سرما نشانه وداع نان از سفره كارگران فصلی است

12:36 - 18 آذر 1392
Unknown Author
شورش عزیزی

سوز سرمای پاییزی و بارش برف زیبایی زمستانی برای عده‌ای خوشایند و برای عده‌ای وداع با نان خشک داخل سفره‌اشان است؛ آری آنان كارگران هستند كه هرروز منتظر گزینش از طریق صاحب كاران و یا استاد كارها بوده تا اینگونه بتوانند امرار معاشی كرده باشند.

خانواده‌های کارگری همواره برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی روبه رو بوده‌اند و درآمدشان، نیمی از مخارج سرسام آور زندگی امروزی آنان را تأمین می‌کند؛ حقوق و مزایای کارگری جوابگوی نیازهای خانواده نیست. با وجود این‌که کارگران زحمات بسیاری متحمل می‌شوند و ممکن است حوادث پیش بینی نشده در حین کار برای آنان به وجود آید، متأسفانه از امنیت شغلی در جامعه برخوردار نیستند.

اطراف میدان‌های شهر بیشتر روزها، محل اجتماع کارگران روزمزد است که در سرمای جان سوز و گرمای غیر قابل تحمل؛ برای کسب رزق و روزی از طلوع خورشید ساعت‌ها انتظار می‌کشند که شاید کاری به آنان پیشنهاد شود، تا با دستمزد آن نیاز خانواده خود را تأمین کنند.

سرمای زمستانی مغز استخوان را نوازش می كند؛ ظهر است و خبری از گرمای آفتاب نیست. وارد مركز اجتماع كارگران ساختمانی و فصلی در ضلع شمالی میدان چهارراه انقلاب می‌شوم.

علاوه بر ترافیك ناهمگون سنندج و ناهماهنگی چیدمان كسبه‌های شهر كه در خیابان انقلاب به نحوه شایسته‌ای بی‌مدیریتی شهری را به نمایش گذاشته است. این طرف و آن طرف چهارراه انقلاب را پرنده فروشان با ارائه انواع مختلف پرنده‌ها؛ تزئین كرده‌اند و در این میان خیل سردرگم و از سرما گریزان كارگران فصلی سنندج قابل توجه است.آنانی كه ساک به دست به دنبال ماشین‌های كه توقف می‌كنند، فرار می‌كنند و براین باورند كه روزی امروزشان هم رسید.

درد دل‌های كارگران فصلی اغلب به یك سبک است. همه از بیكاری می‌نالند. جوان نقاش ساختمانی می‌گوید:«١٠ روز است كه هیچ كاری نكرده‌ام. از صبح اینجا می نشینیم تا عصر آخر هم...» همین كه سؤال می‌كنم چرا به داخل مركز اسكان كارگران نمی‌روید یكی می‌گوید: «آنجا هنوز راه اندازی نشده  وگرنه شاید خوب باشد ... »

مسئولین خانه كارگر استان كردستان، انگار در خواب خوشی به سر می‌برند و از اتفاقات جاری و ساری دراین دیار بی‌اطلاع هستند البته هم حق دارند چون در استانی كه برای انتخاب مسئول خانه كارگر، شخص اول تصمیم گیری(استاندار)به خود اجازه دخالت بدهد و یك غیربومی ناآشنا به اوضاع و شرایط كردستان را براین منبر بنشاند اوضاع از این بهتر نخواهد شد.

یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی، تحت پوشش نبودن از نظر بیمه است؛ کارگران خواستار این امر هستند که به این موضوع توجه شود.محمد یك كارگر فصلی در این باره گفت: با وجود تلاش بسیار، هم اینک که در سن ٤٥ سالگی هستم هیچ گونه منبع درآمدی ندارم تا در دوران سالمندی به آن اکتفا کنم.

وی ادامه داد: حالت خوش بینانه این است که تا ١٠ سال آینده بتوانم کار کنم، اما مابقی عمر خود را چگونه بگذرانم زیرا هیچ بیمه‌ای ندارم تا بتوانم امورات زندگی‌ام را بچرخانم.

اما یک کارگر فصلی ممکن است در طول ماه چند روز مشغول به کار باشد با این دلیل امرار معاش کارگران را با مشکل مواجه می‌کند. نداشتن امنیت شغلی اولین مسئله‌ای است که مشکلاتی برای جامعه کارگری در پی‌دارد.

اما سوز سرما به كنار، بیكاری و بی‌پولی به كنار؛ نگرانی جامعه کارگری، موضوع اصلاح قانون کار و تأمین اجتماعی است؛ در صورتی که قرار باشد قانون کار اصلاح شود باید به نفع کارگران اصلاح صورت گیرد. اصلاحات باید به نفع اقشار كم درآمد باشد و در آن عدالت اجتماعی و توسعه پایدار لحاظ شود. مقوله کارگری همواره با حوادث پیش‌بینی نشده همراه است، وقتی که کارگران تحت پوشش بیمه باشند می‌توانند از مزایای آن برخوردار شوند و بخشی از مشکلات اقتصادی آنان رفع می‌شود.

و در آخر وانتی می ایستد و دها كارگر به سمت آن می دوند. راننده یك كارگر ساده می خواهد اما در رقابتی شدید«٢ نفر درب جلو را باز می كنند و جلو مستقر می شوند »٨-٩ نفر هم عقب! مرد پیاده می‌شود و به غیر از كارگر قوی هیكل؛ دیگران را پیاده می كند. كارگر سواره با خنده‌ای معنی دار برای دوستانش دست تكان می دهد. انگار خود را خوش شانس تر از آنها می داند.

و این روایتی تكراری در زندگی كارگران فصلی است كه همه روزه قابل بیان است و ترس از تكرارش به هیچگونه مایه دلزدگی و ترك ایستگاه سرما برای كسب روزی نیست.