی نمادین است کهبهرهبران ایران این امکان را بدهد تا بتوانند آن را در داخل کشور برای اذهان عمومی آشکار نمایند. کاری کهبا وجود تندروها داخلی چندان آسان نبودهو هنوز هم میتواند با چالشهایی روبرو شود.
بر اساس سیاست نسبتا آشکاری کهطرفین مذاکره در دور نهایی در پیش گرفتهاند، مذاکرات کم کم دارد بهنتیجهنهایی نزدیک میشود. آنچهواضح است، این است کههر یک از طرفین، مقاصد خاص خود را دنبال میکنند. ایران درصدد است تا قبل از بهپایان رسیدن دورهریاست جمهوری اوباما، از فرصت پیش آمدهبدلیل نرمش در سیاست خارجی او استفادهکند و این مذاکرات را به نفع خود بهسرانجام برساند. ضمانت بینالمللی قرارداد حاصلههم از راه ارجاع بهشورای امنیت و تصویب یک قطعنامهدر این نهاد میتواند برگ برندهرا در دست ایران نگهدارد.
از طرف دیگر گروه ٥+١ باید علاوهبر مصالح خود، حساسیتهای بینالمللی و منطقهای را هم در نظر بگیرد. بنابر این خیلی واضح است کهاین کشورها تلاش کنند تا مسالهمذاکرات را از جریان تحریمها جدا کردهو بهنحوی توقف غنیسازی اورانیوم هم بهایران تحمیل کنند. زیرا علاوهبر جامعهبینالمللی و آمریکا، پای نامرئی دیگر این مذاکرات را کشورهای منطقهاز جملهاسرائیل و کشورهای عربی منطقهتشکیل میدهند. هر یک از این کشورها هممخالف سرسخت برنامهاتمی ایران میباشند، چرا کهآنها ایران اتمی را برای منافع و آسایش خود یک خطر جدی بحساب میآورند. با توجهبهدخالت ایران در امور کشورهای همسایه و بلند پروازیهای تاریخی آن، بعید بهنظر میرسد کههمسایگان ایران متقاعد شوند کهبرنامههستهای این کشور صرفا جنبهعلمی و غیرنظامی داشتهباشد.
سیاست ایراندر زمینهایجاد ناآرامی و اغتشاش در حداقل چهار پایتخت کشورهای همسایه، کهدرگیر کشمکشهای مذهبی، سیاسی و ناآرامیهای داخلی میباشند، همچنین کمک ایران بهگروههای تندرو مذهبی، سبب نگرانی کشورهای منطقهو جامعهجهانی شده است. سخنرانی بنیامین نتانیاهو در مجلس سنای آمریکا کهبا استقبال گستردهاکثر سناتورهای این کشور همراه بود، و تنها مدت کوتاهی درپی آن سخنرانی نامهسناتورها بهدست اندرکاران جمهوری اسلامی، نشان از نارضایتی شدید قانونگذاران آمریکایی از برنامهاتمی ایران دارد.
از طرف دیگر ائتلاف کشورهای عربی علیهبرنامههستهای و برنامهصدور انقلاب و امپراطوری شیعه ایران در منطقه، راه را بر یک توافق پایدار و معتبر و حتی یک تعامل دراز مدت بهشدت سد مینماید. از اینرو ایران قصد دارد حساسیتهای منطقهای را کاهش دهد.
عملکرد نامسئولانهرهبران ایران و تحریمهای بین المللی، آسیب جدی بهپایههای اقتصادی مملکت وارد نمودهاست. بهطوری کهاقتصاد کشور مصرف محور شدهو بیشتر امور آن از طریق قاچاق و واردت ناسالم تامین میشود. این تحریمها و خالی شدن خزانهدولت بهخاطر همکاری کردن بهگروههای تندرو اسلامی سبب شد کهایران پای میز مذاکرهبنشیند. در این مذاکرات هم ایران و هم طرفین مذاکرهکنندهبهنحوی میخواهند پیروز میدان باشند. ادعای محمد جواد ظریف در زمینهسیاست برد – برد در پیشبرد مذاکرات گواهاین مدعاست. ولی بسیار واضح است که ایران با خزانهخالی و فقر عمومی چارهای جز تن دادن بهقبول پیشنهادات از سوی گروه ٥+١ ندارد. با این وجود دو طرف مذاکرهپشتیبانی لازم برای پیشبرد بدون دردسر مذاکرات را ندارند. پشتیبانی اکثریت کنگرهامریکا از مواضع و سخنان نتانیاهو از یک سو و هیاهوی مافیای مالی و نظامی ایران از جملهچالشهایی است کهطرفین با آن روبرو هستند.
حدود سی و شش سال از عمر حکمرانی رژیم آخوندی در ایران میگذرد. در این مدت هر گونهحقوق شهروندی اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، فردی و حقوق اقلیتهای ملی، مذهبی و حق آزادی بیان، کار روزنامهنگاران و فعالان مدنی و محیط زیستی و... غیرهبهشدت پایمال و سرکوب شدهاست. در این مدت سیاست خارجی ایران بهزیر مجموعهای از سیاسی داخلی تبدیل شدهکهدر جهت پردهپوشی بر رویدادهای داخلی مهندسی شدهاست. جامعهجهانی بر این سیاست اشراف کامل دارد. بنابراین اگر چنانچهتوافقی در این مذاکرات صورت پذیرد و تحریمی برداشتهشود، قطعا تحریمهایی خواهند بود کهدر رابطهبا برنامههستهای ایران اعمال شدهاند، و آن نیز بهشکلی متقابل خواهد بود. یعنی تعلیق بخشی از تحریمها در برابر تعلیق غنیسازی اورانیوم حداقل بهمدت دهسال و خارج کردن سانتریفیوژهای از نوع \"آر ١\" اضافهبر نیاز بهخارج از کشور. ولی تحریمهایی کهبهخاطر نقض حقوقبشر در داخل ایران و سیاست خارجی ایران از جملهدخالت در کشورهای منطقهو سوریه اعمال شدهاند همچنان با تمام قدرت پا بر جا خواهند بود.
توافقی کهامروز مد نظر است، نزدیک به٦ سال پیش نیز میتوانست صورت بگیرد. ولی در آن زمان رهبر ایران با \"ورق پاره\"خواندن این تحریمها و با اظهار اینکهمیتوان با اقتصاد بومی و داخلی این تحریمها را دور زد، از توافق در این مذاکرات جلوگیری کرد. ولی با گذشت ٦ سال از این مذاکرات و در حالی کهتیم رهبری خود را در گوشهرینک گیر افتادهیافتهاست، این خطر را احساس نمودهو بهتوافق مذاکرهتن میدهد.
از همان ابتدای انقلاب رهبران جمهوری اسلامی ایران، آمریکا را بعنوان شیطان بزرگ معرفی کردند. فکری کهتاکنون در ایران بطور جدی مطرح است. همچنین حکومت اسلامی، ایران را حامی همه\"مسلمانان\" جهان، کهمنظورشان قشر شیعهمذهب وفادار بهولایت فقیهاست قلمداد کردهو بر دفاع از آنان در برابر کفار! اصرار و پافشاری میکنند. با این شعارها و با شعار از بین بردن اسرائیل از روی کرهخاکی، ماهیت این رژیم بر همهجهان آشکار شد، به نحوی کهکشور در جامعهجهانی به کلی منزوی شد. با این وجود حاکمان رژیم برای عملی کردن شعارهایشان نیاز بهسلاح اتمی را واجبتر از آسایش و عزت مردم ایران دانستند.
در یک دههاخیر همهثروت و سامان این مملکت در راه قدرتطلبی و تندروی حاکمان بیتدبیر بهباد فنا رفت. از سویی هم تحریمهای اقتصادی باز دارنده از سوی سازمان ملل و آمریکا و افت قیمت نفت در بازارهای جهانی چنان فلجکنندهبود کهدولت روحانی برای تنظیم بودجهسال ٩٤ از مردمی کهیارانهبگیر مملکت هستند درخواست یاری و مساعدت نمود. بیش از سهدههزمامداری این رژیم در ایران همهراههای معاشرت و سازندگی با جهان علم، صنعت، فرهنگ و پیشرفت بهحدی تنگ و مسدود شد کهکشور را دچار فقر و گرسنگی نموده، زندگی را بر مردم این سر زمین سخت و طاقت فرسا کردهاست. این رژیم تا جایی پیشرفتهاست کهتمام جهان را بر علیهاین مرزبوم شوراندهو در نهایت چون منافع و موقعیت خود را در خطر دید با تمام ذلت شکست را پذیرفت و با آمریکا، این \"شیطان بزرگ!\" بهپای میز مذاکرهنشست. ولی این مذاکرهخود نوعی شیطنت برای طفرهرفتن از بار مسولیتی است کهآخوندها در برابر مردم و جامعه جهانی بر عهدهنمیگیرند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.