دمکراسی در برابر تروریسم
13:31 - 22 مرداد 1393
Unknown Author
آگری اسماعیلنژاد
بدون مقدمە این پرسش را مطرح مینمایم چرا خطر سقوط اربیل در مقایسە با خطر سقوط بغداد جامعە غرب را بە واکنشی وسیعتر واداشت؟!
بسیاری از تحلیلگران سیاسی خاورمیانە دلیل حضور آمریکا و غرب در این منطقە و مداخلات این کشورها در خاورمیانە را تنها برای تسلط بر منابع انرژی موجود در این منطقە میدانند.
اما آیا در شرایط کنونی رفتاری کە کشورهای غربی در مورد چگونگی برخورد با مسئلە حضور داعش در اقلیم کوردستان و عراق از خود نشان دادند باز میتوان با همان دیدگاە، یعنی تسلط بر منابع انرژی تحلیل نمود؟
بعد از جریانات موسوم بە بهاری عربی و در جریان چگونگی تشکیل دولتهای برخاستە از این جریانات و همچنین در موضوع جنگ داخلی سوریە بە وضوح مشخص گردید کە دو جبهە جهانی در برابر یک و بر سر مسائل خاورمیانە از مدیریت انرژی گرفتە تا حقوقبشر و تساوی حقوق زن و مرد و حقوق اقلیتهای سف کشیدەاند، برای مثال ما میبینم کە در روز ٦ اوت ٢٠١٤ قوەقضایی ایران کە در جامعە جهانی بە نقض حقوقبشر متهم است اقدام بە اهدای جایزە حقوقبشر تحت عنوان جایزە حقوق بشراسلامی مینماید.
باراک اوباما در ٢٥ مەی ٢٠١١ در برابر مجلس بریتانیا گفت: ما میتوانیم با کشورهای دمکراتیک نیز رابطە داشتە باشیم، شاید بتوان با این جملە دکترین اوباما را درخاورمیانە مشخص کرد.
کشورهای غربی بعد از جریانات موسوم بە بهار عربی برای برقراری دوستی با جریانها و دولتهای خاورمیانە بیشتر از گذشتە بر معیارها و آرمانهای خود تاکید مینمایند آنها هرچند رابطە کلاسیک خود مبنی بر برقراری ارتباط با دولتهای دیکتاتور صاحب انرژی را بر هم نزدەاند اما در منازعات بین دمکراسی خواهان و دولتهای دیکتاتور موجود در خاورمیانە، بسیاری مواقع غربیها از جریانات دمکراسیخواهی حمایت و حتی محافظت مینمایند برای مثال نقد دولت ایالات متحدە از عملکرد دولت عربستان در زمینە دمکراسی و حقوقبشر باعث شدە رابطە این دو کشور رو بکاهش بنهد.
با توجە بە فضای سیاسی کە بر اقلیم کوردستان حاکم است باید گفت این منطقە بعد از اسرائیل تنها نمونە حکومتداری دمکراتیک در خاورمیانە است حاکمیتی کە آرمانهای غربی در نظامی حکومتی آن دارای ارزش است. حاکمان این اقلیم بر اساس ارزشها غربی قوانین بازیهای سیاسی خود را تعیین میکنند.
هر چند در آخرین انتخاباتی کە در اقلیم کوردستان برگزار شد تشکیل دولت با تاخیر فراوانی انجام گرفت اما در دولت جدید ساختار قدرت تغییر کردە و سە حزب اپوزسیون بە دولت اضافە شدە است، پس در عمل انتقال قدرت در کوردستان رویداد است. بحثی کە در تعیین میزان دمکراسی بسیار حائز اهمیت است چون در خاورمیانە حاکمانی هستند کە از صندق رای خارج میشوند اما هرگز اجازە انتقال قدرت را نمیدهند.
بغیر از این مسئلە حاکمیت اقلیم کوردستان در تلاش است خوانشهای از حقوقبشر، شهروندی، زنان، اقلیتهای و آزادی بیان و مطبوعات را ترویج نماید کە اساس آن را همان خوانش غربی تشکیل میدهد پس باید گفت در عین اینکە ایرادهای جدی در اجراء دمکراسی و چگونگی رعایت حقوق فوقالذکر بر حاکمیت اقلیم کوردستان حاکم است اما این ایرادها حکایت از عدم اعتقاد بە این ارزشها نیست بلکە بیشتر نمایانگر ساختار فرهنگی موجود در اقلیم کوردستان است.
اگر غرب برای حفظ ارزشها دمکراتیک کە خود آنها را ترویج میدهد اهمیت قائل باشد اخلاقا موظف است در حفظ اربیل کوشا باشد.
بغیر از این مسئلە منطقە اقلیم کوردستان در حال حاضر بالغ بر ١و نیم میلیون آوارە را در خود گنجاندە است جنگ داخلی و خطر تروریسم آنها را بە این منطقە کشاندە اگر داعش میتوانست اربیل را تسخیر نماید عملا جمعیتی یک میلیون نفری نیز بر این میزان اضافە میگردید و جامعە جهانی با جمعیتی بالغ بر ٣ میلیون آوارە روبرو میشود کە میتوانست یک فاجعە بزرگ بشری روی دهد.
همراە مسائل فوق در حال حاضر اقلیم کوردستان حائل بین دو همسایە خود یعنی ایران و ترکیە با یک دولت تروریستی است نگهداری این حائل در هر شرایطی میتواند در راستای منافع این دو کشور باشد البتە از آنجا کە ترکیە جزء اروپا محسوب میشود اقلیم کوردستان عملا در شرایط کنونی حائل بین یک دولت تروریستی و قارە اروپا نیز میباشد.
تعهد اخلاقی دول غربی در برابر حاکمیتهای دمکراتیک، حضور جمعیت کثیری از آوارگان در اقلیم کوردستان و نقش حائل بودن این منطقە با دولتی تروریستی جز دلایلی است کە کشورهای غربی را واداشت کە در برابر خطر سقوط اربیل در مقایسە با خطر سقوط بغداد واکنشی وسیعتر و سریعتر از خود نشان دادند.
بدون مقدمە این پرسش را مطرح مینمایم چرا خطر سقوط اربیل در مقایسە با خطر سقوط بغداد جامعە غرب را بە واکنشی وسیعتر واداشت؟!
بسیاری از تحلیلگران سیاسی خاورمیانە دلیل حضور آمریکا و غرب در این منطقە و مداخلات این کشورها در خاورمیانە را تنها برای تسلط بر منابع انرژی موجود در این منطقە میدانند.
اما آیا در شرایط کنونی رفتاری کە کشورهای غربی در مورد چگونگی برخورد با مسئلە حضور داعش در اقلیم کوردستان و عراق از خود نشان دادند باز میتوان با همان دیدگاە، یعنی تسلط بر منابع انرژی تحلیل نمود؟
بعد از جریانات موسوم بە بهاری عربی و در جریان چگونگی تشکیل دولتهای برخاستە از این جریانات و همچنین در موضوع جنگ داخلی سوریە بە وضوح مشخص گردید کە دو جبهە جهانی در برابر یک و بر سر مسائل خاورمیانە از مدیریت انرژی گرفتە تا حقوقبشر و تساوی حقوق زن و مرد و حقوق اقلیتهای سف کشیدەاند، برای مثال ما میبینم کە در روز ٦ اوت ٢٠١٤ قوەقضایی ایران کە در جامعە جهانی بە نقض حقوقبشر متهم است اقدام بە اهدای جایزە حقوقبشر تحت عنوان جایزە حقوق بشراسلامی مینماید.
باراک اوباما در ٢٥ مەی ٢٠١١ در برابر مجلس بریتانیا گفت: ما میتوانیم با کشورهای دمکراتیک نیز رابطە داشتە باشیم، شاید بتوان با این جملە دکترین اوباما را درخاورمیانە مشخص کرد.
کشورهای غربی بعد از جریانات موسوم بە بهار عربی برای برقراری دوستی با جریانها و دولتهای خاورمیانە بیشتر از گذشتە بر معیارها و آرمانهای خود تاکید مینمایند آنها هرچند رابطە کلاسیک خود مبنی بر برقراری ارتباط با دولتهای دیکتاتور صاحب انرژی را بر هم نزدەاند اما در منازعات بین دمکراسی خواهان و دولتهای دیکتاتور موجود در خاورمیانە، بسیاری مواقع غربیها از جریانات دمکراسیخواهی حمایت و حتی محافظت مینمایند برای مثال نقد دولت ایالات متحدە از عملکرد دولت عربستان در زمینە دمکراسی و حقوقبشر باعث شدە رابطە این دو کشور رو بکاهش بنهد.
با توجە بە فضای سیاسی کە بر اقلیم کوردستان حاکم است باید گفت این منطقە بعد از اسرائیل تنها نمونە حکومتداری دمکراتیک در خاورمیانە است حاکمیتی کە آرمانهای غربی در نظامی حکومتی آن دارای ارزش است. حاکمان این اقلیم بر اساس ارزشها غربی قوانین بازیهای سیاسی خود را تعیین میکنند.
هر چند در آخرین انتخاباتی کە در اقلیم کوردستان برگزار شد تشکیل دولت با تاخیر فراوانی انجام گرفت اما در دولت جدید ساختار قدرت تغییر کردە و سە حزب اپوزسیون بە دولت اضافە شدە است، پس در عمل انتقال قدرت در کوردستان رویداد است. بحثی کە در تعیین میزان دمکراسی بسیار حائز اهمیت است چون در خاورمیانە حاکمانی هستند کە از صندق رای خارج میشوند اما هرگز اجازە انتقال قدرت را نمیدهند.
بغیر از این مسئلە حاکمیت اقلیم کوردستان در تلاش است خوانشهای از حقوقبشر، شهروندی، زنان، اقلیتهای و آزادی بیان و مطبوعات را ترویج نماید کە اساس آن را همان خوانش غربی تشکیل میدهد پس باید گفت در عین اینکە ایرادهای جدی در اجراء دمکراسی و چگونگی رعایت حقوق فوقالذکر بر حاکمیت اقلیم کوردستان حاکم است اما این ایرادها حکایت از عدم اعتقاد بە این ارزشها نیست بلکە بیشتر نمایانگر ساختار فرهنگی موجود در اقلیم کوردستان است.
اگر غرب برای حفظ ارزشها دمکراتیک کە خود آنها را ترویج میدهد اهمیت قائل باشد اخلاقا موظف است در حفظ اربیل کوشا باشد.
بغیر از این مسئلە منطقە اقلیم کوردستان در حال حاضر بالغ بر ١و نیم میلیون آوارە را در خود گنجاندە است جنگ داخلی و خطر تروریسم آنها را بە این منطقە کشاندە اگر داعش میتوانست اربیل را تسخیر نماید عملا جمعیتی یک میلیون نفری نیز بر این میزان اضافە میگردید و جامعە جهانی با جمعیتی بالغ بر ٣ میلیون آوارە روبرو میشود کە میتوانست یک فاجعە بزرگ بشری روی دهد.
همراە مسائل فوق در حال حاضر اقلیم کوردستان حائل بین دو همسایە خود یعنی ایران و ترکیە با یک دولت تروریستی است نگهداری این حائل در هر شرایطی میتواند در راستای منافع این دو کشور باشد البتە از آنجا کە ترکیە جزء اروپا محسوب میشود اقلیم کوردستان عملا در شرایط کنونی حائل بین یک دولت تروریستی و قارە اروپا نیز میباشد.
تعهد اخلاقی دول غربی در برابر حاکمیتهای دمکراتیک، حضور جمعیت کثیری از آوارگان در اقلیم کوردستان و نقش حائل بودن این منطقە با دولتی تروریستی جز دلایلی است کە کشورهای غربی را واداشت کە در برابر خطر سقوط اربیل در مقایسە با خطر سقوط بغداد واکنشی وسیعتر و سریعتر از خود نشان دادند.