جمهوری اسلامی و تجاوز به زنان
18:28 - 20 آذر 1393
Unknown Author
کیهان محمدی
از نظر حکومت اسلامی \"زن\" نه یک انسان با تمام آن خواستها، امیدها و آرزوها که تنها یک \"کالای جنسی\" برای ارضاء شهوات \"مرد\" است و این چیزیست که جمهوری اسلامی از همان آغاز تاکنون به تبلیغ آن پرداخته است.
از نظر اسلام زن همان \"حوا\" است که بهخاطر ناتوانی در غلبه بر احساس و هوس خود برای گاز زدن به سیب ممنوعه باعث تبعید آدم بر روی زمین گردید. زمینی که به گناه آلوده شد، گناهی که وجود زنِ \"شهوتانگیز و ضعیفالنفس\" یکی از علل آن است.
آخوند صالحی خوانساری که خبرگزاری فارس از او به عنوان \"استاد حوزه علمیه قم\" نام برده میگوید: \"ضرر و خطر یک دختر بیعفت تا حدی است که میتواند یک محله را تحتتاثیر قرار دهد و نسل یک محله را آفت زده کند، چه برسد به زمانی که بسیاری از زنان و دختران درگیر فساد شوند\". این دیدگاه از آن ناشی میشود که زن را نه به عنوان یک انسان که به عنوان یک کالای جنسی مینگرد، کالایی که مانند ماهواره و اینترنت میتواند موجب فساد شود و بنابراین باید با آن مقابله کرد.
از همین روست که از نظر حکومت اسلامی بیحجابی مترادف گناه و آنهم گناهی اجتماعی میشود. به گفتهی دادستان مشهد \"عدم رعایت حجاب شرعی جرم مشهود است\". از این دیدگاه حتا شاغل شدن زنان (که استقلال اقتصادی زن را حاصل میشود) فسادبرانگیز میباشد. خبرگزاری مهر به نقل از نوراله حیدری نماینده مجلس مینویسد: \"حضور دختران در دانشگاهها از جهتی نوعی تهدید به شمار میآید\" وی میگوید: \"همزمان با ادامه تحصیل زنان میل به اشتغال در آنان ایجاد میشود و به جایگاه خانواده آسیب میزند\".
همین دیدگاه در مورد زنان است که وقتی به موضوع تجاوزات به زنان برخورد میکند، با شریک جرم دانستن زنانِ قربانی تجاوز، گستاخی را به انتها رسانده و وقیحانه میگوید: \"این ادعا خیلی بیراه نیست که قربانیان تجاوز خود مقصرند و چاره هم حجاب است چرا که حجاب مصونیت میآورد\"(سایت الف وابسته به توکلی نماینده مجلس).
رئیس دادگستری گلستان که در محدودهی قضایی وی یک دختر پزشک مورد تجاوز دستهجمعی قرار گرفته با اشاره به حادثه خمینی شهر میگوید: \"در بعضی جنایات عامل اصلی خود قربانی است\". فرماندار خمینی شهر نیز بهجای پاسخگویی به این ظلم بزرگ در حق زنان کشور میگوید: \"برگزاری اینگونه محافل علاوه بر جریحهدار شدن عفت عمومی و ایجاد نارضایتی در بین مردم مذهبی شهرستان موجب گسترش ناهنجاریهای اجتماعی و بروز فجایع غیرقابل جبران میشود.\"
هنگامی که قربانی جنایت در جایگاه متهم نشانده شده و مانند زن قربانی تجاوز در کاشمر دستگیر و به زندان فرستاده میشود، نقش جمهوری اسلامی در گسترش ناامنی و افزایش تجاوزات آشکارتر میگردد. آیا مقصر اصلی دانستن قربانیان تجاوز، جز باز کردن راه برای تجاوزات بیشتر به زنان معنا و مفهوم دیگری دارد؟ چرا پزشک جوان گلستانی در ابتدا فقط به خاطر سرقت شکایت کرد و تنها بعدتر تجاوز دستهجمعی را افشا نمود؟ چرا قربانی تجاوز فجیعی که ۵٠ نفر در آن شرکت داشتند به جای حمایت، مداوا و تحتنظر قرار گرفتن توسط روانشناس که در اکثریت بزرگی از کشورهای جهان اکنون مرسوم است در ایران زندانی میشود؟ آیا جز ترساندن زنان از افشای تجاوز چیز دیگری است؟ در ایران زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند دو بار قربانی میشوند یک بار توسط متجاوزان و بار دیگر توسط دستگاه قضایی اسلامی!
تاملی در خبر تهاجم عدهای به استخر زنانه \"صدف\" در تهران نشان میدهد که این اقدامی سازمان یافته توسط دستگاههای سرکوب و امنیتی رژیم بوده است. چگونه میشود که عدهای وارد استخر زنانه شده و ضمن فیلمبرداری از زنان و آزار و ترساندنشان به راحتی از استخر خارج شوند؟!
موضوعی که رژیم نمیتواند انکار کند و در اعترافات معاون اول قوه قضاییه نیز میباشد وضعیت فاجعهبار زنان و عدم امنیت آنهاست. ایران استثناییترین کشور جهان که در آن زنان از حق انتخاب پوشش محروم هستند، یکی از خطرناکترین کشورها برای زنان در جهان است. اما چرا؟
پاسخ کامل به این سوال چیزی نیست که بتوان در یک مقاله به آن جواب داد اما در این چرایی یک موضوع از اهمیتی بسیار برخوردار بوده و به نوعی ریشهایتر از دیگر علل آن است.
همانطور که گفته شد، زنان با تشدید بیحقوقی و ستم مضاعفی که از همان ابتدای حکومت اسلامی به شکلی بیرحمانه بر آنان تحمیل گردید، وارد مبارزه با این حکومت شدند. زنان نه تنها اولین تجمعات اعتراضی را در تاریخ حکومت اسلامی علیه رژیم برگزار کردند که در تمامی این سالها در کنار و همراه جنبشهایی بودند که برای سرنگونی این حاکمیت مبارزه کردند. در دههی ۶٠ زنان بسیاری به دلایل سیاسی بهدار آویخته شدند که در تاریخ ایران بیسابقه است، در این سالها هزاران زن به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان افتادند. شکنجههایی که گاه تا سر حد مرگ برآنان اعمال شد و نیز تجاوزات بیشرمانهای که بارها از سوی قربانیان آن افشا شده، در تاریخ ایران سابقهای در این حد و وسعت نداشته است.
حضور و نقش زنان در اعتراضات خیابانی سالهای اخیر نیز حضوری استثنایی و پرشور بود و این حضور دلیل دارد. زنان در ایران به دنبال جایگاه خود در جامعه هستند، جایگاهی که جمهوری اسلامی آن را همواره انکار کرده است. حکومتی که بنابر دیدگاههای ضد زن خود، برابری زنان را در هیچ عرصهای برنمیتابد. اما همین حضور بیسابقهی زنان در مبارزات، سیاستهای ضد زن حاکمیت را تشدید کرده است. بیتردید تفکری که میخواهد زنان را به خانهها برگرداند، از ناامنی زن در جامعه استقبال میکند. لذت میبرد که زنان از آمدن به خیابانها هراس داشته باشند. مقابله حکومت با ناامنی زنان یک مقابله ظاهری و دروغین است، مانند مقابله با مواد مخدر که امروز ایران را به بزرگترین سرزمین معتادهای جهان تبدیل ساخته است.
در حکومت اسلامی سرکوب زنان فقط به عرصهی سیاسی محدود نشد. یکی از عرصههای مهم سرکوب زنان، عرصهی اجتماعی است، جایی که زن به خاطر زن بودن مجرم است و بهعنوان جنس دوم باید در جایگاهی پایینتر از مرد قرار گیرد. تفکری که شعار آن \"یا روسری یا توسری\" بوده است با تبدیل جایگاه زن به عنوان یک انسان به جنس و کالا این اجازه را به متجاوزان داده است تا به زن به عنوان یک کالا و آن هم کالای جنسی بنگرند. اگر توانستند با پول بخرند و اگر نتوانستند با زور بِرُبایند.
هنگامی که تلویزیون جمهوری اسلامی مردی سه زنه را برای مصاحبه حضوری دعوت کرده و در این مصاحبه فرد مزبور با آبوتاب از رضایت خود و سه زنش تعریف کرده و داشتن سه زن را موجب سرگرمی میداند، براستی چه انتظاری دربارهی تاثیر این مصاحبه و تبلیغ این نظرات در جامعه میتوان داشت؟! هم ردیف کردن زن با وسایلی هم چون تلویزیون و یا بازیهای کامپیوتری که میتواند موجب سرگرمی مردها شود چه چیزی را در جامعه تبلیغ میکند؟!
حضور زنان در مبارزات علیه حکومت اسلامی نه تنها در تاریخ ایران و منطقه خاورمیانه بیسابقه میباشد که در کل تاریخ جهان کمتر تصاویری از این حضور پُررنگ وجود دارد. از همین روست که بر شدت تنفر حکومت اسلامی از زن افزوده شده و از همه سو تلاش دارد تا زنان را به خانهها برگرداند. طرحهای مبارزه با بدحجابی، حمله به استخر زنانه، افزایش فشار بر دانشجویان دختر، جریمه زنان برای کشیدن سیگار در اماکن عمومی، ممنوعیت ورود آنها به مراکزی همچون قهوهخانهها، تشویق متجاوزانِ به زنان با مقصر شناختن زنان، همه در همین راستا معنا پیدا میکنند. به همین دلیل است که باید گفت جمهوری اسلامی مقصر اصلی این تجاوزات است.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
از نظر حکومت اسلامی \"زن\" نه یک انسان با تمام آن خواستها، امیدها و آرزوها که تنها یک \"کالای جنسی\" برای ارضاء شهوات \"مرد\" است و این چیزیست که جمهوری اسلامی از همان آغاز تاکنون به تبلیغ آن پرداخته است.
از نظر اسلام زن همان \"حوا\" است که بهخاطر ناتوانی در غلبه بر احساس و هوس خود برای گاز زدن به سیب ممنوعه باعث تبعید آدم بر روی زمین گردید. زمینی که به گناه آلوده شد، گناهی که وجود زنِ \"شهوتانگیز و ضعیفالنفس\" یکی از علل آن است.
آخوند صالحی خوانساری که خبرگزاری فارس از او به عنوان \"استاد حوزه علمیه قم\" نام برده میگوید: \"ضرر و خطر یک دختر بیعفت تا حدی است که میتواند یک محله را تحتتاثیر قرار دهد و نسل یک محله را آفت زده کند، چه برسد به زمانی که بسیاری از زنان و دختران درگیر فساد شوند\". این دیدگاه از آن ناشی میشود که زن را نه به عنوان یک انسان که به عنوان یک کالای جنسی مینگرد، کالایی که مانند ماهواره و اینترنت میتواند موجب فساد شود و بنابراین باید با آن مقابله کرد.
از همین روست که از نظر حکومت اسلامی بیحجابی مترادف گناه و آنهم گناهی اجتماعی میشود. به گفتهی دادستان مشهد \"عدم رعایت حجاب شرعی جرم مشهود است\". از این دیدگاه حتا شاغل شدن زنان (که استقلال اقتصادی زن را حاصل میشود) فسادبرانگیز میباشد. خبرگزاری مهر به نقل از نوراله حیدری نماینده مجلس مینویسد: \"حضور دختران در دانشگاهها از جهتی نوعی تهدید به شمار میآید\" وی میگوید: \"همزمان با ادامه تحصیل زنان میل به اشتغال در آنان ایجاد میشود و به جایگاه خانواده آسیب میزند\".
همین دیدگاه در مورد زنان است که وقتی به موضوع تجاوزات به زنان برخورد میکند، با شریک جرم دانستن زنانِ قربانی تجاوز، گستاخی را به انتها رسانده و وقیحانه میگوید: \"این ادعا خیلی بیراه نیست که قربانیان تجاوز خود مقصرند و چاره هم حجاب است چرا که حجاب مصونیت میآورد\"(سایت الف وابسته به توکلی نماینده مجلس).
رئیس دادگستری گلستان که در محدودهی قضایی وی یک دختر پزشک مورد تجاوز دستهجمعی قرار گرفته با اشاره به حادثه خمینی شهر میگوید: \"در بعضی جنایات عامل اصلی خود قربانی است\". فرماندار خمینی شهر نیز بهجای پاسخگویی به این ظلم بزرگ در حق زنان کشور میگوید: \"برگزاری اینگونه محافل علاوه بر جریحهدار شدن عفت عمومی و ایجاد نارضایتی در بین مردم مذهبی شهرستان موجب گسترش ناهنجاریهای اجتماعی و بروز فجایع غیرقابل جبران میشود.\"
هنگامی که قربانی جنایت در جایگاه متهم نشانده شده و مانند زن قربانی تجاوز در کاشمر دستگیر و به زندان فرستاده میشود، نقش جمهوری اسلامی در گسترش ناامنی و افزایش تجاوزات آشکارتر میگردد. آیا مقصر اصلی دانستن قربانیان تجاوز، جز باز کردن راه برای تجاوزات بیشتر به زنان معنا و مفهوم دیگری دارد؟ چرا پزشک جوان گلستانی در ابتدا فقط به خاطر سرقت شکایت کرد و تنها بعدتر تجاوز دستهجمعی را افشا نمود؟ چرا قربانی تجاوز فجیعی که ۵٠ نفر در آن شرکت داشتند به جای حمایت، مداوا و تحتنظر قرار گرفتن توسط روانشناس که در اکثریت بزرگی از کشورهای جهان اکنون مرسوم است در ایران زندانی میشود؟ آیا جز ترساندن زنان از افشای تجاوز چیز دیگری است؟ در ایران زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند دو بار قربانی میشوند یک بار توسط متجاوزان و بار دیگر توسط دستگاه قضایی اسلامی!
تاملی در خبر تهاجم عدهای به استخر زنانه \"صدف\" در تهران نشان میدهد که این اقدامی سازمان یافته توسط دستگاههای سرکوب و امنیتی رژیم بوده است. چگونه میشود که عدهای وارد استخر زنانه شده و ضمن فیلمبرداری از زنان و آزار و ترساندنشان به راحتی از استخر خارج شوند؟!
موضوعی که رژیم نمیتواند انکار کند و در اعترافات معاون اول قوه قضاییه نیز میباشد وضعیت فاجعهبار زنان و عدم امنیت آنهاست. ایران استثناییترین کشور جهان که در آن زنان از حق انتخاب پوشش محروم هستند، یکی از خطرناکترین کشورها برای زنان در جهان است. اما چرا؟
پاسخ کامل به این سوال چیزی نیست که بتوان در یک مقاله به آن جواب داد اما در این چرایی یک موضوع از اهمیتی بسیار برخوردار بوده و به نوعی ریشهایتر از دیگر علل آن است.
همانطور که گفته شد، زنان با تشدید بیحقوقی و ستم مضاعفی که از همان ابتدای حکومت اسلامی به شکلی بیرحمانه بر آنان تحمیل گردید، وارد مبارزه با این حکومت شدند. زنان نه تنها اولین تجمعات اعتراضی را در تاریخ حکومت اسلامی علیه رژیم برگزار کردند که در تمامی این سالها در کنار و همراه جنبشهایی بودند که برای سرنگونی این حاکمیت مبارزه کردند. در دههی ۶٠ زنان بسیاری به دلایل سیاسی بهدار آویخته شدند که در تاریخ ایران بیسابقه است، در این سالها هزاران زن به دلیل فعالیتهای سیاسی به زندان افتادند. شکنجههایی که گاه تا سر حد مرگ برآنان اعمال شد و نیز تجاوزات بیشرمانهای که بارها از سوی قربانیان آن افشا شده، در تاریخ ایران سابقهای در این حد و وسعت نداشته است.
حضور و نقش زنان در اعتراضات خیابانی سالهای اخیر نیز حضوری استثنایی و پرشور بود و این حضور دلیل دارد. زنان در ایران به دنبال جایگاه خود در جامعه هستند، جایگاهی که جمهوری اسلامی آن را همواره انکار کرده است. حکومتی که بنابر دیدگاههای ضد زن خود، برابری زنان را در هیچ عرصهای برنمیتابد. اما همین حضور بیسابقهی زنان در مبارزات، سیاستهای ضد زن حاکمیت را تشدید کرده است. بیتردید تفکری که میخواهد زنان را به خانهها برگرداند، از ناامنی زن در جامعه استقبال میکند. لذت میبرد که زنان از آمدن به خیابانها هراس داشته باشند. مقابله حکومت با ناامنی زنان یک مقابله ظاهری و دروغین است، مانند مقابله با مواد مخدر که امروز ایران را به بزرگترین سرزمین معتادهای جهان تبدیل ساخته است.
در حکومت اسلامی سرکوب زنان فقط به عرصهی سیاسی محدود نشد. یکی از عرصههای مهم سرکوب زنان، عرصهی اجتماعی است، جایی که زن به خاطر زن بودن مجرم است و بهعنوان جنس دوم باید در جایگاهی پایینتر از مرد قرار گیرد. تفکری که شعار آن \"یا روسری یا توسری\" بوده است با تبدیل جایگاه زن به عنوان یک انسان به جنس و کالا این اجازه را به متجاوزان داده است تا به زن به عنوان یک کالا و آن هم کالای جنسی بنگرند. اگر توانستند با پول بخرند و اگر نتوانستند با زور بِرُبایند.
هنگامی که تلویزیون جمهوری اسلامی مردی سه زنه را برای مصاحبه حضوری دعوت کرده و در این مصاحبه فرد مزبور با آبوتاب از رضایت خود و سه زنش تعریف کرده و داشتن سه زن را موجب سرگرمی میداند، براستی چه انتظاری دربارهی تاثیر این مصاحبه و تبلیغ این نظرات در جامعه میتوان داشت؟! هم ردیف کردن زن با وسایلی هم چون تلویزیون و یا بازیهای کامپیوتری که میتواند موجب سرگرمی مردها شود چه چیزی را در جامعه تبلیغ میکند؟!
حضور زنان در مبارزات علیه حکومت اسلامی نه تنها در تاریخ ایران و منطقه خاورمیانه بیسابقه میباشد که در کل تاریخ جهان کمتر تصاویری از این حضور پُررنگ وجود دارد. از همین روست که بر شدت تنفر حکومت اسلامی از زن افزوده شده و از همه سو تلاش دارد تا زنان را به خانهها برگرداند. طرحهای مبارزه با بدحجابی، حمله به استخر زنانه، افزایش فشار بر دانشجویان دختر، جریمه زنان برای کشیدن سیگار در اماکن عمومی، ممنوعیت ورود آنها به مراکزی همچون قهوهخانهها، تشویق متجاوزانِ به زنان با مقصر شناختن زنان، همه در همین راستا معنا پیدا میکنند. به همین دلیل است که باید گفت جمهوری اسلامی مقصر اصلی این تجاوزات است.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.