حمایت از کودکان اولویت مسئولان نیست

17:17 - 7 مرداد 1392
Unknown Author
شیوا دولت‌آبادی

در بازبینی و تجزیه و تحلیل قانون‌ها و اقدامات حمایتی کودکان در هشت سال اخیر بحث‌های زیادی می‌توان داشت. ولی مسئله‌ای که در چهار سال آخر، بیشتر مطرح بود و می‌توان به آن اشاره کرد، بحث تصویب لایحه‌ی حمایت از کودکان و نوجوانان است. این لایحه با این‌که به دقت کارشناسی شده و بحث‌های خوبی درباره‌ی حمایت از کودکان و نوجوانان دارد ولی سه سال در دولت منتظر بررسی و تصویب ماند، الان هم بیش از یک سال است در دست نمایندگان مجلس است و ما هم همچنان منتظر تصویبش هستیم. البته روند تصویبش در واقع به هیچ‌وجه، آن طور که انتظار داریم نبوده و قابل مشاهده هم نیست. به این ترتیب، به نظر می‌رسد لایحه‌ای که نکات خیلی خوبی درباره‌ی حمایت از کودکان در خود دارد، در بین مسئولان هیچ اولویتی ندارد.

در حالی که مشکلات کودکان همین‌طور رو به افزایش است و این لایحه باید هرچه زودتر، وارد عمل و اجرایی شود. در درجه اول، ابلاغ شود و مراجع قضایی آن را اعمال کنند. چراکه تبدیل شدن آن به فرهنگ و ذهنیت مردم، می‌تواند امیدبخش باشد. 

به این ترتیب، چهار سال طول کشیده و البته هنوز هم این لایحه تصویب نشده، ولی باید دقت کرد که حتی اگر همین امروز هم این لایحه تصویب شود، سالیان سال طول می‌کشد تا روح قانون به فرهنگ و عرف یک جامعه تبدیل شود. حتی تبدیل شدن آن به جریانات قضاوت هم خیلی سریع نیست. با وجود این به وجود آمدنش و مهر تایید بر این لایحه از طرف دولت و قانونگذار می‌تواند نشانه‌ای از اهمیت به کودکان، مخصوصاً کودکانی که در وضعیت‌های دشوار زندگی می‌کنند، باشد.

همه‌ی علاقه‌مندان می‌دانند که این قانون چه اصول و ماده‌های خوبی دارد که می‌تواند فضای کودک را تحت‌تاثیر قرار دهد. به همین دلیل ما علاقه‌مندان به سرنوشت کودکان مشتاقانه منتظر تصویب این لایحه هستیم.

موضوعی که در این چند سال به ندرت شاهدش بودیم و الان در قانون مجازات جدید، به عنوان یک ماده قانونی درآمده، بحث مجازات‌های جایگزین حبس برای کودکان و نوجوانان زیر ١٨ سال است که البته من و سایر کارشناسان و علاقه‌مندان به حوزه کودک، به این احکام هم علاقه و هم اعتقاد داریم. چراکه این مجازات‌ها می‌تواند محلی از آموزش باشد، برای کودکانی که کار خلاف انجام می‌دهند. حتی این‌گونه احکام، می‌تواند در درست شدن رفتار این کودکان و نوجوانان، پایدارتر باشد. اگر مجازات‌های جایگزین هوشمندانه جایگزین زندان شود، می‌تواند تجربه سخت جبران جرم برای نوجوان از بین برود. به این ترتیب، می‌توانیم امید داشته باشیم که گذرگاه وسیع‌تری برای دوستداران کودک باز شود. البته همین الان هم، در خیلی از موارد، برای کودکانی که برای اولین بار، خلاف می‌کنند پرونده‌ی قضایی تشکیل نمی‌شود و با یک پرونده مددکاری قضیه حل می‌شود. به این ترتیب، برچسب مجرمیت از روی این افراد برداشته می‌شود.
 
برای بهتر شدن اوضاع کودکان و نوجوانان باید هرچه بیشتر سرمایه‌های اجتماعی را به حوزه‌های کودکان و مسائل آن‌ها تشویق کنیم. به این ترتیب، بدون شک، اقدامات زیربنایی خوبی می‌توان در حمایت از کودکان و بهتر شدن آن انجام داد. سرمایه‌های اجتماعی یعنی این پذیرش داوطلبانه انسان‌ها در زمینه‌هایی که به آن علاقه‌مند هستند. به این ترتیب، این افراد داوطلب، خود را در کنار مسئولان می‌بینند و خود را متعهد می‌دانند.

این افراد داوطلب، باید تشویق و البته مسیرشان هم تسهیل شود. به این ترتیب، با حساس‌سازی عموم جامعه به طرف مسائل کودکان، می‌توانیم جامعه دوستدار کودک داشته باشیم. به این ترتیب، می‌توانیم فضای مناسب‌تری برای رشد و بالندگی کودکان در هر جایی که هستند، ایجاد کنیم. این رشد بالندگی حتی در مورد کودکانی که در ناز و نعمت هستند هم صدق می‌کند. چراکه باید خانواده‌ها جلوی ناز و نعمت‌های بیش از حد برای کودکان‌شان را بگیرند. به این ترتیب، فشارهای گوناگون برای حمایت از کودکان و فهمیدن موقعیت آن‌ها و حساس‌سازی جامعه می‌تواند مفید باشد.
 
برای این منظور هم، درگیر کردن جامعه به صورت گسترده در رسانه ملی و حتی رسانه‌های دیگر و حتی مدارس می‌تواند باعث شود که پرداختن به مسئله کودکان تسهیل و رشد پیدا کند و دغدغه همه افراد جامعه شود. مثلا در این میان وجود ان‌جی‌اوها هم می‌تواند خیلی به این مهم کمک کند. چراکه به وجود آوردن فضایی که افراد داوطلب مایلند خدماتی برای کودکان در آن ارائه دهند کاملا مورد تایید است. 

در کنار این صحبت‌ها، می‌توان به قانون‌های حمایتی از کودکان پرداخت. البته مسلما بهترین قوانین هم از نظر پتانسیل قابلیت بهتر شدن دارند و قابل بحث هستند. ولی ضمانت اجرایی آن‌ها هم مهم است. ما در حال حاضر، امید بسته‌ایم که قانون برای حمایت همه‌جانبه از کودکانی که مشکل دارند پیشرو باشد.

درباره‌ی بهبود وضعیت کودکان اگر هریک از ما به کودکی به عنوان جریانی که کاملا یگانه و یکباره در زندگی هر فردی می‌گذرد نگاه کنیم و همدلی و ادراک متقابل داشته باشیم، شرایط بهتر می‌شود. به این ترتیب از کودکانی که در شرایط سخت زندگی می‌کنند، به آسانی نمی‌گذریم.

مثلا کودکان کار به دلیل تعداد و رشد روز به روزشان، دیگر به عنوان معضل تلقی نمی‌شوند. در حالی که هر کدام از آن‌ها می‌توانستند جای فرزندان ما باشند. اگر با این دید به آن‌ها نگاه کنیم، آیا بعد از دیدنشان می‌توانیم هیچ واکنش عاطفی نسبت به آن‌ها نداشته باشیم. اگر هم نسبت به آن‌ها دید و واکنش داشته باشیم، می‌شود کاری برایشان انجام ندهیم؟ به طبع وقتی موضوعی را زیاد می‌بینیم دیگر حساسیت از رویش برداشته می‌شود. ولی در اصل ما باید رسانه‌ها را روشن کنیم تا مشکلات کودکان حل شود. چراکه رسانه‌ها در این زمینه می‌توانند چاره‌ساز باشند. مسلما زمانی که فیلم‌هایی ساخته شود که در آن نشان دهد بعضی کودکان در چه شرایط سختی زندگی می‌کنند، می‌تواند در بهبود شرایط آن‌ها کمک کند. زمانی که منابع خوبی در اختیار باشد، ذهن‌ها به سمت درک دقیق‌تری خواهد رفت.

رسانه‌ها، مخصوصا رسانه‌های دیداری و شنیداری خیلی موثر هستند و می‌توانند اقدامات و تاثیرات خوبی هم در جامعه داشته باشند.

رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان