شرق کُردستان از بینظمی نخبگان سیاسی رنج میبرد
14:17 - 25 فروردین 1394
Unknown Author
احمد مرادی
بی نظمی فعالیتهای سیاسی در صد سال گذشته بە شیوەی نگران کنندەایی با نخبگان سیاسی ما عجین شده، بە طوریکە در این چند سالهی اخیر به نوعی واگرایی نخبهها بدل گردیدە است. تاریخ اجتماعی کُردها مملو از نخبهگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی میباشد. نخبگان فرهنگی و اجتماعی برخلاف نخبگان سیاسی از \"بدرخان\" و \"شیخ سعید نورسی\" گرفته تا \" فایق بیکهس\"، \"هیمن\" و \" ههژار\" و از \" شیرکو بیکهس\" تا \" بختیار علی\" و .... نشان از وجود نخبهگان فکری است که بنیانهای اجتماعی یک ملت را پایهریزی کردهاند.
بدون شک تاثیرات فکری این افراد بزرگ با توجه به این که در فضای بستهای زندگی میکردهاند باعث تأسیس، فرمبندی و قوام یک ساختار اجتماعی شدند. اما بینظمی نخبگان سیاسی کُرد از صد سال گذشته به یک معضل تبدیل شده است.
اختلافات فکری میان \"قاضی محمد\" و \"ملا مصطفی\" تا \"دکتر قاسملو\" و سران کومله و تضاد فکری \"عبدالله اوجلان\" با احزاب ملیگرای کُرد همه نشان از یک تضاد فکری میباشند. همه این افراد بزرگ در تلاش بودند که مشکلات کُردها را در منطقه بر طرف کنند لذا هر کدام به دنبال راهی بودند که خود اعتقاد داشتند و هیچ وقت هیچ کدام از این بزرگوران نتوانستند به یک جمعبندی فکری برسند که با هم بر سر موضوعات اصلی به تفاهم دست یابند. این مهم باعث شده شکافهای بزرگی در میان احزاب کُرد ایجاد شود و نخبهگان سیاسی در شرق کُردستان متاسفانه هم به چنین معضلی گرفتار شدهاند. اگر با رویکرد مقایسەایی به نوشتهها و دیدگاههای نخبهگان سیاسی شرق کُردستان نظر بیافکنیم خواهیم دید کە افکار آنها بە سختی از هم قابل تفکیک است.
افکاری که اکثر قریب به اتفاق آنها بر خواستههای ملت کُرد پافشاری میکنند و دغدغههای مشترکی دارند. از آن رو کە به اجماع فکری نرسیدە و همصدا و متحد نمیشوند، صدایشان به هیچ جا نخواهد رسید و مشکلات روز به روز بیشتر و بیشتر میشود. فعالین سیاسی ما بعد ٣٦ سال از انقلاب جمهوری اسلامی میگذرد هنوز نتوانستهاند به یک اجماع کلی برسند و وزنه سیاسی باشند که حکومت و دولت برای آنها ارزشی قائل باشد. به دلیل پراکنده بودن فعالیتهای سیاسی نخبگان شرق کردستان هنوز نتوانستهاند حداقل خواسته کُردها که در قانون اساسی قید شده را اجرایی کنند.
این واگرایی در نخبهگان سیاسی مطالبات کُردها را به تعویق انداخته است و جامعه هم از بینظم بودن نخبهگان سیاسی رنج میبرد. هر گاه که فعالین سیاسی کُردها در بعضی از موارد همصدا بودهاند ما شاهد ثبت حرکتهای تاریخی از آنان بودهایم برای نمونه در قضیه شنگال و کوبانی همه و همه دست به دست هم دادند و یک حرکت با ارزشی را خلق کردهاند و دولت ناچار شد به خواستههای آنها تن دهد و مجوز تظاهرات بر علیه ترکیه و داعش صادر کنند و این تظاهرات تاثیر زیادی بر رشد ناسیونالیسمی کُرد برجای گذاشت و مردم شرق کُردستان را بیدار کرد.
راهکار:
١)نیاز است فعالین اجتماعی و فرهنگی که در صد سال گذشته همواره متحد و همصدا بودهاند با یک فراخوان تمامی فعالین سیاسی که از بیماری شپرزیسم ( شپرز کلمه کُردی است به معنای بینظمی) رنج میبرند دور هم جمع کنند و همه فعالین سیاسی که راه مشترکی را دنبال میکنند نشان دهند و متحد سازند تا از این واگرایی و شپرزیسم نخبه نجات پیدا کنیم و همه همصدا به دنبال تحقق خواستههای کُردها باشند. یک هماندیشی ودور هم جمع شدن میتواند نقطه آغار یک حرکتی جدید باشد.
٢)فعال کردن جبهه متحد کُرد میتواند اکثر فعالین سیاسی را گرد هم آورد و بسیاری از فعالین که سرگردان هستند فعالیتهای آنها را کانالیزه کند.
٣)متاسفانه تاریخ فعالیت سیاسی افراد و احزاب سیاسی کُرد نشان میدهد همیشه هدفهای اصلی مشترک را قربانی هدفهای ثانویه کردهاند اختلافنظر همیشه بوده وهست ولی نباید خواستههای اصلی جامعه را فدای خواستههای شخصی و جزئی کرد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
بی نظمی فعالیتهای سیاسی در صد سال گذشته بە شیوەی نگران کنندەایی با نخبگان سیاسی ما عجین شده، بە طوریکە در این چند سالهی اخیر به نوعی واگرایی نخبهها بدل گردیدە است. تاریخ اجتماعی کُردها مملو از نخبهگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی میباشد. نخبگان فرهنگی و اجتماعی برخلاف نخبگان سیاسی از \"بدرخان\" و \"شیخ سعید نورسی\" گرفته تا \" فایق بیکهس\"، \"هیمن\" و \" ههژار\" و از \" شیرکو بیکهس\" تا \" بختیار علی\" و .... نشان از وجود نخبهگان فکری است که بنیانهای اجتماعی یک ملت را پایهریزی کردهاند.
بدون شک تاثیرات فکری این افراد بزرگ با توجه به این که در فضای بستهای زندگی میکردهاند باعث تأسیس، فرمبندی و قوام یک ساختار اجتماعی شدند. اما بینظمی نخبگان سیاسی کُرد از صد سال گذشته به یک معضل تبدیل شده است.
اختلافات فکری میان \"قاضی محمد\" و \"ملا مصطفی\" تا \"دکتر قاسملو\" و سران کومله و تضاد فکری \"عبدالله اوجلان\" با احزاب ملیگرای کُرد همه نشان از یک تضاد فکری میباشند. همه این افراد بزرگ در تلاش بودند که مشکلات کُردها را در منطقه بر طرف کنند لذا هر کدام به دنبال راهی بودند که خود اعتقاد داشتند و هیچ وقت هیچ کدام از این بزرگوران نتوانستند به یک جمعبندی فکری برسند که با هم بر سر موضوعات اصلی به تفاهم دست یابند. این مهم باعث شده شکافهای بزرگی در میان احزاب کُرد ایجاد شود و نخبهگان سیاسی در شرق کُردستان متاسفانه هم به چنین معضلی گرفتار شدهاند. اگر با رویکرد مقایسەایی به نوشتهها و دیدگاههای نخبهگان سیاسی شرق کُردستان نظر بیافکنیم خواهیم دید کە افکار آنها بە سختی از هم قابل تفکیک است.
افکاری که اکثر قریب به اتفاق آنها بر خواستههای ملت کُرد پافشاری میکنند و دغدغههای مشترکی دارند. از آن رو کە به اجماع فکری نرسیدە و همصدا و متحد نمیشوند، صدایشان به هیچ جا نخواهد رسید و مشکلات روز به روز بیشتر و بیشتر میشود. فعالین سیاسی ما بعد ٣٦ سال از انقلاب جمهوری اسلامی میگذرد هنوز نتوانستهاند به یک اجماع کلی برسند و وزنه سیاسی باشند که حکومت و دولت برای آنها ارزشی قائل باشد. به دلیل پراکنده بودن فعالیتهای سیاسی نخبگان شرق کردستان هنوز نتوانستهاند حداقل خواسته کُردها که در قانون اساسی قید شده را اجرایی کنند.
این واگرایی در نخبهگان سیاسی مطالبات کُردها را به تعویق انداخته است و جامعه هم از بینظم بودن نخبهگان سیاسی رنج میبرد. هر گاه که فعالین سیاسی کُردها در بعضی از موارد همصدا بودهاند ما شاهد ثبت حرکتهای تاریخی از آنان بودهایم برای نمونه در قضیه شنگال و کوبانی همه و همه دست به دست هم دادند و یک حرکت با ارزشی را خلق کردهاند و دولت ناچار شد به خواستههای آنها تن دهد و مجوز تظاهرات بر علیه ترکیه و داعش صادر کنند و این تظاهرات تاثیر زیادی بر رشد ناسیونالیسمی کُرد برجای گذاشت و مردم شرق کُردستان را بیدار کرد.
راهکار:
١)نیاز است فعالین اجتماعی و فرهنگی که در صد سال گذشته همواره متحد و همصدا بودهاند با یک فراخوان تمامی فعالین سیاسی که از بیماری شپرزیسم ( شپرز کلمه کُردی است به معنای بینظمی) رنج میبرند دور هم جمع کنند و همه فعالین سیاسی که راه مشترکی را دنبال میکنند نشان دهند و متحد سازند تا از این واگرایی و شپرزیسم نخبه نجات پیدا کنیم و همه همصدا به دنبال تحقق خواستههای کُردها باشند. یک هماندیشی ودور هم جمع شدن میتواند نقطه آغار یک حرکتی جدید باشد.
٢)فعال کردن جبهه متحد کُرد میتواند اکثر فعالین سیاسی را گرد هم آورد و بسیاری از فعالین که سرگردان هستند فعالیتهای آنها را کانالیزه کند.
٣)متاسفانه تاریخ فعالیت سیاسی افراد و احزاب سیاسی کُرد نشان میدهد همیشه هدفهای اصلی مشترک را قربانی هدفهای ثانویه کردهاند اختلافنظر همیشه بوده وهست ولی نباید خواستههای اصلی جامعه را فدای خواستههای شخصی و جزئی کرد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.