دلایل تثبیت قیمت نفت در سطح پایین
12:56 - 9 اسفند 1393
Unknown Author
ماریان رادتسکی
ترجمه از سوئدی: آژانس کُردپا*
مقدمه از کُردپا:
کاهش قیمت نفت در کنار تحریمهای اقتصادی، وضعیت شکنندهای را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است. سران حکومت ایران این مساله را به انگیزههای سیاسی برخی کشورها از قبیل عربستان سعودی نسبت میدهند. اما به نظر میرسد که مساله عمیقتر از تحلیلهای سران حکومت اسلامی باشد. ماریان رادتسکی، پرفسور اقتصاد دانشگاه صنعتی لولئوی سوئد در این رابطه مقالهای را منتشر کرده است و دلایل کاهش قیمت نفت را بررسی میکند. وی در تحلیل خود به صورت کوتاه مدت و بلند مدت نیز آینده قیمت نفت را بر اساس دادههای موجود پیشبینی میکند. به عقیده رادتسکی: صادرکنندگان اصلی نفت در شرایط سخت اقتصادی گرفتار خواهند شد و دیکتاتورها دیگر نمیتوانند از سلاح نفت برای مقاصد سیاسی استفاده کنند. خاورمیانه نیز نقش اصلی خود به عنوان عرضهکننده نفت را از دست خواهد داد. ترجمه این مقاله درپی میآید:
کاهش شگفتانگیز قیمت نفت، از ۱۱۰ دلار برای هر بشکه در ماه جولای ۲۰۱۴، به ۴۸ دلار در ماه ژانویهی امسال، یک رویداد غیرمترقبه برای ناظران بازار مرکز مبادلات تجاری بود. حتی تا پاییز گذشته تمام پیشبینیهای معتبر به افزایش قیمتها اشاره داشتند. سند چشم انداز اقتصاد جهان که از سوی صندوق بینالمللی ارز در ماه اکتبر منتشر شد، قیمت ۱۰۴ دلار را برای سال جاری پیشبینی کرده بود.
همچنین سند چشم انداز انرژی جهان که از سوی آژانس بینالمللی انرژی در ماه نوامبر منتشر شد، قیمت۱۱۲ دلار برای سال ۲۰۲۰ و ۱۲۳ دلار برای ده سال بعد از آن را پیشبینی کرده است. نقطه نظر شرکتهای عظیم نفتی در پشت این پیشبینیها در نظر گرفته شده که به نظر نمیرسد درست باشد.
اینک به سادگی میتوان چرایی کاهش قیمت نفت را توضیح داد. تقاضا طی سالهای اخیر دچار رکود شده است. قیمتهای فوقالعاده بالا از سال ۲۰۱۱ به این سو، پس اندازهای استثنایی را به همراه داشته، در عین حال وضعیت اقتصادی شکننده نیز کاهش تقاضا را درپی داشته است.
توسعه اقتصادی چین ناامیدکننده بوده است و پیشرفت اقتصادی این کشور در راه خروج از وضعیت حاد انرژی است. سال ۲۰۱۴ مصرف نفت چین کمتر از ۲ درصد افزایش داشته، در همین حال میزان مصرف جهانی نفت نیز کمتر از ۱ درصد افزایش داشته است. عرضه نفت شیل در آمریکا به سرعت روبه افزایش است. کاهش روند تولید که از دهه ۱۹۷۰ بیسابقه بوده، با یک توسعه انفجاری جبران شده است. در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ تولید نفت شیل افزایش ۷۰ درصدی یا ۴.۳ میلیون بشکه در روز را شاهد بوده است، یعنی بیش از کل عرضه نفت از سوی الجزایر، لیبی و تمام دریای شمال. اوپک هم ناتوان و در حال تولید بر اساس قراردادهایش است.
خواست کشورها برای افزایش قیمت نفت برای جبران کسری بودجه فاقد منطق است. عربستان سعودی هنوز خاطره درد آور نتیجه قیمتهای بالای نفت در دهه ۱۹۸۰ که منجر به کاهش تقاضا تا حد صفر شد، را به خاطر دارد. اکنون از کاهش عرضه امتناع میکند. مراکز پیشبینی بهتر بود که این رابطه منطقی را در نظر میگرفتند.
در فوریه ۲۰۱۵ قیمتها درپی فشارهایی و به عنوان پس ضربهی کاهش شدید و سریعی که قبلا روی داده بود، ۱۰ دلار به ازای هر بشکه افزایش یافت. ولی هنوز سردرگمی عمومی در رابطه به قیمت نفت ادامه دارد. تحلیل این مساله به دو بخش کوتاه مدت (چند سال آینده) و بلندمدت تقسیم میشود.
کوتاه مدت:
کاهش قیمت نفت در سال گذشته به شدت سود صنعت نفت را کاهش داده است. تاثیر آنی این مساله از رده خارج کردن سرمایهگذاری در پروژههای پرهزینه بود، یعنی پروژه ماسههای نفتی کانادا، پروژه یافتههای عمق دریای برزیل، پروژههای شمالگان روسیه و پروژه نفت شیل آمریکا. طی چند سال آینده ظرفیت تولید کاهش مییابد، در نتیجه اگر تاسیسات گذشته با تاسیسات و فن جدید جایگزین نشود، قیمت نفت افزایش خواهد یافت. در این مدت تاثیر چندانی روی عرضه مشاهده نمیشود. قیمت ۵۰ دلار برای هر بشکه، هزینههای زیاد متغیر در ظرفیت جاری را جبران میکند و این ادامه مصرف این مقدار تولید را تضمین میکند.
درصورتی که اقتصاد جهانی پس از رکود جاری شتاب گیرد، افزایش قیمت نفت نیز تسریع مییابد. بسیار در این رابطه صحبت میشود که طی چند سال آتی قیمت نفت در سطح کنونی باقی خواهد ماند. ولی سپس، حداقل به صورت موقت، افزایش خواهد یافت.
بلند مدت:
انقلاب نفت شیل تاثیر به سزایی در قیمت نفت در یک چشم انداز ۱۰ ساله یا بیشتر دارد. فناوری جدید مصرف غیراقتصادی منابع نفت و گاز در ایالات متحده را مرتفع کرده است. این تولید شگفتانگیز، انگیزهی قوی برای سرمایهگذاری را فراهم آورده و تراز واردات و صادرات را نیز استحکام بخشیده است. قیمت ارزان گاز، قدرت رقابت ایالات متحده را در بخشهایی از صنعت، پتروشیمی، سیمان و فلزات افزایش داده است. همزمان با اینکه این کشور به یکی از صادرکنندگان نفت شیل در جهان تبدیل شده، واردات نفت را نیز کاهش داده است. طرز تفکر غرب وحشی خود را در بهرهبرداری از نفت شیل نشان داده است، اما همزمان شاخصها، کنترلهای سختگیرانه در حال تصحیح مشکلات زیست محیطی هستند. هزینه تولید به سرعت کاهش یافته است. بسیاری از پروژهها با قیمت ۵۰ تا ۶۰ دلار سود آور هستند، این میزان طی مدت ۲۰ ساله شاید به ۴۰ دلار هم برسد.
انقلاب نفت شیل از آمریکا آغاز شد و این دلایلی دارد: تجارب تاریخی در رابطه با تولید نفت و گاز، زیرساختها قابل انبساط، ریسک گریزی و انعطاف شرکتهای اکتشافی و تولیدی، حمایت نهادهای دولتی و قوانینی که به صاحب زمین حق تصاحب آنچه که زیر زمین قرار دارد را میدهد. ولی ایالات متحده از نظر جغرافیایی منحصر به فرد نیست. منابع عظیم شیل از جمله در آرژانتین، استرالیا، کانادا، چین، لهستان و آفریقای جنوبی هم قرار دارند.
موفقیتهای آمریکا در انقلاب نفت شیل محرکی برای گسترش این صنعت در سطح جهان است، ولی با یک تاخیر زمانی و نه به سرعت آمریکا. بر اساس یک محاسبه دادهای که از سوی دانشگاه کمبریج انجام گرفته، تولید نفت شیل در سال ۲۰۳۵ به ۳۰ میلیون بشکه در روز میرسد، یعنی برابر با تمام تولیدات اپک در سال گذشته. به سختی میتوان تاثیرات این امر بر عرضه نفت جهانی و قیمت نفت را تخمین زد. قیمتی در حد ۴۰ دلار میتواند با توجه به این حجم از تولیدات نفت شیل و جهان جدید صاحب نفت، واقعی به نظر میرسد.
موفقیتهای جهانی انقلاب نفت شیل بر بازار نفت تاثیر خواهد گذاشت. اقتصاد جهانی با قیمت پایین نفت به حرکت در خواهد آمد و از ثبات بیشتری برخوردار خواهد بود. چین، هند و آفریقای جنوبی بیش از همه سود خواهند برد، چون آنها بزرگترین واردکنندگان و مصرف کنندگان نفت هستند. تمام کشورهای واردکننده انرژی، از کاهش قیمت نفت سود خواهند برد. دولتها در اینگونه کشورها مالیات واردات و مالیات انرژی را با هدف تثبیت بودجههایشان و کاهش مصرف انرژی (ارزان) وضع خواهند کرد.
صادرکنندگان اصلی نفت در شرایط سخت اقتصادی گرفتار خواهند شد و دیکتاتورها دیگر نمیتوانند از سلاح نفت برای مقاصد سیاسی استفاده کنند. خاورمیانه نقش اصلی خود به عنوان عرضهکننده نفت را از دست خواهد داد و توانایی ایالات متحده برای مداخلات نظامی کاهش مییابد، این به نوبه خود به کاهش منازعات در منطقه منجر خواهد شد.
*روزنامه دی ان DN
ترجمه از سوئدی: آژانس کُردپا*
مقدمه از کُردپا:
کاهش قیمت نفت در کنار تحریمهای اقتصادی، وضعیت شکنندهای را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است. سران حکومت ایران این مساله را به انگیزههای سیاسی برخی کشورها از قبیل عربستان سعودی نسبت میدهند. اما به نظر میرسد که مساله عمیقتر از تحلیلهای سران حکومت اسلامی باشد. ماریان رادتسکی، پرفسور اقتصاد دانشگاه صنعتی لولئوی سوئد در این رابطه مقالهای را منتشر کرده است و دلایل کاهش قیمت نفت را بررسی میکند. وی در تحلیل خود به صورت کوتاه مدت و بلند مدت نیز آینده قیمت نفت را بر اساس دادههای موجود پیشبینی میکند. به عقیده رادتسکی: صادرکنندگان اصلی نفت در شرایط سخت اقتصادی گرفتار خواهند شد و دیکتاتورها دیگر نمیتوانند از سلاح نفت برای مقاصد سیاسی استفاده کنند. خاورمیانه نیز نقش اصلی خود به عنوان عرضهکننده نفت را از دست خواهد داد. ترجمه این مقاله درپی میآید:
کاهش شگفتانگیز قیمت نفت، از ۱۱۰ دلار برای هر بشکه در ماه جولای ۲۰۱۴، به ۴۸ دلار در ماه ژانویهی امسال، یک رویداد غیرمترقبه برای ناظران بازار مرکز مبادلات تجاری بود. حتی تا پاییز گذشته تمام پیشبینیهای معتبر به افزایش قیمتها اشاره داشتند. سند چشم انداز اقتصاد جهان که از سوی صندوق بینالمللی ارز در ماه اکتبر منتشر شد، قیمت ۱۰۴ دلار را برای سال جاری پیشبینی کرده بود.
همچنین سند چشم انداز انرژی جهان که از سوی آژانس بینالمللی انرژی در ماه نوامبر منتشر شد، قیمت۱۱۲ دلار برای سال ۲۰۲۰ و ۱۲۳ دلار برای ده سال بعد از آن را پیشبینی کرده است. نقطه نظر شرکتهای عظیم نفتی در پشت این پیشبینیها در نظر گرفته شده که به نظر نمیرسد درست باشد.
اینک به سادگی میتوان چرایی کاهش قیمت نفت را توضیح داد. تقاضا طی سالهای اخیر دچار رکود شده است. قیمتهای فوقالعاده بالا از سال ۲۰۱۱ به این سو، پس اندازهای استثنایی را به همراه داشته، در عین حال وضعیت اقتصادی شکننده نیز کاهش تقاضا را درپی داشته است.
توسعه اقتصادی چین ناامیدکننده بوده است و پیشرفت اقتصادی این کشور در راه خروج از وضعیت حاد انرژی است. سال ۲۰۱۴ مصرف نفت چین کمتر از ۲ درصد افزایش داشته، در همین حال میزان مصرف جهانی نفت نیز کمتر از ۱ درصد افزایش داشته است. عرضه نفت شیل در آمریکا به سرعت روبه افزایش است. کاهش روند تولید که از دهه ۱۹۷۰ بیسابقه بوده، با یک توسعه انفجاری جبران شده است. در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ تولید نفت شیل افزایش ۷۰ درصدی یا ۴.۳ میلیون بشکه در روز را شاهد بوده است، یعنی بیش از کل عرضه نفت از سوی الجزایر، لیبی و تمام دریای شمال. اوپک هم ناتوان و در حال تولید بر اساس قراردادهایش است.
خواست کشورها برای افزایش قیمت نفت برای جبران کسری بودجه فاقد منطق است. عربستان سعودی هنوز خاطره درد آور نتیجه قیمتهای بالای نفت در دهه ۱۹۸۰ که منجر به کاهش تقاضا تا حد صفر شد، را به خاطر دارد. اکنون از کاهش عرضه امتناع میکند. مراکز پیشبینی بهتر بود که این رابطه منطقی را در نظر میگرفتند.
در فوریه ۲۰۱۵ قیمتها درپی فشارهایی و به عنوان پس ضربهی کاهش شدید و سریعی که قبلا روی داده بود، ۱۰ دلار به ازای هر بشکه افزایش یافت. ولی هنوز سردرگمی عمومی در رابطه به قیمت نفت ادامه دارد. تحلیل این مساله به دو بخش کوتاه مدت (چند سال آینده) و بلندمدت تقسیم میشود.
کوتاه مدت:
کاهش قیمت نفت در سال گذشته به شدت سود صنعت نفت را کاهش داده است. تاثیر آنی این مساله از رده خارج کردن سرمایهگذاری در پروژههای پرهزینه بود، یعنی پروژه ماسههای نفتی کانادا، پروژه یافتههای عمق دریای برزیل، پروژههای شمالگان روسیه و پروژه نفت شیل آمریکا. طی چند سال آینده ظرفیت تولید کاهش مییابد، در نتیجه اگر تاسیسات گذشته با تاسیسات و فن جدید جایگزین نشود، قیمت نفت افزایش خواهد یافت. در این مدت تاثیر چندانی روی عرضه مشاهده نمیشود. قیمت ۵۰ دلار برای هر بشکه، هزینههای زیاد متغیر در ظرفیت جاری را جبران میکند و این ادامه مصرف این مقدار تولید را تضمین میکند.
درصورتی که اقتصاد جهانی پس از رکود جاری شتاب گیرد، افزایش قیمت نفت نیز تسریع مییابد. بسیار در این رابطه صحبت میشود که طی چند سال آتی قیمت نفت در سطح کنونی باقی خواهد ماند. ولی سپس، حداقل به صورت موقت، افزایش خواهد یافت.
بلند مدت:
انقلاب نفت شیل تاثیر به سزایی در قیمت نفت در یک چشم انداز ۱۰ ساله یا بیشتر دارد. فناوری جدید مصرف غیراقتصادی منابع نفت و گاز در ایالات متحده را مرتفع کرده است. این تولید شگفتانگیز، انگیزهی قوی برای سرمایهگذاری را فراهم آورده و تراز واردات و صادرات را نیز استحکام بخشیده است. قیمت ارزان گاز، قدرت رقابت ایالات متحده را در بخشهایی از صنعت، پتروشیمی، سیمان و فلزات افزایش داده است. همزمان با اینکه این کشور به یکی از صادرکنندگان نفت شیل در جهان تبدیل شده، واردات نفت را نیز کاهش داده است. طرز تفکر غرب وحشی خود را در بهرهبرداری از نفت شیل نشان داده است، اما همزمان شاخصها، کنترلهای سختگیرانه در حال تصحیح مشکلات زیست محیطی هستند. هزینه تولید به سرعت کاهش یافته است. بسیاری از پروژهها با قیمت ۵۰ تا ۶۰ دلار سود آور هستند، این میزان طی مدت ۲۰ ساله شاید به ۴۰ دلار هم برسد.
انقلاب نفت شیل از آمریکا آغاز شد و این دلایلی دارد: تجارب تاریخی در رابطه با تولید نفت و گاز، زیرساختها قابل انبساط، ریسک گریزی و انعطاف شرکتهای اکتشافی و تولیدی، حمایت نهادهای دولتی و قوانینی که به صاحب زمین حق تصاحب آنچه که زیر زمین قرار دارد را میدهد. ولی ایالات متحده از نظر جغرافیایی منحصر به فرد نیست. منابع عظیم شیل از جمله در آرژانتین، استرالیا، کانادا، چین، لهستان و آفریقای جنوبی هم قرار دارند.
موفقیتهای آمریکا در انقلاب نفت شیل محرکی برای گسترش این صنعت در سطح جهان است، ولی با یک تاخیر زمانی و نه به سرعت آمریکا. بر اساس یک محاسبه دادهای که از سوی دانشگاه کمبریج انجام گرفته، تولید نفت شیل در سال ۲۰۳۵ به ۳۰ میلیون بشکه در روز میرسد، یعنی برابر با تمام تولیدات اپک در سال گذشته. به سختی میتوان تاثیرات این امر بر عرضه نفت جهانی و قیمت نفت را تخمین زد. قیمتی در حد ۴۰ دلار میتواند با توجه به این حجم از تولیدات نفت شیل و جهان جدید صاحب نفت، واقعی به نظر میرسد.
موفقیتهای جهانی انقلاب نفت شیل بر بازار نفت تاثیر خواهد گذاشت. اقتصاد جهانی با قیمت پایین نفت به حرکت در خواهد آمد و از ثبات بیشتری برخوردار خواهد بود. چین، هند و آفریقای جنوبی بیش از همه سود خواهند برد، چون آنها بزرگترین واردکنندگان و مصرف کنندگان نفت هستند. تمام کشورهای واردکننده انرژی، از کاهش قیمت نفت سود خواهند برد. دولتها در اینگونه کشورها مالیات واردات و مالیات انرژی را با هدف تثبیت بودجههایشان و کاهش مصرف انرژی (ارزان) وضع خواهند کرد.
صادرکنندگان اصلی نفت در شرایط سخت اقتصادی گرفتار خواهند شد و دیکتاتورها دیگر نمیتوانند از سلاح نفت برای مقاصد سیاسی استفاده کنند. خاورمیانه نقش اصلی خود به عنوان عرضهکننده نفت را از دست خواهد داد و توانایی ایالات متحده برای مداخلات نظامی کاهش مییابد، این به نوبه خود به کاهش منازعات در منطقه منجر خواهد شد.
*روزنامه دی ان DN