روایت یک شاهد عینی از تجمعات اعتراضی در سنندج
یک شاهد عینی با ارسالی گزارشی برای آژانس خبررسانی کُردپا چگونگی آغاز تجمعات اعتراضی در سنندج و واکنش مأموران حکومتی را این چنین بیان کرد:
اعتراضات در سنندج از روز شنبه بیست و پنجم آبانماه به شکل گستردهای آغاز شد، اولین جرقه اعتراضات در میدان اقبال با حضور جوانان با بستن خیابانهای منتهی به میدان با شعار اعتراض حق ما است آغاز شد که جوانان و سایر اقشار با بستن با بوق زدن در میدان و خاموش کردن اتومبیلها شکل گرفت، چنانچه خیابانهای منتهی به میدان بسته شد و معترضین با نشستن در میدان و شعار نه به گرانی ادامه یافت که بلافاصله نیروی انتظامی که به شکل وسیعی در میدان حاضر بودند سعی در پراکندن معترضان کردند و معترضین با شعار نیروی انتظامی حمایت، حمایت سعی در آرام کردن نیروهای نظام کردند اما نیروی انتظامی با حضور بیشتر در پراکندن معترضین و اینکه باید میدان را باز کنید با آنها مقابله کردند و چون توان به هم زدن تجمع را نداشتند به فاصله یک ربع نیروهای یگان ویژه و موتور سوارها در میدان حاضر شدند و با حمله به معترضین با باتوم سعی در پراکندن آنها کردند، در اینجا باید تاکید کنم که نیروهای یگان ویژه و موتور سوارها در حیاط آموزش و پرورش که در ابتدای خیابان ژاندارمری مستقر شده بودند با بلند شدن صدای شعارها و درگیری مردم با نیروی انتظامی از حیاط آموزش و پرورش خارج شده و به شکل گروهی وارد میدان شدند که بلافاصله به معترضین حمله کردند و پس از مدت کوتاهی با باتوم و سپس گاز اشکآور به معترضین حمله کردند به طوری که به شکل وحشیانه سوار بر موتور به سوی معترضین میآمدند و مستقیم با موتورهایشان سعی در زیر گرفتن معترضین داشتند و سپس نیروهای پیاده یگان ویژه با باتوم به جان مردم افتادند و جوان و پیر و زن را مورد ضرب وشتم قرار دادند و آنها را به خیابانهای منتهی به میدان پراکنده کردند ولی بلافاصله آنها دوباره از خیابان دیگری به میدان وارد میشدند و درگیری مجدا شروع میشد، در این فاصله با آمدن معاون فرماندار و سخنرانی برای معترضان نیروهای یگان ویژه عقب نشینی کردند و معاون فرماندار نزدیک به نیم ساعت سعی در راضی کردن معترضان کرد که با شعار دروغگو برو گمشو، معاون فرماندار را هو کردند و با هو کردن و دروغگو دروغگو گفتن معاون فرماندار از میدان رفت و بلافاصله ماشین آبپاش و نیروهای پیاده و موتورسوار به مردم حمله کردند و درگیری بسیار سنگینی در میدان شروع شد و تا ساعت نزدیک به دو بعد از ظهر تعیقب و گریز معترضین ادامه داشت که معترضین در عقب نشینی از میدان به سوی سه راه شریف آباد و سه راه ادب رفتند و با سنگ به بانکها حمله کردند و درگیری شدیدی در خیابان ششم بهمن شروع شد که تا ساعات نیمه شب ادامه داشت و در آن سوی شهر در خیابانهای فرح و فیض آباد و نبوت همزمان درگیری شدیدی میان مردم و نیروهای سرکوبگر آغاز شد چنانچه در خیابان نبوت و میدان نبوت به بانکها و پمپ بنزین حمله کردند و پمپ بنزین سیلو که یکی از بزرگترین پمپهای شهر سنندج است را آتش زدند و دو بانک را هم به آتش کشیدند.
در محله فیض آباد و میدان فیض آباد هم درگیری سنگینی تا حوالی صبح روز یکشنبه بیست و ششم آبانماه میان معترضین و نیروهای سرکوبگر رخ داد که معترضین پمپ بنزین فیض آباد و سه بانک را به آتش کشیدند و تا صبح خیابان فیض آباد و میدان فیض آباد در دست معترضین بود و تمام سطح خیابان سنگ و شیشه و دود بود، از دیگر سو معترضین درخیابان فرح تا حوالی صبح خیابان فرح و کارآموزی را در دست داشتند و با سوزاندن دو بانک در خیابان فرح و ولیعهد و مسدود کردن خیابانها با آتش زدن لاستیک، کنترل خیابانهای فرح، ولیعهد و بیست و پنج شهریور را تا حوالی صبح در کنترل گرفتند و تمام سطح خیابان شیشه و سنگ بود و دودناشی از به آتش کشیدن لاستیکها تمام منطقه را گرفته بود و نیروهای سرکوبگر جرات وارد شدن به خیابان فرح را نداشتند چون اغلب آنها با سنگ به نیروی انتظامی حمله میکردند و با شعار مرگ بر دیکتاتور و بژی کوردستان با سنگ به نیروی یگان ویژه حمله میکردند و آنها با پرتاب گاز اشکآور سعی در پراکندن مردم داشتند که موفق نشدند و تا نزدیکیهای صبح آنها جرات حضور در خیابانهای فیضآباد و فرح و بیست و پنج شهریور را نداشتند.
نیروهای یگان ویژه در ساختمان دخانیات نزدیک میدان اصلی شهر یا میدان بازار مستقر شده بودند که با شروع درگیریها از آنجا خارج شده و به صف مردم حمله کردند و همچنین بنا به گفته مردم معترضین را به برای بازداشت موقت به میدان ورزشی امین سابق یا ملک نیا میبردند چیزی که بسیار مشهود بود تنفر عمیق اقشار مختلف مردم از نیروهای یگان ویژه بود و زنها که در تمام صفوف حاضر بودند بلافاصله با دستگیری جوانان توسط نیروهای یگان ویژه سعی در پادرمیانی و اعتراض به دستگیری داشتند و بسیار فعال بودند از ویژگی اعترضات اخیر حضور قشر کم درآمد و فقیر و همچنین نوجوان چهارده و پانزده ساله بود که متاسفانه به دلیل نداشتن تجربه در فرار بسیاری از آنها دستگیر شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
روز شنبه بعد از حمله یگان ویژه به مردم در میدان اقبال جوانان در خیابان مولوی و اول ژاندرمری با انداختن کیسههای سیمان یک ساختمان نیمه کاره، سر راه موتور سواران از نفوذ موتور سوارن به سنگرهای خودشان جلوگیری کردند و بسیاری از نیروهای یگان ویژه را حسابی کتک کاری کردند و زنان با جمع کردن سنگها برای معترضان پشتبانی کاملی از حمله به نیروهای یگان ویژه میکردند و زد و خورد و درگیری تا ساعاتی از شب در آن منطقه ادامه داشت.
تک تیراندازها در محله چهارباغ و فیض آباد و بر روی بام ساختمان اداره برق مستقر شده بودند و هنگامی که مردم نیروهای یگان ویژه را مجبور به عقب نشینی کردند معترضین را نشانه میگرفتند و چند نفر را در سه راه برق زخمی کردند. بنا به گفتهها همان روز و شب اول نزدیک به چهل و پنج مامور زخمی شده بودند و اولین شهید اعتراضات یک نوجوان چهارده ساله بود و در بیمارستانها تعداد مجروحین به گفته شاهدان زیاد بود و حتی چشم یکی از مجروحین از حدقه در آمده بود.
عصر روز شنبه بیست و پنجم آبانماه، خیابان ششم بهمن و سه راه ادب و خیابان شریف آباد هم همچون خیانهای فرح و بیست و پنج و فیض آباد در دست معترضین بود و رفت و آمد بطور کامل متوقف و خیابانها مسدود شده بود و از عصر شنبه اینترنت دیتا یا موبایل و شب هم اینترنت خانگی هم قطع شد.
در ادامه اعتراضات روز یکشنبه بیست و ششم آبانماه، بار دیگر در خیابانهای فرح، غفور و شریف آباد و فیض آباد درگیریها با بستن مغازها و اعتصاب آغاز شد که با حمله نیروهای سرکوبگر در خیابان فرح به بازار تاناکورا که به شکل یکدست تعطیل شده بود درگیری میان مردم و نیروهای سرکوب شکل گرفت چنانچه نیروهای یگان ویژه به شکل دسته جمعی همراه با نیروی موتور سوار و یک اتوبوس در خیابانها گشت زنی میکردند و به تجمع بیش از سه نفر با ضرب و شتم و فحش و بد بیراه حمله میکردند و در بازار تاناکورا پس از هو کردن ماموران از سوی صاحبان مغازهها، به آنها حمله کردند و گاز اشک آور پرتاب کردند و جوانان که سعی در مسدود کردن خیابان داشتند با باتوم مورد حمله قرار دادند و چند ماشین را با باتوم خرد کردند و به هر کس گوشی در دست داشت حمله میکردند و گوشیها را میگرفتند و در نهایت موفق شدند حرکت مردمی را سرکوب کنند.
اما در آن سوی شهر در محله غفور مامورین به تذکر به مغازدارها سعی کردند مغازهها را باز کنند و اعتصاب مغازهداران را بشکنند که با مقاومت مغازهداران روبرو شدند و درگیری سنگینی میان آنها و نیروهای سرکوبگر رخ داد که عدهای هم بازداشت شدند که این درگیری از ساعت ده صبح تا یک بعد از ظهر ادامه داشت و انتهای خیابان حسن آباد و محله غفور با به آتش کشیدن سطلهای اشغال و پرتاب سنگ و شکستن شیشه مغازها و شیشه ماشینها از سوی نیروی سرکوبگر به شکل منطقه جنگی درآمده بود و معترضین سعی در به آتش کشیدن پمپ بنزین ابتدای شهر کشاورز که در انتهای خیابان غفور قرار دارد، که با مقاومت شدید نیروهای یگان ویژه مواجه شدند و در نهایت در ساعت یک بعد از ظهر اعتراضات در میان دود و آتش خاموش شد.
از روز دوشنبه بیست و هفتم آبانماه، درگیریهای پراکندهایی در سطح شهر وجود داشت و نیروهای سرگوبگر اجازه تجمع به بیش از سه نفر نمیدادند و در صورت مقاومت به شدت با باتوم به جان آنان میافتادند و در سطح شهر مانور نیروهای موتور سوار و ماشینهای پر از نیروهای ویژه جو سنگینی را بخصوص در روزهای دوشنبه تا پنجشنبه بوجود آورده بود و نیروهای سرکوبگر به شکل فلهایی در سطح خیابانها و ورودی بانکها و پمپ بنزینها مشغول گشتزنی بودند.