در رابطه با حادثه بمبگذاری اخیر در ئامهد
13:43 - 17 خرداد 1394
Unknown Author
سیروان منصوری
من بر خلاف بعضیها در نوشتههایم دست به خودسانسوری نمیزنم، رعایت شرایط زمانی و مکانی را هم ندارم، قلمم را فقط در جهت بیان حقایق میچرخانم، در این راه هزینه دادهام و باز هم خواهم داد، اگر ما معتقد به جریان آزاد اطلاعات هستیم، پس باید در همه حال و همه زمان فقط حقایق را بیان کنیم حتی اگر به ضرر خودمان باشد.
آنچه در دیاربکر روی داد از چندین بعد قابل بررسی است، قبل از همه چیز ما به عنوان انسانهایی که مدافع حقوق بشر و حقوق مشروع انسانها فارغ از هر رنگ و نژاد و زبان و دینی هستیم، باید همه همصدا و بدون ذرهای دودلی این عمل تروریستی را محکوم کنیم و از دولت ترکیه خواهان این باشیم که مسبب یا مسببان این حرکت جنایت بار ضد بشری را در دادگاهی عادلانه محاکمه نمایند و مجازات کنند،اما آنچه جای تعجب است اینکه دقایقی بعد از این انفجار و حتی قبل از اینکه از میزان دقیق تلفات اطلاعی در دست باشد، بعضی از این دوستان به اصطلاح دوآتیشه و متعصب ما فورا بسان سردمداران جمهوری اسلامی که در هر حادثهای فورا پای آمریکا و اسرائیل را وسط میکشند، شروع به محکوم کردن اردوغان و حزب آکپارتی کردند و حزب حاکم را مسئول این جنایت معرفی کردند، حال بسیاری از این به اصطلاح نخبگان سیاسی در فیسبوک خود پسوندهای فعال سیاسی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه!! فعال حقوق بشر از همه نوعش و . . .را یدک میکشند، حال میخواهیم با دیدی کاملا بی طرفانه و از زاویه فردی که میخواهد یک پدیده را برای دستیابی به ماهیت و چیستی و چگونگی آن و رهیافت حقیقت مطالعه کند، این امر را مورد واکاوی قرار میدهیم:
کسانی که مسائل و تحولات ترکیه را دنبال میکنند و به ساخت سیاسی این کشور و آرایش نیروهای سیاسی در عرصه سیاست این کشور آشنایی دارند میدانند که بعد از بیش از یک دهه از حکومت بلامنازع اردوغان و تکیه بر اریکه قدرت در ترکیه، اکنون در موقعیت نسبتا ضعیفتری نسبت به انتخاباتهای گذشته قرار گرفته است، البته این ضعف بدان حد نیست که این حزب را با چالشهای اساسی مواجه کند، اما اکثر تحلیلگران مسائل ترکیه بر این باورند که احتمالا این دفعه حزب اردوغان نتواند اكثریت نسبی را برای تشکیل کابینه به دست آورد، از طرف دیگر هم دو حزب ملی گرای مهپ و جمهوریخواه مردمی جهت هم بازنگری اساسی در سیاستهایشان انجام دادهاند و عزم خود را جزم کردهاند تا در صورتی که هدپ( Halkların Demokratik Partisi)، شاخه سیاسی پ.ک.ک در عرصه سیاسی ترکیه، بتواند از مرز ده درصد آرا عبور کند با این حزب ائتلاف کنند و بتوانند اکثریت نسبی آکپارتی را از بین ببرند، امری که هدپ هم در تبلیغات چند روز گذشته خود در شهرهای مختلف به نحوی با چراغ سبز نشان دادن و تلویحا بر این امر صحه گذاشته است، اینکه چه عاملی باعث شده که هدپ از سیاستهای اردوغان ناراضی باشد، آن هم بعد از آنکه عبدالله اوجالان، رهبر معنوی پ.ک.ک از چندین سال پیش وارد پروسه صلح و آشتی با دولت ترکیه شده است، و به دامان حزبی برود(مهپ) که سابقهاش در کشتارو جنایت در رابطه با کردها زبان زد خاص و عام است خود جای تحلیل و تفسیر فراوان دارد و در این مقال نمیگنجد ، اما اگر بخواهیم با توجه به این مقدمه به بحث اصلی برگردیم، هرکسی که کمترین سررشتهای از سیاست داشته باشد و به اوضاع ترکیه آگاه باشد به خوبی میداند که این عمل از جانب حزب اردوغان در این شرایط به معنای خودکشی سیاسی است، چرا که اردوغان و حزبش در این شرایط به آرامش نیاز دارند و هرگونه تنش در اضاع سیاسی ترکیه قطعا به ضرر آکپارتی تمام خواهد شد، از طرف دیگر برای مهپ که دل خوشی از کردها ندارد و اصلا شعار ترکیه واحد با یک ملت واحد سر میدهد و اصولا چیزی به نام هویت کردی را در ترکیه انکار میکند و از طرف دیگر با اردوغان هم سر ناسازگاری شدید دارد،شاید این روزها را بهترین فرصت برای انتقام از دو طرف بداند و سعی در گل آلود کردن آب حوض سیاست ترکیه نماید تا شاید ماهی درشتی از این حوض شکار کند. حتی اگر بخواهیم کمی پا را فراتر بگذاریم شاید باز مساله جماعت فتح اللهگولن که نفوذ زیادی هم در دستگاههای اداره ترکیه دارند رو شود و شاید خیلی مسائل پشت پرده هم رو شود که ما از آن بی خبریم، اما یک واقعیت انکار ناپذیر است و آن اینکه اكثر نیروهای سیاسی ترکیه که حتی خیلی دیدگاههایشان هم با هم تفاوت است، اکنون عزم خود را جزم کردهاند که اردوغان و حزبش را از اریکه قدرت پایین بیاورند و در این راه از تمام توان و نیروی خود هم استفاده میکنند، اما در این میان قضیه هدپ چیز دیگری است، هدپ در این انتخابات برخلاف انتخابات گذشته که با نمایندگان مستقل وارد پارلمان میشد، اکنون دست به یک ریسک بزرگ زده و دمیرتاش با اعلام شرکت دت انتخابات به عنوان یک حزب، قمار بزرگی را در تاریخ سیاسی این حزب گشوده است که اگر نتواند به این مهم دست یابد و ده درصد آرا را به دست بیاورد، به نوعی به خودکشی سیاسی دست زده است، هدپ در ابتدای شروع تبلیغات انتخاباتی بسیار خوب عمل کرد و با بسیج نیروها و امکاناتش در مناطق کردنشین و حتی بعضی مناطق ترک نشین (حمل پرچم ترکیه توسط هوادارن این حزب برای تهیج افکار عمومی و کسب رای در مناطق ترکنشین که اصولا اعتقادی به مساله کرد ندارند) کارناوال بزرگی را در ترکیه به راه انداخت، اما با گذشت زمان و شفاف تر شدن مواضع این حزب در قبال مسائل عمده کردستان و سیاست ترکیه، اقبال عمومی از این حزب برگشت و میزان محبوبیتش بر طبق نظرسنجیها در مناطق کردنشین و خصوصا دیاربکر کاهش یافت و مردم این شهر در اقدامی معنی دار، عکسهای مسعود بارزانی، رهبر اقلیم کردستان و پرچم، کردستان را بر در و دیوار این شهر برافراشتند و چند روز بعد از آن کردهای استانبول در حمایت از مساله استقلال کردستان تظاهرات کردند.
اگر تمامی این قطعات پازل را کنار هم بگذاریم و واقعیتهای موجود در جامعه ترکیه را در نظر بگیریم که حزب اردوغان از پشتیبانی طبقه متوسط برخوردار است و اسلام برای این مردم رکن مهمی را در زندگیشان بازی میکند که حزب اردوغان یک حزب اسلامی است و اینکه همیشه پایگاه سنتی خود را در میان اقشار مختلف مردم دارد، از طرف دیگر نزدیکی احزاب ملی گرا، چپ و کرد(ملغمه سیاسی)، را در این انتخابات در نظر بگیریم و حساسیت این انتخابات را نسبت به دورههای گذشته بسنجیم، به خوبی درخواهیم یافت که ناامن کردن فضای متشنج سیاسی ترکیه در این شرایط قبل از آنکه منفعت اردوغان و حزبش را دارا باشد کاملا به ضرر این حزب است، آن هم بر علیه حزبی (هدپ) که در تبلیغات انتخاباتی بیشترین خط و نشانها را بر علیه اردوغان وحزبش کشیده است.
باید منتظر ماند که با روشن شدن فضا و آشکار شدن واقعیتهای پشت پرده، چه جریان یا جریانهایی پشت پرده این انفجارها هستند، اما یک نکته روشن و غیر قابل انکار است که تنها جریانهایی از اینگونه ماجراها در فضای سیاسی داخل ترکیه سود میبرند که جو و فضای آرام انتخاباتی به ضررشان باشد و تداوم کار خود را در بحران آفرینی ببینند.
اگر حزب عدالت و توسعه اردوغان بتواند اکثریت نسبی را در پارلمان به دست بیاورد و کرسیهای لازم برای تشکیل کابینه را در اختیار بگیرد، آنگاه شاید حزب کارگران کردستان پ.ک.ک که همه چیزش را در این قمار باخته باشد، ممکن است دوباره دست به اسلحه برده و خط بطلانی بر فعالیتهای سیاسیش در داخل ترکیه از طریق هدپ بکشد.
باید منتظر ماند و دید و که روزهای آینده آبستن چه حوادثی برای کردهای این کشور است.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
من بر خلاف بعضیها در نوشتههایم دست به خودسانسوری نمیزنم، رعایت شرایط زمانی و مکانی را هم ندارم، قلمم را فقط در جهت بیان حقایق میچرخانم، در این راه هزینه دادهام و باز هم خواهم داد، اگر ما معتقد به جریان آزاد اطلاعات هستیم، پس باید در همه حال و همه زمان فقط حقایق را بیان کنیم حتی اگر به ضرر خودمان باشد.
آنچه در دیاربکر روی داد از چندین بعد قابل بررسی است، قبل از همه چیز ما به عنوان انسانهایی که مدافع حقوق بشر و حقوق مشروع انسانها فارغ از هر رنگ و نژاد و زبان و دینی هستیم، باید همه همصدا و بدون ذرهای دودلی این عمل تروریستی را محکوم کنیم و از دولت ترکیه خواهان این باشیم که مسبب یا مسببان این حرکت جنایت بار ضد بشری را در دادگاهی عادلانه محاکمه نمایند و مجازات کنند،اما آنچه جای تعجب است اینکه دقایقی بعد از این انفجار و حتی قبل از اینکه از میزان دقیق تلفات اطلاعی در دست باشد، بعضی از این دوستان به اصطلاح دوآتیشه و متعصب ما فورا بسان سردمداران جمهوری اسلامی که در هر حادثهای فورا پای آمریکا و اسرائیل را وسط میکشند، شروع به محکوم کردن اردوغان و حزب آکپارتی کردند و حزب حاکم را مسئول این جنایت معرفی کردند، حال بسیاری از این به اصطلاح نخبگان سیاسی در فیسبوک خود پسوندهای فعال سیاسی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه!! فعال حقوق بشر از همه نوعش و . . .را یدک میکشند، حال میخواهیم با دیدی کاملا بی طرفانه و از زاویه فردی که میخواهد یک پدیده را برای دستیابی به ماهیت و چیستی و چگونگی آن و رهیافت حقیقت مطالعه کند، این امر را مورد واکاوی قرار میدهیم:
کسانی که مسائل و تحولات ترکیه را دنبال میکنند و به ساخت سیاسی این کشور و آرایش نیروهای سیاسی در عرصه سیاست این کشور آشنایی دارند میدانند که بعد از بیش از یک دهه از حکومت بلامنازع اردوغان و تکیه بر اریکه قدرت در ترکیه، اکنون در موقعیت نسبتا ضعیفتری نسبت به انتخاباتهای گذشته قرار گرفته است، البته این ضعف بدان حد نیست که این حزب را با چالشهای اساسی مواجه کند، اما اکثر تحلیلگران مسائل ترکیه بر این باورند که احتمالا این دفعه حزب اردوغان نتواند اكثریت نسبی را برای تشکیل کابینه به دست آورد، از طرف دیگر هم دو حزب ملی گرای مهپ و جمهوریخواه مردمی جهت هم بازنگری اساسی در سیاستهایشان انجام دادهاند و عزم خود را جزم کردهاند تا در صورتی که هدپ( Halkların Demokratik Partisi)، شاخه سیاسی پ.ک.ک در عرصه سیاسی ترکیه، بتواند از مرز ده درصد آرا عبور کند با این حزب ائتلاف کنند و بتوانند اکثریت نسبی آکپارتی را از بین ببرند، امری که هدپ هم در تبلیغات چند روز گذشته خود در شهرهای مختلف به نحوی با چراغ سبز نشان دادن و تلویحا بر این امر صحه گذاشته است، اینکه چه عاملی باعث شده که هدپ از سیاستهای اردوغان ناراضی باشد، آن هم بعد از آنکه عبدالله اوجالان، رهبر معنوی پ.ک.ک از چندین سال پیش وارد پروسه صلح و آشتی با دولت ترکیه شده است، و به دامان حزبی برود(مهپ) که سابقهاش در کشتارو جنایت در رابطه با کردها زبان زد خاص و عام است خود جای تحلیل و تفسیر فراوان دارد و در این مقال نمیگنجد ، اما اگر بخواهیم با توجه به این مقدمه به بحث اصلی برگردیم، هرکسی که کمترین سررشتهای از سیاست داشته باشد و به اوضاع ترکیه آگاه باشد به خوبی میداند که این عمل از جانب حزب اردوغان در این شرایط به معنای خودکشی سیاسی است، چرا که اردوغان و حزبش در این شرایط به آرامش نیاز دارند و هرگونه تنش در اضاع سیاسی ترکیه قطعا به ضرر آکپارتی تمام خواهد شد، از طرف دیگر برای مهپ که دل خوشی از کردها ندارد و اصلا شعار ترکیه واحد با یک ملت واحد سر میدهد و اصولا چیزی به نام هویت کردی را در ترکیه انکار میکند و از طرف دیگر با اردوغان هم سر ناسازگاری شدید دارد،شاید این روزها را بهترین فرصت برای انتقام از دو طرف بداند و سعی در گل آلود کردن آب حوض سیاست ترکیه نماید تا شاید ماهی درشتی از این حوض شکار کند. حتی اگر بخواهیم کمی پا را فراتر بگذاریم شاید باز مساله جماعت فتح اللهگولن که نفوذ زیادی هم در دستگاههای اداره ترکیه دارند رو شود و شاید خیلی مسائل پشت پرده هم رو شود که ما از آن بی خبریم، اما یک واقعیت انکار ناپذیر است و آن اینکه اكثر نیروهای سیاسی ترکیه که حتی خیلی دیدگاههایشان هم با هم تفاوت است، اکنون عزم خود را جزم کردهاند که اردوغان و حزبش را از اریکه قدرت پایین بیاورند و در این راه از تمام توان و نیروی خود هم استفاده میکنند، اما در این میان قضیه هدپ چیز دیگری است، هدپ در این انتخابات برخلاف انتخابات گذشته که با نمایندگان مستقل وارد پارلمان میشد، اکنون دست به یک ریسک بزرگ زده و دمیرتاش با اعلام شرکت دت انتخابات به عنوان یک حزب، قمار بزرگی را در تاریخ سیاسی این حزب گشوده است که اگر نتواند به این مهم دست یابد و ده درصد آرا را به دست بیاورد، به نوعی به خودکشی سیاسی دست زده است، هدپ در ابتدای شروع تبلیغات انتخاباتی بسیار خوب عمل کرد و با بسیج نیروها و امکاناتش در مناطق کردنشین و حتی بعضی مناطق ترک نشین (حمل پرچم ترکیه توسط هوادارن این حزب برای تهیج افکار عمومی و کسب رای در مناطق ترکنشین که اصولا اعتقادی به مساله کرد ندارند) کارناوال بزرگی را در ترکیه به راه انداخت، اما با گذشت زمان و شفاف تر شدن مواضع این حزب در قبال مسائل عمده کردستان و سیاست ترکیه، اقبال عمومی از این حزب برگشت و میزان محبوبیتش بر طبق نظرسنجیها در مناطق کردنشین و خصوصا دیاربکر کاهش یافت و مردم این شهر در اقدامی معنی دار، عکسهای مسعود بارزانی، رهبر اقلیم کردستان و پرچم، کردستان را بر در و دیوار این شهر برافراشتند و چند روز بعد از آن کردهای استانبول در حمایت از مساله استقلال کردستان تظاهرات کردند.
اگر تمامی این قطعات پازل را کنار هم بگذاریم و واقعیتهای موجود در جامعه ترکیه را در نظر بگیریم که حزب اردوغان از پشتیبانی طبقه متوسط برخوردار است و اسلام برای این مردم رکن مهمی را در زندگیشان بازی میکند که حزب اردوغان یک حزب اسلامی است و اینکه همیشه پایگاه سنتی خود را در میان اقشار مختلف مردم دارد، از طرف دیگر نزدیکی احزاب ملی گرا، چپ و کرد(ملغمه سیاسی)، را در این انتخابات در نظر بگیریم و حساسیت این انتخابات را نسبت به دورههای گذشته بسنجیم، به خوبی درخواهیم یافت که ناامن کردن فضای متشنج سیاسی ترکیه در این شرایط قبل از آنکه منفعت اردوغان و حزبش را دارا باشد کاملا به ضرر این حزب است، آن هم بر علیه حزبی (هدپ) که در تبلیغات انتخاباتی بیشترین خط و نشانها را بر علیه اردوغان وحزبش کشیده است.
باید منتظر ماند که با روشن شدن فضا و آشکار شدن واقعیتهای پشت پرده، چه جریان یا جریانهایی پشت پرده این انفجارها هستند، اما یک نکته روشن و غیر قابل انکار است که تنها جریانهایی از اینگونه ماجراها در فضای سیاسی داخل ترکیه سود میبرند که جو و فضای آرام انتخاباتی به ضررشان باشد و تداوم کار خود را در بحران آفرینی ببینند.
اگر حزب عدالت و توسعه اردوغان بتواند اکثریت نسبی را در پارلمان به دست بیاورد و کرسیهای لازم برای تشکیل کابینه را در اختیار بگیرد، آنگاه شاید حزب کارگران کردستان پ.ک.ک که همه چیزش را در این قمار باخته باشد، ممکن است دوباره دست به اسلحه برده و خط بطلانی بر فعالیتهای سیاسیش در داخل ترکیه از طریق هدپ بکشد.
باید منتظر ماند و دید و که روزهای آینده آبستن چه حوادثی برای کردهای این کشور است.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.