دروغ \"شور شیرین\" و چند نکته
19:55 - 6 مهر 1393
Unknown Author
عبدالله ویسی
نظام جمهوری اسلامی و عملکرد این رژیم در طول ٣٥ سال از قدرت گرفتن و به سرقت بردن انقلاب ملل ایران در دید جهانیان به خوبی دیده میشود. نظام و رهبران نظامی که با وعده و فریب ملل ایران قدرت سیاسی در سرزمین ایران را پس از یک دیکتاتوری بدست گرفتند و ملل ایران با این امید که از دست یکی از مستبدترین نظامهای جهان یعنی نظام شاهنشاهی رهایی یافته اند در رفراندمی که حاصل آن جمهوری اسلامی ایران است شرکت کردند.
اما در این بین چرا و به چه دلیل از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب مردمی ملل ایران، کردستان این قلعه تسخیرناپذیر دمکراسی و برابری مورد غضب حاکمان تازه به قدرت رسیده تهران و آخوندهای جماران قرار گرفت؟
چیزی که واضح است کُردها از و رهبران سیاسی کوردستان و در راس آنان شهید زنده یاد دکتر عبدالرحمن قاسملو از همان روزهای نخست به این واقعیت پی برده بود که این انقلاب از سوی عدهای آخوند مذهبی و ضد دمکراسی به تاراج برده شده است و بر همین مبنی رهبران سیاسی کوردستان و حزب دمکرات کوردستان ایران با دوراندیشی سیاسی به این واقعیت رسیده بودند که ثمره این انقلاب مردمی که نشات گرفته از قیام تودههای ملل ایران بود به مصادره در آمده است و دیر یا زود دیکتاتوری همه ایران را فرا خواهد گرفت.
بر اساس همین دید سیاسی که بعدها معلوم شد که کاملا درست و واقعبینانه بوده است حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری شهید دکتر قاسملو در برابر این دیکتاتوری نوین موضع گرفت. از همان سالهای نخست انقلاب که سفارت آمریکا در تهران مورد هجوم پیروان خمینی قرار گرفت و در جوی که فضای ضد امپریالیستی آن زمان بر همه منطقه خاورمیانه و بخصوص کشور ایران حاکم بود و همه احزاب از این دیدگاه حمایت میکردند، حزب دمکرات کوردستان ایران از همان روزهای اول که دیپلماتهای آمریکایی توسط حامیان نظام خمینی به گروگان گرفته شده بودند این اقدام را محکوم و ضد عُرف بینالمللی قلمداد کرد. موضعی که تا به امروز نیز یکی از صفحات زرین تاریخی مبارزاتی ملت کورد در کوردستان ایران میباشد. متعاقب آن پیروزی نامزدهای حزب دمکرات کوردستان ایران و انتخاب دکتر قاسملو بعنوان یکی از نمایندگان مجلس خبرگان، نظام نوپا جمهوری اسلامی را بیشتر آشفته ساخت و پس از آنکه دکتر قاسملو مطلع شد که خمینی دستور بازداست وی را داده است از رفتن به تهران و شرکت در این مجلس خوداری نمود که بعدها خمینی در این مورد میگوید ای کاش که میامد!!! که در فلسفه خمینی این به معنای مرگ و گرفتن انتقام از جنبش ملی دمکراتیک کوردستان و رهبری آن یعنی شهید دکتر قاسملو بود.
بر همین اساس و پس از آنکه مذاکرات هیئت نمایندگی ملت کورد عملا از سوی سردمداران نظام ایران به شکست کشیده شد، رهبران سیاسی کوردستان که هر لحظه خطر یورش جمهوری اسلامی ایران و پاسداران به خون تشنه مردم کوردستان را میدیدند، ناخواسته وارد جنگی نابرابر شدند. جنگی که جمهوری اسلامی کلید آن را در شهر پاوه در استان کرمانشاه زد و پس از آن یورش نیروهای رژیم به کوردستان شروع شد و ملت کُرد از هوا و زمین مورد هجوم پاسداران خمینی قرار گرفت.
در این جنگ نابرابر که به جنگ سه ماه معروف است، نیروهای حزب دمکرات کوردستان ایران و با فداکاری تودههای مردم کوردستان مقاومتی کم نظیر را بر علیه پاسداران جمهوری اسلامی انجام دادند که نتیجه آن شکست نیروهای رژیم بود. پس از این مقاومت کوردستان و یورش خمینی به سایر نیروهای آزادیخواه ایران در سایر نقاط کشور، همه این نیروها تنها جزیره آرام و مستحکم را کوردستان دیدند و به همین دلیل همه این احزاب از ترس یورش پاسدارن ایران به مناطق تحت کنترل نیروهای پیشمرگ آمدند و شعار: کوردستان، سنگر آزادیخواهی ایران\"را سر دادند.
نیروهای رژیم که عملا از نیروهای پیشمرگ شکست خورده بودند و دیگر امیدی به پیروزی خود نداشتند با بهانه اینکه حاضر به مذاکره هستند و در این فاصله خود را برای حمله به کوردستان آماده میکردند، چند ماه وقت خریده و پس از تجدید نیرو دوباره خمله سراسری به کوردستان نمودند و نیروهای پیشمرگ که مشاهده مینمودند که رژیم شهرها را به بهانه وجود احزاب کوردی بمباران میکند، به ناچار و برای اینکه مردمی عادی کشته نشوند شهرها را یکی پس از دیگر ترک نمودند و به مناطق کوهستانی رفتند. اما پاسداران خمینی پس از تسلط بر شهرها و روستاها مردم عادی کوردستان اعم از زن و کودک و پیرمرد را به قتل رساندند و در بسیاری از شهرها و روستاهای کوردستان ایران هزاران کس به این شکل فجیع و به بهانههای واهی همچون حمایت از احزاب کوردی به چوبهدار سپرده شدند.
در این بین جنایات قارنا، قلاتان، ایندرقاش، گیچه و فردودگاه شهر سنندج از وحشیانهترین اعمال این نظام رژیم بود که بعنوان نسلکشی از سوی مدافعان حقوق بشر و احزاب کوردی شناخته میشوند.
پس از ایین قتلعامهای دسته جمعی، احزاب سیاسی کوردستان ایران و سایر نیروهای آزادیخواه ایرانی به مقاومت بر خواستند و در مقابل رژیم جمهوری اسلامی از شرف و کرامت کوردستان دفاع نمودند. در حقیقت این جنگ را به کوردها تحمیل نموده بودند و کوردها چارهای جز مقاومت نداشتند.
در این روزها و پس از ٣٥ سال از قدرت گرفتن آخوندها در ایران و درحالی که روزانه دهها جوان کورد در کوردستان ایران به بهانههای واهی کشته و یا بازداشت میشوند، رژیم در نمایشی دروغین اقدام به ساخت فیلمی بنام شور شیرین نموده است که در آن به خیال خود به تخریب جنبش ملی کوردستان و حزب دمکرات پرداخته است.
چیزی که در این فیلم توجه مرا به خود جلب کرد تحریف دور از واقعیتی است که رژیم هدفمندانه سعی در تبلیغ این افکار دارد که در چند نکته ذکر مینمایم :
١- رژیم در این فیلم شخصی را نشان میدهد که یکی از فرماندهان حزب دمکرات است و وی در حالی که مشروب میخورد، مسجد را آتش و یک روحانی را به داخل میاندازد!!! این تحریف بسیار ساده لوحانه میباشد زیرا تنها حزب کوردی که تا به امروز نیز رادیو رسمی آن یعنی صدای کوردستان ایران، با آیاتی از قرآن پخش میشود که این خود نشان از احترام این حزب و رهبران آن به عقاید اکثریت مردم کوردستان ایران یعنی مسلمانان میباشد.
از سوی دیگر در این حزب همان روزهای آغازین انقلاب صدها روحانی مذهبی نظیر ملا خالد عزیزی، ملا احمد درویش پور، ملا عبدالله حسنزاده و.... بودهاند که بعضی از آنان حتی به سمت دبیرکلی و دفتر سیاسی این حزب رسیدند که این خود بیانگر واقعیات میباشد.
همچنین تنها حزب کوردی که هم اکنون هم یک اتحادیه بنام \" اتحادیه عالمان کوردستان ایران\" را دارا میباشد و از آن حمایت میکند و در همه عید و مناسبتهای اسلامی پیام این اتحادیه از مطبوعات حزب پخش میشود و دبیرکل این حزب نیز پیام تبریک جداگانه میدهد، حزب دمکرات کوردستان ایران میباشد.
آیا با وجود این همه استدلال و صدها دلیل دیگر، رژیم ایران به چه هدف این فیلم را ساخته است!
٢- در بخشی از این فیلم رژیم سعی نموده است که به مخاطب و بیننده تلقین نماید که حزب دمکرات برنامههای ترور را در کردستان ایران داشته است و افراد رژیم را ترور مینموده است؟
برای پاسخ به این سوال فقط کافیست که به کارنامه این حزب و رهبران آن نگاه کنیم که دو تن از رهبران این حزب یعنی شهیدان قاسملو و شرفکندی در قلب اروپا و مستقیما از سوی افراد و تروریستهای جمهوری اسلامی ترور شدند و سند بزرگ و جهانی آن دادگاه میکونوس میباشد که بیانگر واقعیات تاریخی است.
همچنین ترور نزدیک به ٢٥٠ کادر و اعضای حزب دمکرات در جنوب کوردستان بدست نیروهای ایران، خود ترور و تروریستان واقعی را نشاند میدهد.
نامبردن ایران و رژیم جمهوری اسلامی ایران از سوی جهان بعنوان یکی از اعضای محور شرارت، و دست این رژیم در دهها انفجار نظیر مرکز یهودیان در آرژانتین و حکم تاریخی این دادگاه و همچنین نقش این رژیم در کشورهای فلسطین و لبنان و سوریه و حمایت از گروههای تروریستی بر کسی پوشیده نیست. با این جود این رژیم با چه رویی حزبی را متهم به ترور میکند که رهبران این حزب بدست خود این رژیم ترور شدهاند و سند تاریخی آن مانند لکه ننگی بر پیشانی آنان است !
٣- رژیم در بخشهای از این فیلم پرچم کوردستان را نشان میدهد که زیر آن افرادی تیرباران میشوند، اگر چه این پرچم از سال ١٩٢٧ پرچم رسمی کوردهای کوردستان سرخ در شوروی میباشد و در سال ١٩٩٢ بعنوان پرچم جنوب کوردستان انتخاب شده است، اما حزب دمکرات در کنگره ١٣ خود در سال ٢٠٠٤ این پرچم را بعنوان پرچم کوردستان تائید نمود.
با وجود همه این تضادها و ماهیت منفور جمهوری اسلامی ایران و شناخت آن برای جهانیان رژیم ایران با چه هدفی این فلیمها را میسازد ؟ جواب این سوال واضح است و رژیم بخوبی میداند که دشمن واقعی جمهوری اسلامی چه حزب و دیدگاه سیاسی در کوردستان است و هراس این رژیم از مردم مبارز کوردستان و جنبش رهایی بخش ملت کورد میباشد.
این نوشته صرفاً نظر نویسنده است و منعکسکننده نظر آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
نظام جمهوری اسلامی و عملکرد این رژیم در طول ٣٥ سال از قدرت گرفتن و به سرقت بردن انقلاب ملل ایران در دید جهانیان به خوبی دیده میشود. نظام و رهبران نظامی که با وعده و فریب ملل ایران قدرت سیاسی در سرزمین ایران را پس از یک دیکتاتوری بدست گرفتند و ملل ایران با این امید که از دست یکی از مستبدترین نظامهای جهان یعنی نظام شاهنشاهی رهایی یافته اند در رفراندمی که حاصل آن جمهوری اسلامی ایران است شرکت کردند.
اما در این بین چرا و به چه دلیل از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب مردمی ملل ایران، کردستان این قلعه تسخیرناپذیر دمکراسی و برابری مورد غضب حاکمان تازه به قدرت رسیده تهران و آخوندهای جماران قرار گرفت؟
چیزی که واضح است کُردها از و رهبران سیاسی کوردستان و در راس آنان شهید زنده یاد دکتر عبدالرحمن قاسملو از همان روزهای نخست به این واقعیت پی برده بود که این انقلاب از سوی عدهای آخوند مذهبی و ضد دمکراسی به تاراج برده شده است و بر همین مبنی رهبران سیاسی کوردستان و حزب دمکرات کوردستان ایران با دوراندیشی سیاسی به این واقعیت رسیده بودند که ثمره این انقلاب مردمی که نشات گرفته از قیام تودههای ملل ایران بود به مصادره در آمده است و دیر یا زود دیکتاتوری همه ایران را فرا خواهد گرفت.
بر اساس همین دید سیاسی که بعدها معلوم شد که کاملا درست و واقعبینانه بوده است حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری شهید دکتر قاسملو در برابر این دیکتاتوری نوین موضع گرفت. از همان سالهای نخست انقلاب که سفارت آمریکا در تهران مورد هجوم پیروان خمینی قرار گرفت و در جوی که فضای ضد امپریالیستی آن زمان بر همه منطقه خاورمیانه و بخصوص کشور ایران حاکم بود و همه احزاب از این دیدگاه حمایت میکردند، حزب دمکرات کوردستان ایران از همان روزهای اول که دیپلماتهای آمریکایی توسط حامیان نظام خمینی به گروگان گرفته شده بودند این اقدام را محکوم و ضد عُرف بینالمللی قلمداد کرد. موضعی که تا به امروز نیز یکی از صفحات زرین تاریخی مبارزاتی ملت کورد در کوردستان ایران میباشد. متعاقب آن پیروزی نامزدهای حزب دمکرات کوردستان ایران و انتخاب دکتر قاسملو بعنوان یکی از نمایندگان مجلس خبرگان، نظام نوپا جمهوری اسلامی را بیشتر آشفته ساخت و پس از آنکه دکتر قاسملو مطلع شد که خمینی دستور بازداست وی را داده است از رفتن به تهران و شرکت در این مجلس خوداری نمود که بعدها خمینی در این مورد میگوید ای کاش که میامد!!! که در فلسفه خمینی این به معنای مرگ و گرفتن انتقام از جنبش ملی دمکراتیک کوردستان و رهبری آن یعنی شهید دکتر قاسملو بود.
بر همین اساس و پس از آنکه مذاکرات هیئت نمایندگی ملت کورد عملا از سوی سردمداران نظام ایران به شکست کشیده شد، رهبران سیاسی کوردستان که هر لحظه خطر یورش جمهوری اسلامی ایران و پاسداران به خون تشنه مردم کوردستان را میدیدند، ناخواسته وارد جنگی نابرابر شدند. جنگی که جمهوری اسلامی کلید آن را در شهر پاوه در استان کرمانشاه زد و پس از آن یورش نیروهای رژیم به کوردستان شروع شد و ملت کُرد از هوا و زمین مورد هجوم پاسداران خمینی قرار گرفت.
در این جنگ نابرابر که به جنگ سه ماه معروف است، نیروهای حزب دمکرات کوردستان ایران و با فداکاری تودههای مردم کوردستان مقاومتی کم نظیر را بر علیه پاسداران جمهوری اسلامی انجام دادند که نتیجه آن شکست نیروهای رژیم بود. پس از این مقاومت کوردستان و یورش خمینی به سایر نیروهای آزادیخواه ایران در سایر نقاط کشور، همه این نیروها تنها جزیره آرام و مستحکم را کوردستان دیدند و به همین دلیل همه این احزاب از ترس یورش پاسدارن ایران به مناطق تحت کنترل نیروهای پیشمرگ آمدند و شعار: کوردستان، سنگر آزادیخواهی ایران\"را سر دادند.
نیروهای رژیم که عملا از نیروهای پیشمرگ شکست خورده بودند و دیگر امیدی به پیروزی خود نداشتند با بهانه اینکه حاضر به مذاکره هستند و در این فاصله خود را برای حمله به کوردستان آماده میکردند، چند ماه وقت خریده و پس از تجدید نیرو دوباره خمله سراسری به کوردستان نمودند و نیروهای پیشمرگ که مشاهده مینمودند که رژیم شهرها را به بهانه وجود احزاب کوردی بمباران میکند، به ناچار و برای اینکه مردمی عادی کشته نشوند شهرها را یکی پس از دیگر ترک نمودند و به مناطق کوهستانی رفتند. اما پاسداران خمینی پس از تسلط بر شهرها و روستاها مردم عادی کوردستان اعم از زن و کودک و پیرمرد را به قتل رساندند و در بسیاری از شهرها و روستاهای کوردستان ایران هزاران کس به این شکل فجیع و به بهانههای واهی همچون حمایت از احزاب کوردی به چوبهدار سپرده شدند.
در این بین جنایات قارنا، قلاتان، ایندرقاش، گیچه و فردودگاه شهر سنندج از وحشیانهترین اعمال این نظام رژیم بود که بعنوان نسلکشی از سوی مدافعان حقوق بشر و احزاب کوردی شناخته میشوند.
پس از ایین قتلعامهای دسته جمعی، احزاب سیاسی کوردستان ایران و سایر نیروهای آزادیخواه ایرانی به مقاومت بر خواستند و در مقابل رژیم جمهوری اسلامی از شرف و کرامت کوردستان دفاع نمودند. در حقیقت این جنگ را به کوردها تحمیل نموده بودند و کوردها چارهای جز مقاومت نداشتند.
در این روزها و پس از ٣٥ سال از قدرت گرفتن آخوندها در ایران و درحالی که روزانه دهها جوان کورد در کوردستان ایران به بهانههای واهی کشته و یا بازداشت میشوند، رژیم در نمایشی دروغین اقدام به ساخت فیلمی بنام شور شیرین نموده است که در آن به خیال خود به تخریب جنبش ملی کوردستان و حزب دمکرات پرداخته است.
چیزی که در این فیلم توجه مرا به خود جلب کرد تحریف دور از واقعیتی است که رژیم هدفمندانه سعی در تبلیغ این افکار دارد که در چند نکته ذکر مینمایم :
١- رژیم در این فیلم شخصی را نشان میدهد که یکی از فرماندهان حزب دمکرات است و وی در حالی که مشروب میخورد، مسجد را آتش و یک روحانی را به داخل میاندازد!!! این تحریف بسیار ساده لوحانه میباشد زیرا تنها حزب کوردی که تا به امروز نیز رادیو رسمی آن یعنی صدای کوردستان ایران، با آیاتی از قرآن پخش میشود که این خود نشان از احترام این حزب و رهبران آن به عقاید اکثریت مردم کوردستان ایران یعنی مسلمانان میباشد.
از سوی دیگر در این حزب همان روزهای آغازین انقلاب صدها روحانی مذهبی نظیر ملا خالد عزیزی، ملا احمد درویش پور، ملا عبدالله حسنزاده و.... بودهاند که بعضی از آنان حتی به سمت دبیرکلی و دفتر سیاسی این حزب رسیدند که این خود بیانگر واقعیات میباشد.
همچنین تنها حزب کوردی که هم اکنون هم یک اتحادیه بنام \" اتحادیه عالمان کوردستان ایران\" را دارا میباشد و از آن حمایت میکند و در همه عید و مناسبتهای اسلامی پیام این اتحادیه از مطبوعات حزب پخش میشود و دبیرکل این حزب نیز پیام تبریک جداگانه میدهد، حزب دمکرات کوردستان ایران میباشد.
آیا با وجود این همه استدلال و صدها دلیل دیگر، رژیم ایران به چه هدف این فیلم را ساخته است!
٢- در بخشی از این فیلم رژیم سعی نموده است که به مخاطب و بیننده تلقین نماید که حزب دمکرات برنامههای ترور را در کردستان ایران داشته است و افراد رژیم را ترور مینموده است؟
برای پاسخ به این سوال فقط کافیست که به کارنامه این حزب و رهبران آن نگاه کنیم که دو تن از رهبران این حزب یعنی شهیدان قاسملو و شرفکندی در قلب اروپا و مستقیما از سوی افراد و تروریستهای جمهوری اسلامی ترور شدند و سند بزرگ و جهانی آن دادگاه میکونوس میباشد که بیانگر واقعیات تاریخی است.
همچنین ترور نزدیک به ٢٥٠ کادر و اعضای حزب دمکرات در جنوب کوردستان بدست نیروهای ایران، خود ترور و تروریستان واقعی را نشاند میدهد.
نامبردن ایران و رژیم جمهوری اسلامی ایران از سوی جهان بعنوان یکی از اعضای محور شرارت، و دست این رژیم در دهها انفجار نظیر مرکز یهودیان در آرژانتین و حکم تاریخی این دادگاه و همچنین نقش این رژیم در کشورهای فلسطین و لبنان و سوریه و حمایت از گروههای تروریستی بر کسی پوشیده نیست. با این جود این رژیم با چه رویی حزبی را متهم به ترور میکند که رهبران این حزب بدست خود این رژیم ترور شدهاند و سند تاریخی آن مانند لکه ننگی بر پیشانی آنان است !
٣- رژیم در بخشهای از این فیلم پرچم کوردستان را نشان میدهد که زیر آن افرادی تیرباران میشوند، اگر چه این پرچم از سال ١٩٢٧ پرچم رسمی کوردهای کوردستان سرخ در شوروی میباشد و در سال ١٩٩٢ بعنوان پرچم جنوب کوردستان انتخاب شده است، اما حزب دمکرات در کنگره ١٣ خود در سال ٢٠٠٤ این پرچم را بعنوان پرچم کوردستان تائید نمود.
با وجود همه این تضادها و ماهیت منفور جمهوری اسلامی ایران و شناخت آن برای جهانیان رژیم ایران با چه هدفی این فلیمها را میسازد ؟ جواب این سوال واضح است و رژیم بخوبی میداند که دشمن واقعی جمهوری اسلامی چه حزب و دیدگاه سیاسی در کوردستان است و هراس این رژیم از مردم مبارز کوردستان و جنبش رهایی بخش ملت کورد میباشد.
این نوشته صرفاً نظر نویسنده است و منعکسکننده نظر آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.